سال گذشته روابط تركیه و روسیه پس از سرنگون ساختن یك فروند جت هوایی روسیه كه بنا به ادعای تركیه به حریم هوایی این كشور بی توجهی نموده بود، وارد دوره جدیدی از تنش شد؛ دوره ای كه به میدان جنگی برای كلمات خشمگین سران دو كشور بدل شده بود.
سرنگونی جنگنده روس ها از سوی تركیه، كرملین را به حدی خشمگین كرد كه سریعا تحریم هایی بر صادرات و واردات تركیه وضع كرد؛ همچنین سفر بدون روادید اتباع ترك به روسیه لغو و نهایتا شركت های عرضه كننده تورهای سیاحتی تركیه را با محدودیت های سنگین در خصوص ارائه خدمات سیاحتی به اتباع روسیه مواجه كرد.
تا پیش از این، سالیانه 3 میلیون گردشگر روس از تركیه بازدید می كردند. روسیه پس از آلمان، بیشترین حجم گردشگر را روانه تركیه می كرد؛ گردشگرانی كه غیبت آنها خسارت سنگینی بر صنعت گردشگری تركیه وارد كرده است.
ماه ها پس از این تیرگی روابط دو كشور، حال لحن رجب طیب اردوغان، در قبال مسكو تغییر كرده است و در دوره كنونی تركیه به این درك رسیده كه یا باید متحدان بیشتری داشته باشد و یا اگر سیاست خارجی این كشور در مسیری قرار گرفته است كه متحدان چندانی ندارد، حداقل دشمن بیشتری برای خود نتراشد؛ سال های اخیر برای تركیه و اردوغان سال های سیاه انزوا بوده و اردوغان در چند ماه گذشته با چالش های داخلی و خارجی فراوانی روبرو بوده است.
در بعد داخلی، مخالفان و نزدیكان، رییس جمهور تركیه را به اتخاذ سیاست های مستبدانه و نیز فساد متهم كرده اند؛ همچنین سایه سنگین مراودات پنهانی تركیه با داعش نیز وجهه این كشور را به شدت زیر سوال برده است؛ در بعد بین المللی، روابط تركیه با اروپا خصوصا حول مبحث آوارگان سوری دچار چالش های اساسی بوده است؛ مداخله تركیه در سوریه نیز همواره یكی از محورهای اساسی چالش این كشور با كشورهایی از قبیل روسیه و ایران بوده است. تركیه ای كه زمانی شعار سیاست خارجی آن، «كشوری بدون مشكل با همسایگان بود»، امروزه خود را در جایگاهی می یابد كه تقریبا هیچ همسایه ای را برای تركیه نمی توان یافت كه آنكارا با آن مشكل نداشته باشد؛ شاید بتوان دوره اخیر را تنهاترین دوره دیپلماتیك تركیه قلمداد كرد.
*** نقش مهم عوامل اقتصادی در از سرگیری روابط تركیه و روسیه
سردی و خزان روابط بین مسكو و آنكارا، ضربه ای سنگین برای هر دو كشور به ویژه برای آنكارا بوده است. دو كشور روسیه و تركیه به دلایل عدیده ای متحدان استراتژیك یكدیگر بوده و حیطه های متعددی زنجیره اقتصادی دو كشور را به یكدیگر مربوط ساخته و اینك بیش از همیشه این دو كشور را در آستانه آشتی و ترمیم روابط قرار داده اند.
بنا به اذعان كارشناسان، تركیه در یك سال اخیر متحمل حدود 9 میلیارد دلار خسارت از بابت تحریم های روسیه شده است. مبلغی كه معادل 1.2 درصد تولید ناخالص داخلی تركیه بوده است. 5 میلیارد دلار از این مبلغ مربوط به خسارات های ناشی از كاهش درآمد گردشگری تركیه است.
از سوی دیگر تركیه دومین مصرف كننده بزرگ گاز روسیه پس از آلمان است. در سال 2015، تركیه حدود 55 درصد نیاز خود به گاز طبیعی ( 26.9 میلیون متر مكعب) را از منابع گازی روسیه تامین كرده است.
در پی عذرخواهی اردوغان، شركت گازپروم روسیه آمادگی خود را برای از سرگیری مذاكرات برای تأسیس خط لوله از مسیر تركیه اعلام كرد. در سال ۲۰۱۴، تفاهمنامهای بین گازپروم روسیه و تركیشبوتاس تركیه برای تأسیس یك خط لوله ۱۱۰۰ كیلومتری (۴ خط با ظرفیت ۶۳ میلیارد مترمكعب) امضا شده بود كه مذاكرات آن در اثر تنش میان دو كشور بعد از هدف قرار گرفتن هواپیمای روسی توسط تركیه متوقف شد. روسیه اعلام كرده بود تنها در صورت عذرخواهی تركیه حاضر به ارتباط مجدد با این كشور است كه به نظر میرسد این اتفاق در حال رخ دادن است.
در بعد روابط بانكی نیز، تركیه یكی از مهمترین بازارهای خارجی اسبربانك (بزرگترین بانك روسیه و اروپای شرقی) بوده است. بیشترین دارایی های خارجی این بانك دولتی روسی در تركیه واقع شده است. در باب وسعت و اهمیت این بانك می توان گفت كه بانك مزبور در ژوئن سال 2012، دنیزبانك تركیه را به مبلغ 3.5 میلیارد دلار خریداری كرده است. علیرغم كاهش ارزش اقتصادی دنیزبانك، كماكان این بانك 9 درصد دارایی بانك های روسیه را تشكیل می دهد.
به لحاظ گردشگری، فقط این تركیه نبوده است كه متحمل خسارت هایی شده است. ارائه كنندگان خدمات گردشگری روسیه نیز در یافتن جایگزین مناسب برای هتل های تركیه ناكام بوده اند. حدود یك پنجم گردشگران روسی در غیاب هتل های به نسبت ارزان تركیه (در مقایسه با كشورهای دیگر برای گردشگران روسی) از سفرهای سیاحتی خارجی منصرف شده اند.
علاوه بر این موارد، تركیه عمده ترین تامین كنندگان میوه و سبزیجات روسیه بوده است. تجارت هنگفتی كه پس از وقوع تنش در روابط دو كشور، از سوی روسیه مورد تحریم واقع شد. نتیجه این تحریم این بود كه در چهار ماه نخست پس از آغاز تنش ها، واردات صنایع غذایی تركیه به روسیه با كاهش 274.6 میلیون دلاری روبرو شد.
روسیه با ادامه تنش ها در این روابط می توانست این نیاز خود را از ایران و مصر تامین كند.
در نهایت ذكر این نكته خالی از فایده نیست كه با بهبود روابط دیپلماتیك دو كشور، شركت های فعال در امر املاك و مستغلات تركیه نیز دوباره به صحنه روسیه وارد خواهند شد. با تیرگی روابط دو كشور، به شركت های ساخت و ساز تركی فرصت داده شد فقط كار پروژه هایی كه از قبل از آغاز تنش ها شروع كرده بودند را به اتمام برسانند. پیش از آغاز تنش ها، شركت های ساخت و ساز تركیه درآمد سالیانه 50 میلیارد روبلی ( 773 میلیون دلار) در روسیه داشته اند.
*** نقش عوامل سیاسی در بهبود روابط تركیه و روسیه
اما اقتصاد تمام داستان نیست؛ روسیه و تركیه پس از تلاش های اخیر در مسیر ترمیم روابط بحران زده دو كشور، ناگزیر شدند سیاست های منطقه ای خود در خصوص سوریه را مورد مداقه مجدد و هماهنگی قرار دهند. اتحادی كه ممكن است معادلات غرب در خصوص برخی مسائل بخصوص سوریه و كنار گذاشتن بشار اسد رئیس جمهوری سوریه را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار دهد.
پیش بینی می شود كه انفجار اخیر فرودگاه آتاتورك نیز بیش از پیش دو كشور را در مسیر یافتن مسیری مشترك برای مبارزه با تروریسم قرار خواهد داد این درحالی است كه طی سالیان اخیر، قواعد بازی در بحران 5 ساله سوریه، تغییرات چندانی به خود ندیده است.
تغییر احتمالی سیاست های تركیه كه از حامیان اصلی تروریست ها در سوریه است ، می تواند یكی از تغییرات بالقوه مهم در قواعد بازی جنگ داخلی سوریه باشد. باید منتظر بود و دید كه آیا نامه دلجویانه رجب طیب اردوغان به ولادیمر پوتین در خصوص هواپیمای سرنگون شده روسی، به معنای تلطیف سیاست خارجی آنكارا در خصوص دمشق خواهد بود یا خیر.
همانطور كه پیشتر ذكر شد، تركیه در سال های اخیر با متحدان سابقش چالش های فراوانی را تجربه كرده است. چالش هایی كه به تضعیف اقتصادی – امنیتی آنكارا و انزوای تركیه انجامیده است.
در كنار این حس انزوا، حملات تروریستی و درگیری با نیروهای كرد، این كشور را با بحران های عمیقی مواجه كرده است. عاملی كه می توان گفت بیش از پیش این كشور را به ترمیم روابط متشنج با همپیمانان دیروزش ترغیب می كند.
چند ماه پیش اردوغان مسكو را تهدید كرد كه در صورت هرگونه نقض جدید حریم هوایی كشورش، ناتو وارد عمل شده و واكنش نشان خواهد داد و پس از آن نیز در ائتلاف علیه داعش در صف واشنگتن قرار گرفت، اما اكنون 'سلطان' در میدان تنها مانده است حال آنكه تصور می كرد می تواند بازیگران بزرگ منطقه ای را به سمت تحقق هوس های منطقه ای خود سوق دهد، اما اكنون به دنبال نقشی است كه بتواند كمترین میزان امنیت ملی و اقتصادی كشورش را حفظ كند.
در نتیجه شاهد هستیم كه آنكارا در راستای رفع بحران انزوای خود، بر خلاف مواضع آتشین سابقش، به سرعت دست دوستی مجدد به سوی روسیه و اسرائیل دراز كرده است. نزدیكی دوباره تركیه به رژیم صهیونیستی و روسیه به معنی رونق گرفتن مجدد توریسم، ورود مجدد به بازار انرژی(علی الخصوص گاز) و از سرگرفتن همكاری های نظامی – امنیتی و تجاری آن هم در دوره ای كه منطقه غرق در آشوب و بی ثباتی است، خواهد بود.
همچنین اطلاعاتی درز كرده است مبنی بر اینكه اردوغان به زودی نامه های مثبتی را هم به قاهره ارسال خواهد كرد كه بهانه آن تبریك به مناسبت روز ملی مصر است.
امروزه تركیه در سوریه با مسایل عدیده ای دست به گریبان است. یكی از ترس های عمیق آنكارا، ظهور و شكل گیری دولتی كرد در شمال سوریه است؛ بیمی كه حتی بر رویكرد و موضع گیری این كشور در خصوص بشار اسد تاثیرگذار بوده است.
بشار اسد از استقلال كردها حمایت نمی كند و با آن مخالف است و هر اندازه تركیه و سوریه با یكدیگر تنش داشته باشند در خصوص این سیاست ضد استقلال اكراد موضعی مشترك دارند؛ روسیه اما تاكنون در خصوص كردهای سوریه مواضع دلخواه تركیه را اتخاد نكرده است. این نیروها كه غالبا تحت عنوان شورشی در رسانه های رسمی تركیه مورد خطاب بوده اند، از حمایت های سیاسی و نظامی آمریكا و روسیه بهره مند بوده اند، تا جایی كه روژآوا- مناطقی در شمال سوریه كه تحت تسلط نیروهای كرد است- در فوریه سال گذشته اقدام به تاسیس دفتری در مسكو نموده است.
هرچند تاكنون تغییر لحن صریحی در خصوص مواضع روسیه در خصوص كردهای سوریه صورت نپذیرفته است، اما گرم شدن مناسبات تركیه و روسیه می تواند به مثابه زنگ خطری برای كردهای سوریه تلقی شود.
امروزه با تشدید حملات تروریستی در تركیه علی الخصوص پس از بمب گذاری فرودگاه آتاتورك كه منجر به كشته شدن 50 نفر شد، به نظر می رسد كه تركیه به آرامی به سوی تغییر سیاست خارجی خود در قبال سوریه گام خواهد برداشت. در این راستا تركیه ناگزیر از این خواهد بود كه اهداف خود در سوریه را به روشنی مشخص كند؛ به احتمال زیاد اولویت های آنكارا مقابله با نیروهای كرد و نیز مقابله با برخی گروه های تروریستی خواهد بود؛ چالشی كه آنكارا در صورتی می تواند در آن از حمایت روسیه بهره مند شود كه از حمایت معترضین خواستار سرنگونی بشاراسد دست بردارد.
به عقیده ناظران سیاسی مهمترین وجه مشترك ایران و تركیه در خصوص سوریه مخالفت با فدرالیزه كردن سوریه است. در سال های اخیر، ایران و روسیه به دو ستون اصلی حمایت كننده بشار اسد بوده اند؛ علی رغم این موضوع، نباید از این نكته غافل بود كه روسیه و ایران تفاوتی آشكار در رویكرد حمایتی خود نسبت به سوریه داشته اند. از آغاز بحران سوریه در سال 2011 ایران بصورت ثابت و بدون تغییر حمایت خود از بشار اسد را به عنوان خط قرمز اعلام و به این سیاست را دنبال كرده است. حال آن كه موضع روسیه در این خصوص با تغییراتی همراه بوده است.
تنها 6 ماه پس از نخستین حملات هوایی روسیه به سوریه، روسیه دستور خروج بخش مهمی از نیروهای خود از خاك سوریه را داده و در مورد همكاری با آمریكا برای یافتن راه حل سیاسی، اعلام آمادگی كرده است. همچنین بر خلاف ایران كه پایین آمدن بشار اسد از اریكه قدرت را به عنوان خط قرمز سیاست خارجی خود تعیین نموده است، روسیه مواضع به نسبت منعطف تری را در این خصوص اتخاذ كرده است.
علاوه بر این، برخلاف ایران كه مدافع سرسخت تمامیت ارضی و یكپارچگی حكومت سوریه است، مقامات روسیه گاه و بیگاه از ایده فدرالیسم در سوریه حمایت كرده یا لااقل در برابر آن مقاومت جدی از خود بروز نداده اند؛ دلیل این تفاوت نیز روشن است؛ روسیه اهداف عملگرایانه ای را در سوریه دنبال می كند كه مهمترین آن ها صیانت از پایگاه های نظامی خود واقع در غرب سوریه و دسترسی به مناطق مدیترانه ای است.
به جز پاره ای موارد حساس، روسیه در قبال سایر اهداف خود در این منطقه حاضر به همكاری با آمریكا نیز خواهد بود. سیاست روسیه در این منطقه را می توان بر سه پایه اساسی بنیان كرد.
در وهله اول این كه مهمترین هدف روسیه از دخالت در سوریه، صیانت از منافع ژئوپلتیك خود در كرانه غربی سوریه است. مسكو در واقع زمانی تصمیم به مداخله نظامی در سوریه گرفت كه احتمال پیشروی و سلطه نیروهای تكفیری و شورشیان به مناطق غربی سوریه قوت گرفت و واضح است كه روسیه در خصوص این مناطق هیچ مماشاتی و سازشی به خرج نخواهد داد. نكته دوم این است كه به زعم مسكو، اسد می تواند در قدرت باقی مانده و حتی بخشی از آینده سیاسی سوریه تلقی گردد، اما مسكو از برخی راه حل های سیاسی در سوریه نیز حمایت می كند؛ به عبارتی دیگر برای روسیه آن چه موضوعیت دارد، استقرار حكومتی غیرافراطی در سوریه است كه بتواند ثبات را در این كشور در هیمنه كنترل بگیرد.
نهایتا این كه روسیه به احتمال زیاد نه تنها مشكلی با فدرالیزه كردن سوریه نداردكه احتمالا این امر را در راستای تحكیم جایگاه ژئوپلتیك خود در غرب سوریه به فال نیك می گیرد. حاكمیت مستقل كردها در سوریه، می تواند به عنوان ابزار فشاری علیه تركیه مورد استفاده ابزاری روسیه عمل كند؛ حداقل می توان به داستان این گونه نگریست كه روسیه می تواند عدم مداخله تركیه در سوریه را به عنوان پیش شرط جلوگیری از استقلال كردها در سوریه و یا حتی مبارزه با تروریسم اعلام نماید.
در نتیجه علاوه بر مسائل اقتصادی، مسائلی مانند مسئله كردها در شمال سوریه در نزدیكی مرزهای تركیه بر روابط دوباره تركیه و روسیه تأثیر گزار بوده است هرچند این بعد به كندی پیش برود.
برآورد تحلیل گران بر این امر استوار است كه بهار پس از خزان روابط مسكو و آنكارا بیش از این كه بر تغییرات سریع در سیاست خارجی این كشورها استوار باشد، گرم شدن روابط اقتصادی و تجاری در برخواهد داشت.
به عقیده بسیاری از تحلیگران برآیند آشتی مسكو و آنكار در وهله اول نه لزوما به معنای بدل گشتن این كشورها به یاران گرمابه و گلستان كه بیشتر به معنی ترمیم زخم های ناشی از قطع روابط اقتصادی خواهد بود. به عبارتی دیگر این كشورها به این نتیجه رسیده اند كه می توان در عین داشتن دیدگاه های متضاد سیاسی، علقه های تجاری و اقتصادی فیمابین را محفوظ نگاه داشت. این موضعی دور از دسترس نیست، همچنان كه عربستان سعودی و روسیه نیز علیرغم جنگ های عمیق نیابتی در سوریه، روابط اقتصادی فیمابین خویش را كماكان حفظ كرده اند.
گزارش از صغری رحیمی
خاورم**9366**1275
تهران- ایرنا- عذرخواهی رئیس جمهوری تركیه از روسیه و تلاش وی برای عادی سازی روابط دو كشور را می توان مهم ترین خبر روزهای گذشته دانست و باید گفت چالش های اقتصادی و سیاسی تركیه، اردوغان را واداشت تا رویكردهای خود در منطقه را تا حد زیادی تعدیل كند.