در اين گفت و گو كه در شماره شنبه ششم شهريور 1395 خورشيدي با كارگردان و فيلمنامهنويس انتشار يافته است، مي خوانيم: داود رشيدي بازيگر سينما و تئاتر و تلويزيون صبح ديروز جمعه 5 شهريور براثر سكته قلبي درگذشت و با رفتن داود رشيدي، در كمتر از دو ماه گذشته 6 سينماگر و هنرمند شاخص از ميان جامعه هنري رفتهاند. اتفاقي كه بسيار تلخ است و حداقل در بيست سال اخير سابقه نداشته است كه هنرمندان سينما و تئاتر اين گونه و با فاصله كم جهان را بدرود بگويند. اين واقعه زماني تلختر ميشود كه گاهي در يك روز دو سينماگر فوت كردهاند.
عباس كيارستمي كار گردان سينماي ايران 14 تير ماه در فرانسه درگذشت.مليحه نيكجومند بازيگر با سابقه سينما بعد از مدتها بيماري در روز 17 تير درگذشت. در همين روز نيز بهمن زرين پور كارگردان و بازيگر سينما بعد از مدتها بيماري جهان را بدود گفت. جمشيد ارجمند منتقد سينما نيز 23 تير درگذشت و پرويز صبري كار گردان سينما نيز 10 مرداد فوت كرد.
داود رشيدي متولد 25 تير 1312 در تهران، فارغ التحصيل كنسرواترا ژنو در رشته كارگرداني و بازيگري تئاتر و ليسانس حقوق سياسي از دانشگاه ژنو بود كه ديروز، جمعه 5 شهريور ماه به دليل ايست قلبي از دنيا رفت، او طي چند سال اخير از بيماري آلزايمر رنج ميبرد.
از آثار شاخص اين بازيگر ميتوان به فيلمهاي سينمايي «فرار از تله»، «خروس»، «كندو»، «اعدامي»، «مرز»، «رهايي»، «جايزه»، «هيولاي درون»، «كمال الملك»، «شيلات»، «خانه عنكبوت»، «گلهاي داوودي»، «تاتوره»، «بيبي چلچله» و سريال هاي «هزاردستان»، «كوچك جنگلي»، «گرگها»، «عطر گل ياس»، «امام علي(ع)»، «گل پامچال»، «آواي فاخته»، « تنهاترين سردار»، «ولايت عشق»، «خاطرات يك خبرنگار»، «معصوميت از دست رفته»، «مختارنامه» و «كلاه پهلوي» اشاره كرد.
وي همچنين سابقه تهيه چند فيلم سينمايي از جمله «الو الو من جوجو ام»، «قطعه ناتمام»، «امتحان» و «صبحي ديگر» را نيز دارد. وي داراي نشان درجهي يك فرهنگ و هنر بود.
**يكي از پنج مرد
محمدعلي طالبي، كارگردان و فيلمنامهنويس با اظهار ناراحتي و تاثر از مرگ اين هنرمند پيشكسوت به «ابتكار» گفت: «حدود 25 سال پيش (سال 1370) افتخار همكاري با ايشان را داشتم در سريال «گل پامچال». ايشان نقش «عمو ابراهيم» را بازي ميكردند؛ پيرمردي دوست داشتني كه نقشش را با تامل، تاثيرگذار و با احساس بازي كردند.»
برندهي جايزهي دوازدهمين دوره جشنواره كودكان و نوجوانان شيكاگو به خاطر فيلم تيك تاك اضافه كرد: «آرزو داشتم بعد از آن باز هم با هم همكاري كنيم كه فرصتش پيش نيامد. خيلي غمگينم كه از دستشان داديم، براي كل جامعهي هنري متاثرم كه ايشان را از دست دادند.»
كارگردان فيلم سينمايي عروسكي «شهر موشها» در ادامه گفت: «داوود رشيدي يكي از چهار پنج بازيگر پايه و پيشكسوت ايران بودند. همراه با علي نصيريان، جمشيد مشايخي، عزت الله انتظامي و محمدعلي كشاورز پايههاي تئاتر را بنيان گذاشتند. بعد به تلويزيون و سينما آمدند و آثار ماندگاري را از خود به جاي گذاشتند.»
برنده جايزه گلدن گيت از سي و هفتمين دوره فستيوال سانفرانسيسكو براي فيلم «چكمه» يادآور شد: «ايشان هم قبل، هم بعد از انقلاب، هم در سريالها، هم در فيلمهاي سينمايي خوش درخشيدند.» خود داوود رشيدي «كندو» را از موفقترين فيلمهايش ميدانست و در اين باره گفته بود: «در اين فيلم هم با بهروز وثوقي هم بازي بودم. حتي الان بچههاي نوجوان به من «آقا حسيني» ميگويند. كار فريدون گله كه متاسفانه او هم در سالهاي آخر عمرش به هم ريخته بود. ميخواست «كندو 2» را بسازد. آمد و سناريواش را به من داد كه عمرش نرسيد.»
**خودش حال خوبي نداشت ولي سعي ميكرد مرا آرام كند
برندهي جايزهي فيل نقره بهترين كارگرداني را از فستيوال هندوستان با اشاره به اخلاق خوب و مثالزدني اين بازيگر ارزشمند كشورمان افزود: «مردم آقاي رشيدي را خيلي دوست داشتند. كارگرداناني كه با ايشان همكاري كردند، بازيگراني كه با ايشان هم بازي شدند و تمام عوامل پشت صحنهي فيلمهايي كه ايشان در آنها حضور داشتند، از او به نيكي ياد ميكنند. بعد از كار با اغلب كساني كه همكاري داشت روابط دوستانهاش را حفظ ميكرد.»
برندهي دو سيمرغ بلورين جايزه ويژه هيئت داوران و بهترين فيلمنامه از جشنواره فيلم فجر ادامه داد: «داوود رشيدي خيلي بامرام و بامعرفت بود. سه چهار سال پيش با من تماس گرفت تا به خاطر مرگ پسرم آرش به من تسليت بگويد. خودش هم حال خوبي نداشت و صدايش پشت تلفن ميلرزيد ولي سعي ميكرد مرا آرام كند.»
**روي انتخاب كارهايش وقت ميگذاشت
طالبي كه 15 پروانه زرين در سالهاي مختلف فستيوال كودكان ايران كسب كرده، با اشاره به ميزان قابل توجه مطالعه و پژوهش داوود رشيدي اظهار كرد: «داوود رشيدي بسيار با مطالعه و فهميده بود. به زبان فرانسه مسلط بود و به فرانسه هم كتاب ميخواند. روي انتخاب كارهايش وقت ميگذاشت و دقت ميكرد. پدرش سفير يكي از كشورهاي اروپايي بود و خانوادهاش بسيار بافرهنگ و تحصيلكرده بودند. او از اين موقعيت استفاده كرد و در هنگام تحصيل در اروپا با تئاتر و نمايشنامههاي مشهور دنيا آشنا شد.»
برندهي دو جايزهي زيتون طلاي فستيوال المپياي يونان افزود: «وقتي به ايران بازگشت تئاتر را به صورت حرفهاي دنبال كرد. هم تئاتر را خوب ميشناخت و تجربه كرد هم در سينما بازيهاي درخشاني داشت، به خصوص در سريالهاي مرحوم علي حاتمي مثل «هزاردستان» و «كمالالملك». با مرحوم علي حاتمي علاوه بر همكاري، دوستي بسيار نزديكي هم داشتند.
خود اين بازيگر كارهايش با علي حاتمي را از آثار مورد علاقهاش ميدانست و در گفت و گويي مطرح كرده بود: «با حاتمي دوست نزديك بوديم. در كلاسهايي كه در دانشگاه داشتم با هم آشنا شديم و از همانجا دوستي بين ما برقرار شد و معمولا كارهايش را با من در ميان ميگذاشت. نمايش «حسن كچل» نوشته او را به روي صحنه بردم كه بسيار مورد توجه قرار گرفت. نقش مفتش شش انگشتي در «هزار دستان» را خيلي دوست داشتم. همچنين رضا شاه در «كمال الملك» كه از كارهاي خوبم است. آن دورهاي كه با حاتمي بودم خيلي خوب بود و مثل دو برادر با هم بوديم.»
**بازيگر به تماشاگر احتياج دارد و تماشاگر هم به بازيگر
برندهي جايزهي فيل طلايي جشنواره فيلم بانكوك براي فيلم «بيد و باد» در ادامه گفت: «داوود رشيدي بر خلاف نسل جوان كه بازيگر شدن را فقط به خاطر پول و شهرت انتخاب ميكنند، اصلاً دنبال ماديات نبود. اكثر جوانهاي بازيگر ما متاسفانه تا كمي مشهور ميشوند، ماشين گران قيمت ميخرند و كسي را تحويل
نميگيرند.»
داود رشيدي تا آخرين روزهاي زندگياش همچنان يكي از آرزوهايش اين بود كه در يك نقش خوب مقابل دوربين برود و خطاب به بازيگران جواني كه وارد اين حرفه ميشوند، گفته بود: «عطش قدرت، عطش پول درآوردن از چيزهاي بد دوران ماست. بازيگر به تماشاگر احتياج دارد و تماشاگر هم به بازيگر. اين دو بايد با هم هم سنگ باشند. بازيگراني بودند در برخي نقشها موفق بودند اما دوباره موفقيتشان تكرار نشد. بازيگر بايد سعي كند پيشرفت كند و در حال درجا زدن نباشد. بازيگراني بودند كه سريع بعد از يكي دو كار فيد شدند چون از بازيگري چيز ديگري ميخواستند. نقش براي بازيگر بايد جايي براي نفس كشيدن باشد و از تازگياش لذت ببرد.»
برندهي جايزهي تماشاگران فستيوال وين به خاطر فيلم «چكمه» در پايان افزود: «داوود رشيدي در فضاهاي روستايي زحمت ميكشيد و نقشهاي سخت و چالشبرانگيز بازي ميكرد. به معناي واقعي كلمه عاشق كارش بود و برايش از جانش مايه ميگذاشت.»
*منبع: روزنامه ابتكار
**گروه اطلاع رساني**9370**9131
تهران- ايرنا- روزنامه ابتكار در صفحه فرهنگ و هنر در گفت و گو با محمدعلي طالبي به بررسي كارنامه و زندگي داوود رشيدي پرداخت و نوشت: داود رشيدي متولد 25 تير 1312 در تهران، فارغ التحصيل كنسرواترا ژنو در رشته كارگرداني و بازيگري تئاتر و ليسانس حقوق سياسي از دانشگاه ژنو بود كه ديروز، جمعه 5 شهريور ماه به دليل ايست قلبي از دنيا رفت، او طي چند سال اخير از بيماري آلزايمر رنج ميبرد.