۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ۱۲:۱۰
کد خبر: 81970214
T T
۰ نفر
كشمكش عربستان - ایران و پایان آن *حسین موسویان و مهرداد صابری

تهران - ایرنا - به دنبال انتشار مقاله وزیر خارجه ایران در نیویورك تایمز، عادل جبیر وزیرخارجه عربستان با انتشار پاسخی در این روزنامه، اتهامات گستاخانه ای متوجه ایران كرد و به دنبال آن با هزینه دلارهای سعودی، مقالات متعددی در رسانه های آمریكا علیه ایران منتشر شد.

حسین موسویان معاون پیشین سیاست خارجی دبیرخانه شورایعالی امنیت ملی در مقاله مفصل و مستدل طولانی كه توسط دانشگاه هاروارد منتشر شد، پاسخ اتهامات وزیر خارجه عربستان را داد.
در این مقاله كه با همكاری مهرداد صابری دانشجوی دكترای دانشگاه جان هاپكینز آمریكا تهیه شده ، در پاسخ به ادعای عادل جبیر در مورد سیاستهای توسعه طلبانه و تروریستی ایران، آمده است:
پادشاهی عربستان سعودی از بدو تولد همواره نقشی مخرب ، بی ثبات كننده، و در مواردی متعدد خارج از عرف، نظام و قوانین بین المللی داشته است ضمن اینكه اتهامات عربستان علیه ایران ، هیج یك از شواهد و مدارك تاریخی پیروی نمی كند.
این مقاله شش نمونه از سیاستهای خصمانه، تجاوزطلبانه و تروریستی عربستان در منطقه به این شرح ذكر كرده است:
1- تجاوز عربستان به یمن كه از سال گذشته آغاز شده است، اساسا با آنچه حمایت از عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهور پیشین و جلوگیری از نقش حوثی ها در كشور تناسبی ندارد، چراكه از لحاظ قانونی دوره ریاست جمهوری هادی در تاریخ 21 ژانویه 2014 به پایان رسیده بود و بعد از آن هم انتخاباتی برای بازگشت مجدد او به قدرت برگزار نشد. ثانیا، جنبش انصارالله و حوثی های زیدی بخش بزرگی از مردم یمن (حدودا 40 درصد ) را تشكیل می دهند و برای سالیان دراز تا اوایل دهه 60 میلادی در یمن حكمرانی می كردند. بنابراین نسبت دادن این گروه به عنوان ابزار ایران برای جنگ نیابتی در یمن به طور كلی فاقدمشروعیت است. عربستان از چندین دهه قبل از استقرار جمهوری اسلامی، همواره در یمن با اشكال مختلف از جمله تجاوز نظامی آشكار، حمایت مالی از فرقه ها و گروه های تندرو یك عنصر بی ثبات كننده یمن بوده است.
2- هم زمان با انقلاب اسلامی در سال 1979 و شروع جنگ تحمیلی اندكی بعد از آن، كشورهای حوزه همكاری خلیج فارس (بلاخص عربستان سعودی) با حمایت گسترده مالی و سیاسی از صدام حسین، در جنگی كه بالغ بر پانصد میلیارد دلار خسارت برای ایران به بار آورد دخالت مستقیم داشتند. كشتار بیش از 275 نفر از حجاج ایرانی در مراسم حج سال 1987 كه منجر به قطع روابط دیپلماتیك بین دو كشور گردید را هم باید جزء موارد عدم رعایت حسن همجواری در سیاست های عربستان در سال های اولیه بعد از روی كار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران دانست.
3- فشار عربستان به ایالت متحده 'برای تشدید فشارهای اقتصادی و به راه انداختن جنگ نظامی با ایران'.
4- فرستادن نیروی نظامی به بحرین برای سركوب معترضان به شرایط خفقان سیاسی در آن كشور. 5- حمایت از دخالت نظامی غرب در لیبی برای سرنگون كردن رژیم معمر قذافی كه موجب هرج و مرج در آن كشور گردیده است و
6- حمایت از كودتای نظامی در مصر.
درادامه این مقاله آمده است:
علاوه بر موارد ذكر شده آنچه عربستان درحمایت از افكار، ایدئولوژی گروه های تندرو و تروریستی در حال حاضر انجام می دهد، نه تنها یك تهدید مستقیم برای امنیت منطقه بوده كه به عنوان یك عنصر بی ثبات كننده برای امنیت بین المللی می باشد.
حمایت عربستان ، چه به صورت مالی و لجستیكی و چه به صورت ایدئولوژیكی ، در ایجاد گروه های تروریستی نظیر طالبان و القاعده بر كسی پوشیده نیست. اما حمایت عربستان ازپدیده داعش در عراق و سوریه و هچنین زمینه سازی برای فعالیت این گروه در یمن، لیبی، كشورهای شمال آفریقا و نفوذ بالقوه آن به اروپا ، موجب بهانه دخالت قدرت های جهانی در امور خاورمیانه شده است كه احتمال شعله ور كردن یك درگیری بزرگتر منطقه ای و فرا منطقه ای را میسر می سازد.
رسوایی سیاست های ریاض بحدی است كه موجب واكنش انتقادی ایالت متحده مهمترین حامی بین المللی این كشور شده است. سال گذشته در یك سخنرانی در دانشگاه هاروارد ، جو بایدن، معاون ریاست جمهوری آمریكا به نقش مخرب شركای منطقه ای خود نظیر عربستان و امارات متحده عربی اشاره كرد و افزود كه ' بزرگترین مشكل ما در بحران سوریه نه دولت بشار اسد كه متحدانمان نظیر عربستان، امارات و تركیه هستند كه صدها میلیون دلار را در حمایت از گروه های به اصطلاح مخالف میانه رو ولی در واقعیت تروریستی داعش و جبهه نصرة استفاده كردند.' همچنین هیلاری كلینتون در زمان وزارت خارجه اش، در یك یادداشت محرمانه كه اخیرا افشاء شد، تصریح كرده كه عربستان منبع اول تغذیه تروریسم در جهان است.
موسویان با تشریح نقش سازنده ایران درثبات منطقه می نویسد: كنش های منطقه ای ایران چه در افغانستان، چه در عراق و سوریه به عنوان یكی از عوامل اصلی عدم فروپاشی این كشورها شده است. ایران نقش بسیار تأثیرگذاری را در ثبات سیاسی افغانستان بعد از حمله سال 2001 ائتلاف بین المللی به رهبری آمریكا داشت. روی كار آمدن دولت حامد كرزای (در صورتی كه متحدین ایران نظیر ائتلاف شمال و گروه های تاجیك ، ازبك و هزاره از قدرت بالایی برخوردار بودند) تا حد بالایی به دلیل موافقت و همكاری گروه های متحد ایران بود.
در عراق و سوریه هم حضور ایران و سیاست های آن از دلایل تعیین كننده عدم فروپاشی نظام های سیاسی و حاكمیت ملی این دو كشور بوده است. به طور مثال سیاست كشورهای جهان غرب و آمریكا كه بر مبنای حذف بشار اسد بود، اكنون به صورت چشمگیری به دیدگاه ایران نظیر آتش بس، تشكیل دولت وحدت ملی متشكل از حاكمیت فعلی و گروه های مخالف، فراهم كردن زمینه دوره انتقالی و در نهایت برگزاری انتخابات سراسری تحت نظارت بین المللی نزدیك شده است. جان كری، وزیر امور خارجه آمریكا ، نیز در نشست گروه های مخالف در عربستان كه در ژانویه سال جاری صورت گرفت 'نزدیك شدن الویت های گروه های مخالف و شورشی به نقشه راه صلح مورد حمایت ایران و روسیه را شرط شركت این گروه ها در گفتگوهای صلح عنوان كرد.'
آقای ظریف وزیر خارجه ایران تصریح كرد كه ایران دنبال تقابل با عربستان نیست. اما عربستان چنین سیاستی را در مورد ایران دنبال نمی كند. با وجود حمایت سعودی از تجاوز صدام با ایران و كشتن و زخمی كردن حدود 400 تن از حجاج ایرانی، تهران بدنبال ایجاد همكاری منطقه ای برای صلح بود. همچنین در سال 1998، جمهوری اسلامی بسته امنیتی با عربستان را توسط رئیس جمهور فعلی ایران ، حسن روحانی، به امضا رساند. عربستان از عمل به تعهدات خود در سالهای بعد تخطی كرد زیرا اكنون اسناد ویكی لیكس فاش ساخته كه عربستان به آمریكا برای حمله به ایران فشار آورد.
در شرایط فعلی كه تنش بالا در روابط ایران و عربستان به دلیل كشته شدن 460 تن از حجاج ایرانی در حادثه حج امسال و عدم یك عذر خواهی ساده از سوی ریاض، شرایط بدتر شده است و باید به این تقابل خاتمه داده شود.
این مقاله در پایان درمورد راه برون رفت تقابل ایران و عربستان می گوید: در نهایت 'بازی سرزنش متقابل' نمی تواند بازی آخر بین دوكشور باشد.مقامات ایران در عالیترین سطوح آماده حل اختلافات باعربستان از طریق دیپلماسی هستند. رهبری عربستان هم باید سیاست حاصل جمع صفر را كنارگذاشته و برای حل مشكلات وارد گفتگوی مستقیم باایران شود.
قدم اول میتواند احیاء توافقنامه امنیتی ایران و عربستان است كه در سال 1998 توسط دكترروحانی دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی و رییس جمهور فعلی ایران به امضاء رسیده است.
قدم دوم گفت و گو و همكاری دو كشور برای ایجاد یك سیستم همكاری منطقه ای جامع بین ایران، عراق و كشورهای حوزه همكاری خلیج فارس (GCC) در مورد همكاریهای سیاسی، امنیتی اقتصادی وفرهنگی ازجمله مبارزه با تروریسم و عاریسازی منطقه از سلاحهای كشتار جمعی، می باشد.
الگوی مذاكرات هسته ای كه به یك توافق برد-برد منجر شد، الگوی مناسب است. برجام بدون باور به تفكر برد-برد قطعاً دست یافتنی نبود، تفكری كه ایران همیشه به آن پایبند بوده است.
متن كامل مقاله به شرح ذیل است:
كشمكش عربستان -ایران و پایان آن
حسین موسویان و مهردار صابری
چندی پیش وزیر امور خارجه عربستان، عادل الجبیر، در یادداشتی در روزنامه نیویورك تایمز بر آنچه ' لزوم پایبندی ایران به قوانین بین المللی ، پرهیز از سیاست های هژمونیك و توسعه طلبی سرزمینی' خواند، تاكید كرد. او در ادامه با متهم كردن ایران به 'فعالیت های تروریستی' برپیشبرد اهداف منطقه ای خود اشاره كرد. طرح این اتهامات در فضای مملو از خشونت و هرج و مرج در گوشه و كنار جهان عرب، ضرورت نگاه واقع بینانه به این سیاست و جهت گیری عربستان را نمایان می سازد.
او گفت: 'ایران باید بین نظام وستفالی(Westphalian System) (اصل حاكمیت دولت ملت و عدم مدالخه در كشورهای دیگر) و رفتار انقلابی خود یكی را انتخاب كند.' شبیه این عبارت كه در ماه های اخیر بارها از سوی مقامات سعودی در رابطه با ایران مطرح شده است ، یاد آور نظریات وزیر خارجه اسبق آمریكا، هنری كیسینجر، در كتاب نظم جهانی می باشد. در این كتاب، هنری كیسینجر ضرورت انتخاب ایران بین یك كشور انقلابی -ایدئولوژیك یا یك كشور عادی را مطرح می كند. البته آنچه وزیر امور خارجه عربستان سهواً یا عمداً از كتاب كیسینجر در رابطه با ایران از قلم انداخته است، باور نویسنده كتاب به این است ' كه در میان كشورهای منطقه ، ایران طولانی ترین تاریخ و منطقی ترین درك را از كشور داری را داراست' و بعد این جمله را ذكر می كند كه ' برای كشورها ، تاریخ نقشی را بازی می كند كه شخصیت و كاراكتر برای انسان ها'.
آنچه كه تاریخ درباره ویژگی های عربستان به عنوان یك كشور می گوید آن است كه از بدو موجودیت به عنوان كشور پادشاهی عربستان سعودی همواره نقشی مخرب ، بی ثبات كننده، و در مواردی متعدد خارج از عرف، نظام و قوانین بین المللی داشته است و اتهاماتی كه عربستان درباره ایران مطرح می كند ، اساسا از هیج یك از شواهد و مدارك تاریخی پیروی نمی كند.
به عنوان مثال ، تجاوز عربستان به یمن كه از سال گذشته آغاز شده است، اساسا با آنچه حمایت از عبد ربه منصور هادی، رئیس جمهور پیشین و جلوگیری از نقش حوثی ها در كشور تناسبی ندارد، چراكه از لحاظ قانونی دوره ریاست جمهوری هادی در تاریخ 21 ژانویه 2014 به پایان رسیده بود و بعد از آن هم انتخاباتی برای بازگشت مجدد او به قدرت برگزار نشد. ثانیا، جنبش انصارالله و حوثی های زیدی بخش بزرگی از مردم یمن (حدوداً 40 درصد ) را تشكیل می دهند و برای سالیان دراز تا اوایل دهه 60 میلادی در یمن حكمرانی می كردند. بنابراین نسبت دادن این گروه به عنوان ابزار ایران برای جنگ نیابتی در یمن به طور كلی فاقدمشروعیت است. عربستان از چندین دهه قبل از استقرار جمهوری اسلامی، همواره در یمن با اشكال مختلف از جمله تجاوز نظامی آشكار، حمایت مالی از فرقه ها و گروه های تندرو ، یك عنصر بی ثبات كننده یمن بوده است .
هم زمان با انقلاب اسلامی در سال 1979 و شروع جنگ تحمیلی اندكی بعد از ان، كشورهای حوزه همكاری خلیج فارس (بلاخص عربستان سعودی) با حمایت گسترده مالی و سیاسی از صدام حسین، در جنگی كه بالغ بر پانصد میلیارد دلار خسارت برای ایران به بار آورددخالت مستقیم داشتند. كشتار بیش از 275 نفر از حجاج ایرانی در مراسم حج سال 1987 كه منجر به قطع روابط دیپلماتیك بین دو كشور شد را هم باید جزء موارد عدم رعایت حسن همجواری در سیاست های عربستان در سال های اولیه بعد از روی كار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران دانست. در سال های اخیر هم مواردی هم چون فشار عربستان به ایالت متحده ' برای تشدید فشارهای اقتصادی و به راه انداختن جنگ نظامی با ایران '، فرستادن نیروی نظامی به بحرین برای سركوب معترضان به شرایط خفقان سیاسی در آن كشور، حمایت از دخالت غرب در لیبی برای سرنگون كردن رژیم معمر قذافی كه موجب هرج و مرج در آن كشور گردیده است و همچنین حمایت از كودتای نظامی در مصر، از جمله مواردی هستند كه باید به سیاهنامه فعالیت های بی ثبات كننده و خارج از عرف و قوانین بین المللی عربستان اضافه نمود. علاوه بر موارد ذكر شده ، آنچه عربستان درحمایت از افكار، ایدئولوژی گروه های تندرو و تروریستی در حال حاضر انجام می دهد، نه تنها یك تهدید مستقیم برای امنیت منطقه بوده ، كه به عنوان یك عنصر بی ثبات كننده برای امنیت بین المللی است. حمایت عربستان چه به صورت مالی و لجستیكی و چه به صورت ایدئولوژیكی ، در ایجاد گروه های تروریستی نظیر طالبان و القاعده بر كسی پوشیده نیست. اما حمایت عربستان ازپدیده داعش در عراق و سوریه و هچنین زمینه سازی برای فعالیت این گروه در یمن، لیبی، كشورهای شمال آفریقا و نفوذ بالقوه آن به اروپا ، موجب بهانه دخالت قدرت های جهانی در امور خاورمیانه شده است، كه احتمال شعله ور كردن یك درگیری بزرگتر منطقه ای و فرا منطقه ای را میسر می سازد.
رسوایی سیاست های ریاض بحدی است كه موجب واكنش انتقادی ایالت متحده مهمترین حامی بین المللی این كشور شده است. سال گذشته در یك سخنرانی در دانشگاه هاروارد ، جو بایدن، معاون ریاست جمهوری امریكا به نقش مخرب شركای منطقه ای خود نظیر عربستان و امارات متحده عربی اشاره كرد و افزود كه ' بزرگترین مشكل ما در بحران سوریه نه دولت بشار اسد كه متحدانمان نظیر عربستان، امارات و تركیه هستند كه صدها میلیون دلار را در حمایت از گروه های به اصطلاح مخالف میانه رو ولی در واقعیت تروریستی داعش و جبهه نصرة استفاده كردند.' همچنین هیلاری كلینتون در زمان وزارت خارجه اش، در یك یادداشت محرمانه كه اخیرا افشاء شد، تصریح كرد ه كه عربستان منبع اول تغذیه تروریسم در جهان است.
همانطور كه قبلا اشاره شد، كنش های منطقه ای ایران چه در افغانستان، چه در عراق و سوریه به عنوان یكی از عوامل اصلی عدم فروپاشی این كشورها شده است. ایران نقش بسیار تأثیرگذاری را در ثبات سیاسی افغانستان بعد از حمله سال 2001 ائتلاف بین المللی به رهبری امریكا داشت. روی كار آمدن دولت حامد كرزای (در صورتی كه متحدین ایران نظیر ائتلاف شمال و گروه های تاجیك ، ازبك و هزاره از قدرت بالایی برخوردار بودند) تا حد بالایی به دلیل موافقت و همكاری گروه های متحد ایران بود.
در عراق و سوریه هم حضور ایران و سیاست های آن از دلایل تعیین كننده عدم فروپاشی نظام های سیاسی و حاكمیت ملی این دو كشور بوده است. به طور مثال سیاست كشورهای جهان غرب و آمریكا كه بر مبنای حذف بشار اسد بود، اكنون به صورت چشمگیری به دیدگاه ایران نظیر آتش بس، تشكیل دولت وحدت ملی متشكل از حاكمیت فعلی و گروه های مخالف، فراهم كردن زمینه ی دوره انتقالی و در نهایت برگزاری انتخابات سراسری تحت نظارت بین المللی نزدیك شده است. جان كری، وزیر امور خارجه امریكا ، نیز در نشست گروه های مخالف در عربستان كه در ژانویه سال جاری صورت گرفت ' نزدیك شدن الویت های گروه های مخالف و شورشی به نقشه راه صلح مورد حمایت ایران و روسیه را شرط شركت این گروه ها در گفتگوهای صلح عنوان كرد.'
افق پیش رو
آقای ظریف وزیر خارجه ایران تصریح كرد كه ایران دنبال تقابل با عربستان نیست. اما عربستان چنین سیاستی را در مورد ایران دنبال نمی كند. با وجود حمایت سعودی از تجاوز صدام با ایران و كشتن و زخمی كردن حدود 400 تن از حجاج ایرانی، تهران بدنبال ایجاد همكاری منطقه ای برای صلح بود. همچنین در سال 1998، جمهوری اسلامی بسته امنیتی با عربستان را توسط رئیس جمهور فعلی ایران ، حسن روحانی، به امضا رساند. عربستان از عمل به تعهدات خود در سالهای بعد تخطی كرد زیرا اكنون اسناد ویكی لیكس فاش ساخته كه عربستان به آمریكا برای حمله به ایران فشار آورد.
در شرایط فعلی كه تنش بالا در روابط ایران و عربستان به دلیل كشته شدن 460 تن از حجاج ایرانی در حادثه حج امسال و عدم یك عذر خواهی ساده از سوی ریاض، شرایط بدتر شده است.
در نهایت بازی سرزنش متقابل تمیتواند بازی آخر بین دوكشور باشد.مقامات ایران در عالیترین سطوح آمده حل اختلافات باعربستان از طریق دیپلماسی هستند. رهبری عربستان هم باید سیاست حاصل جمع صفر را كنارگذاشته و برای حل مشكلات وارد گفتگوی مستقیم باایران شود.
قدم اول می تواند احیاء توافقنامه امنیتی ایران و عربستان است كه در سال 1998 توسد دكترروحانی دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی و رییس جمهور فعلی ایران به امضاء رسیده است.
قدم دوم گفت و گو و همكاری دوكشور برای ایجاد یك سیستم همكاری منطقه ای جامع در مورد همكاری های سیاسی،امنیتی اقتصادی وفرهنگی ازجمله مبارزه با تروریسم و عاریسازی منطقه از سلاحهای كشتار جمعی،بین ایران، عراق و كشورهای حوزه همكاری خلیج فارس (GCC) است.
الگوی مذاكرات هسته ای كه به یك توافق برد-برد منجر شد، میتواند الگوقرارگیرد. برجام بدون باور به تفكر برد-برد قطعاً دست یافتنی نبود، تفكر برد-برد مسیری است كه ایران همیشه به آن پایبند بوده است.
سیام **6084 /1449