ثبت نام در آموزشگاه های آزاد زبان، یكی از گرایش ها و علایق فرهنگی در جامعه ایران است ، برخی خانواده ها، آموزشگاه های زبان را بستری برای پر كردن اوقات فراغت تابستانی می دانند و برخی دیگر، این موسسه ها را زمینه ای برای تقویت مهارت های زبان خارجی و پیشرفت علمی در آینده فرزندانشان به حساب می آورند.
برای پاسخ به این خواست فرهنگی، شمار زیادی آموزشگاه زبان خارجی طی دو دهه اخیر در كشورمان تاسیس شده است.
با این حال، میزان تسلط جوانان به زبان خارجی در حدی نیست كه بتوان كاركرد این آموزشگاه ها را رضایت بخش دانست ، جا به جایی زبان آموزان از یك آموزشگاه به آموزشگاهی دیگر یا رها كردن یك دوره در نیمه راه، در واقع، بازتاب همین نارضایتی است.
همچنین برآیندِ كاركرد آموزشگاه ها را می توان در میانگین امتیاز دانش آموزان در درس زبان خارجی كنكور نیز سنجید.
به تازگی با دكتر كریم صادقی دانشیار دانشگاه ارومیه، به همراه «پروفسور جك سی ریچاردز» یكی از برجسته ترین زبانشناسان معاصر جهان، مقاله ای علمی در باره آموزش مكالمه زبان در آموزشگاه های آزاد ایران نوشته اند.
به بهانه 14 آبان، روز «فرهنگ عمومی» با دكتر صادقی كه به عنوان پژوهشگر نمونه علوم انسانی معرفی شده گفت و گویی انجام داده ایم.
وی در پاسخ به این پرسش كه آیا تمركز آموزشگاه های زبان در ایران به مهارت های گفتاری و شنیداری را شیوه ای درست و علمی می دانید گفت : در دنیای امروزی ارتباطات حرف اول را می زند و ارتباط صرفا از طریق گفتار و شنیدار حاصل نمی شود؛ بلكه بسته به هدف و ابزارِ ارتباطی، می توان از نوشتن و خواندن نیز برای تبادل مفاهیم و اندیشه ها استفاده كرد. بنابراین، در امر یادگیری زبان نیز باید به یادگیریِ تمامِ «مهارت های اصلی» (شنیدار، گفتار، خواندن و نوشتن) و «خرده مهارت ها» (واژگان، دستور زبان، تلفظ و رسم الخط) توجه ویژه نمود و در واقع اگر یكی از این مهارت ها در امر آموزش مورد غفلت قرار گیرد، یادگیرنده در یك ارتباط زبانیِ كامل، دچار مشكل خواهد شد.
با این توضیح، شایسته است موسسه های زبان و مدارس، بر یادگیری تمام مهارت های زبانی تاكید كنند. البته زبان آموزانی هم هستند كه هدف خاصی را دنبال می كنند و آموزشگاه های آزاد زبان، در كنار برگزاری دوره های عمومی، خوب است كلاس های ویژه ای را برای برطرف كردن نیاز چنین افرادی تدارك ببینند. مسلم است كه ماهیت و محتوای این كلاسها می تواند بسته به سطح فراگیران و نیازِ زبانیِ آنها، پیوسته در حال تغییر باشد.
به طور خلاصه در پاسخ به سوال شما باید عرض كنم كه تمركز روی مهارت های گفتاری و شنیداری در آموزشگاهای زبان، اگر به معنای حذف دیگر مهارت ها باشد پسندیده نیست. در نظر گرفتن نیازهای شخصی و جامعه حتما از اهمیت بالایی برخوردار است، ولی یك نظامِ آموزشی كه روی یك یا چند مهارت تمركز كند، دانش آموختگانی را تحویل جامعه می دهد كه توانایی عملكرد مطلوب در تمام موقعیت های مورد نیاز و كاربردی را نخواهند داشت. در حقیقت توجه نكردن به یادگیری «همه مهارت ها»، مانند سوار شدن بر خودرویی است كه تعدادی از چرخ هایش پنجر است و بی شك چنین خودرویی سرنشینان را به مقصد نخواهد رساند.
** ایرنا: شما در مقاله ای كه با «جك سی. ریچاردز» تالیف كرده اید، نوشته اید آموزشگاه های زبان در ایران، «ماهیت ارتباط كلامی» را بدرستی درك نكرده اند. این سخن دقیقا به چه معنا است؟ و آیا در مورد آموزشگاه هایی كه كتاب های معتبر را تدریس می كنند هم می تواند مصداق داشته باشد؟
یعنی در حالی كه بسیاری از زبان آموزان برای یادگیری مكالمه و توانایی های مربوط به آن به آموزشگاه ها می روند، آنچه كه در اكثر آموزشگاه های زبان در درس مكالمه تدریس می شود، مهارت 'مباحثه' است و نه مهارت 'مكالمه'. مهارت مكالمه، عناصری دارد كه تعدادی از آنها عبارتند از: شروع به صحبت در موضوعات متفاوت در مكالمه های رسمی و غیر رسمی، استفاده از واژگان مناسب برای مكالمه، ارائه بازخورد، وارد مكالمه شدن در زمان لازم، مشاركت با مخاطب در مدیریت مناسب مكالمه، استفاده از راهبردهای لازم برای رفع مشكل درك نكردن و یا سوء تفاهم و غیره.
اینكه این عناصر به درستی درك و اجرا شوند ارتباطی با كتاب مورد استفاده ندارد، چون بیشتر كتاب های موجود در بازار ایران كه در اغلب موسسه ها استفاده می شوند، دارای محتوای خوبی هستند ولی این مدرس هستند كه باید محتوای ارایه شده را در قالبی ارایه دهند كه بتوانند مهارت مكالمه را تقویت كنند.
** ایرنا: در گفت و گویی كه با برخی آموزگاران زبان انگلیسی داشته اید، برخی از آنان گفته اند كه در كلاس، گاهی از كار دونفره (pairwork) چشم پوشی می كنند و بدتر از آن، عده ای چشمگیر گفته اند اغلب از كار گروهی (group work) در كلاس صرف نظر می كنند. به نظر شما، دلیل این چشم پوشی ها چیست؟ آیا اصولا می شود مهارت های گفتاری را بدون كار دونفره یا كار گروهی تقویت كرد؟
به نكته بسیار خوبی اشاره كردید. ایجاد و تقویت مهارت های گفتاری نیازمند استفاده از تكنیك هایی خاص مانند كار دو نفره و گروهی است. اینكه به نظر می رسد معلمان رغبت چندانی برای استفاده از این شیوه ها ندارند می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد كه موارد زیر، از آن جمله است:
- معلمان درك صحیحی از ماهیت و فرایند مكالمه نداشته باشند
- معلمان به نقش این نوع فعالیت ها در تقویت مكالمه واقف نباشند
- به دلیل محدود بودن ساعات آموزشی، وقت كافی برای این كار در اختیار معلمان قرار داده نشود
- استفاده از این نوع فعالیتها و مخصوصا استفاده از كار گروهی، بویژه در سنین پایین، ممكن است به ایجاد سر و صدای زیاد در كلاس منجر شود
- به دلیل استفاده نكردن از این نوع فعالیت ها در مدارس دولتی، زبان آموزان ممكن است با این شیوه ها آشنا نباشند
- تعداد زیاد زبان آموزان در كلاس ها می تواند مانع از این شود كه مدرسان بتوانند برای فعالیتهای متفاوت وقت بگذارند
** ایرنا: در مقاله شما، «ارایه تمرین های جالب» (Providing interesting practice activities)، از جمله چالش های بزرگ مدرسان زبان در آموزشگاه های ایرانی معرفی شده است. شماری دیگر از چالش های بزرگ نیز فهرست شده اند. آیا به نظر شما، این چالش ها به امكانات آموزشگاه های ایرانی ربط دارد یا به میزان مهارت مدرسان زبان؟
در این زمینه، كمبود انگیزه نزد زبان آموز برای یادگیری و نزد مدرس برای خلاقیت، كمبود امكانات آموزشی، نبود نظام تشویقی برای مدرسان برتر، تدریس توسط معلمانی كه مدرك دانشگاهی مرتبط با آموزش زبان ندارند، ناكافی بودن حق التدریس معلمان و بسیاری متغیرهای دیگر می تواند تاثیرگذار باشد.
** ایرنا: برای پیشرفت وضعیت آموزش زبان ایران در «آموزشگاه های آزاد» چه پیشنهادهایی دارید؟
به نظر من، مهمترین عاملی كه می تواند به موفقیت مراكز آموزش زبان در امر آموزش كمك كند، «دیدِ مثبت» و «كار تخصصی» مدیریت آموزشگاه است. منظورم از دیدِ مثبتِ مدیریتی، انگیزه مدیر در ایجاد موسسه است. اگر مدیری صرفا با انگیزه های مادی آموزشگاهی را تاسیس كند، در صورت ناكافی بودن عوایدِ مالی، چندان رغبتی به ادامه كار نخواهد داشت. البته این سخن، به معنای آن نیست كه مدیران موسسه ها نباید دنبال سود مادی باشند، بلكه هدف های فرهنگی و آموزشی كه به آن اعتقاد قلبی دارند باید در اولویت قرار گیرد.
اما منظور من از كار تخصصی مدیریتی این است كه مدیرِ یك مجموعه آموزشیِ زبان باید خود متخصص در مسایل آموزش زبان باشد، علاوه بر اینكه در مدیریت نیز باید شخصی كارآمد باشد.
ما در كنار مجموعه مدیریتیِ كار آمد كه به ارزش كار خویش واقف است و به آن احترام می گذارد، به مدرسانی باسواد، با انگیزه، متعهد و دلسوز نیاز داریم كه به زبان آموز نه با دید یك مشتری، بلكه با دید یك نیازمندِ آموزشی كه به معلم پناه آورده است بنگرند. همه اینها مستلزم ایجاد تحول فرهنگی در جامعه است و البته اشاره به این موضوع هم ضروری است كه بسیاری از معلمان حاضرند در قبال اندك قدرشناسی كه از آنها به عمل می آید، در رفع مشكل آموزش جامعه، از هیچ كوششی دریغ نكنند. امیدوارم با عنایت بیشتر به نیازهای معنوی و مادیِ این قشر از جامعه، شاهد اعتلای نظام آموزشی كشور عزیزمان به خصوص در بُعد آموزش زبان باشیم.
فراهنگ**9163 1568
تهران -ایرنا -یك عضو هیات علمی دانشگاه در باره چالش های آموزش زبان در ایران می گوید بسیاری از موسسه های آزاد زبان، ماهیت و عناصر ارتباط كلامی را بدرستی درك نكرده اند.