تورهايي كه آسمان فريدونكنار، سرخرود و برخي ديگر از شهرهاي مازندران را مشبك كردهاند، مراقبتهايي كه صيادان و دامگاهداران بهكار ميبرند تا پرندگان مهاجر خيال كنند امنيت كاملي براي گذران زمستان وجود دارد، بازار عريض و طويلي كه با آغاز پاييز رونق گرفته و به مركز مبادله پرندگان قتل عام شده بدل گشته است و ... همه و همه نشان ميدهند، امسال نيز شهرهاي شمالي ايران و بهويژه فريدونكنار همچنان «قتلگاه پرندگان مهاجر» هستند. بررسيها نشان ميدهد سالانه حدود دو ميليون پرنده از نيمكره شمالي زمين به ايران مهاجرت ميكنند كه نيمي از آنها تنها در فريدونكنار شكار ميشوند! سال 2003 مؤسسه جهاني حيات پرندگان، تعداد پرندگان صيد شده در فريدونكنار را 700هزار پرنده اعلام كرد اما، بنابر آمار جديد و با توجه به فراگير شدن صيادي در اين منطقه و استفاده صيادان از روشهاي جديد شكار پرندگان كه همگي غير قانوني هستند، اين رقم به يك ميليون پرنده در سال رسيده است. با توجه به اينكه فريدونكنار تنها يكي از مقاصد پرندگان مهاجري است كه از ايران ميگذرند، ميتوان اين ادعا را مطرح كرد كه هيچ پرنده اي از دست صيادان اين منطقه جان سالم به در نميبرد. شايد اگر اين حرف را يك قرن پيش ميگفتيم، مردم فريدونكنار ميتوانستند از اين مهارت بر خود ببالند اما در قرن بيستم و در زمانهاي كه تخريب گسترده محيط زيست و انقراض گونههاي جانوري به يكي از عمدهترين نگرانيهاي بشر تبديل شده است، اين تعريف بيش از پيش نام فريدونكنار را در ذهن ديگران خدشهدار ميكند بهويژه اينكه، قتلعام پرندگان در اين منطقه اكنون با روشهايي نو كه اغلب غيرانساني هستند، صورت ميپذيرد. هر چند، دستور اكيد معصومهابتكار به نوعي ممنوعيت شكار پرندگان آبزي مهاجر به هر شيوه و توسط هركسي را نشان ميدهد، اما حتي اگر به ممنوعيتهايي كه پيش از اين وجود داشته و اكنون نيز حداقل روي كاغذ پابرجاست هم توجه ميشد، نبايد اين تعداد انبوه پرنده در فريدونكنار زمينگير ميشدند. بررسيها نشان ميدهد تنها 30درصد از صيد در اين منطقه با استفاده از دوما (صيد سنتي) انجام ميشود و 70درصد آن از طريق دام هوايي (شيوه غيرقانوني صيد) است. قانونگريزي گسترده، عدم نظارت و ضعف در اعمال قانون، عدم فرهنگسازي و آگاهي بخشي و... همه و همه دست به دست هم دادهاند تا فريدونكنار به جولانگاه سودجوياني تبديل شود كه وقتي پرندهاي را در آسمان ميبينند نه از پرواز زيبايش به شوق ميآيند و نه آن را جلوهاي از طبيعتي ميدانند كه اگر نباشد، انسان نيز وجود ندارد. مهاجرت پرندگان براي آنها تنها يك پيام دارد: فصل شكار رسيده است و بايد كاري كرد كه پول بيشتري به جيب زد. اينطور است كه سازمانهاي بينالمللي حفاظت از پرندگان از ايران قطع اميد كردهاند و پرنده دوستان براي اينكه گونههاي در معرض انقراض را نجات دهند، دست به هر كاري ميزنند تا از مهاجرت آنها به ايران جلوگيري كنند. پرندگان كمياب و در خطر انقراضي نظير اردك مرمري، اردك بلوطي و غاز پيشاني سفيد كوچك كه تا چند سال قبل در فريدونكنار صيد ميشدند، درچند سال گذشته كمتر مشاهده شدهاند. اين مساله باعث ايجاد نگرانيهاي جديدي در ارتباط با وضعيت اين گونهها شده است كه البته اين نگرانيها در ساير كشورها سرآغاز فعاليت آنها براي جلوگيري از اين روند بوده است.اصليترين زيستگاه جوجهآوري غاز پيشاني سفيد كوچك كه به دليل كاهش چشمگير جمعيت يك گونه حمايت شده بينالمللي است، در كشور فنلاند قرار دارد. كارشناسان حياتوحش اين كشور براي حفظ آخرين بازماندههاي اين گونه و جلوگيري از مهاجرت طبيعي اين پرنده به شمال ايران براي زمستان گذراني دست به اقدام عجيبي زدهاند. آنها با كمك داوطلبان در فصل توليدمثل اين پرنده اقدام به جمعآوري تخمها و قراردادن آنها زير گونههاي ديگر غازهاي وحشي ميكنند تا جوجههاي متولدشده با والدين جديدشان به نقاط ديگري به جز شمال كشور ايران مهاجرت كنند و بهتدريج بتوان مسير مهاجرت جديدي در راستاي حفظ اين گونه به وجود آورد! اقدامات اينچنيني عمق ناامن بودن ايران براي پرندگان مهاجر را نشان ميدهد اما ماجراي شكار گسترده پرندگان در فريدونكنار چيست و شكارچيان چه كار ميكنند كه اين شهر با آن همه زيبايي خدادادي به قتلگاه پرندگان مهاجر معروف شده است؟
* غازهاي خائن
گذرگاه بين شاليزارهاي بيبرنج را صداي غازهايي پر كرده است كه ابدا بنا ندارند ساكت شوند. اين صدا نگاهمان را متوجه آسماني ميكند كه بعد از باراني كه در چند روز گذشته باريده، هنوز با ابرهايش خداحافظي نكرده است. تصوير ابرهاي تكهپاره را نظم هوش رباي پرواز پرندگان مهاجري كه كيلومترها شكل هندسي پروازشان را حفظ كردهاند، از رونق مياندازد. آنها سروصداي كودكاني را دارند كه به سفر آمدهاند؛ از فنلاند، از روسيه، از سيبري. اما نه. صداي جيغ غازها از آن بالا به ما نميرسد؛ صدايي كه روي تصوير كمابيش غمگين شاليزارهاي بيبرنج گذاشتهاند، صداي غازهايي است كه نه آن بالا ميان ابرها، كه توي لجنهاي اين پايين غوطه ميخورند. فصل كشت به پايان رسيده است و دستهاي از شاليكارها با بستن كانالهاي زهكشي كه براي خروج آب اضافي شاليزارها طراحي شده، آنها را تبديل به شبه تالابهايي كردهاند كه پرندگان مهاجر را فريب ميدهد و به پايين ميكشد. اين فريب براي آنها كافي نيست. لازم بوده است غازهايي دورگه پرورش دهند كه در شبهتالابها ميچرند و صدايي از خود در ميآورند كه با صداي غازهاي وحشي مو نميزند. اين صدا، غازهاي آن بالا را وسوسه ميكند ارتفاع كم كنند هر چند، عاقبت اين ارتفاع كمكردن اغلب گرفتارشدن در دام صياداني است كه يك نيمه از سال را با شكار پرندگان مهاجر ميگذرانند. فريب پرندگان مهاجر با بهره جستن از پرندگان دستآموز البته وام گرفته از روش سنتي صيد است. در روشي كه تا همين چند دهه پيش براي شكار پرندگان مهاجر در فريدونكنار، سرخرود و برخي ديگر از مناطق مازندران معمول بوده است، صيادان با استفاده از پرندگان دستآموز، پرندگان مهاجر را ترغيب به آمدن به دامگاه ميكنند. اين روش اكنون كمابيش مورد استفاده قرار ميگيرد، اما ديگر تنها مورد استفاده صياداني كه به روش قديمي صيد ميكنند نيست. پرندگان دستآموز اكنون هم به كار خود ادامه ميدهند، اما اگر پرندگان مهاجر فريب آنها را بخورند بيشك گرفتار ميشوند و ديگر هرگز به سفري كه آغاز كردهاند، ادامه نخواهند داد. صيادان در شمال كشور بهرغم غيرقانوني بودن، از روشهاي جديدي مانند شب دام، كرس و گذر براي شكار پرندگان مهاجر استفاده ميكنند. ممنوعيتهاي شكار حيوانات ميتواند ممنوعيت زماني، ممنوعيت مكاني، ممنوعيت در استفاده از برخي از انواع و ابزارهاي شكار و همچنين ممنوعيت صيد گونههاي حفاظت شده باشد. بهرغم اينكه در فريدونكنار، سرخرود و برخي ديگر از مناطق مازندران بر ممنوعيت شكار پرندگان مهاجر با استفاده از تورهاي هوايي و شب دامها تاكيد شده، اين روش در اين مناطق اصليترين روش شكار پرندگان به حساب ميآيد و صيادان بيتوجه به قانون در سطحي گسترده اقدام به شكار پرندگاني ميكنند كه از نيمكره شمالي به سمت جنوب مهاجرت كردهاند. علاوه بر اين، در اين مناطق صيد برخي از گونههاي در معرض انقراض ممنوع است، اما استفاده از روشهاي جديد صيد باعث شده است نهتنها پرندگان مهاجري مانند غازها، انواع و اقسام اردكها و مرغابيها به دام بيفتند كه پرندگان حرامگوشتي مانند مرغ ماهيخوار، لكلك و حتي پرندههاي شكاري و جغدها نيز اسير صيادان شوند. صياداني كه در سطح گسترده اقدام به شكار غيرمجاز پرندگان ميكنند حتي از قيد اين پرندگان هم نميگذرند. پرندگان حرامگوشت مانند پرندگان ديگر كشته ميشوند و به بازار ميروند و بدون اينكه كسي مانع كار فروشندگان شود، به فروش ميرسند. عاقبت پرندههاي شكاري، جغدها و... كه خود به قصد شكار پرندگان آمدهاند و به دام افتادهاند نيز بهتر از پرندگان حرامگوشت نيست؛ آنها نيز به نحوي وحشيانه، با ضربه شديد بهگونهاي كه پوستشان آسيب نبيند و يا با سم، كشته ميشوند و بعد از تاكسيدرمي شدن به فروش ميرسند.
* شليك ممنوع
كافي است از فريدونكنار بيرون بيايي و در يكي از جادههاي اصلي يا فرعي بيرون شهر حركت كني. ديدن تورهايي كه در ارتفاع بالا نصب شدهاند، حتمي است. اين درحالي است كه بر اساس قوانين، صيد پرندگاني كه به اين منطقه ميآيند با استفاده از تورهاي هوايي ممنوع است. با وجود اين، ناديدن گرفتن قانون اكنون استفاده از اين روش غير قانوني صيد را به رويهاي عادي تبديل كرده است. صيد بسياري از پرندگاني كه در بازار پرندگان فريدونكنار به فروش ميرسند با استفاده از روش سنتي دوماچال كه تنها روش قانوني صيد در اين منطقه است، غيرممكن است. با وجود اين، صيادان بيهيچ ترسي از برخوردهاي انتظامي و قضايي، جريمه شدن و امثال اينها از روشهاي غيرقانوني صيد استفاده ميكنند و همين استفاده، ميزان شكار در اين منطقه را چندبرابر كرده است. دامگاههاي زيادي در فريدونكنار، سرخرود و ديگر مناطق مازندران وجود دارد كه در اصل شاليزارهايي هستند كه نيمه دوم پاييز به شبهتالابها و محل نصب تورهاي هوايي و دامهاي غيرقانوني ديگر تبديل شده است. اين دامگاهها يا توسط مالكان شاليزارها اداره يا به دهها ميليون تومان به شكارچيان اجاره داده ميشود. شكارچيان براي استفاده از فرصت به انواع و اقسام روشها براي بالابردن ميزان صيد و به تبع آن ميزان سودي كه از قتلعام پرندگان نصيبشان ميشود، متوسل ميشوند. آنها حتي نگهباناني استخدام ميكنند كه موظف هستند امنيت دامگاهها را حفظ كنند. اين حفظ امنيت از اعمال قانون شليك ممنوع سازمان محيط زيست تا برخورد با هركس و هر چيزي كه سر و صدايي ايجاد ميكند، گسترده است. قانون شليك ممنوع كه ظاهرا براي امن كردن منطقه براي پرندگان مهاجر وضع شده است، اكنون با روشهايي كه صيادان به كار ميگيرند تبديل به قانوني عليه پرندگان و به نفع شكار بيشتر آنها شده است. با شليك گلوله ميتوان يك يا حداكثر چند پرنده را شكار كرد اما اگر صداي شليكي نباشد، صدها و هزاران پرندهاي كه امنيت منطقه به آنها تلقين شده است در تور صياداني ميافتند كه قتلعام پرندگان آنها را ميليونر كرده است. بر همين اساس است كه دامگاهداران تمام تلاش خود را ميكنند تا در منطقه گلولهاي شليك نشود. آنها براي تداوم همين امنيت و با بهانه اينكه ورود به ملك شخصيشان ممنوع است، اقدام به نصب تابلوهايي كردهاند كه روي آن نوشته شده ورود محيطبان ممنوع! در مواردي ديگر، شكارچيان غيرمجاز مقابل محيطبانان ايستادهاند و به آنها اجازه ندادهاند تورهاي هوايي را پايين بياورند. اوايل پاييز وقتي سازمان محيط زيست اقدام به اعزام تعدادي محيط بان براي اجراي قانون كرد، شكارچيان غيرمجاز مقابل آنها ايستادند. حركت سازمان محيط زيست با پادرمياني مسئولان استاني كه درباره درگيري فيزيكي ميان محيط بانان و شكارچيان هشدار ميدادند و با اين وعده كه مساله در شوراي تامين استان حل و فصل ميشود، ناكام ماند. اكنون هفتهها از اين وعده ميگذرد و روزانه هزاران پرنده قرباني ميشوند و همچنان تورهاي هوايي پابرجا هستند و بازار مكاره فروش پرندگان قتلعام شده بهراه است.
* چوب حراج
اگر شهروندي عادي يا حتي مشتري پرندگان قتلعام شده باشي، آن وقت صبح هيچ كاري جز تماشاي مراسمي نداري كه پازل پرندگان خائن، دامگاهها، تورهاي هوايي، قانونگريزي و... را كامل ميكند. پاييز كه از راه ميرسد، بازار پرندگان فريدونكنار كه به يمن عدم نظارت بر عرضه پرندگان در منطقه مركزيت يافته است، رونق ميگيرد. هر صبح صيادان، پرندگان به دام افتاده را به بازار ميآورند و مراسم چوبزني به راه ميافتد. مراسم چوبزني يك جور مزايده است به اين معني كه غرفهداران بازار پرندگان در مراسمي كه توسط فردي كه به چوبزن معروف است، اداره ميشود جنسي را كه قرار است در طول روز بفروشند، تهيه ميكنند. پرندگان به بالاترين قيمت پيشنهادي به فروش ميرسند و كمي بعد، فروش عمومي آنها آغاز ميشود. غرفهداران بسته به ذائقه مشتري، پرنده ذبح شده ميفروشند و يا در حضور او سر پرنده را ميبرند. در مواردي مشترياني پيدا ميشوند كه حتي پا را از اين فراتر ميگذارند؛ آنها پرندگان را زنده ميخرند، در خانه سرشان را ميبرند و ناهار يا شامي براي خود ترتيب ميدهند. عرضه پرندگان در بازار پرندهفروشان فريدونكنار كه گفته ميشود توسط فردي مديريت ميشود كه بهتازگي به بهانه نجات پرندگان كمياب و در معرض انقراض اقدام به تاسيس يك پارك پرندگان كرده و پرندگاني كه را در معرض نابودي هستند در قفسهايي نگهداري ميكند و با بليت دوهزار توماني به نمايش ميگذارد، هيچ حد و مرزي نميشناسد. فرقي نميكند پرندهاي كه ذبح شده يا ذبح ميشود حلالگوشت است يا حرامگوشت همانطور كه تفاوتي ميان پرندگاني كه جزء گونههاي حمايت شده هستند با پرندگاني كه فعلا نسلشان در معرض انقراض نيست، وجود ندارد. در بازار امسال «خودكا» كه مردم محلي به آن چهارتايي ميگويند جفتي 30هزار تومان قيمت دارد. مرغابي سرسفيد جفتي 56تا 70هزار تومان، غاز هر عدد 75هزار تومان و مرغابي سرسبز جفتي 80هزار تومان ارزشگذاري شدهاست. در اين ميان شكار و فروش پرندگان حفاظت شده به صورت علني و در روز روشن اتفاق ميافتد. درناي سيبري، قوي فريادكش، قوي گنگ و قوي كوچك، عروس غاز، غاز پيشانيسفيد كوچك، غاز پازرد، اردك مرمري، ارك بلوطي، اردك سر سفيد، بوتيمار بزرگ، آنقوت، طاووسك، پليكان خاكستري، تنجه، اكراس، خودكاي ابرو سفيد، خروس كولي دم سفيد و پاشلك بزرگ و همچنين انواع پرندگان شكاري و جغدها از جمله پرندگان مهاجر حمايت شدهاي هستند كه همگي شكار ميشوند و به فروش ميرسند. اقدام بازدارندهاي كه براي اين قانونگريزي گسترده انجام شده نصب پلاكاردي از طرف سازمان محيط زيست در بازار فروش پرندگان است كه در آن نام و تصوير پرندگاني كه شكار آنها غيرقانوني است درج شده است! اگر سررشتهاي از پرندگان نداشته باشي و بخواهي پرنده در معرض انقراضي را از نزديك ببيني؛ فقط كافي است، گشتي در بازار پرندگان فريدونكنار بزني؛ حتما نمونهاي از آن پرنده را پيدا ميكني كه يا سرش بريده شده است يا با پايي بسته و بالي شكسته در انتظار مرگ نشسته است. برآوردها نشان ميدهد بازار پرندهفروشان فريدونكنار در شش ماه گردش مالي شش ميليارد توماني دارد. همين وضعيت هشداردهنده است كه فعالان محيط زيست مازندران را به فكر تشكيل كمپين پرواز انداخته است. آنها در كنار پيگيريهايي كه براي اعمال قانون ممنوعيت شكار پرندگان انجام ميدهند، از راههاي مختلف به آگاهيبخشي و فرهنگسازي براي تاثيرگذاري بر صيادان و همچنين خريداران پرندگان شكاري ميپردازند. در ميان اين فعالان هستند كساني كه به بازار پرندهفروشان ميروند و با خريداري پرندگان زنده و آزادكردن آنها در طبيعت در راه حفظ آنها گام برميدارند. اين فعاليتها هرچند تاثير خودشان را دارند اما به نظر ميرسد فاجعهاي كه در فريدونكنار درحال رخ دادن است، نيازمند اقدامي عاجل و برخوردي ضربتي از جانب مسئولان باشد.
* دير جنبيديد
بر اساس قوانين موجود تخلف دامگاه داران فريدونكنار كاملا آشكار است و به نظر ميرسد سازمان حفاظت محيط زيست بايد در مقابل اين قانون گريزي بايستد. رئيس يگان حفاظت سازمان محيط زيست درباره وضعيتي كه در فريدونكنار وجود دارد، ميگويد: دامگاه داران در فريدونكنار هشت سال رها شدهاند. در دولتهاي قبل بحثي در اينباره نبود كه با شكار بيرويه برخورد شود. رويكرد دولت يازدهم اما مقابله با اين شكار بيرويه است. حميدرضا خيلدار درباره فعاليتهايي كه در اين زمينه انجام شده، توضيح ميدهد: امورات بسياري از مردم فريدونكنار از طريق شكار پرنده ميگذرد. براي برخورد با اين شكارهاي بيرويه لازم است نظر شوراي تامين استان اخذ شود.حدود يك ماه پيش دكتر ابتكار نامهاي به استاندار مازندران فرستاد و از او خواست شوراي تامين به ما مجوزي براي برخورد بدهد. او با بيان اينكه ما در اين زمينه يك برنامه پنج ساله داريم، تصريح ميكند: وقتي قرار است يك طرح حفاظتي تدوين و اجرايي شود بايد مسئولان محلي ورود پيدا كنند. امسال وقتي ما لزوم برخورد با شكار غيرمجاز را گوشزد كرديم آنها گفتند دير جنبيدهايد و حالا ديگر دامگاه داران چندين تن بذر و وسايل شكار آماده كردهاند. آنها از ما خواستند تا اجراي طرح را به سال بعد موكول كنيم كه البته ما قبول نكرديم. با وجود اين، فرمانده يگان حفاظت محيط زيست ميگويد: امسال طرح اين است كه با شب دامها و دامهاي هوايي برخورد كنيم و در اين زمينه منتظر مجوز شوراي تامين استان هستيم چراكه تا مقامات محلي تائيد نكنند نميتوان كاري انجام داد. او تصريح ميكند: البته اينطور نيست كه مسئولان محلي نخواهند برخورد كنند. همه واقف به اين موضوع هستند كه دارد تخلف انجام ميگيرد و به همين دليل دامگاهداران را در جريان برخورد آتي قرار ميدهند. خيلدار در پاسخ به اينكه چه لزومي دارد دامگاهداران از برنامه شما مطلع باشند، ميگويد: موقع برخورد مسائلي پيش ميآيد. همانطور كه عنوان شد دامگاهداران هرساله براي شكار پرندگان هزينه ميكنند. وقتي بدون اطلاعرساني برخورد شود ميگويند چرا از قبل به ما خبر نداديد. او درباره اينكه به نظر ميرسد محيط زيست در مواردي توانايي برخورد با متخلفان را ندارد چنانكه، در فريدونكنار دامگاهداران تابلويي كه روي آن نوشته شده «ورود محيطبان ممنوع» نصب كرده اند، تصريح ميكند: دامگاهها ملك خصوصي آنهاست و معابر عمومي نيست. اگر بخواهيم ورود پيدا كنيم بايد حكم قاضي داشته باشيم و اگر لازم باشد ورود پيدا كنيم حتما حكم قاضي ميگيريم. اينطور نيست كه براي خودشان بنويسند ورود محيط بان ممنوع. مثل اينكه مكاني درست كنند و تخلف صورت دهند و بعد تابلو بزنند كه ورود نيروي انتظامي ممنوع. ما قاطعانه با متخلفان برخورد ميكنيم.
منبع: آرمان
اول**1368**
تهران- ايرنا- روزنامه «آرمان» در گزارشي به موضوع شكار گسترده پرندگان پرداخته و نوشته است: درحالي كه حدود دوماه از دستور اكيد رئيس سازمان حفاظت محيط زيست مبني بر ممنوعيت شكار پرندگان مهاجر آبزي ميگذرد، پرندگان نگونبختي كه به قصد زمستان گذراني به شمال ايران سفر ميكنند، بعيد است از دست صيادان جان سالم به در ببرند.