به گزارش روز سه شنبه ایرنا، كارشناسان می گویند : اقتصاد مقاومتی در واقع یك رفتار و یك حركت است یعنی مجموعه ای از مردم در عرصه ملی به نام ایران باید یكسری حركت هایی را انجام دهند و تصمیماتی را بگیرند كه این تصمیمات مبتنی بر اطلاعات و دانش است. نكته مهم اینجاست كه آن دانش را چه مرجعی باید در اختیار مردم قرار دهد؟ این وظیفه روابط عمومی ها است كه دانش لازم را در اختیار جامعه قراردهد و اطلاع رسانی صحیح نماید.
سیاستهای كلی اقتصاد مقاومتی 29 بهمن ماه 1394در 24 بند از سوی حضرت آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری ابلاغ شد كه سیاستهای هدفمند برای توسعه صادرات، اصلاح نظام مالی، مدیریت و اصلاح الگوی مصرف، تامین امنیت غذا و درمان، حمایت از تولید داخلی نهادهها و كالاهای اساسی از جمله محورهای آن است.
اما اكنون خیلیها با این مفهوم آشنایی صحیحی ندارند و برداشت غالب از آن، برداشت مبتنی بر ریاضت اقتصادی است، در حالیكه اقتصاد مقاومتی معنا و مفهومی بسیار برتر از ریاضت اقتصادی دارد و با ارتقای وضعیت اقتصادی به مقاوم سازی آن اهتمام می ورزد.
به گفته صاحب نظران و كارشناسان روابط عمومی هر وزارتخانه و سازمان وظیفه تحقق برنامه اقتصاد مقاومتی در دستگاه مربوطه را از لحاظ آموزش، ترویج و استقرار تدریجی فرهنگ اقتصاد مقاومتی می تواند برعهده گیرد كه برآیند آن در طول زمان منجر به نهادینه شدن فرهنگ اقتصاد مقاومتی در سراسر كشور خواهد شد.
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) با توجه به اهمیت موضوع اقتصاد مقاومتی و نیز در ادامه برگزاری میزگردهای تخصصی برای تبیین افكار عمومی و شفاف سازی وظایف هر حوزه در ارتباط با اقتصاد مقاومتی با دعوت از علی فروزفر نویسنده و مدرس روابط عمومی، هوشمند سفیدی سخنگوی خانه روابط عمومی ایران و حسن نصیری قیداری استاد ارتباطات و روابط عمومی، نقطه نظرات و دیدگاه آنان را در ارتباط با نقش روابط عمومی ها در تحقق منویات مقام معظم رهبری درباره اقتصاد مقاومتی جویا شد.
مشروح این میزگرد در پی می آید:
*** پاسخگویی روابط عمومی ها به چرایی اقتصاد مقاومتی
علی فروزفر نویسنده و مدرس روابط عمومی در این میزگرد گفت: اینكه چگونه می توان وارد حوزه اقتصاد مقاومتی شد، شاخه های آن كدام است و چه كارهایی باید در این زمینه انجام گیرد مبحثی است كه بایستی اقتصاد دانان، نظریه پردازان، برنامه ریزان و تصمیم گیران در سطح كلان در باره آن صحبت كنند و این اولین مساله ای است كه باید به آن توجه شود.
اما نكته ای كه باید به آن توجه شود این است كه روابط عمومی هر دستگاه اگر نداند كه اقتصاد مقاومتی چیست، چگونه می تواند وارد این حوزه شود و كار مفید در این زمینه انجام دهد.
*** تبیین چیستی و ضرورت اقتصاد مقاومتی
پس اولین مقوله كه باید روابط عمومی ها به آن بپردازند، چیستی اقتصاد مقاومتی است. هنوز در جامعه كسانی هستند كه می گویند از اقتصاد مقاومتی سر در نمی آوریم. یكی از وظایف روابط عمومی ها این است كه براساس تحقیق و گفت وگو با كارشناسان، پاسخی قانع كننده درباره چیستی اقتصاد مقاومتی داشته باشد.
مقوله دیگری كه روابط عمومی ها باید به آن بپردازند و پاسخی برای آن بیابند، ضرورت و اهمیت اقتصاد مقاومتی است. اینكه چرا در مقطع كنونی چنین اقتصادی برای كشور لازم است و چه مشكلات، چالش ها و محدودیت ها و تحریم ها باعث شده است تا ما به سراغ اقتصاد مقاومتی برویم و چرا مقام معظم رهبری تا این درجه بر ضرورت اقتصاد مقاومتی تاكید دارند، پرسش هایی است كه نیازمند ارائه پاسخ های مستدل، منطقی و كارشناسانه است.
روابط عمومی هر سازمان و وزارتخانه ای باید بخشی از مسئولیت پیگیری و اجرای برنامه های مربوط به اقتصاد مقاومتی در حوزه آن سازمان را بر عهده گیرد.
روبط عمومی به علاوه باید بتواند ضرورت، اهمیت و چرایی اقتصاد مقاومتی را برای مردم بازگو كند.
*** دستاوردهای اقتصاد مقاومتی
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: موضوع مهمی كه باید به آن تاكید داشت دستاوردها و بركات اقتصاد مقاومتی است. ممكن است در مواقعی اقتصاد مقاومتی برای ما یك الزام و یك اجبار باشد ولی گاه بعضی از این اجبارها به فرصت ها تبدیل می شوند كه از دل آن یك سلسله دستاوردها و بركات بیرون می آید.
علاوه بر این باید راهكارها و استراتژی های اقتصاد مقاومتی مشخص باشد. اینجا مخاطب ما برنامه ریزان و تصمیم گیران نیستند بلكه مدیران روابط عمومی هستند یعنی مدیران و كارشناسان روابط عمومی باید راهكارها و استراتژی های تحقق اقتصاد مقاومتی را بدانند و در این راستا تلاش كنند.
***نقش دولت در اقتصاد مقاومتی
فروز فر در ادامه گفت: در كنار همه این ها باید سهم و نقش دولت در اقتصاد مقاومتی مشخص باشد. قاعدتا چون این یك تصمیم گیری كلان است دولت نقش، سهم و وظیفه بسیار بزرگ، حساس و كلانی به عهده دارد اما روابط عمومی ها باید بداند كه دولت چه سهم و نقشی در اقتصاد مقاومتی دارد و در كنار آن سهم و نقش هر یك از سازمان ها و نهاد ها در اقتصاد مقاومتی چیست.
سهم روابط عمومی ها در اینجا كمی پررنگتر می شود زیرا كه هر روابط عمومی می خواهد برای سازمان خودش كار كند و توجه به این نكته بسیار مهم است.
به عنوان مثال، ایرنا چه سهم و نقشی در اقتصاد مقاومتی دارد و وظایفش چیست؟ و وزارتخانه هایی مثل وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانك ها چه نقشی در این باره دارند؟ اینجا موضوع ما از بحث كلان خارج می شود و هر سازمانی باید بتواند به روشنی تبین كند كه سهم، نقش و وظایفش درحوزه اقتصاد مقاومتی چیست.
*** نقش مردم در اقتصاد مقاومتی
این استاد دانشگاه سپس به تاثیر و نقش مردم در اجرای اقتصاد مقاومتی پرداخت و گفت: موضوع مهم دیگر در اقتصاد مقاومتی تعیین نقش مردم در آن است . اگر شما همه چیز را دولتی و فقط در سطح مدیران ببینید نمی توانید كاری انجام دهید، باید سهم مردم و نقش دولت دراقتصاد مقاومتی به صورت مشخص و شفاف تعیین شود زیرا مردم نقش اصلی در اجرای سیاست های مربوط به اقتصاد مقاومتی را دارند.
هر كس در هر وزارتخانه ای كه هست باید بتواند بگوید مردم البته به عنوان مصرف كننده نهایی چه نقشی در اقتصاد مقاومتی دارند. مردم می توانند نقش بسیار مهم و استراتژیك هم در سطح تشكل ها ، هم در سطح خانوارها وهم در سطح فرد از بالاترین تا پایین ترین سطح داشته باشند.
*** ضرورت حمایت از نوآوران
فروز فر با تاكید بر ضرورت حمایت از نو آوران ومبتكران گفت: موضوع دیگری كه باید در ارتباط با اقتصاد مقاومتی به آن توجه داشت ضرورت حمایت ازنوآوران، مبتكران و مخترعان است. هیچ كس نمی تواند ادعا كند كه اقتصاد مقاومتی بدون حمایت و بدون تشویق مخترعان و مبتكران، به نتیجه می رسد و ما را در حد مقدور به خود كفایی و استقلال اقتصادی می رساند. بعضی كشورها بسیاری از امكانات را ندارند طبیعی است كه لزومی هم ندارد همه كشورها همه منابع و امكانات را داشته باشند مثل ژاپن كه منابع زیر زمینی ندارد ولی 10درصد گردش مالی جهان را در اختیار دارد.
علتش چیست؟ علتش این است كه ژاپنی ها به دنبال خود كفایی در علم و پیشرفت علمی و تولید علم رفته اند.
*** وظیفه و كاركردهای روابط عمومی در تحقق اقتصاد مقاومتی
این صاحب نظر و استاد دانشگاه در ادامه گفت: اگر روابط عمومی می خواهد نقش موثر و كارساز در اقتصاد مقاومتی داشته باشد لازم است تا موارد پیش گفته را در فعالیت های خود لحاظ و نسبت به تبلیغ و ترویج آنها با علم و شناخت لازم اقدام كند.
با فرض اینكه این پیش نیاز ها و بانك اطلاعاتی فراهم شده است، حالا روابط عمومی می خواهد عملا وارد میدان اقتصاد مقاومتی شود، حالا چه وظایفی بردوش دارد و چه كاركردهایی برای آنها توصیه می شود؟
اولین نقش روابط عمومی، فرهنگ سازی درون سازمانی است. روابط عمومی باید به این پرسش ها پاسخ دهد كه اقتصاد مقاومتی چیست، چه فایده و دستاوردی دارد. روابط عمومی با پاسخگویی به این پرسش ها می تواند در ارتباط با آن فرهنگ سازی و آن را به یك فرهنگ تبدیل كند.
*** شیوه های فرهنگ سازی
این استاد دانشگاه افزود: باید در نظر داشت از دیدگاه متخصصان فرهنگی ، اقتصاد و بازاریابی، تا زمانی كه ما بازاریابی داخلی در یك سازمان نكرده باشیم امكان اینكه محصول، اندیشه و خدماتمان را به بیرون ارائه دهیم و مشتری برای آن پیدا كنیم، وجود ندارد.
اول باید باور عمومی اعضای داخل یك سازمان را تقویت كرد و سپس انتظار داشت كه آنها در جهت آن تلاش كنند و بازده خوبی داشته باشند. در همه سازمان ها، كاركنان در همه سطوح باید انگیزه برای كار داشته باشند، اگر انگیزه نداشته باشند فقط برای رفع تكلیف، انجام وظیفه می كنند.
برای این كه فعالیت ها در حوزه اقتصاد مقاومتی موثر واقع شود نیز وضع به همین گونه است اعضای سازمان باید به این سطح از اقناع برسند كه اقتصاد مقاومتی یك امر ضروری است و باید در جهت آن كار و تلاش كرد.
روابط عمومی برای فرهنگ سازی در زمینه اقتصاد مقاومتی باید از تمام امكانات ارتباطی، رسانه ای و ظرفیت های درون سازمانی استفاده كند. مثلا جلسات سخنرانی و همایش های درون سازمانی برگزار و نشریه درون سازمانی منتشر كند.
فروز فر، وظیفه دوم روابط عمومی ها را، شناسایی و تمركز بر روی ظرفیت های سازمان در حوزه اقتصاد مقاومتی دانست و افزود: روابط عمومی باید اطلاعات لازم در باره كاركردهای مجموعه های مختلف درون سازمان را به دست آورد و هر جا كه احساس كرد از این ظرفیت ها به نحو مطلوب استفاده نمی شود، ورود كند.
مثلا به مدیر عامل، وزیر و هیات مدیره اطلاع دهد كه این ظرفیت ها برای سازمان وجود دارد ولی استفاده لازم از آنها نشده است. باید توجه داشت كه روابط عمومی در این باره فقط به مسئولان توجه می دهد و خودش در آن حوزه دخالت نمی كند.
یك جمله معروف است كه می گوید ' روابط عمومی فعال دغدغه همه امور سازمان را دارد اما در كار هیچ مدیریتی دخالت نمی كند و هركس بتواند این دو را باهم آشتی بدهد موفق خواهد بود'. روابط عمومی هوشیار از یك طرف مراقب همه چیز است و از طرفی هیچ جا ورود دخالت آمیز نمی كند، زیرا كه هر جایی برای خود مدیر دارد.
پس، شناسایی و زمینه سازی برای تحقق این ظرفیت ها و استفاده مطلوب از آن وظیفه روابط عمومی در حوزه اقتصاد مقاومتی است.
سومین وظیفه روابط عمومی، تبیین ضرورت استفاده و بهره گیری كامل از ظرفیت های موجود در یك سازمان، وزارتخانه یا نهاد است .
روابط عمومی باید پس از شناخت ظرفیت ها، آن را تبیین كند. ضرورت تحقق بخشیدن به این ظرفیت ها، ضرورت تبدیل این ظرفیت های بالقوه به ظرفیت های بالفعل با استفاده از همه ابزارهای موجود در اختیار روابط عمومی از ماموریت های اصلی آن است.
*** فرهنگ سازی برون سازمانی
این استاد دانشگاه، وظیفه چهارم روابط عمومی را فوق العاده مهم دانست و از آن به عنوان ' فرهنگ سازی برون سازمانی ' نام برد.
وی در تبیین این موضوع گفت: یعنی همه روابط عمومی ها به تناسب اهداف و وظایفی كه سازمان متبوع آنها بر عهده دارد، باید در بیرون یعنی در میان مردم، مصرف كنندگان تولیدات آن سازمان و یا مخاطبان آن وزارتخانه، فرهنگ سازی را شروع كنند.
فرهنگ سازی از سوی روابط عمومی ها با دو روش صورت می گیرد :
روش اول این است كه روابط عمومی سعی كند اصلاح الگوی مصرف را در دستور كار خود قرار دهد؛ البته در محدوده ای كه به سازمان خودش مربوط است.
هر سازمانی تامین بخشی از الگوی مصرف زندگی مردم را به عهده دارد، مثل تلفن، مواد غذایی، مواد بهداشتی، مواد درمانی و حمل و نقل. اگر در هر بخشی اسراف وجود دارد آن را حذف كند، اگر بد مصرف كردن است آن را اصلاح كند، اگر زیاد مصرف می شود آن را كاهش دهد، اگر مصرف بیجا وجود دارد یعنی اصلا نباید مصرف شود، مصرف نكند. این كار از طریق آگهی های تبلیغاتی، منابع مكتوب، برنامه سازی، فیلم، سریال و میزگرد امكان پذیر است.
روش دوم برای فرهنگ سازی برون سازمانی، بهره گیری از ظرفیت رسانه های بیرونی است. مثلا چاپ مقاله در روزنامه ها یا تهیه برنامه و خبر در رادیو و تلویزیون،برگزاری میزگرد یا چاپ كتاب، مثلا نتیجه تحقیقات یك پژوهشگر اقتصاد مقاومتی را بخرد و به صورت كتاب منتشر كند.
سومین وظیفه روابط عمومی برای فرهنگ سازی برون سازمانی تبیین ضرورت حمایت از تولید ملی است كه باید روی این قضیه مانور بدهد و حتی بخشی از بودجه تبلیغاتی را صرف آن كند و با این اقدام ضمن حمایت از تولید ملی در صورتی كه مجموعه اقتصادی است می تواند برای محصولات خود نیز بازاریابی و استفاده از آنها را در بین مردم ترویج كند.
روش چهارم برای فرهنگ سازی برون سازمانی این است كه روابط عمومی در هر تشكلی، تبلیغات و آگاه سازی است یعنی توفیقات و پیشرفت های سازمان خودش را برجسته كند. مثلا اگر سازمانی توانست در مرحله خودكفایی دستگاهی را اختراع و به مردم و جامعه عرضه كند، روابط عمومی در تبلیغ و معرفی آن تلاش وافر مبذول دارد.
اقدام لازم دیگر در این زمینه این است كه با همكاری با سازمان ها و وزارتخانه های دیگر برای توافقات دو یا چند جانبه در جهت تقویت فعالیت ها در راستای اقتصاد مقاومتی اقدام كند.
*** اقتصاد مقاومتی فاقد روابط عمومی است
دیگر میهان این میز گرد نصیری قیداری بود كه رشته سخن را در دست گرفت و با تبیین سیاست های كلی اقتصاد مقاومتی ابلاغ شده از سوی رهبرمعظم انقلاب گفت: بند 21 سیاست های كلی اقتصاد مقاومتی در مورد تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن به ویژه در محیط های علمی، آموزشی و رسانه ای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی است.
این یكی از اصولی است كه می تواند به وجود اقتصاد مقاومتی كمك كند ولی تاكنون هیچ گفتمان سازی برای آن صورت نگرفته است. تا به حال هیچ كاری از طرف روابط عمومی ها درباره اقتصاد مقاومتی صورت نگرفته و حتی یك میزگرد در این ارتباط برگزارنشده و هیچ شفاف سازی صورت نگرفته در واقع می توان گفت اقتصاد مقاومتی فاقد روابط عمومی است.
این استاد دانشگاه با انتقاد از برخی كارشناسان اقتصادی و رسانه ها گفت: ضرورت اقتصاد مقاومتی را همه به ویژه در محیط های علمی قبول دارند ولی تا به حال هیچ ی از اقتصاددان های مطرح در این مورد صحبت نكرده اند كه این اقتصاد چه ابعادی دارد . در محافل علمی ، مطبوعات و رسانه ها نیز اقدام موثر و گسترده برای تبدیل آن به یك گفتمان رایج و ملی صورت نگرفته است.
وی افزود:قتی ما تحقیق می كنیم متوجه می شویم كه چقدر در تفهیم اقتصاد مقاومتی مشكل داریم و باید گفت با توجه به موضوع میزگرد تشریح ، تبیین و جااندازی بخش عمده ای از این اقتصاد بر عهده روابط عمومی سازمان ها و وزارتخانه ها است كه متاسفانه در این زمینه فعال نیستند.
*** تبیین اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی در واقع یك رفتار و یك حركت است؛ یعنی مجموعه ای از مردم در عرصه ملی به نام ایران باید در واقع یكسری حركت هایی را انجام بدهند. یكسری تصمیماتی را بگیرند. این تصمیمات مبتنی بر اطلاعات و دانش است. آن دانشی كه باید به مردم داده شود برعهده روابط عمومی ها ست . آنها باید بسیج شوند و اطلاعات لازم را به مردم بدهند تا مردم بتوانند بر اساس آن تصمیم بگیرند.
ما می بینیم متاسفانه تحریم ها آسیب های جدی به ما زد، از یك سو تولید كاهش پیدا كرد و تورم زیاد شد، از طرف دیگر بیكاری زیاد شد و فسادهای مالی و اقتصادی به تبع آن به وجود آمد.
نصیری قیداری در ادامه افزود: اقتصاد مقاومتی به صورت یكسری اصول از طرف مقام معظم رهبری ابلاغ شد و این ابلاغیه در واقع یك نوع تحول و تغییر بود كه باید در عرصه اقتصاد ملی صورت گیرد تا ما بتوانیم تبعات و آسیب های ناشی از بحران تحریم ها را كاهش دهیم.
این اصول بسیار خوب هستند و بادقت و آگاهانه انتخاب شده اند ولی در عمل این اصول به درستی برای مردم تشریح و تبیین نشد تا افراد بدانند كه جزئیات این اقتصاد چیست. این اصول به یك برنامه عملی در سطح ملی تبدیل نشده است تا همگان بدانند كه اهداف كمی و كیفی اقتصاد مقاومتی چیست و چرا ما بایستی وارد این پروسه شویم.
*** نقش مردم و دولت درتحقق اقتصاد دولتی
این استاد دانشگاه افزود: اقتصاد یكسری بازیگران اصلی دارد كه هر كدام از این بازیگران باید وظیفه اصلی خود را انجام دهند. یك بازیگر اصلی خانوار و مردم و بازیگر بعدی بنگاه ها، شركت ها و واحدهای تولیدی هستند.
یك بازیگر دیگر دولت است، در اقتصاد مقاومتی، دولت می تواند بازیگر اصلی باشد. به نظر بنده برای برپایی اقتصاد مقاومتی، در قدم اول باید یك ستاد روابط عمومی اقتصاد مقاومتی تشكیل می شد تا دیگر بازیگران نیز با آن آشنا شوند و در باره سیاست ها و اصول اقتصاد مقاومتی متقاعد شوند كه مثلا چرا باید تولید را بالا ببریم، چرا باید بیشتر كار كنیم، چرا باید صرفه جویی كنیم. اما تاكنون متاسفانه اینها هیچ كدام برای شركت های تولیدی و خانوارها تشریح نشده اند تا هر كدام تكلیف خود را بدانند.
الان اگر ما همین الان یك نظرسنجی كنیم و از مردم بپرسیم كه اقتصاد مقاومتی چیست، مطمئنا 95 درصد مردم نمی دانند.نه تنها مردم عادی بلكه بسیاری از مدیران شركت ها و سازمان ها چه در بخش خصوصی چه دولتی در برابر این پرسش ، پاسخ متقاعد كننده ای نخواهند داشت.
این به این خاطر است كه هیچگونه كار روابط عمومی برای اقتصاد مقاومتی صورت نگرفته است.
نصیری قیداری سپس به تشریح و تبیین اقتصاد مقاومتی پرداخت و گفت. آنها باید بسیج می شدند و این اطلاعات را به مردم می دادند كه مردم بتوانند تصمیم بگیرند كه الان كه به این گذرگاه اقتصادی رسیدیم چگونه باید از آن عبور كنیم. و این كاری است كه متاسفانه انجام نشده است.
*** فلسفه تجارت
نصیری قیداری در ادامه سخنانش به تاثیرات مخرب تحریم ها در كشور پرداخت و گفت: در واقع تحریم دو نقش كلیدی در اقتصاد ما داشت یكی كاهش بهره وری و دومی دامن زدن به بی عدالتی و این یك خطر بسیار جدی است كه می تواند برای یك اقتصاد آسیب زد باشد و آن را متلاشی كند.
فلسفه تجارت چیست؟ علمای اقتصاد می گویند تجارت موجب بزرگ شدن كیك اقتصاد می شود. مثلا ما یك كیك اقتصادی داریم به قطر یك متر، اگر بخواهیم تجارت كنیم ممكن است قطرش بشود 2 متر یا بیشتر، یعنی بزرگتر می شود. حالا چرا این اتفاق می افتد در واقع برای اینكه اقتصاد و تجارت به ما كمك می كند كه از دانش بیشترو بهره وری بیشتر برخوردار شویم. یعنی از امكانات تخصصی استفاده كنیم و بتوانیم بیشتر تولید كنیم. ارزان تر تولید كنیم و در واقع آن چیزی كه می خواهیم مصرف كنیم ارزان برایمان به دست آید.
در تجارت ممكن است بخشی از كالاها را خودمان تولید كنیم، ارزان تولید كنیم هم برای خودمان، هم برای دیگران و بخشی را بخریم. آن چیزهایی را از دیگران می خریم كه آنها ارزان تولید می كنند و ارزان به ما می فروشند. از نظر اقتصادی دلیلی ندارد كه چیزی را گران تولید كنیم. می توانیم كالایی را كه كسی ارزان تولید می كند بخریم و كالایی را هم كه خودمان ارزان تولید می كنیم به آن طرف بفروشیم در نتیجه تجارت از حربه اقتصاد برخوردار می شود.
*** تشكیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به تشكیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی از سوی دولت افزود: به دنبال سخنان رهبری در عید نوروز، یك ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی به ریاست آقای جهانگیری معاون اول تشكیل شد كه جلساتی در استان ها و تهران داشته است ولی كافی نیست، بلكه به دنبال آن بلافاصله باید ستاد روابط عمومی هم تشكیل می شد كه این اتفاق نیفتاد، یعنی آن ستادفرماندهی كه تشكیل شده می تواند مدیریت كار را به دست بگیرد و انسجام بدهد ولی اگر از روابط عمومی استفاده نكند قطعا هیچ تحولی رخ نخواهد داد بخصوص اگر آن سیستم در سطح ملی و متشكل از افراد متعدد باشد، قطعا ناكارآمد خواهد بود.
منظور از روابط عمومی این است كه ما بیاییم این سیاست ها را برای مردم شفاف سازی، ساده سازی و بیان كنیم و آنها را از طریق میزگردها، سخنرانی ها، كنفرانس ها، جلسات بحث و گفت وگو در باره این موضوع اساسی و مهم آگاه و متقاعدسازیم.
مثلا من كه به عنوان مدیرعامل یك شركت لبنیاتی در یك گوشه از كشور نشسته ام چه سیاست هایی را باید پیروی كنم، تحریم ها چه مشكلاتی را برای من به وجود آورده است و چگونه می توانم بر آن غلبه كنم؟ یعنی، چه در سطح خرد و چه سطح كلان این موضوع باید به وضوح باز و بیان شود و برای بیان آن ما نیاز به روابط عمومی داریم. نیازداریم كه بتوانیم مخاطبانمان را بشناسیم، ضعف هایشان را بشناسیم، میزان فقدان اطلاعات و آگاهی هایشان را بدانیم تا بتوانیم پاسخ های لازم را ارائه دهیم و ادراك آنها را درست كنیم.
ادراك اگر مبتنی بر سیاست های تدوین شده باشد قطعا عمل درستی خواهد بود. ولی تا زمانی كه آن ادراك به وجود نیاید عمل ما توام با آن دیدگاه های و نگاهی كه داریم نخواهد بود و برداشت معكوسی از آن خواهیم داشت.
*** تشكیل ستاد روابط عمومی برای اقتصاد بحران
این صاحب نظر و استاد دانشگاه درادامه سخنانش به راه حل رفع این مشكلات اشاره كرد و گفت: تشكیل یك ستاد روابط عمومی برای اقتصاد بحران بهترین راه حل معضلاتی است كه بیان شد. ستادی متشكل از عالی ترین كارشناسان و كارگزارانی كه اقتصاد، كشور، مردم ، فرهنگ و ارتباطات و رسانه ها را خوب بشناسند و بتوانند با مردم در تعامل باشند. البته لازمه این كار یك مطالعه در سطح ملی است كه ببینیم چگونه می توانیم مردم را با این مفاهیم و مضامین آشنا كنیم تا براساس این تحقیق یك برنامه و پروژه استراتژیك ارتباطی برای اقتصاد مقاومتی بنویسیم و بتوانیم آن را در سطح ملی عملیاتی كنیم.
نصیری قیداری تصریح كرد: ما در دوبخش باید كاركنیم، یكی در بخش تولید، یعنی یك ستاد برای تولید و صنایع كشور و نهادهای تولیدی تشكیل دهیم كه صنعت، تولید و تجارت را بشناسند و بتوانند كسانی كه دست اندركار قضیه تولید هستند یعنی مدیران، كارآفرینان، تجار و غیره را آگاه كنند و به آنها راهكار ارائه دهند كه چه كار باید بكنند.
دیگری ، خانوار است. خانوار در اقتصاد دو نقش دارد: از سویی تولید كننده نیروی كار و سرمایه است و از سوی دیگر مصرف كننده كالاهای تولیدی است.
خانوار را باید هم از بعد اقتصاد مقاومتی و هم اقتصاد مصرفی مورد توجه قراردهیم. چیزی كه ما به شدت از آن غفلت داریم در طول این سال ها بحث مصرف است. خانوار ما هیچ وقت به مصرف به نگاه اقتصادی نگاه نكرده است.
*** مدیریت مصرف
نصیی قیداری در ادامه به مدیریت مصرف و فقدان الگوی صحیح اقتصادی در این زمینه اشاره كرد و گفت: ما مدیریت مصرف نداریم. در حالی كه یكی از ضرورت های امروزه ما' مدیریت مصرف 'است ما بسیار جامعه اسراف كاری هستیم. مثلا موقع غذا خوردن برنجی كه می ریزیم در بشقاب های بزرگ، نصف آن نخورده باقی می ماند چرا باید اینطور باشد؟
یا در مورد گندم، كشاورز 30 درصد موقع برداشت گندم را خراب می كند، 30 درصد آرد خراب می شود، 30 درصد را هم نانوا یا می سوزاند یا نان را خمیر می كند. ما اگر 50 واحد تولید كنیم از این 50 واحد در واقع 10 درصد آن به دست ما می رسد و 40 واحد دیگرش را باید از كشور دیگری بخریم.
در حالی كه اگر درست و اصولی مصرف كنیم حتی می توانیم بخشی را هم صادر كنیم. مثلا اگر مقایسه كنیم تولید آلمان، مصرف آلمانی ها یا فرانسوی ها را چه در نان و چه در تولیداتشان، با آن سرزمین خیلی كوچكی كه دارند می بینیم وضعشان از ما خیلی بهتر است. آلمان كشوری است در اندازه سه برابر استان سمنان ولی 16-18 میلیون تن تولید گندم دارد. ولی تولید ما با این وسعت زیاد به 13-14 میلیون تن می رسد كه البته برای ما كافی است ولی چون بد مصرف می كنیم مجبوریم 10 میلیون تن هم وارد كنیم.
اگر درست مصرف كنیم، شاید 50-60 درصد میزان رفاه مان افزایش یابد و لازمه آن این است كه ما ستادی برای مدیریت مصرف داشته باشیم و اینكه چگونه مصرف كنیم.
اینها مثال های ساده ای هستند، وقتی كه غذایی در خانه می سوزد، یعنی 50 یا 100 درصد تلف شده است كه در سال ممكن است چند بار اتفاق بیفتد. اگر جلوی همه اینها را ما بگیریم می بینیم كه اصلا نیاز نداریم برنج یا گندم وارد كنیم. در واقع سوءمصرف باعث می شود ما همیشه با كمبود مواجه باشیم.
اگر ما در اصول اقتصاد مقاومتی دقت كنیم روی این موضوعات تاكید دارد: تمركز روی منابع موجود، افزایش بهره وری و در نهایت بزرگ كردن كیك اقتصاد و اگر نتوانستیم كیك اقتصاد را بزرگ كنیم باید بتوانیم آن را در همان حد كه هست حفظ كنیم و اجازه ندهیم كوچك شود و لازمه تحقق اینها داشتن دانش است كه از طریق اطلاع رسانی و اگاهی دادن به دست می آید.
** تعریف اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی در واقع یك روش و تكنیك، مانع و بازدارنده برای مقابله با تحریم ها است كه بتواند اقتصاد ملی روی پای خودش بایستد. این بدان معنا نیست كه ما بخواهیم به سمت خودكفایی برویم، خودكفایی چیز خوبی نیست در دنیای امروز، معنای خودكفایی این است كه باید گران تولید كنیم و اگر گران تولید كنیم نمی توانیم اقتصاد را رشد بدهیم و در واقع منابع را به هدر می دهیم.
اقتصاد مقاومتی برای این است كه آسیب های و فشارها را كه فقدان تجارت می تواند به ما وارد كند، كم كنیم و هدف آن استفاده از توان داخلی و منابعی است كه در كشور داریم.
اقتصاد دانان 10 اصل را مطرح می كنند: كه در تمام این 10 اصل نقش روابط عمومی را می بینیم، یك اقتصاد دان آمریكایی می گوید: اقتصاد همان ارتباطات است
كه اقتصاددانان در سه بخش جمع بندی كردند: اول اینكه چگونه مردم تصمیم گیری می كنند، همه مردم با هم در ارتباط هستند و با هم بده و بستان می كنند.
دوم اینكه هر چیزی بهایی دارد كه به آن هزینه فرصت می گوییم اگر من كاری را رها می كنم و می روم در دانشگاه تدریس می كنم برای این است كه بهترین درآمد را برای من دارد و همه مردم به دنبال بهترین فرصت در زندگی هستند. افراد همیشه به منافع حاشیه ای فكر می كنند یعنی در پایان كار چه سودی برای من حاصل می شود.
سوم اینكه اشخاص به انگیزه ها پاسخ می دهند، این انگیزه ها ذاتی است منتها گاهی این انگیزه ها باید برانگیخته شوند و انگیزه، موتور حركت است. گاهی اوقات فرد كارآفرین است پول هم دارد ولی نمی داند چه باید بكند. و باید دید چه چیزی نیاز جامعه است.
توانایی كشور به تولید كالا و خدمات بستگی دارد و رفاه جامعه بستگی به فعالیت آحاد جامعه دارد، مثلا تراز تجاری اقتصاد تركیه 1000 میلیارد است نه نفت دارد نه گاز دارد نه معدن، ولی اقتصاد ایران به 100 میلیارد هم نمی رسد با وجود برخورداری از منابع نفت و گاز و دیگر منابع طبیعی. شما آلمان را ببینید در جنگ جهانی دوم اقتصادش به صفر رسید ولی ظرف 25 سال اقتصاد آلمان ساخته شد و دوباره سر برآورد. ما هم متناسب با شرایط كشورمان باید برنامه های اقتصادی خود را پی ریزی كینم .
** كاربرد روابط عمومی، شرط لازم موفقیت اقتصاد مقاومتی
هوشمند سفیدی دبیر و سخنگوی هیات موسس خانه روابط عمومی ایران نیز با اشاره به اینكه، بدون كاربرد روابط عمومی و ابزارهای آن نمیتوان اهداف اقتصاد مقاومتی را پیش برد، تصریح كرد: كاربرد روابط عمومی، شرط لازم برای توفیق اقتصاد مقاومتی است.
وی ادامه داد: از یكسو بدون روابط عمومی نمیتوان فرهنگ اقتصاد مقاومتی را توسعه داد و از سوی دیگر وقتی مؤلفههای اقتصاد مقاومتی و سیاستهای ابلاغی آن را مرور میكنیم، میبینیم در همه زمینهها به ویژه اصلاح مصرف و بهینه سازی آن، جلب مشاركت مردم در خرید كالای ایرانی، تشویق تجار به صادرات غیرنفتی و نیز توسعه فرهنگ كاهش كالای وارداتی، وقتی ممكن است كه بتوانیم با استفاده از آموزههای روابط عمومی در قالب پویش های اطلاع رسانی و ارتباطات یكپارچه، نسبت به تغییر نگاههای منفی در این باره و تقویت باورهای مثبت گام برداریم كه در این زمینه نقش روابط عمومی بسیار پررنگ است.
سفیدی گفت: به نظر میرسد ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، باید برنامه ارتباطات یكپارچهای را برای تبیین و ارتقای فرهنگ اقتصاد مقاومتی در بین مردم تدوین كند، زیرا اگر مطالعه میدانی ملی در این باره انجام پذیرد، احتمال میرود با وضعیت نبود آگاهی عمومی در زمینه اقتصاد مقاومتی مواجه شویم.
سخنگوی خانه روابط عمومی ایران افزود: الآن اولاً خیلیها با این مفهوم، آشنایی صحیحی ندارند و ثانیاً برداشت غالب از آن، برداشت مبتنی بر ریاضت اقتصادی است، در حالیكه اقتصاد مقاومتی با ارتقای وضعیت اقتصادی به مقاوم سازی آن اهتمام دارد.
این نویسنده و پژوهشگر حوزه روابط عمومی یكی از وجوه اقتصاد مقاومتی را توسعه فرهنگ كارآفرینی خواند و آن را لازمه مقام سازی اقتصادی ذكر كرد و گفت: اگر مطالب رسانهها را طی هفته اخیر تحلیل محتوا كنیم، شاهد نبود محتوای كافی در این خصوص خواهیم بود، در حالیكه روابط عمومی به ما میآموزد كه لازمه فرهنگسازی، استمرار و تكرار است، لذا حركتهای كوچك مقطعی نمیتواند ما را به اهداف اقتصاد مقاومتی نزدیك كند.
سفیدی با اشاره به ضرورت تبیین نقشه راه روابط عمومی ها در این مسیر خاطر نشان كرد: پس از آن باید ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، بر كاربرد آن نظارت كرده و موانع را از پیش رو بردارد.
وی با بیان اینكه در اوایل اسفند ماه سال جاری در قالب سمیناری، نسبت به تبیین مأموریتهای روابط عمومی ها در این زمینه اقدام خواهد شد، تاكید كرد: تبدیل اقتصاد مقاومتی به یك گفتمان عمومی و پایدارسازی آن در افكار عمومی بدون استفاده و كاربرد خردمندانه روابط عمومی به طور تقریبی ناممكن است.
گروه گزارش و میزگرد های خبری *** 1393** 1446 ** خبرنگار: میترا بلندقامتی - انتشاردهنده: حمیدی
در میزگرد ایرنا مطرح شد:
ایا روابط عمومی ها می توانند سهمی در اقتصاد مقاومتی داشته باشند؟
۴ آبان ۱۳۹۵، ۱۱:۰۶
کد خبر:
82279960
تهران- ایرنا- به باور كارشناسان، تبدیل اقتصاد مقاومتی به یك گفتمان عمومی و پایدارسازی آن در افكار عمومی بدون استفاده و كاربرد خردمندانه روابط عمومی ها تقریبا ناممكن است. اینكه اقتصاد مقاومتی چیست و نقش بازیگران مختلف در ایجاد و تقویت آن چیست، مردم و مسئولان تا چه حد با این مقوله آشنایی دارند، اساسا چه نیازی به اقتصاد مقاومتی است و آیا اقتصاد مقاومتی هم تراز ریاضت اقتصادی است؟پرسش هایی است كه به گفته كارشناسان بیش از همه روابط عمومی ها می توانند پاسخ های اقناعی برای آن ارائه دهند.