۲۰ مرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۸
کد خبر: 81715810
T T
۰ نفر
مقاله ظریف در روزنامه جمهوریت تركیه: ارتش اشغالگر مردمسالاری نمی آورد

آنكارا – ایرنا – روزنامه جمهوریت تركیه مقاله محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران را با عنوان «با ارتش اشغالگر دمكراسی نمی آید»، در صفحه نخست شماره امروز سه شنبه خود منتشر كرد.

جمهوریت با اشاره به اینكه وزیر امور خارجه ایران می گوید افراط گرایی متكی به خشونت، نه تنها خاورمیانه بلكه تمام بشریت را تهدید می كند، افزود ادامه این مقاله را كه مربوط به چگونگی پیدایش داعش است، بعدا منتشر خواهد كرد.
به نوشته جمهوریت، دكتر ظریف در این مقاله نوشته است:
افراط گرایی خشونت طلب احتمالا حادترین چالشی است كه نه تنها منطقه خاورمیانه بلكه در واقع تمامی جهانی را كه در آن انواع مخاطرات مرز نمی شناسند، تهدید می كند.
این تهدید بزرگ كه تا كنون مسبب ویرانی های عظیمی در عراق و سوریه شده، سایه شوم خود را بر چهار سوی منطقه گسترده است. فراگیر بودن افراط گرایی و دعاوی جهانی اش تا كنون روشن ساخته كه چه آثار مخربی می تواند برای محیط ژئوپلیتیك و امنیتی، نه تنها در منطقه ما، بلكه در بسیاری از دیگر مناطق جهان داشته باشد.
جنایاتی كه تاكنون توسط افراطیون صورت گرفته و تلاش خشونت بار آنها در جهت تخریب و تصفیه قومی در سوریه و عراق جهان را تكان داده است. حملات تروریستی در اروپا توسط دسته جات وابسته به القاعده، آنچه كه به 'كشتار باگا در 2015' توسط بوكو حرام شهرت یافته، حمله تروریستی در موزه ملی تونس، اقدام انتحاری علیه غیر نظامیان در جلال آباد افغانستان، بریدن سر 21 مسیحی قبطی مصری در لیبی و كشتار تكان دهنده 147 دانشجو در كنیا تنها در ماههای اخیر ابعاد رو به گسترش تهدیدی را كه از ناحیه افراط گرایی خشونت طلب منشاء می گیرد، بیش از پیش روشن كرده است.
این پدیده برای نخستین بار در دوره بعد از تجاوز شوروی به افغانستان كه به شكل گیری القاعده و طالبان منجر شد، مورد توجه قرار گرفت و با تهاجم آمریكا به عراق و شكل گیری دسته جات متنوع وابسته به القاعده در آن كشور و نهایتا پیدایش داعش ابعادی تازه به خود گرفت.
جنایات گسترده از جمله قتلها، تجاوزات جنسی، تغییر دین اجباری، شكنجه و برده كردن انسانها كه بیشرمانه توسط داعش در شبكه های اجتماعی تبلیغ نیز می شود، نوع و دامنه تهدیدات ناشی از این گروه را نمایان كرده است.
عضو گیری داعش از 90 كشور در اقصا نقاط جهان، از جمله 'دمكراسیهای' صنعتی غربی، یكی از نشانه های هشدار دهنده ای است كه از سوءجریانات ساختاری و اجتماعی بسیاری حكایت دارد. گرایشهای تكفیری این گروه تروریستی به آن اجازه داده است تا براحتی تهاجم علیه شمار رو به تزایدی از اقشار اجتماعی را توجیه كند و حتی به آن ببالد و آنها را هدف قتل و غارت و بردگی قرار دهد.
حتی جنایات آنها از اهداف اولیه شان نیز فرا تر رفته و دامن اعضای دیگر گروههای تكفیری رقیب را نیز گرفته است.
اقدام دو گروه داعش و جبهه النصره در بریدن سر اعضای یكدیگر، در موارد متعددی گویای چنین گرایشی در این گروه هاست. در یكی از این موارد در مارس 2014، جنگ بین این دو گروه در شمال سوریه بیش از یك هزار كشته بر جای گذاشت.
تخریب نظام مند مساجد تاریخی، بقاع متبركه، كلیساها، مقابر باستانی و معابد و بی حرمتی به آنها و نیز تخریب بی محابای آثار باستانی كه معرف میراث غنی فرهنگی منطقه است، نشان می دهد كه این افراطیان چگونه آینده ای برای منطقه در ذهن دارند.
جنایات عظیمی كه علیه ایزدیها صورت گرفت، گویای رفتار افراطیان و برنامه های شوم آنها در مورد اقلیتها است.
قتل عام 1700 دانشجوی افسری نیروی هوایی عراق در تكریت در ژوئن 4014 و استفاده از شبكه های اجتماعی برای نمایش این جنایت بزرگ و افتخار به آن نشان داد كه اگر مردم عراق قادر به شكست این افراط گرایان نشوند، چگونه آینده ای در انتظارشان خواهد بود.
این اعمال در حكم حملاتی تمام عیار و همه جانبه علیه ساختار اجتماعی منطقه و میراث غنی، متنوع و افتخارآمیز آن است.
افراط گرایی خشونت طلب از كجا نشات گرفته است؟
ارزشهای انسانی مانند عطوفت، عشق به هم نوع، صبوری، بردباری و بخشش همواره از اجزای بنیادی پیامی بوده اند كه همه مذاهب، بویژه اسلام، همواره در طول تاریخ سعی در اشاعه آنها داشته اند.
با این حال، در طول بیش از دو قرن گذشته یك گروه كوچك از عوام فریبان با سوابقی مشكوك و به بهانه پیراستن دین، شروع به ارائه چهره ای مسخ شده و غیر واقعی از اسلام كرده اند.
آنها با هدف نیل به اهداف سیاسی و پیشبرد دستور كار كوته بینانه خود، در جهت قلب پیام اسلام وتحریف تعالیم دینی كوشیدند و تلاش كردند تا رحمانیت و عطوفت را از دین بزدایند. بر این مبنا، جماعت تكفیری و پیروانشان بیش از پیش به آنهایی كه با چنین تفسیری از دین همراه نشدند، سخت گرفتند و آنان را 'خارج از دین' شمردند.
آنها بر مبنای چنین تفاسیر بی پایه ای، اقدام به رد و نفی روایتهای غیر همسو با نظرات خود كردند و به تكفیر همه كسانی پرداختند كه یا اعتقادات متفاوتی داشتند یا به یك گروه جمعیتی متفاوت متعلق بودند.
آنها مدعیند كه تنها خود درك درستی از اسلام دارند و تمامی حقیقت یك جا در تملك آنها است.
چنین نگرشی جوهره تكفیرگرایی است، و به باور من معضلات كنونی در منطقه و افراط گرایی موجود از چنین نگرشی ریشه گرفته اند.
تا هنگامی كه چنین تفسیری از دین به گروه كوچكی از معتقدان به آن محدود بود، این معتقدان می توانستند و می توانند نظرات خود را داشته باشند.
مشكل زمانی رخ نمود كه كسانی برخوردار از ثروت و قدرت عهده دار اشاعه این تفاسیر جاهلانه در كشورهای اسلامی دور و نزدیك و تحمیل آن به مردم در جوامع فقیر به مدد پول و تبلیغات شدند.
این بار الویت این جمع ثروتمند و نیرومند دیگر 'خلوص دینی' نبود، بلكه اقدامات آنها بر مبنای اهداف سیاسی خاص و پاره ای محاسبات راهبردی كوته نظرانه صورت می گرفت.
بدین ترتیب با كمال تاسف، افراد و گروههایی كه به واسطه شرایط اجتماعی و اقتصادیشان در برابر ایدئولوژی های افراطی آسیب پذیر بودند، جذب شدند.
از سوی دیگر، در حالی كه اكثریت كسانی كه به تفاسیر تكفیری اعتقاد دارند، همواره از توسل به زور برای اشاعه و اعمال نظراتشان اجتناب كرده اند، اما برخی از آنها دست به اسلحه بردند و حتی در مواردی بر علیه بانیان خود نیز شوریدند. درست در این نقطه ای بود كه افراطی گری خشونت طلب متولد شد.
دور باطل مداخله خارجی، افراط و بی ثباتی منطقه ای ضمن اینكه جستجوی ریشه های داعش و شركا در سیر تاریخی تفاسیر مسخ شده از اسلام به شرح فوق ضروری است، در عین حال باید به نقش مهم تحولات خونین عراق در یك دهه اخیر در شكل گیری و رشد گروههای افراطی موجود نیز توجه داشته باشیم.
مداخلات سیاسی و نظامی در جهان اسلام، بویژه در دهه 2000، شرایط دشواری را موجب شد،زمینه بسیار مساعدی برای عوام فریبان افراطی ایجاد كرد، به تندرو ترین افراد در بین آنها امكان داد تا بر سایرین غلبه كنند و به این ترتیب، امكان شكل گیری گروههای افراطی خشونت طلب فراهم آمد.
داعش یك پدیده جدید نیست.
اكنون اجماع وجود دارد كه افراطیون خشونت طلب از بهم ریختگی عراق در دوره اشغال این كشور توسط آمریكا بهره برده اند. گروهی مانند داعش كه از فروپاشی و آشوب تغذیه می كند، به مدد بی ثباتی ها و آشوبهایی كه بعد از حمله آمریكا به عراق در 2003 رخ داد، رشد كرد.
افراطیان همچنین در جریان بحران سوریه و به كمك حمایت هایی كه از افراد، محافل و دولت هایی در درون منطقه دریافت كردند، فضای مناسبی به دست آوردند، آرمانی جعلی سر هم كردند و به دیوهایی تبدیل شدند كه اكنون حتی در مواردی بانیان و حامیان خویش را نیز تهدید می كنند. فراخوان فرامرزی آنها به جوانان محروم و بی هدف در كشورهای عربی بعد از شكست نسبی 'بهار عربی' و نیز در كشورهای غربی به آنها امكان داد تا صفوف خود را تقویت و به سرعت رشد كنند.
مداخله نظامی به همراه تلاش های خام برای مهندسی اجتماعی جوامع خاورمیانه، منعكس كننده عمق توهم زدگی در سیاست گذاریهای آمریكا و برخی از دیگر قدرتهای غربی در قبال منطقه بود.
آنچه كه به اصطلاح 'ابتكار خاورمیانه بزرگتر' خوانده می شد و هدف آن مهندسی جوامع خاورمیانه از نظر اجتماعی و سیاسی با هدف نهایی صدور 'دمكراسی' بود، چارچوب تئوریك برای مداخلات نظامی را فراهم كرده بود.
این 'ابتكار' موجب مقاومتی شدید در سطح منطقه شد و تنها توانست بی ثباتی گسترده تری را در پی داشته باشد.
واضعان این طرح ناتوان از درك این مهم بودند كه نه دمكراسی را می توان با توسل به قوه قهریه به یك ملت تحمیل كرد و نه دمكراسی می تواند تحت حكومت یك ارتش اشغالگر در یك جامعه شكل گیرد. خساراتی كه در جریان تلاش برای به اجرا درآوردن این طرح خیال پردازانه به عراق و منطقه وارد شد، به قدری گسترده و عمیق بوده كه سالها تلاش برای جبران آن نتایج چندانی در پی نداشته است.
هدف این سیاستها كه بر پایه جهل كامل نسبت به پویایی ذاتی منطقه شكل گرفته بودند، این بود كه یك مدل كاملا بیگانه با ویژگی های منطقه و متضاد با سنتها، فرهنگها و راه و رسم زندگی جوامع بومی را بر آنها تحمیل كند.
بی ثباتی های ممتدی كه از این رهگذر در شماری از جوامع در منطقه حادث شد، زمینه قدرت گرفتن افراطیان خشونت طلب را فراهم آورد و یك دور باطل را موجب شد كه در آن اشغال خارجی و افراطی گری یكدیگر را تقویت كردند، به نحوی كه افراطیون از شكافهای اجتماعی و فرهنگی ایجاد شده تغذیه شدند. پیش بینی چنین وضعی چندان دشوار نبود.
من در یك سخنرانی در شورای امنیت در 17 فوریه 2003 خاطر نشان ساختم 'امروزه، دامنه بی ثباتی در منطقه و عدم اطمینان نسبت به آینده در عراق ورای تصور ما است. با توجه به شرایط جامعه عراق و نیز نظر به وضعیت در كل منطقه، نقاط ابهام بسیار زیاد است و هیچ یك از طرفها نمی توانند با هیچ درجه ای از قطعیت این ابهامات را از قبل در محاسبات خود در نظر بگیرند. اما یك خروجی تقریبا مسلم است و آن اینكه افراطی گری از این ماجراجویی غیر مسئولانه در عراق سود بسیار خواهد بود.'
امروزه، هیچ كس نمی تواند انكار كند كه افراطیون و تروریست ها در حال حاضر بسیار قوی تر از آنچه هستند كه سران عوام فریبشان در سال 2001 قادر به تصور آن بودند و در مناطق بیشتری در خاورمیانه دست به عملیات می زنند.
خاورم/2011**1479