به گزارش روزشنبه ايرنا، صربستان به عنوان بزرگترين كشور به لحاظ مساحت و جمعيت در منطقه بالكان غربي بيش از ده سال است كه در مراحل الحاق اروپايي تلاش هاي بي وقفه اي را انجام داده كه اعلام شروع رسمي مذاكرات بين بلگراد و بروكسل براي 21 ژانويه سال جاري ميلادي حاصل تلاش هاي مستمر دولت بلگراد است.
اگر چه عضويت در اتحاديه اروپا براي صربستان به لحاظ اقتصادي و سياسي اهميت خاصي دارد، ولي نبايد اين موضوع را ناديده گرفت كه امنيت منطقه بالكان غربي براي فعاليت هاي اقتصادي، تجاري و سياسي در زمره اولويت هاي سياسي بروكسل قرار دارد.
**اتحاديه اروپا و منافع آن براي پذيرفتن كشورهاي بالكان
حوادث دهه نود ميلادي در منطقه بالكان كه به فروپاشي يوگسلاوي سابق و سرانجام پس از 15 سال به تشكيل 6 كشور مستقل و اعلام يك جانبه استقلال كوزوو از سوي آلبانيايي تباران موجب شد، راه براي حضور گسترده غرب به ويژه آمريكا در اين منطقه مهم استراتژيكي اروپا فراهم شد.
يوگسلاوي مانع بزرگ براي حضور گسترده اروپاي غربي و آمريكا در منطقه مهم بالكان بود و اكنون شاهد هستيم كه روماني و بلغارستان بدون داشتن شرايط لازم به سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) و سپس اتحاديه اروپا پذيرفته شدند.
آمريكا پس از مساعد شدن محيط سياسي مناسب بروكسل را ترغيب كرد كه ابتدا اسلوني از بين جمهوري هاي يوگسلاوي سابق به عضويت در اتحاديه اروپا پذيرفته شود و سپس به دنبال آن كرواسي به خانوده اروپايي راه يافت.
هرچند كه ورود كشورهاي اروپايي به ناتو شرط اصلي و ديكته شده براي عضويت در اتحاديه اروپا نيست ولي عملا اكثريت كشورهايي كه وارد اتحاديه اروپا شدند به عضويت ناتو در آمده اند كه كرواسي، اسلووني، روماني و بلغارستان نمونه هاي بارز اين روند به شمار مي روند.
صربستان، مونته نگرو، مقدونيه، آلباني و بوسني و هرزگوين از جمهوري هاي يوگسلاوي سابق و آلباني از منطقه بالكان اكنون در راهروي انتظار اتحاديه اروپا منتظر صداي زنگ ورود هستند.
عضويت دراتحاديه اروپا براي برخي از كشورهاي اروپايي كه به لحاظ اقتصادي با مشكلات زيادي مواجه هستند، راه نجات و رفاه اجتماعي تلقي مي شوند.
اگر به كشورهاي روماني و بلغارستان در بالكان و كشورهاي بزرگ صنعتي در اتحاديه اروپا ازجمله ايتاليا و يونان توجه شود، مشاهده مي شود كه زمان شكوفايي رفاهي و اقتصادي اتحاديه اروپا به پايان رسيده و بيكاري و بدهي هاي سنگين بسياري از اعضاي اين اتحاديه گواه آن مطلب است.
با نگاهي ساده به اوضاع اقتصادي و مسايل پيچيده كنوني در اتحاديه اروپا متوجه خواهيم شد كه در حقيقت عضويت كشورهاي بالكان در اين اتحاديه بيشتر در جهت منافع همه جانبه بروكسل است تا اينكه منافع كشورهاي بالكان.
** دلايل اهميت بالكان براي بروكسل، مراحل الحاق اروپايي بالكان و ناتو
موقعيت جغرافيايي، استراتژيكي، منابع طبيعي غني مانند معادن مختلف و مساعد بودن آب و هواي منطقه بالكان به ويژه بالكان غربي براي كشاروزي ازعومل بسيار مهم براي حضور غرب به ويژه آمريكا به شمار مي روند.
اتحاديه اروپا كه اكنون خود را قدرتي بزرگ در صحنه بين المللي مي داند با به عضويت در آوردن كشورهاي بالكان غربي از جمله صربستان كه بزرگترين كشور در اين قلمرو محسوب مي شود، تصميم دارد كه موضع سياسي خود را در جهان تقويت كند.
اتحاديه اروپا با گسترش اعضاي خود در واقع ضمن اينكه خواهان نشان دادن قدرت خود به آمريكا است، تلاش دارد كه به تدريج دخالت هاي آمريكا در امور اروپا را كاهش بدهد.
بروكسل با دست گذاشتن روي مساله كوزوو و ابتكار عمل براي حل و فصل مساله اين منطقه از طريق مذاكرات خواهان اين است كه به آمريكا ثابت كند كه اروپا مي تواند مسايل خود را بدون كمك هاي واشنگتن حل و فصل كند.
موفقيت اقدام هاي سياسي بروكسل براي دور كردن آمريكا از اروپا را در حال حاضر نمي توان با اطمينان كامل مورد تاييد قرار داد، ولي تلاش هاي بيشتر كشورهاي اتحاديه اروپا به ويژه آلمان و فرانسه براي همكاري با فدراسيون روسيه در عرصه هاي مختلف به ويژه در زمينه انرژي آغازي براي گرايش بيشتر اروپا به قطب ديگر است.
هدف مهم از مذاكرات در مراحل الحاق اروپايي كشورهاي بالكان غربي در وهله اول تطبيق دادن قوانين نهادهاي مختلف كشورهاي نامزد براي عضويت در اتحاديه اروپا با قوانين اين اتحاديه و بالا بردن سطح استانداردهاي اجتماعي و رفاهي كشورهاي منطقه است و سپس بهره برداري از منابع طبيعي كشورهاي منطقه.
عضويت در سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) هر چند كه از شرايط پيوستن كشورهاي اروپايي به خانواده اتحاديه اروپا به شمار نمي رود، ولي در زمره سياست هاي بروكسل است.
بروكسل در اين راستا كشورهاي نامزد براي عضويت در اتحاديه اروپا را به دلايل مختلف از جمله تامين امنيت و حمايت هاي نظامي ترغيب مي كند كه قبل از ورود در اين اتحاديه به عضويت سازمان نظامي ناتو در آيند.
دراين مورد نقش مهم آمريكا را نبايد ناديده گرفت.
اسلووني و كرواسي كه از جمهوري هاي يوگسلاوي سابق به شمار مي روند و اكنون از اعضاي اتحاديه اروپا به شمار مي روند قبل ازعضويت در اين اتحاديه وارد پيمان نظامي ناتو شده اند.
منابع اقتصادي در كنار موقعيت جغرافيايي منطقه بالكان غربي از جمله انگيزه هاي مهم بروكسل براي به عضويت در آوردن كشورهاي اين منطقه در اتحاديه اروپا هستند.
افزايش سرمايه گذاري كشورهاي اروپاي غربي در صربستان و ديگر كشورهاي اين منطقه نيز از ديگر دلايل بارز اين امر به شمار مي روند.
سرمايه گذاري كارخانه اتومبيل سازي فيات ايتاليا در صربستان و همكاري هاي اقتصادي ديگر كشورهاي عضو اتحاديه اروپا از جمله آلمان، فرانسه، بلژيك و غيره در سرمايه گذاري هاي بزرگ در اين كشور و ديگر كشورهاي بالكان غربي بيانگر مساعد بودن بالكان براي فعاليت هاي اقتصادي، تجاري و كشاورزي است.
** بالكان و رقابت غرب، روسيه و كشورهاي آسيايي
در حاليكه شاهد گسترش حضور كشورهاي اتحاديه اروپا و آمريكا در منطقه بالكان هستيم، نبايد سياست هاي راهبردي مسكو در اين منطقه را كه اكنون گسترش يافته است ناديده گرفت.
منطقه بالكان غربي به خاطر اهميتي كه دارد اكنون به يك ميدان رقابت و مبارزه براي حضور بيشتر سياسي و اقتصادي كشورهاي اروپاي غربي به خصوص آمريكا و فدراسيون روسيه تبديل شده است.
روسيه پس از تحولات دو دهه گذشته در اين منطقه پر تلاطم از اروپا و به خصوص براي مانع شدن از حضور گسترده غرب به ويژه آمريكا در اين منطقه با استفاده از ابزارهاي اقتصادي و به خصوص انرژي، حضور خود را در منطقه بالكان غربي به ويژه صربستان افزايش داده است.
در اين راستا كشورهاي آمريكاي لاتين و آسيايي نيز كاملا به اهميت منطقه بالكان واقف هستند و سرمايه گذاري بزرگ در بالكان را در اولويت فعاليت هاي تجاري و اقتصادي خود قرار داده اند.
منطقه بالكان غربي به دلايل چند مليتي، چند قومي و با وجود فرهنگ و مذاهب مختلف يكي از حساس ترين و مهمترين منطقه در جهان به شمار مي رود كه جنگ و بحران هاي مختلفي را تجربه كرده است.
كشورهاي بالكان غربي از جمله صربستان براي پيوستن به اتحاديه اروپا راه طولاني را در پيش رو دارند و براي تحقق اين امر سال هاي زيادي را بايستي در راهروي انتظار اتحاديه اروپا سپري كنند.
در اين راستا رقابت كشورهاي عضو اتحاديه اروپا، آمريكا، فدراسيون روسيه براي حضور بيشتر در اين منطقه نيز ابعاد گسترده اي را براي آينده اين منطقه رقم مي زند.
** معضلات سياسي منطقه بالكان و طولاني بودن مراحل الحاق اروپايي
كوزوو و بوسني و هرزگوين مانند باروتي در منطقه بالكان غربي به شمار مي روند كه روشن شدن فتيله آن را مي توان هر لحظه انتظار داشت و اين مساله موجب شده كه اتحاديه اروپا نتواند حضور خود را به شكل مورد دلخواه گسترش دهد و تلاش دارد كه معضلات سياسي در منطقه را از طريق مذاكرات حل و فصل كند.
بروكسل براي حل و فصل مساله كوزوو و براي بالا بردن ضريب امنيت در منطقه بالكان با برگزاري مذاكرات مستقيم بين نخست وزيران صربستان و كوزوو از اواخر سال 2012 ميلادي تلاش كرده كه روابط بلگراد و پريشتينا را بهبود بخشد و در اين زمينه با امضاي توافق نامه اي بين طرفين گام هاي مثبتي را برداشته است.
بوسني و هرزگوين با وجود معضلات سياسي و اختلاف نظر بين جامعه هاي مختلف قومي در اداره كشور، بايستي اشاره كرد كه بروكسل تا كنون در پيدا كردن راه حل سياسي مناسب براي اين كشور ناتوان بوده است و امضاي توافق نامه ديتون در اواسط سال 2005 ميلادي گرچه موجب توقف جنگ در آن زمان شد، ولي نتوانست كه ثبات كامل را در اين كشور تضمين كند.
اگر به اتفاقات دهه نود ميلادي در منطقه بالكان كه منجر به فروپاشي يوگسلاوي سابق و تشكيل 6 كشور مستقل و به آن مجهول بودن موقعيت سياسي كوزوو را اضافه كنيم، مي توان به اهميت اين منطفه در ابعاد مختلف سياسي، استراتژيكي، جغرافيايي، اقتصادي براي قدرت هاي جهاني پي برد.
اتحاديه اروپا تا حل وفصل كامل مساله كوزوو و برطرف كردن معضلات سياسي در بوسني و هرزگوين به رغم داشتن منافع سياسي و اقتصادي زياد در منطقه بالكان تمايلي به گسترش خانواده 28 عضوي خود ندارد.
برخي كشورهاي بزرگ اتحاديه اروپا مانند آلمان و فرانسه بر اين باورند كه در زمان حاضر هيچ يك از كشورهاي بالكان غربي شرايط پيوستن به خانواده 28عضوي اتحاديه اروپا را ندارند و از طرف ديگر بايستي اشاره كرد كه بروكسل حداقل تا 5 سال آينده به دلايل سياسي و اقتصادي براي قبول عضو جديد آماده نيست.
به رغم بيكاري بالا و بحران اقتصادي شديد در برخي كشورهاي عضو اتحاديه اروپا، با اين حال نه تنها علاقه مندي كشورهاي بالكان براي عضويت در اين اتحاديه كاهش نيافته است، بلكه تمامي دولت هاي اين منطقه براي انجام اصلاحات و تطابق قوانين نهادهاي خود با استانداردهاي اتحاديه اروپا بدون وقفه تلاش مي كنند.
از طرفي كوزوو كه در سال 2008 ميلادي به طور يكجانبه از صربستان اعلام استقلال كرده است و از سوي ديگر صربستان با اين ادعا كه كوزوو را استان جنوبي خود مي داند و اعلام استقلال آن را درهيچ شرايطي قبول ندارد، نمي توان راه حلي را در آينده نزديك براي اين مساله انتظار داشت.
در اين رابطه بايستي اين موضوع را نيز در مد نظر داشت كه بروكسل راضي نخواهد شد كشوري را در خانوده 28 عضوي خود كشوري بپذيرد كه مساله ارضي دارد.
دركنار مسايل سياسي متعدد در منطقه بالكان غربي و با توجه به اوضاع اقتصادي كشورهاي اين منطقه و درصد بيكاري بالا در اين كشورها، احتمالأ بروكسل تصميمي نخواهد گرفت كه تنش هاي سياسي، مالي و اقتصادي موجود در اتحاديه اروپا را تشديد كند.
** اختلافات اعضاي اتحاديه اروپا در گسترش خانواده اروپايي
اختلاف نظر عميق بين كشورهاي عضو اتحاديه اروپا به عنوان يك عامل بسيار مهم در پذيرفتن عضو جديد در اين اتحاديه نيز مطرح است و در اين راستا مي توان اشاره كرد كه به رغم توصيه مثبت كميسيون اروپا در اكتبر سال 2011 ميلادي براي اعطاي موضع نامزدي به صربستان در مراحل عضويت در اتحاديه اروپا، اما آلمان در آن زمان به طور مستقل شرايط جديدي را براي صربستان كه به كوزوو مربوط مي شود، عنوان كرده بود.
'هرچند كه سياست برلين درحال حاضر در مورد صربستان نسبت به گذشته تا حدودي نرمتر شده است ولي آلمان براي پذيرفتن صربستان حداقل در چند سال آينده نطر مثبتي ندارد.'
صربستان با برخورداري از تجارب كشورهاي اسلووني و كرواسي در مراحل عضويت در اتحاديه اروپا و داشتن كارشناسان برجسته در امور اروپايي قادر است كه مذاكرات براي الحاق به اين اتحاديه را در مدت كمتر از پنج سال پايان ببرد.
'اما در راه پيوستن به اتحاديه اروپا تنها عملي كردن شرايط بروكسل مطرح نيست، بلكه مسايل سياسي و رابطه برخي كشورهاي عضو اتحاديه با كشورهاي نامزد را نبايد ناديده گرفت.'
برخي اعضاي اتحاديه اروپا از جمله ايتاليا و اتريش، بلژيك كه منافع تجاري بسيار گسترده در صربستان و ديگر كشورهاي بالكان غربي دارند تلاش مي كنند كه مراحل الحاق اروپايي منطقه هر چه زودتر پايان يابد.
** تاثير روابط كشورهاي منطقه در سرعت بخشيدن به مراحل الحاق اروپايي
پس از ناآرامي هاي سياسي در منطقه بالكان در دهه نود ميلادي بايستي اشاره كرد كه روابط بين كشورهاي اين منطقه در زمان حاضر رو به بهبود است و مقامات بلند پايه سياسي كشورهاي بالكان غربي معتقدند كه براي بهبود آينده كشورهاي خود بايد مسايل گذشته را فراموش كنند.
هر چند كه نمي توان با اطمينان كامل گفت كه تمامي اختلافات جمهوري هاي يوگسلاوي سابق برطرف شده است، ولي تمايل حكومت هاي منطقه براي حل و فصل مسايل گذشته كه به سرعت بخشيدن منافع مشترك مراحل ائتلاف اروپايي آنها كمك مي كند، كاملا مشهود است.
مبارزه با فساد مالي و گروه هاي جنايي سازمان يافته از جمله مواردي به شمار مي روند كه يك كشور اروپايي از جمله صربستان براي پيوستن به اتحاديه اروپا بايد اين مسايل را در جامعه اجتماعي كشورش حل و فصل كند.
صربستان در ارتباط با مبارزه با فساد مالي در بخش هاي مختلف جامعه و گروه هاي جنايي سازمان يافته نسبت به ديگر كشورهاي منطقه در چند سال اخير به ويژه در يك سال گذشته گام هاي بزرگي را برداشته است.
صربستان، عامل بسيار مهم در ثبات و صلح پايدار در منطقه بالكان غربي است و در اين راستا تلاش دارد با هدف برقراري رابطه اي دوستانه با كشورهاي منطقه، تمامي مسايل موجود از گذشته را با همسايگانش حل و فصل كرده كه چنين اقدامي براي تمامي كشورهاي منطقه در مراحل عضويت در اتحاديه اروپا بسيار حائز اهميت است.
در حالي كه دولت صربستان از سال 2000 ميلادي سياست عضويت در اتحاديه اروپا را در اولويت هاي كاري خود قرار داده است، اما بر خلاف علاقه مندي اكثريت مردم براي ورود به اتحاديه اروپا به ويژه قشر جوان، برخي احزاب اپوزيسيون چنين سياستي را براي آينده كشور به لحاظ سياسي و اقتصادي مناسب نمي دانند و بيشتر خواهان گسترش روابط در عرصه هاي مختلف با فدراسيون روسيه هستند.
اسلووني و كرواسي كه از جمهوري هاي يوگسلاوي سابق هستند در سال هاي 2004 و 2013 به عضويت اتحاديه اروپا در آمدند و كشورهاي صربستان، مقدونيه و مونته نگرو اكنون از موضع نامزدي براي پيوستن به اين اتحاديه برخوردارند.
اروپام**2061** 1064
بلگراد- ايرنا- عضويت در اتحاديه اروپا براي كشورهاي منطقه بالكان غربي پس از جنگ هاي دهه نود ميلادي بالكان و بروز معضلات اقتصادي به اولويت سياسي دولت هاي منطقه تبديل شده است.