به گزارش ايرنا به نقل از روابط عمومي پليس آگاهي تهران بزرگ، سرهنگ كارآگاه 'آريا حاجي زاده' اظهار كرد: در ساعت 30 : 17 روز 22 ديماه وقوع يك فقره درگيري منجر به جنايت به كلانتري 126 تهرانپارس اعلام شد كه با حضور ماموران كلانتري در بيمارستان و بررسي هاي اوليه مشخص شد جواني 30 ساله بنام عليرضا بر اثر اصابت ضربه چاقو مجروح، توسط دو تن از دوستانش به بيمارستان منتقل و با وجود انجام اقدامات درماني فوت كرده است.
وي گفت: با تشكيل پرونده مقدماتي با موضوع 'قتل عمد' و به دستور شعبه ششم بازپرسي دادسراي ناحيه 27 تهران براي رسيدگي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
بر اساس اين گزارش در تحقيقات اوليه از محل جنايت و در تحقيقات از اهالي محل، مشخص شد كه درگيري منجر به جنايت، ميان گروهي از جوانان (مقتول و گروهي از دوستانش) با دو برادر بنام هاي 'مهدي' و 'محمد' رخ داده و پيش از آن نيز مقتول با پدر اين دو برادر درگير شده است.
با حضور ماموران در محل درگيري، پدر مهدي و محمد براي انجام تحقيقات به كلانتري منتقل شد؛ پدر مهدي و محمـد، ضمن تاييد درگيري خود با مقتول به مامورين گفت: در ساعت 17:00 از خانه بيرون آمده بودم كه ديدم يك ماشين سفيد رنگ در مقابل پل ورودي منزل ايستاده و دو سرنشين جوان داخل آن در حال مشاجره با يكديگر هستند، آن زمان من و خانواده ام منتظر خانواده اي بوديم كه براي خواستگاري دخترم مي آمدند؛ به همين علت از راننده ماشين(مقتول)درخواست كردم كه كمي جلوتر برود كه ناگهان راننده، ضمن ناسزا گفتن به بنده، با يك قبضه چاقوي دسته مشكي به سمت من حمله ور شد!
بر خواستم چاقو را از دست او بگيرم كه دستم آسيب ديد، به كمك اهالي محل و همسايگان، اين دو جوان را سوار ماشين كرده و از آنها خواستيم كه محل را ترك كنند، همزمان با حضور خواستگار در داخل خانه، سر و صداي زيادي در داخل خيابان شنيده مي شد؛ به همين علت مراسم خواستگاري را نيمه تمام گذاشته و ميهمانان خداحافظي كردند.
به گفته وي، پس از دقايقي، مامورين كلانتري به درب منزل آمده و عنوان داشتند كه دو پسرم با تعداد زيادي جوان در ابتداي كوچه درگير شدند و يكي از آن جوانان در حين درگيري به قتل رسيده است.
با آغاز رسيدگي به پرونده در اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ، كارآگاهان در تحقيقات اوليه اطلاع پيدا كردند كه دو برادر (محمد و مهدي) پس از اطلاع از وقوع جنايت از محل سكونت خود متواري شدند؛ لذا ضمن ارائه مشاوره هاي لازم به اعضاي خانواده متهمين، از آنها خواسته شد تا در خصوص تحويل محمد و مهدي با كارآگاهان همكاري كنند.
و سرانجام دو برادر روز 25 ديماه با مراجعه به اداره دهم پليس آگاهي خود را معرفي كردند.
مهدي در اظهارات خود به كارآگاهان گفت: 'در ساعت 17:00 ، مقتول كه از بچه هاي محل بود با خودرو سمند در مقابل كوچه با شخص ديگري بنام علي درگير شده و مشغول ناسزاگويي بود كه پدر اينجانب به آنها تذكر مي دهد ولي آنها با پدرم درگير شده و حتي عليرضا با چاقو دست پدرم را با چاقو مي زند و پس از شلوغ شدن محل، هر دو نفر از محل مي روند . حدودا نيم ساعت پس از آن ، من به سر كوچه رسيده و از طريق برادر كوچكتر خود (محمد) در جريان درگيري پدرم با عليرضا قرار گرفته بودم كه ناگهان در همان لحظه عليرضا . ع (مقتول) با ماشين ، مقابل كوچه توقف كرد و هفت يا هشت نفر با شمشير به سمت من حمله ور شدند. يك لوله را از مقابل درب مغازه ي عمويم برداشته و با آنها درگير شدم . مقتول در دستش شمشير داشت و آن را به سمت من پرتاب مي كرد ؛ من نيز براي دفاع خود ضربه اي با لوله به دستش وارد كردم كه پس از آن هر دو نفر به زمين خورديم . پس از آن ، مقتول اينبار با برادرم درگير شد كه پس از دقايقي ، تمامي آنها از محل متواري شدند. پس از گذشت مدتي متوجه شدم كه پدرم را به كلانتري برده اند؛ بهمراه برادرم محمد به سمت كلانتري در حركت بوديم كه متوجه شديم عليرضا بر اثر اصابت چاقو به قتل رسيده است ؛ به همين علت و از روي ترس، ديگر به كلانتري نرفته و هر دو نفر متواري شديم .
محمد كه متولد 1370 است، پس از حضور در اداره دهم، در اظهاراتي مشابه به كارآگاهان گفت: 'قرار بود آنروز براي خواهرم خواستگار بيايد؛ من داشتم كوچه را تميز مي كردم كه ناگهان متوجه درگيري عليرضا . ع ( مقتول ) با پدرم شدم ؛ پس از پايان درگيري، برادر بزرگترم ( مهدي ) از سركار برگشته بود كه در داخل كوچه ، داستان درگيري را برايش تعريف كردم؛ ناگهان يك دستگاه خودرو سوزوكي ويتارا سفيدرنگ و چند دستگاه موتورسيكلت ، آن طرف خيابان توقف كرده و 7 يا هشت جوان به ما حمله كردند . زمانيكه 'عليرضا. ع' – در حين درگيري با برادرم – به زمين افتاد، چاقو از دستش خارج شد و من نيز چاقو را برداشته و در تاريكي ضربه اي را به سمتش پرتاب كردم ؛ نمي دانم كه چاقو به كجاي بدن عليرضا برخورد كرد. پس از درگيري، من و برادرم را از زمين بلند كرده و آمديم داخل مغازه عمو؛ پس از آنكه به خانه آمديم، متوجه شديم كه مامورين به درب خانه مراجعه و پدرمان را به كلانتري برده اند . در حين رفتن به كلانتري بوديم كه متوجه شديم عليرضا فوت كرده است ' .
بر اساس اين گزارش، سرهنگ كارآگاه 'آريا حاجي زاده' ، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ خاطر نشان كرد: با توجه به اعتراف صريح هر دو متهم به مشاركت در نزاع منجر به جنايت، قرار بازداشت موقت از سوي مقام قضايي صادر شد و هر دو متهم براي انجام تحقيقات تكميلي در اختيار اداره دهم ويژه قتل پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفته اند.
تهرام/7244/1348
تهران - ايرنا - معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: دو برادر در پرونده جنايت خيابان استخر تهران دستگير شدند.