۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۹:۲۸
کد خبر: 82219377
T T
۰ نفر

چهار كانال تغيير مسير نفتي بازار پتروشيمي

۱۶ شهریور ۱۳۹۵، ۹:۲۸
کد خبر: 82219377
چهار كانال تغيير مسير نفتي بازار پتروشيمي

تهران- ايرنا- روزنامه دنياي اقتصاد در صفحه بورس كالا در گزارشي با اشاره به روند افزايشي بهاي طلاي سياه بازارهاي شيميايي و پليمري و پيش بيني حركت اين بازار نوشت: در حال حاضر نيز پيش‌بيني مي‌شود نشست آتي كشورهاي عضو اوپك بر موضوع فريز نفتي متمركز باشد كه شايد تمام اين موضوعات به كمك اين بازار آمده و باعث رونق مجدد قيمتي در اين بازار شود.

در اين گزارش كه در شماره سه شنبه 16 شهريور 1395 خورشيدي منتشر شده است، مي خوانيم: روند كاهشي قيمت نفت كه از سال 2014 و ميانه‌هاي اين سال آغاز شد به تدريج مي‌رود كه مسيري معكوس را در پيش بگيرد. روز جمعه قيمت نفت به 46 دلار رسيد كه البته در سطح نسبتا ثابتي با نوسانات متنوع و البته رو به بالا است. با اين حال كارشناسان معتقدند بهاي نفت مي‌تواند و اين پتانسيل را دارد كه در آينده نه چندان دور قيمت‌هاي بالاتري را ثبت كند. در حال حاضر نيز پيش‌بيني مي‌شود نشست آتي كشورهاي عضو اوپك بر موضوع فريز نفتي متمركز باشد كه شايد تمام اين موضوعات به كمك اين بازار آمده و باعث رونق مجدد قيمتي در اين بازار شود. به هر حال شوك ناشي از كاهش شديد قيمت نفت در بسياري از بخش‌هاي اقتصادي دنيا به‌خصوص بخش‌هاي نفت پايه در دو سال گذشته نمايان شده است.
به عقيده كارشناسان جهاني، نفت در برخي بخش‌ها به‌عنوان اساسي‌ترين عامل توليد محسوب مي‌شود كه صنايع پتروشيمي و پالايشي از جمله اين صنايع محسوب مي‌شوند. در چنين فضايي كاهش شديد قيمت نفت در سال‌هاي اخير بر چند وجه اساسي اين صنايع اثر گذاشته است؛ نخستين موضوع كه در‌نتيجه اين كاهش قيمت بروز كرده ساختار هزينه‌اي شركت‌ها است.
در نتيجه كاهش قيمت نفت هزينه‌هاي توليد براي بسياري از شركت‌هاي توليدكننده محصولات پتروشيمي با كاهش چشمگيري روبه‌رو‌ شده است و اين موضوع باعث شده توليد با قيمت تمام شده پايين‌تري صورت بگيرد. اين موضوع از منظر كاهش هزينه‌هاي مواد اوليه همچون نفتا و گاز و همچنين كاهش هزينه‌هايي همچون حمل و نقل است كه باعث شده هزينه‌ها در بخش توليد كاهنده باشد.
كاهش هزينه‌هاي توليد عاملي است كه قيمت فروش را در بازارهاي داخلي و جهاني كاهش داده است. بررسي‌ها نشان مي‌دهند به‌طور ميانگين قيمت محصولات پتروشيمي بين 20 تا 25 درصد در فاصله دو سال گذشته كاهش يافته؛ هرچند در مدت اخير اين روند معكوس شده و شاهد بازگشت قيمتي در اين گروه از توليدات هستيم. به عقيده كارشناسان، در حال حاضر قيمت‌ها به رغم بازگشتي كه در بيش از از 4 ماه اخير تجربه كرده‌اند؛ اما هنوز از سطوح قيمتي ژوئن 2014 پايين‌تر هستند و اين به معناي آن است كه پتانسيل‌هاي رشد قيمتي براي اين گروه از كالاها وجود دارد.
با اين حال اتفاقي كه در اين ميان افتاده انتقال اثرات ناشي از كاهش قيمت مواد اوليه به صنايع پايين دستي است كه باعث شده اين بخش از اقتصاد با رونق روبه‌رو‌ شود. با اين حال بازگشت قيمت‌ها به معناي انتقال اين اثر به بخش‌هاي پايين‌دستي است كه تمام اين موضوعات روي حاشيه سود شركت‌هاي پايين‌دستي در آينده نزديك اثر خواهد گذاشت. به اين ترتيب بايد گفت روند آرام و صعودي قيمت‌ها در بخش پتروشيمي آغاز شده است. مساله سوم تغيير مسير بازاريابي است.
كاهش قيمت نفت در سال‌هاي اخير و كاهش قيمت در بخش‌هاي پايين دستي و بالادستي باعث شده روند بازاريابي براي اين محصولات به‌دليل تغيير در كيفيت و قيمت‌ها بهبود يابد. به اين ترتيب بازارهاي جديد در مناطق مختلف با تغيير قيمت‌ها ممكن است دستخوش تغيير شوند. به‌عنوان مثال توليدات مناطق آسيايي به‌خصوص در بخش‌هايي از جنوب و جنوب‌شرق آسيا توانسته به بازارهاي اروپايي و آمريكايي نفوذ كند. در اين شرايط با افزايش مجدد قيمت نفت بنگاه‌هايي قادر به رقابت در بازارهاي جهاني خواهند شد كه بتوانند محصولات خود را كماكان با قيمت‌هاي پايين‌تر توليد كنند. به عبارتي به‌رغم افزايش قيمت‌ها انتظار مي‌رود رقابت قيمتي در محصولات پتروشيمي به قوت خود باقي باشد.
در اين بين كارشناسان معتقدند دو سال آينده را بايد سال‌هاي بازگشت به قيمت‌هاي نرمال دانست؛ هم براي نفت و هم براي توليدات و مشتقات نفتي. به عبارتي با رسيدن نفت به قيمت‌هاي 60 تا 70 دلاري قيمت‌ها به روالي منطقي هدايت خواهند شد؛ هرچند در اين ميان رابطه‌هاي قيمتي بين محصولات مختلف در مقايسه با گذشته دستخوش تغييراتي مهم خواهد شد و ممكن است قيمت‌هاي نسبي مشابه وضعيت پيش از كاهش شديد قيمت‌ها نباشد.
اين موضوع را بايد از بعد ديگري نيز بررسي كرد و آن اثر‌گذاري روال افزايشي قيمت نفت و به تبع آن محصولات پتروشيمي بر عرضه و تقاضا در اين بخش است. اين مساله با كنترل كردن روندهاي افزايشي يا كاهشي شديد قيمت‌ها بر ساختارهاي هزينه و قيمت اثرگذار است. به عقيده تحليلگران بازار، در سال‌هاي بروز بحران جهاني، كاهش قيمت‌ها بيش از هر چيز تحت تاثير روند افت و خيز رواني تقاضا و عرضه در بازارهاي مختلف بود. اين موضوع در بازار محصولات پتروشيمي نيز وجود داشت و در حال حاضر نيز با خروج از شرايط ركودي انتظار مي‌رود ميزان تقاضا براي محصولات پتروشيمي در بخش‌هاي پايين‌دستي افزايش يابد كه اين افزايش تقاضا در كنار افزايش هزينه‌هاي توليد مي‌تواند برآيندهاي صعودي را در اين بازار تشديد كند.
از طرفي شوك‌هاي سمت عرضه نيز به تدريج در حال كاهش است. با افزايش قيمت‌ها انتظار مي‌رود ميزان عرضه محصولات پتروشيمي در بازارهاي جهاني افزايش يابد كه اين امر باز هم بر روندهاي قيمتي اثرگذار خواهد بود. در اين بين برخي كارشناسان بازار مي‌گويند احتمالا بازارهاي محصولات پتروشيمي بار ديگر با افزايش قيمت‌ها طبقه‌بندي خواهند شد.
به عقيده آنها در روند كاهشي قيمت‌ها امكان دسترسي همه بازارها به كالاهاي با كيفيت‌هاي بالا يكسان است؛ اما زماني كه قيمت‌ها روند افزايشي به خود مي‌گيرند بازاريابي به توان خريد، قيمت فروش، قدرت رقابت محصول توليدي و فاكتورهايي از اين دست وابسته مي‌شود. در اين وضعيت انتظار مي‌رود توليدات با كيفيت‌هاي بالاتر كه البته قيمت‌هاي بالاتري دارند به بازارهايي با قدرت خريد بالاتر منتقل شوند. به عبارتي شاهد طبقه بندي بازارها براساس كيفيت و قيمت خواهيم بود. **در بازارهاي داخلي چه مي‌شود؟
رشد قيمت‌هاي پايه محصولات پتروشيمي در بورس كالا را مي‌توان سيگنال مشخصي از نوسان قيمت‌هاي جهاني برشمرد كه اغلب آنها با نوسان قيمت نفت و خوراك مايع محصولات پتروشيمي همپوشاني داشته است. در هر حال رشد بهاي نفت خام با همبستگي بيشتري با نوسان قيمت محصولات پالايشي نوسان كرده و همراهي داشته است، بنابراين نفتا به‌عنوان مهم‌ترين‌ خوراك مايع صنعت پتروشيمي نيز از اين رويكرد كلي بي‌نصيب نمانده و به سمت رشد قيمت‌ها نوسان كرد.
نكته‌اي كه در اين بين اهميت بيشتري پيدا مي‌كند را بايد در تزريق دو شكل مختلف از محصولات پتروشيمي به بازارهاي جهاني دانست. در سال‌هاي اخير دو رخداد جديد در صنعت پتروشيمي اتفاق افتاده كه هر كدام در حوزه اقتصادي خاصي، تأثيرات بزرگي را به همراه داشته‌اند يكي توليد محصولات پتروشيمي از زغال‌سنگ و ديگري توليد پليمرها يا محصولات مشابه بر پايه شيل‌هاي گازي.
توليد متانول يا الفين‌ها از زغال سنگ هرچند كه در سال‌هاي گذشته با ترديدهايي جدي رو‌به‌رو بوده ولي هم‌اكنون به رويه‌اي فراگير در چين تبديل شده هرچند كه به توليد پليمرهاي ابتدايي مخصوصا پلي اتيلن‌ها تخصيص پيدا كرده است. اين در حالي است كه پتانسيل توليد پروپيلن و بسياري الفين‌ها از زغال سنگ وجود داشته، ولي هنوز اعتماد به توليدات بر پايه زغال به جاي خوراك مايع يا گاز طبيعي، به تمام توليدكنندگان سرايت نكرده است.
اين توليدات تاكنون توانسته است تا اعتماد مصرف‌كنندگان چيني را به‌دست آورده و به سمت رونق اين شكل از توليد حركت كند. البته بايد به اين نكته نيز اشاره داشت كه هزينه توليد در اين شيوه جديد بيش از توليد بر پايه توليدات متعارف مخصوصا از گاز طبيعي است، ولي تعرفه‌هاي وارداتي به چين در كنار حمايت‌هاي دولتي و مخصوصا وجود ذخاير و توليدات عظيم زغال‌سنگ در چين، باعث شده تا اين شيوه توليد مقرون به صرفه بوده و حداكثر استفاده از بازار مصرف بالفعل چين را ببرد. از سوي ديگر هم‌اكنون بهاي زغال سنگ به شدت افزايش يافته كه ممكن است سيگنالي براي كاهش سودآوري اين صنعت به شمار آيد ولي با توجه به مصرف محدود مواد اوليه به نسبت قيمت بالاتر محصولات پتروشيمي، چندان هم پراهميت به شمار نمي‌آيد.
سيگنال ديگري كه بازارهاي جهاني محصولات پتروشيمي را با مشكل رو به رو مي‌سازد بايد در توليد پليمرها و ديگر گريدهاي مشابه از ذخاير نامتعارف نفت و گاز به شمار آورد. هم اكنون توليد گاز از سنگ شيل در آمريكا، پس از استخراج نفت خام، به يك رويه تبديل شده و همچنين گاز همراه با نفت نامتعارف نيز از اين ذخاير برخوردار هستند. با توجه به وجود صنايع پتروشيمي گسترده در آمريكا و البته كج‌دار و مريز تغذيه آنها در سال‌هاي اخير، هم‌اكنون و با خودنمايي شيل‌هاي گازي، فرصتي جذاب براي صنعت پتروشيمي آمريكا فراهم آمده تا از مواد اوليه فعلي هرچند گران و با كيفيت پايين‌تر، محصول توليد كرده و همچنين در بازار مصرف جذاب آمريكا به فروش برساند.
شايد تنها نقطه ضعف اين صنايع يكي قديمي بودن آن بوده، زيرا راندمان چنداني ندارد. نكته ضعف ديگر را مي‌توان در سرمايه‌گذاري‌هاي جديد جست‌وجو كرد، زيرا هنور به‌صورت كامل وارد مدار توليد نشده و با توجه به برخي نگراني‌ها در مورد تامين مداوم خوراك گازي شكل‌، از توسعه چنداني برخوردار نشده است. در هر حال بازار مصرف داخلي در آمريكا هم‌اكنون ميزبان اين قبيل توليدات است كه بخشي از بازارهاي جهاني را توسط اين كالاها تغذيه كرده است.
*منبع: روزنامه دنياي اقتصاد
**گروه اطلاع رساني**9165**9131
۰ نفر