در سپهر سياسي ايران، خرداد را بايد به خاطر سپرد، چرا كه از آغاز تا پايان، فصلهايي از انديشه، اراده و تجربههاي تلخ و شيرين جامعه ايراني را دربرميگيرد. از تلاشهاي بسيار و دشوار در عرصه انديشه و عمل انقلابي تا كوششهايي پرفراز و فرود در پهنه تجربه گفتمانهاي پسا انقلاب در نظام جمهوري اسلامي.
از سوم و چهاردهم و پانزدهم و بيست و نهم تا دوم و بيست و چهارم خرداد. از امام خميني(ره) و دكتر شريعتي و چمران تا اصلاحطلبي و اعتدالگرايي و تلاش براي مردمسالاري و گسترش ظرفيتهاي نظام سياسي، ميتوان و بايد اندكي به بهانههاي متنوع خرداد درنگ كرد و از اين ميانه درسي گرفت.
از انديشه و راهي كه دوراني را با 'انقلاب' پشت سر نهاد و در دورهاي ديگر به 'اصلاحات' رو كرد، از علل عدم تداوم مسير 'اصلاح' تجربه اندوخت و در فرصت 'اعتدال' آن را به كار گرفت و همچنان به آينده 'اميد' بست.
منظومه انقلاب اسلامي بر مدار نيمه خرداد ميچرخد كه زادگاه و جايگاه 'انديشه انقلاب' عليه نظام سلطه و طاغوت بود. نيمه خرداد 42 زاويه ورود جامعه ايراني به 'گفتمان انقلاب' و بازيابي ارزشهاي والاي انساني بود.
ريشه انقلاب اسلامي در 15 خرداد است كه محصول تلاش جامعه براي دستيابي به حق و كرامت انساني و رهايي از سايه حاكمان سرسپرده بود.
انقلاب اسلامي پديدهاي داراي هويت تاريخي، فرهنگي و سياسي است. گفتمان انقلاب اسلامي كه در انديشه و راه امام خميني(ره) به وضوح جلوه يافت، گفتمان رحماني و وحدتگرا بود كه ايران را متعلق به همه ايرانيان و جهان اسلام را از آن همه مسلمانان ميدانست و اساساً با هر نوع هويتسازي مصنوعي و افراطي بيگانه بود.
از اين منظر وجه تمايز انقلاب اسلامي با جنبشهاي مشابه ديگر، جنبه تكاملي و روزآمد شدن آن در عصر حاضر است. رهبر معظم انقلاب در سخنان اخير خود بر حفظ روحيه انقلابيگري در عرصههاي مختلف تأكيد نمودند كه به اعتقاد من معناي اين سخن ارائه تحليل و تفسيري روزآمد و كاربردي از انديشه انقلاب در عصر و زمانه حاضر است تا نسل جوان و آيندهساز اين كشور را با اهداف و ارزشهاي انقلاب آشنا و بدان دلبسته كنيم.
بويژه در عرصههاي نوين جهاني جوان ايراني بايد به بهترين نحو با انديشه امام و انقلاب و مقتضيات زماني و مكاني آن آشنا شود و در همان مسير گام بردارد. با كمال تأسف بايد گفت در اين زمينه چندان موفق نبودهايم و با تفسيرهاي مبتني بر گرايشهاي سياسي و تصويرسازيهاي سليقهاي و جناحي، بويژه از تريبونهاي رسمي و رسانه ملي، تصويري ناقص و گاه متضاد از امام، رهبري، انقلاب و ارزشهاي نهفته در آنها در مقابل ديدگان جوان امروز كه دوران انقلاب، دفاع و امام را از نزديك درك نكرده است، ترسيم كردهايم.
جوان امروز وقتي سخنان بزرگان را در ابتداي پيروزي انقلاب با عملكرد امروز مقايسه ميكند، وقتي بين گفتمان رحماني انقلاب اسلامي با خشونتهاي كلامي نهفته در برخي گفتهها و تخريب ها و انگزنيها نميتواند ارتباطي برقرار كند، وقتي همدلي و انسجام روزهاي نخست انقلاب را با تشتت، فاصله و پراكندگي نيروهاي انقلاب ميسنجد، وقتي عرصه فراخ و چتر گشوده انقلاب اسلامي را كه در آن وعده داده بود حتي ماركسيستها و كمونيستها، داراي حق اظهار نظر و تريبون هستند، با انقباض و برخي تنگنظريهاي امروز كه حتي كنسرت موسيقي مجوزدار هنرمند متعهد و مردمي لغو ميشود قياس ميكند، چگونه ميتوان از امام و انديشه امام و مدينه فاضلهاي كه جمهوري اسلامي ميخواست و ميخواهد براي او بسازد، با او سخن گفت؟ جوان ايراني چگونه ميتواند با اين تصاوير متضاد، رابطهاي معنادار ميان انقلاب اسلامي و چشمانداز نوين آن با وضعيت امروز جامعه بيابد؟ انديشه نوين انقلابي و اسلامي در جامعه امروز وقتي از غنا و توان مناسب برخوردار خواهد بود كه بتواند مرزهاي گفتماني خود را با گفتمانهاي غيرمردمسالار، غيريتساز و خشونتگرا تبيين و روشن كند. در اين صورت است كه ميتواند از 15 خرداد 42، 22 بهمن 57 را بيافريند و در سوم خرداد 61 متجاوزان را از خاك ميهن بيرون كرده و خرمشهر را آزاد كند. گفتمان انقلاب اسلامي در جستوجوي حق و برقراري عدالت است.
اين گفتمان در مسير تكاملي خود روزي 'سازندگي' را نياز اول خود ميداند و در زمانهاي حيات مدني جامعه و دستيابي به كرامت انساني را طلب ميكند.
دوم خرداد تبلور اين خواست تاريخي ملت از عصر مشروطه تاكنون يعني ميل به استقلال، آزادي و پيشرفت بود.
همين جامعه و همين گفتمان انقلاب در بيست و چهارم خرداد هم با صداي رسا بازگشت به اهداف انقلاب را فرياد زد. فرياد رساي رهايي ملت از روزهاي پراضطرابي كه در آن كرامت انساني زير سؤال رفته و اخلاق فراموش شده بود. 24 خرداد 92 تجلي مشي اعتدال و دوري از افراط و تفريط و تكامل جامعه انقلابي خرداد 42 و جامعه مدني خرداد 76 بود.
فراموش نكنيم كه دوم خرداد و گفتمان برخاسته از آن در پيمودن مسير با كاستيها و اشتباهاتي مواجه گرديد كه به «سوم تير» منجر شد و از رهگذر آن هزينههاي بسياري بر ملت و نظام تحميل شد. پس هشيار باشيم كه بيست و چهارم خرداد به تكرار اشتباهات و تجربههاي گذشته نينجامد.
بر پيكر روزهاي تقويم تاريخ ملت ايران زخمهاي زيادي جا گرفته كه بايد مداوا شود. امروز ملت ايران نسخه شفابخش دردهاي خود را در گفتمان اعتدال جستوجو ميكند كه صورت تكامل يافته گفتمان انقلاب است. همچنان كه در انتخابات اخير هم آن را به نمايش گذاشت.
تاريخ حيات سياسي ايران محدود به خرداد و وقايع آن نيست و از پس خرداد، تير و مردادي هم هست كه در هر كدام نشانههايي از ناكامي و از ميان رفتن 'اميد' را ميتوان مشاهده كرد. اگرچه بايد تاريخ انقلاب را از خرداد و در خرداد بازخواني كرد و چراغي فراروي آينده افروخت.
*رييس سازمان اسناد و كتابخانه ملي
منبع: روزنامه ايران 05/03/1395
پژوهشم**1197**1717
خرداد تصوير فشردهاي از فراز و فرودهاي تاريخ معاصر و دوران مبارزه، انقلاب و تثبيت نظام جمهوري اسلامي است. خرداد را نميتوان فقط يك ماه در تقويم دانست، خرداد را بايد فصل تقدير ايران امروز ناميد.