۳۰ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۰۱
کد خبر: 82117730
T T
۰ نفر
توضيح سفارت ايران در كابل در باره ثبت مثنوي معنوي به عنوان يك اثر فرهنگي مشترك

كابل - ايرنا - سفارت جمهوري اسلامي ايران در كابل درباره طرح ناقص و نادرست ثبت مثنوي معنوي مولانا در برخي از رسانه ها به عنوان يك اثر فرهنگي مشترك ايران و تركيه توضيح داد و نوشت كه ثبت ميراث فرهنگي يا طبيعي يا معنوي «يونسكو» با ثبت در «حافظه جهاني» تفاوت دارد.

به گزارش ايرنا، متن اين بيانيه به شرح زير است: بسيار اتفاق افتاده كه موضوع ثبت آثار در يونسكو، در رسانه‌ها به شكلِ نادرست يا ناقص مطرح شده و سوء تعبيرهايي را پديد آورده است. مشكل اصلي هم اين است كه بدون آگاهيِ درست و كافي از يونسكو و فلسفه و معنا و هدف و برنامه‌ها و آيينِ كار اين سازمان، پيش‌داوري صورت مي‌گيرد. مسلماً اگر يك اتفاق خوب كه بايد اسباب خوشحالي همه شود، بد مطرح شود و اطلاع‌رساني غيردقيق صورت گيرد، اسباب سوءتفاهم و ناراحتي مي گردد چنان‌كه اين روزها در موضوع ثبت نسخ مثنوي مولانا به‌ويژه در فضاي عمومي در افغانستان چنين شده است.
اولاً گاهي خلط مبحث مي‌شود به اين معني كه ثبت در فهرست ميراث فرهنگي يا طبيعي يا معنوي يونسكو را با ثبت در حافظۀ جهاني اشتباه مي‌گيرند. مبناي ثبت در ميراث فرهنگي يا طبيعي، كنوانسيون 1972 است كه به عنوان مثال جمهوري اسلامي ايران، تخت جمشيد يا نقش جهان (ميدان امام) اصفهان را ثبت كرد و اساس كار در ثبت ميراث معنوي، كنوانسيون 2003 است كه به عنوان نمونه جمهوري اسلامي ايران، نوروز را به همراه شش كشور ديگر به طور مشترك ثبت كرد و اكنون هم پنج كشور ديگر تقاضاي پيوستن به آن را داده اند كه پروندۀ آن در جريان است؛ اما مبناي ثبت «حافظۀ جهاني»، يك كنوانسيون جهاني نيست كه به تأييد پارلمانِ كشورها رسيده باشد، بلكه يك برنامه است كه در سال1371 شمسي (1992 ميلادي) تأسيس شد، با اين هدف كه وضعيت حفاظت از مواريث مستند كه در حافظۀ جمعي همۀ ملت‌ها ارزشمند هستند، ارتقاء پيدا كند و شرايط بهتري براي دسترسي به آن در قسمت‌هاي مختلف دنيا ايجاد شود. تجربه‌هاي تلخِ تاريخي نشان داده بود كه چگونه مجموعه‌هاي مهمي در جهان در اثر حوادث طبيعي ؛ جنگ‌ها ؛ آشوب‌هاي اجتماعي ؛ تاراج و پراكند‌گي و داد و ستد غيرقانوني و يا كمبود منابع و بودجه و نگهداري نادرست، آسيب ديده يا از ميان رفته است. اين مجموعه‌ها مي‌توانند نسخ خطي باارزش، نقاشي‌، فيلم، صفحه‌هايي كه صداهاي مهم را ضبط كرده اند يا چيزهاي ديگري باشند كه بخشي از حافظۀ جمعي بشري در آن جاي دارد كه مي‌تواند در معرض آسيب يا نابودي قرار گيرد. با چنين هدفي در سال 1993 ميلادي كميتۀ مشاورۀ بين المللي آي اي سي (IAC ) در پالتاسك لهستان تشكيل جلسه داد. اين كميته طرحي ارايه داد كه به موجب آن نقش يونسكو در اين خصوص عبارت است از آگاه كنندۀ دولت‌ها، نهادها و سازمان‌هاي بين المللي و ترويج مشاركت در اجراي پروژه‌هاي مربوط به اين موضوع. تاكنون حدود 45 كميتۀ ملي حافظۀ جهاني در دنيا تأسيس شده است. دفتر ثبت حافظۀ جهاني در سال 1995 ميلادي بنيان‌گذاري شد و از طريق توافق‌هايي كه در گردهمايي‌هاي متوالي آي اي سي صورت مي‌گرفت، رشد كرد تا مردم دنيا را بيشتر با اين برنامه آشنا كند.
درست برعكس آن‌چه گاهي به نادرست تبليغ مي‌شود، برنامۀ حافظۀ جهاني براي آن است كه بگويد فلان اثر، ميراث مستند جهان و متعلق به همۀ بشر است و بايد براي هميشه و به صورت كامل حفاظت و نگهداري شود و در دسترس هميشگي همه‌گان باشد. براي رسيدن به اين هدف، محل نگهداري آن اثر مطرح است، نه پديد آورندۀ آن. دليلش هم اين است كه جلوگيري از اين آسيب‌ها در آن محل بايد شكل بگيرد و تخصيص بودجۀ مناسب براي حفاظت از آن هم بايد در آن محل تدارك شود. مثلاً ممكن است يك نسخۀ قديمي و مهم قرآن يا شاهنامه يا قانون ابن سينا در كتابخانه‌يي در اروپا يا آسيا يا جاي ديگر باشد كه آن كشور مي‌تواند آن را به كميتۀ حافظۀ جهاني يونسكو معرفي و سپس ثبت كند. اساساً يكي از اهداف برنامۀ حافظۀ جهاني اين است كه ملت‌ها را تشويق كند كه همه نسبت به آثار مستند ارزشمند ملت‌هاي ديگر همت و حساسيت داشته باشند. در قرون قبل، بسيار اتفاق افتاده كه قومي بر قوم ديگري، يا تفكري بر تفكر ديگري، پيروز شده و از سر عناد و تعصب، آثار بزرگي از مستندات حافظۀ جمعي و تاريخي قومِ مغلوب را نابود كرده است.
اكنون هم دو نسخۀ خطي با عنوان «مثنوي معنوي مولانا جلال الدين محمد رومي بلخي» براي درج در فهرست حافظۀ جهاني پيشنهاد شده است كه به ترتيب تاريخ نسخه، نسخۀ خطي اول، نسخۀ خطي به شمارۀ 41 موجود در موزۀ مولانا در قونيه كه به تاريخ دوم رجب سال 677 هجري قمري كتابتش پايان يافته است و دوم نسخۀ خطي كتابخانۀ آيت‌الله مرعشي كه كتابتش به خط درويش علي محمد در تاريخ جمعه هفتم رمضان 818 هجري قمري به پايان رسيده است. در موضوع ثبت اين نسخ و نسخ فاخر و قديمي و ارزشمند مثنوي ديگر مولانا، در هركجاي دنيا كه باشد، بحث خود مولانا يا كجايي بودنش يا مباحث كتاب مثنوي يا تمدني‌ كه اين اثر را به وجود آورده مطرح نيست، بلكه موضوع، خود اين نسخه‌هاي مهم و محل و شرايط نگهداري آن‌هاست. پس همۀ مردماني كه مولانا را از خود مي‌دانند و به او علاقۀ خاص دارند، بايد خوشحال باشند كه نسخه‌هاي خطي ارزشمند و فاخر مثنوي، به لحاظ ملاك‌هاي آيين‌نامه مربوط در يونسكو، در هر كجاي جهان كه باشند، در حافظۀ جهاني يونسكو ثبت شوند، كما اين‌كه ما بسيار خوشحال خواهيم شد كه نسخه‌هاي خطي مربوط به فرهنگ و هنر و زبانِ ما كه در كتابخانه‌هاي دنيا وجود دارند، محفوظ بمانند و از طريق ثبت در يونسكو، هم به جهانيان بهتر معرفي بشوند و ما هم بايد استقبال كنيم كه در جهان امروز به اين مواريث توجه مي‌شود در حالي كه در گذشته چنين نبود و آثار بسياري از تمدنِ ما را ديگران از ميان بردند يا در اثر بي‌توجهي خودمان از ميان رفت.
لازم به تأكيد مي‌باشد كه اين وظيفۀ اهل فرهنگ است كه تلاش كنند تعصب‌ها را كنار بزنند و نگذارند آن‌چه را بايد اسباب تفاهم و همدلي و دوستي شود، اسباب ايجاد فاصله و كدورت و شكاف ميان ملت‌ها گردد. ميراث مولانا مي‌تواند همۀ بشريت را به صلح و دوستي و تفاهم بكشاند.
در سال 2006، سفير جمهوري اسلامي ايران و سفير جمهوري اسلامي افغانستان و سفير تركيه در يونسكو، با همكاري هم، مدال رسمي مولانا را در يونسكو تأسيس كردند و متني را كه هر سه نفر امضا كردند، سند تأسيس مدال شد. در سال 2005 هم قطعنامۀ بزرگداشت هشتصدمين سال تولد او تصويب شد. يونسكو براي اين بزرگداشت‌ها و ثبت‌ها نه متولي مي‌شود و نه متولي تعيين مي‌كند. مولانا كه يك كالا نيست كه صاحب داشته باشد. اصلاً از نظر يونسكو در اين قبيل امور متولي معنا ندارد. اساساً هدف اين قطعنامه‌ها و اين رويه در يونسكو اين است كه ملت‌ها را تشويق كند تا براي شناخت مفاخر ديگر فرهنگ‌ها و تمدن‌ها تلاش كنند و يك احساس عام جهاني و بشريِ مشترك را براي شناخت و حرمت اين مواريث برانگيزد و از اين راه ملت‌ها را به هم نزديك كند. اين‌كه شخصيتي به كدام ملت بيش از بقيه تعلق دارد، اصولاً هدف و كار يونسكو نيست. ما افتخار مي‌كنيم كه تمدن كهن ما در اين منطقه فرزندي داشته كه شايسته آن است كه همۀ جهان او را و ميراث بزرگِ او به زبان فارسي را از خود بدانند. بنابراين علاوه بر ايران و تركيه و افغانستان و تاجيكستان كه به بزرگداشت مولانا و آثارش علاقۀ خاص دارند، اگر هر كشور ديگري هم در يونسكو يا در هر جاي جهان براي معرفي و ثبت نسخه‌هاي آثار مولانا تلاش كند، اسباب خوشحالي همۀ مولانادوستان است.
اساق*1610**1392