به گزارش ایرنا، این جوان روستایی روزگاری با دستفروشی و دوره گردی در شهر شیراز گذران زندگی می كرد، اینك نبوغ هنر و آوازه كارش پای خارجی ها را به روستای زادگاهش نیز كشانده است.
بازدید شماری از مسوولان اجرایی و گردشگری كهگیلویه وبویراحمد از سرای گردشگر پذیر این جوان خوش فكر بواناتی فرصت گپ و گفتی را برای خبرنگار اعزامی ایرنا فراهم كرده است.
وی می گوید: بعد از اینكه به دلیل دستفروشی در شیراز با بی مهری و آزار روزانه ماموران گشت شهرداری شیراز مواجه شدم به زادگاهم وستای بزم از توابع شهرستان بوانات برگشتم .
این جوان خلاق كه با شغل نخست خود یعنی دامداری و كشاورزی نیز در این روستا مشغول بود اقدام به ایجاد یك مغازه در كنار كلبه محقر خویش می كند.
عباس در یكی از روزهای سرد و بارانی زمستان و با دلسوزی و محبت به همنوع كه در وجود یك فرد روستایی بی آلایش همیشه موج می زند با دو فرد خارجی درمانده در راه مواجه می شود.
استارت داستان شگفت انگیز عباس از همین جا آغاز شد.
هنگام ورود این دو فرد آلمانی به كلبه محقر و روستایی خانواده عباس نیز مشغول كشیدن دم پخت ساده خود بر سرسفره بودند.
او البته در ابتدا معذب و خجل كه چه كار كند تا از خجالت این دو فرد خارجی سربلند بیرون بیاد و دراندیشه راهی برای آبروداری خویش در بدست آوردن غذایی به اصطلاح باكلاس تری برای آنها بود.
اما درعین ناباوری و خوش شانسی عباس دو فرد خارجی عاشق شام ساده وی می شوند.
در سفره فقیرانه عباس برزگر به جز دمپخت گوجهفرنگی، ماست محلی و ترشی چیز دیگری پیدا نمیشد.
این دو فرد خارجی پس از صرف شام با لذت شب خود را نیز در همان ملحفه های دست دوز و بر روی قالیچه ها و گلیم های روستایی در كلبه محقر و كنار خانواده عباس گذراندند.
عباس در بیان داستان شگفت انگیز خود می گوید صبح آن روز یكی از مهمانان خارجی اش كه جوان حدود 20 ساله ای بود بسیار ناراحت و غمگین به نظر می رسید.
او از مترجم دلیل ناراحتی این فرد را می پرسد، مترجم در پاسخ می گوید این جوان امروز جشن تولد 20 ساله اش بود و از اینكه نتوانسته در كنار خانواده اش جشن تولدش را بگیرد غمگین است.
علی و زهرا فرزندان خردسال عباس برزگر موضوع را كه میشنوند اقدام به تهیه میز چرخ خیاطی مادر، چندتا بادكنك از مغازه پدر و كیك خانگی كه تنها بضاعت آنها برای خوشحال كردن میهمانشان بود، می كنند.
این میهمان جوان نیز از دیدن جشن تولد از سوی خانواده روستایی عباس با هیجانی وصف ناپذیر از صحنههای كف زدن و خوشحالی آنها برای وی فیلمبرداری میكند.
هنگام بدرقه این دو فرد خارجی از سوی خانواده عباس، آنها نیز با نگاه های عمیق غرق در زندگی ایلیاتی و عشایری و روستایی عباس می شوند.
اتاق های خشتی و گلی،گوسفندان و برخی اشیای قدیمی و تاریخی در ایوان خانه عباس و از همه مهمتر سفره بی تكلف اما پربركت وی سرآغاز شگفتی در داستان زندگی عباس را رقم زد.
از نوع نگاه و عمق اندیشیدن این دو فرد نیز جرقه و تلنگری توام با تغییر نگاه و نگرشی جدید در عباس پدید می آید.
همین نگاه های عمیق و زندگی بی آلایش عباس دو فرد خارجی را به سفری دوباره به منطقه بوانات فرا می خواند.
دو فرد آلمانی همراه با كاروان گردشگری به روستای بزم می آیند، سراغ عباس را می گیرند و چند روزی را در كلبه فقیرانه وی می گذرانند.
این كارآفرین برتر صنعت توریسم از گردشگران خارجی همانند اقوام و فامیل خود درخانه اش پذیرایی می كند.
او درچند روز اقامت گردشگران خارجی آنها را به تماشای مناظر طبیعی و گردشگری منطقه فرا خواند با آیین ها و آداب و رسوم عروسی ها آشنا می كرد او حتی با مهمنانش شیر می دوشید و همگام با آنها با چوپانان گله در صحرا گوسفندان را می چراند.
او با مهمانانش چای آتشی می نوشید،كشاورزی می كرد،روش های سنتی تولید ماست و دوغ وكشك محلی را به آنها آموزش می داد آنها را به گپ و گفت با هم ولایتی ها و پیرزنان و پیرمردان روستایی وامی داشت.
عباس مهمانانش را درآیین های عروسی و مراسمات سوگواری شركت می داد، شب نشینی و بیان قصه ها و داستان های قدیمی را همگام با آنها تجربه می كرد،همگام با مهمانان در كوه حاضر می شدند و از حكایت های عمیق نوازندگان نی در دیارش گوش می دادند.
او مهمانان را به نشستن در كنار دارهای زمینی گلیم بافی و جاجیم بافی همگام با زنان ودختران هنرمند روستا می نشاند، آنها را به دامنه های كوه می برد تا با زندگی سخت اما لذت بخش عشایر آشنا یابند.
به گفته این جوان خوشنام مهمانانش از اینكه برای نخستین بار تجربه شیرین زندگی در روستا و لمس كردن واقعی عشق و محبت یك روستایی را در این دنیای پرهیاهوی امروزی تجربه می كردند خوشحال و بسیار لذت می بردند.
عباس برزگر كه از همنشینی و تجربه با گردشگران خارجی و از باورپذیری آنان خود را نیزباور كرده بود، از همان زندگی ساده و دهاتی اكنون به فردشگفتی ساز صنعت پردرآمد توریسم تبدیل می شود.
او در گفت و گوی مفصل داستان زندگی اش با خبرنگار ایرنا مركز یاسوج می گوید: اكنون اتاق های كاهگلی و چادرهای عشایری اش تا سه سال آینده رزرو شده است.
عباس هزینه اقامت یك شب در اقاق های كاهگلی در كلبه محقر خود را 600 یورو اعلام می كند و می افزاید در برخی اوقات برای اجاره این اتاق ها مجبور می شوم از بین مسافران و گردشگران قرعه كشی كنم.
وی پیش بینی درآمد ماهانه اش تا سال آینده را نیز به بیش از 10میلیارد ریال می داند.
كلبه محقر و دهكده توریستی عباس برزگر اكنون از بین 16 جاذبه گردشگری و تاریخی مهم در ایران رتبه ششم را دارا است.
عباس البته پیش بینی می كند این جایگاه را با توجه به علاقه وافر و روافزون گردشگران خارجی به زندگی روستایی و سنتی حتی به رتبه اول تا چند سال آینده نیز برساند.
او تاكنون به بیش از 28 كشور جهان سفر كرده و با نیازسنجی های دقیق و تجربه خوبی كه از این كشورها كسب كرده در اندیشه تدوین برنامه های راهبردی برای جذب خیل گردشگران خارجی به ویژه اروپایی ها به سمت دهكده خود است.
برزگر می گوید: بر اساس یك برنامه زمانبدنی مشخص توام با خلاقیت های جدید و حتی روزانه به استقبال مهمانانش می رود.
او می گوید: هنگام وارد شدن گردشگران با پرچم خود كشورش و با محبت ، دوستی و صداقت استقبال می كنم و هنگام خداحافظی نیز با دود و اسپند و گرفتن قرآن بر روی سر آنان را نیز بدرقه می كنم.
عباس می گوید: آنها نیز در احترامی متقابل قرآن را می بوسند و بر روی سر خود می گذارند.
وی داشتن برنامه و آموزش را مهمترین كلید موفقیت در ماراتن سخت صنعت توریسم می داند و یادآور می شود:بدون برنامه ریزی و نیازسنجی درست از آینده نمی توان در این رهگذر موفق بود.
این جوان خلاق روستایی كه مدام در صحبت ها و مصاحبه خود از دهاتی بودن خود احساس افتخار می كرد، می گوید: من همان عباسم و روستایی زاده ام تنها فكرم و نگاهم به زندگی عوض شده است.
وی در بیانی قابل تامل گفت: هنگامی كه شهرداری شیراز مزاحمم بود و مانع از دستفروشی ام می شد و یا زمانی كه فقر و بدبختی را در روستا تجربه می كردم با خود می گفتم كه خدا تنها خدای بدی ها و بدبخت ها است و اكنون به این نتیجه رسیدم كه خدا تنها یك اسم بیشتر ندارد و آن هم خدای خوبی هاست.
او قیمت هر وعده غذا برای مهمانان خارجی را در دهكده توریستی اش بین 100 تا 200 دلار كه آب دوغ خیار است اعلام می كند.
برزگر با بیان اینكه می توان از هر چیزی در روستا درآمد كسب كرد ، افزود: من از برگ درخت گرد و بیشتر از خود گردو درآمد دارم.
وی با بیان اینكه (كود الاغ) را به قیمت 10 دلار به خارجی ها و گردشگران می فروشد، افزود: (كود الاغ) برای درمان آبریزش بینی و سرماخوردگی شدید بسیار مفید است و درمان بیمار را در كمتر از 15دقیقه تضمین می كند.
برزگر كه از گوسفندداری و عطاری كنار كلبه محقر و با همان حفظ اصالت روستایی در جشنواره های ملی و بین المللی حضور می یابد اینك نیز در اندیشه ساخت بزرگترین تونل زیرزمینی در روستای خود است.
این توریست موفق روستایی اكنون با توافقی كه با برخی بزرگان طوایف قشقایی و بختیاری انجام داده قرار است حدود 15 هزار سیاه چادرعشایری ایجاد كند و مهمانان جدیدش را در این سیاه چادرها با نحوه زندگی عشایر در مناطق سردسیری و گرمسیری و آداب و رسوم آنها آشنا كند.
اما آنچه كه بیش از نبوغ و خلاقیت این دوره گرد سابق با درآمد روزانه سه هزار تومان و كارآفرین میلیارد دلاری امروز قابل تامل است و شاید نقطه عطف درطی كردن مسیر ازفرش تا عرش او را نمایان می سازد همان صداقت و بی آلایشی درزندگی او است.
زهرا دختر 11ساله عباس نیز اكنون با آموزش های لازم و فراگیری زبان های خارجی به راهنما و روایت گری قهاری برای هدایت گردشگران و مهمانان خارجی به دهكده توریستی پدر تبدیل شده است.
نبوغ و استعداد منحصر بفرد این دختر 11 ساله روستایی به گونه ای است كه اینك برخی از كارگردانان مطرح در سینمای هالیوود با امضای قراردادی مشغول ساخت فیلم مستندی از داستان زندگی شگفت انگیز این پدر و دختر بواناتی هستند.
اگر چه نبوغ و خلاقیت در عین سادگی و صداقت این فرد روستایی را به بالاترین سقف درآمدهای ناشی از صنعت گردشگری رسانده در عین حال بخش مهمی از ظرفیت این صنعت در حوزه میراث اجتماعی و تاریخی مغفول مانده در این سرزمین یعنی همان سبك زندگی و آداب و رسوم روستایی و عشایری كشورمان را نیز به جهانیان معرفی كرده است.
روستای بزم در 17 كیلومتری شهر بوانات به سمت استان یزد و كرمان آخرین نقطه استان فارس است كه به منطقه گردشگری بوانات معروف شده است.
سوئیتهای مدرن و سنتی و شش اتاق عمومی، ویلاهای وسط باغ ، گالری عكس و موزه مردم شناسی و كشاورزی گوشهی از امكانات و زیبایی مجموعه گردشگری در دهكده توریستی عباس است.
گزارش از حمید جهان
671/7533
یاسوج - ایرنا- داستان جالب زندگی 'عباس برزگر' میلیاردر روستایی اهل بوانات استان فارس كه نام خود را در كتاب یونسكو به عنوان شگفت انگیزترین تجربه گردشگری ایران به ثبت رسانده، درسی زیبا از ظرفیت خودباوری است.