۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۹:۲۷
کد خبر: 81837259
T T
۰ نفر

جاي خالي «ضراب» دردادگاه «بابك»

۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۹:۲۷
کد خبر: 81837259
جاي خالي «ضراب» دردادگاه «بابك»

تهران- ايرنا- روزنامه ايران در صفحه سياسي نوشت: زنجاني و ضراب هر دو متهمان پرونده‌هايي هستند كه لقب بزرگ‌ترين پرونده فساد مالي ايران و تركيه را يدك مي‌كشند.

در اين گزارش كه در شماره شنبه 23 آبان 1394 خورشيدي انتشار يافته است، مي خوانيم: اسفنديار رحيم مشايي اوايل شهريور 89 ميزبان «ابرو گوندش» و رضا ضراب بود. اوايل بهمن 92 رسانه‌هاي ترك گزارش دادند پدر ضراب با احمدي‌نژاد رابطه دوستانه داشته است. دي ماه 92 رضا ضراب اعتراف كرد بابك زنجاني رئيس او بوده است.
تي.آر.تي تركيه: ضراب و زنجاني حداقل در يك مورد، يعني اعزام هواپيماي حامل شمش طلا از فرودگاه استانبول به دوبي با يكديگر همكاري داشته‌اند.
زنجاني و ضراب درآمدي كلان از محل رانت دور زدن تحريم‌ها داشته‌اند، اما وقتي سفره رانتخواري در دولت روحاني برچيده شد، ضراب ارتباط با زنجاني را تكذيب كرد.
«مطالبات ما در رابطه با نفت خام و نفت كوره است. متهم، وون كره و لير تركيه را به جاي پرداخت به پيمانكاران، صرف خريد اموال و سرمايه‌گذاري كرده است. وي عمده ليرها را به حساب صرافي وابسته به رضا ضراب واريز كرده است.»
اين بخشي از سخنان صادقي قهاره وكيل‌مدافع شركت «اچ‌‌كي‌د» در آخرين جلسه برگزار شده دادگاه بابك زنجاني بود كه با وجود اشاره‌اي گذرا، بار ديگر نام «رضا ضراب» را با شنيده‌هايي پراكنده در حافظه جمعي ايرانيان احيا كرد. رد پاي «ضراب» در پرونده بابك زنجاني، در زمره نشانه‌هايي است كه پيگيري آن مي‌تواند بسياري از پشت پرده‌هاي اين پرونده ملي را آشكار كند و سطح متهمان اصلي را ارتقا دهد.
**تشابه يا همدستي؟
بابك زنجاني و رضا ضراب، تشابهي با يكديگر دارند؛ هر دو متهم به فساد مالي هستند و فراتر از آن هر دو از متهمان پرونده‌هايي محسوب مي‌شوند كه لقب «بزرگ‌ترين پرونده فساد مالي» در تاريخ ايران و تركيه را يدك مي‌كشند. اما ماجرا فقط به تشابه و سنگيني اتهام ختم نمي‌شود، گويي آنان همكار و به تعبير منتقدان شان، همدست هم بوده‌اند.
**ميزبان خاص؛ سكوي پرش؟
مرداد 89 بود كه نام رضا ضراب براي نخستين بار در برخي رسانه‌هاي ايراني منتشر شد، اما او محور خبرها نبود، بلكه در حاشيه‌اي از متن اصلي ديده شد. نقطه ثقل مطالب به اطلاع‌رساني پيرامون سفر «ابرو گوندوش» خواننده مشهور تركيه‌اي به ايران اختصاص داشت و نام ضراب به عنوان دلداه جوان و ثروتمند ايراني كه دل به عشق ستاره ترك سپرده و نهايتاً با او ازدواج كرده بود، مورد توجه بخشي از افكار عمومي قرار گرفت.
تا اينجا، حكايتي بود كه رسانه‌هاي زرد و خوانندگانش را جذب مي‌كرد اما اوايل شهريور 89 بود كه انتشار ميزباني افطار اسفنديار رحيم مشايي از «گوندوش» و ضراب شاخك‌هاي فعالان سياسي را نيز به اين سفر حساس كرد؛ به هر حال خبر ملاقات و مذاكره مرد همه كاره كابينه احمدي‌نژاد با «ضراب ايراني- صراف ترك»رخدادي نبود كه بتوان به سادگي از كنار آن گذشت. اما كنجكاوها و پيگيرها دست خالي برگشتند، زيرا خبري از آن ديدار به بيرون درز نكرد.
تا اينكه اوايل بهمن 92 و در پي آغاز برخورد با فساد مالي بزرگ در تركيه كه به استعفاي سه‌وزير كابينه اردوغان منجر شد، نام‌هاي ايراني هم به ميان آمد و برخي روزنامه‌هاي ترك گزارش دادند پدر «رضا ضراب» (متهم اصلي در پرونده فساد مالي تركيه) با محمود احمدي‌نژاد رئيس دولت پيشين، رابطه دوستانه داشته است. اين خبر با واكنش حلقه اول ياران احمدي‌نژاد مواجه شد و از جمله، حميد بقايي مشاور او گفت: «رسانه‌هاي تركيه خبر كذب مي‌زنند. اين موضوع صحت ندارد، حتي اگر صحت هم داشت چه ربطي به آقاي احمدي‌نژاد دارد؟»
اما گويا بنيان خبرها جدي‌تر از آن بود كه با تكذيب‌ها به فراموشي سپرده شود؛ همان روزها بود كه سايت خبري «المانيتور» هم درگزارشي پيرامون بررسي پرونده فساد مالي تركيه، مدعي وجود ارتباط ميان پدر ضراب با رئيس دولت پيشين ايران شد و نوشت: «بر اساس يافته‌هاي پليس، آقاي ضراب پس از آنكه شهروند تركيه شد نامش را به رضا صراف تغيير داد. او ارتباط‌هاي نزديكي با ايران دارد. صراف پس از آنكه توانست ارتباط‌هايي با وزيران تركيه و پسرانشان برقرار كند سيستمي را براي ارسال ميليون‌ها دلار به ايران طراحي كرد. پدر آقاي صراف (حسين ضراب) با محمود احمدي‌نژاد، رئيس‌جمهوري پيشين ايران ارتباط‌هايي دارد.» شايد روزي و روز گاري در آينده‌اي نامعلوم با رونمايي از اسناد فعلاً غيرقابل دسترس، نقش ميزبان خاص در فرستادن ضراب روي سكوي پرش مشخص شود.
**پيوند بابك و رضا
13 دي 92 انتشار خبر ديگري، حساسيت افكار عمومي به پيوند «بابك» و «رضا» را به اوج رساند، زيرا شبكه خبري تلويزيون دولتي تركيه «تي. آر. تي» خبر داد: «رضا ضراب، اعتراف كرد كه بابك زنجاني رئيس او بوده است».
«تي. آر. تي» افزوده بود: «اين ميلياردر ايراني الاصل تبعه تركيه كه با اتهام‌هاي مختلفي در زمينه‌هاي اقتصادي رو به رو است و در زندان بسر مي‌برد، متهم است كه همراه بابك زنجاني در پولشويي نقشي مهم ايفا كرده است.» گزارش شبكه خبري تلويزيون دولتي تركيه حكايت از آن داشت كه«ضراب در مدت كوتاهي از طريق نقل و انتقال پول از طريق تركيه به ثروت كلاني دست يافته است. وي كه به عنوان مرد خبرساز سال 2013 تركيه شناخته شده به همكاري با بابك زنجاني كه اكنون در زندان اوين در ايران به سر مي‌برد و همچنين يك زن ايراني به نام «ك.ج» متهم شده است.»
به گزارش«تي. آر. تي»، ضراب به همكاري با بابك زنجاني اعتراف كرده است، گرچه هنوز اظهار نظر رسمي در اين باره وجود ندارد، اما گفته مي‌شود اين دو نفر حداقل در يك مورد و آن هم اعزام هواپيماي حامل شمش طلا از فرودگاه استانبول به دوبي با يكديگر همكاري داشته‌اند.»
كاسبي تحريم تكذيب نشد!
ميلياردر تركيه‌اي ايراني الاصل، دي ماه 93 و پس از آزادي از زندان در گفت‌و‌گويي با «اقتصاد نيوز» منكر درآمد كلان خود از محل كمك به دولت احمدي‌نژاد براي دور زدن تحريم‌ها نشد و توجيه گونه گفت: «اينطور نبوده كه مشتريان من حالا چه نهادهاي دولتي چه بانك‌هاي دولتي مجبور باشند با رضا ضراب كار كنند و من هم قيمت بالايي براي اين كار بخواهم كه بعد بگوييم ضراب رانت خواري كرده است. كساني كه آمدند خودشان ما را انتخاب كردند چون در بازار رقابتي، ما پايين‌ترين قيمت را داشتيم... به آنها خدمت داديم چون كارمان همين است. بعد آنها براي ما مشتريان ديگري آوردند و ما هم سعي كرديم با توجه به مسائلي كه كشور داشت، بهترين خدمت را با تمام وجود ارائه دهيم.» ضراب به نوع مناسبات خود با زنجاني اشاره شفافي نداشت اما در بخشي از گفت‌و‌گو، وقتي درباره ارائه خدمات به وزارت نفت دولت سابق مورد پرسش قرار گرفت، پاسخ داد: «البته اين طور نبوده كه خود وزارت نفت بيايد؛ شركت‌ها و بانك‌ها مشتري ما بودند. ما كارمان تبديل و انتقال پول است. براي همه مشتريان همين كار را مي‌كنيم. براي پول نفت هم كارهايي مي‌خواستيم بكنيم و طرحي داشتيم كه نشد.»
**حمله شريك به رئيس سابق
از آنجا كه بابك زنجاني از بازيگران اصلي دور زدن تحريم نفت ايران در قبال بهره‌مندي از رانتي افسانه‌اي بوده، به سادگي مي‌توان دريافت كه دو ميلياردر با همكاري يكديگر، درآمدي كلان از محل اين رانت داشته‌اند. البته وقتي سفره رانت خواري در دولت روحاني برچيده و زنجاني روانه «اوين» شد، ضراب، تطهير خود را مهم‌تر از اداي حق هم سفرگي و رفاقت تشخيص داد و مدعي شد: «زنجاني هيچ وقت رئيس من نبوده است.
آقايان خودشان يك اشتباه مرتكب شدند و حالا هم نمي‌دانند بايد چه بكنند. دنبال مقصر و شريك جرم مي‌گردند كه بار خودشان را سبك‌تر كنند. اما آقايان به فردي كه نه مشخص بود خودش چه كاره است و چه تخصصي دارد، نه معلوم بود كه خانواده‌اش كه هستند و كسي نمي‌دانست اصلاً از كجا پيدايش شده ميلياردها يورو پول دادند و حالا هم نمي‌توانند بگيرند.» او حتي پا را فراتر گذاشت و مدعي شد: «من از دو سال قبل به آنها هشدار داده بودم. نه حالا كه او را دستگير كرده‌اند.
مداركش را هم دارم. الان كه مي‌گويم من گفته بودم اين آقا سرتان كلاه مي‌گذارد مي‌توانم با سند و مدرك به شما نشان دهم كه در چه روزي و به چه كساني گفته‌ام. من هشدار دادم اما نمي‌خواستند بپذيرند.» رسانه‌هاي ايراني با اشتياق ويژه و كم سابقه‌اي خبرهاي مربوط به شريك بابك زنجاني در كشور همسايه را رصد مي‌كردند و شايد همين اشتياق بود كه باعث شد خبر «ضراب به پنج سال زندان محكوم شد» خيلي سريع در سرخط خبرهاي آنان جا باز كند و در برخي روزنامه‌ها به عنوان تيتر اول در پيشاني صفحه خودنمايي كند، اما به فاصله چند ساعت از ارسال خبر اوليه مشخص شد كه اشتباهي در ترجمه رخ داده و اصل خبر كوتاه «حريت»، بر صدور حكم 5 تا 10 سال زندان براي مهاجمان به ماشين رضا ضراب و فحاشي به وي و تهديد اين ميلياردر مربوط بوده و به پرونده اتهامي ضراب ربطي ندارد.
**گريختن ضراب از چنگال عدالت
هرچه كه بود ارديبهشت 93 دادسراي استانبول در اقدامي ناگهاني و غافلگير‌كننده حكم منع تعقيب 60 متهم پرونده فساد مالي بزرگ تركيه و از جمله رضا ضراب، متهم كليدي پرونده را صادر كرد؛ پرونده‌اي كه دولت آنكارا و بويژه «رجب طيب اردوغان» نخست‌وزير تركيه آن را«كودتا عليه دولت» و با هدف «ضربه زدن به اعتبار حزب حاكم عدالت و توسعه در آستانه انتخابات شهرداري‌ها» خوانده بودند و در واكنش به اين اقدام قضايي عليه خود، عمليات گسترده‌اي براي پاكسازي عناصر آنچه «ساختار موازي» در درون دستگاه دولتي ياد مي‌كردند، آغاز و در قوه قضائيه، دستگاه پليس و دستگاه اداري صدها نفر را بركنار يا محل مأموريت آنان را تغيير دادند. تحليلگران علت آزادي ضراب را كه به تشديد ناآرامي‌هاي خياباني در آستانه انتخابات شهرداري هاهم منجر شد. انتقال اين پيام به افكار عمومي دانستند كه اتهامات وارده عليه ضراب و همدستان دولتمرد او، عاري از واقعيت و معلول برجسته‌سازي رسانه‌هاي ارگان احزاب رقيب است. هر چند منتقدان اردوغان، هراس حزب حاكم از افشاگري‌هاي ضراب عليه همدستان دولتي خود در دادگاه و بي‌اعتبار شدن كابينه نخست‌وزير را نيز از عوامل اصلي خلاصي ميلياردر تركيه‌اي برشمردند.
ضراب، به ضرب و زور شركاي دولتمردان تركيه از چنگال عدالت گريخت و حتي پشت ميز اتهام قرار نگرفت، همان‌طور كه بابك زنجاني در دوره دولتمردان سابق بازخواست نشد اما با استقرار دولت روحاني، روزگار مصونيت ميلياردر نفتي ايراني هم به پايان رسيد؛ او اينك اوين نشيني است كه در جلسات دادگاه بايد پاسخگوي پرونده اتهامي 50هزارصفحه‌اي خود باشد.
دادگاهي كه اگر مي‌توانست ضراب را هم احضار و اطلاعات يا اعترافاتش را ضميمه پرونده كند، ناگفته‌ها و ابعاد بسياري از معاملات نفتي رانت پايه و پولشويي‌هاي معمول برملا مي‌شد. مهمتر از تمركز روي اين دو متهم ميلياردر ركورددار رانت خواري در كشورشان، شناسايي حلقه‌هاي وصل آنان است كه هم سفره رانت خواري را براي آن دو گستردند و هم زمينه هم افزايي و شراكت شان را مهيا كردند. آيا مي‌توان اميدوار بود پيگيري اين سرنخ كليدي، روزي مكعب روبيك يكي از مهم‌ترين پرونده‌هاي فساد مالي در سطح جهان را حل كند؛ پرونده‌اي كه دو ركورددار در دو كشور همسايه به ثبت رسانده و احتمالاً متهمان هنوز شناسايي نشده بيشتري نيز دارد.
*منبع: روزنامه ايران
**گروه اطلاع رساني**2002**9131