در ادامه اين گفت وگو مي خوانيم: علي كرد، يكي از اعضاي كميسيون اجتماعي در مجلس درباره تلفيق آموزش دانشآموزان معلول و غير معلول در مدارس در گفتوگو با «آرمان» ميگويد: دانشآموزان معلول، يا عقبمانده ذهني و جسمي هستند يا ناشنوا بوده و قدرت تكلم ندارند. وقتي آنها كنار دانشآموزان غير معلول قرار ميگيرند احساس حقارت ميكنند، چون نميتوانند خود را به فعاليتهاي درسي غير معلولها برسانند. اين مساله سبب رنجش خاطر آنها ميشود. بنابراين توصيه ميشود كه دانشآموزان معلول و غير معلول جدا از هم درس بخوانند، حتي قانون هم اين اجازه را نميدهد و جداسازي دانشآموزان معلول و غير معلول حق هر دو گروه است.
** آيا ميتوان دانشآموزان معلول و غير معلول را در مدارس تلفيق كرد؟ قوانين در اين زمينه چگونه است؟
دانشآموزان معلول، يا عقب مانده ذهني و جسمي هستند يا ناشنوا بوده و قدرت تكلم ندارند. وقتي آنها كنار دانشآموزان غير معلول قرار ميگيرند احساس حقارت ميكنند، چون نميتوانند خود را به فعاليتهاي درسي غير معلولها برسانند. اين مساله سبب رنجش خاطر آنها ميشود. بنابراين بايد غير معلولان به اين مدارس هدايت شوند و در مدارس استثنائي درس بخوانند تا در آنجا به راحتي بتوانند به فعاليتهاي درسي خود بپردازند، چون همه غير معلولان در يك سطح هستند و ذهنشان به پويايي ميرسد، در نتيجه احساس خوشحالي، خرسندي و آرامش بيشتري دارند.
از طرف ديگر وقتي دانشآموزان غير معلول در كنار دانشآموزان معلول درس ميخوانند احساس خستگي كرده و نميتوانند فعاليتهاي خود را به خوبي بروز دهند. از بابتي، معلمان هم مجبورند يكسان سازي كنند. بنابراين در مدارس غير معلول دانشآموزان فعاليت ورزشي، پرورشي و آموزشي دارند و بايد استعداد خود را در اين زمينهها نشان دهند و معلمان هم بايد با سطح فكر آنها جلو رفته و با نظر سنجي اوليه شناسايي كنند كه دانشآموزان غير معلول در چه سطحي قرار دارند. در اين صورت معلمان بهتر ميتوانند كار كنند، ولي وقتي دانشآموزان غير معلول با معلولان باشند استعدادشان كشته شده و يكسان سازي ميشوند و با اين وضعيت به تنبلي كشيده ميشوند. بنابراين توصيه ميشود كه دانشآموزان معلول و غير معلول جدا از هم درس بخوانند، حتي قانون هم اين اجازه را نميدهد و جداسازي دانشآموزان معلول و غير معلول حق هر دو گروه است. زيرا نوع روش تدريس براي معلول يك روش ديگري است و بايد معلمان هم براي اين شيوه تدريس تربيت شوند. اين در حالي است كه معلمان مدارس استثنائي رشتههاي خاصي را گذرانده اند كه معلمان در مدارس عادي آن را طي نكردهاند و بايد معلمان مدارس معلولان مديريت شده و آموزشهاي لازم را در اين زمينه ببينند.
** تا زماني كه زير ساختها در جامعه فراهم نباشد، افراد داراي معلوليت نميتوانند استعدادهاي خود را بروز دهند و ادامه تحصيل يكي از عوامل بروز استعدادهاست. با توجه به اين موضوع زير ساختها براي آموزش دانشآموزان غير معلول در مدارس چگونه است و در اين زمينه چه مشكلاتي وجود دارد؟
گرچه تاكنون زير ساختهايي براي دانشآموزان غير معلول فراهم شده است، اما بايد آموزش و پرورش بستر مناسب تري را براي دانشآموزان با شرايط خاص ايجاد كند. اكنون معلمان در اين زمينه تربيت شده و رشتههايي مخصوص آموزش و پرورش دانشآموزان معلول در دانشگاه فرهنگيان وجود دارد. از سوي ديگر، هر سال آموزش و پرورش در كنكور سراسري بر اساس نياز خود افرادي را پذيرش ميكند و اين افراد واحدهاي تئوري و عملي را در مورد معلولان در دانشگاهها پشت سر ميگذارند، يعني آموزش لازم را در زمينه ناشنوايان، نابينايان و معلولان جسمي و حركتي ميبينند و بعد از چهار سال به عنوان نيروي تربيت شده در مدارس استثنائي مشغول به فعاليت ميشوند. اين در حالي است كه اگر زير ساختها بهتر نشوند، كوتاهي و كم كاري آموزش و پرورش است و مسئولان بايد از اين وزارتخانه بخواهند كه زير ساختها را تامين كند.
** وقتي فاصله خانه تا مدرسه زياد باشد خانواده دانشآموزان با مشكل رو به رو ميشوند و بحث اياب و ذهاب هم از مهمترين معضلات دانشآموزان معلول به حساب ميآيد. علاوه بر آن كمبود وسايل كمك آموزشي به اين مسائل معلولان دامن ميزند. در اين مورد چه تدابيري انديشيده شده است؟
معلولان در شهرها و در مكانهاي مختلف پراكنده هستند. بايد مدارس استثنائي براي آنها سرويس اياب و ذهاب را فراهم كنند. همچنين اكثر دانشآموزان معلول هم تحت پوشش سازمان بهزيستي هستند و بايد اين سازمان زمينه آموزش معلولان را تسهيل كند. به عبارت ديگر، بايد سرويس اياب و ذهاب معلولان با مشاركت مدارس استثنائي، سازمان بهزيستي و اولياي دانشآموزان فراهم شود. تهيه وسايل كمك آموزشي هم به عهده مدارس استثنائي است و از وظايف آنها محسوب ميشود. وسايل كمك آموزشي و معلمان تربيت ديده در مدارس استثنائي وجود دارند و در اين باره مشكلي نيست.
از اين رو دانشآموزان معلول در اين مدارس ثبتنام ميشوند و مدارس هم اين اسامي را به سازمان بهزيستي ميدهد. به عبارت ديگر مدارس معلولان بايد تعداد دانشآموزان خود را به سازمان بهزيستي معرفي كنند و بگويند كه اين تعداد دانشآموز از نقاط مختلف به اين مدرسه ميآيند تا سازمان بهزيستي هم بر اساس اين ابلاغ از اعتبار خود استفاده كرده و در تهيه وسايل اياب و ذهاب به تعداد دانشآموزان اقدام كند.
** خلأهاي آموزشي در مورد دانشآموزان معلول چگونه بايد برطرف شود؟
وظيفه پر كردن خلأهاي آموزشي به عهده وزارت آموزش و پرورش است. اگر در استان و شهرستاني مدارس معلولان از نظر سطح آموزشي كيفيت نداشته باشند، اين ضعف ناشي از اين وزارتخانه است. بايد آموزش و پرورش سطح آموزشي را در مدارس براي معلولان بالا ببرد و اگر اين شرايط فراهم نشود وظيفه پاسخگويي با اين وزارتخانه است. از سوي ديگر، دانشآموزان معلول با توجه به شرايطشان نياز به تمرين بيشتر دارند و بايد معلمان در اين زمينه وقت بيشتري را براي دانشآموزان معلول در نظر بگيرند تا آنها هم بتوانند كمبودهاي خود را جبران كنند، چرا كه بارها ديده شده كه معلولان در بسياري از زمينهها از دانشآموزان غير معلول توانايي بيشتري داشته اند. بنابراين نياز به بستر مناسب دارند تا استعدادهاي خود را بروز دهند.
** بايد برنامههاي آموزشي در مدارس معلولان چگونه باشد كه سطح آموزشي دانشآموزان معلول به موازات دانشآموزان غير معلول پيش برود؟
بايد مدارس معلولان در نظر بگيرند كه در چه سطح آموزشي قرار دارند و در صورت كمبودها آن را جبران كرده و براي دانشآموزان معلول كلاسهاي فوق العاده برگزار كنند، تهيه وسايل كمك آموزشي هم در اين زمينه بسيار تاثير گذار است و زودتر دانشآموزان معلول را به سطح مورد نظر ميرساند. از سوي ديگر، بايد جدول زمانبندي مدارس عادي هر ماه توسط مدارس معلولان بررسي شود تا مدارس معلولان سبك تدريس و جدول زمانبندي خود را همزمان و همطراز با مدارس عادي جلو ببرند.
*منبع: روزنامه آرمان 1395.9.7
**گروه اطلاع رساني**9368**9131** انتشاردهنده: شهربانو جمعه
تهران- ايرنا- روزنامه آرمان با انتشار گفت و گويي با علي كرد عضو كميسيون اجتماعي مجلس نوشت: تحقيرها، نوع نگاهها، كندي سرعت در ارائه تمرينهاي آموزشي و... باعث ايجاد اضطراب در دانشآموزان معلول ميشود، آنچنان كه برخي كارشناسان بر اين باورند كه بايد آنها در مدارس جداگانه اي تحت تعليم قرار بگيرند.