۲ اسفند ۱۳۹۵، ۹:۲۳
کد خبر: 82437265
T T
۰ نفر

روسیه و ایران ؛ روابطی بر اساس منافع مشترك

۲ اسفند ۱۳۹۵، ۹:۲۳
کد خبر: 82437265
روسیه  و ایران ؛ روابطی بر اساس  منافع مشترك

تهران - ایرنا- روند همكاری نزدیك ایران و روسیه در خاورمیانه بویژه در خصوص مبارزه با داعش و حمایت از دولت قانونی بشار اسد در سوریه ؛ تاكنون مطلوب بوده و منافع سیاسی و امنیتی تهران و مسكو را تا حدی تامین كرده است اما برخی تحلیلگران معتقدند كه نزدیك شدن ترامپ به دولت روسیه و شخص پوتین ممكن است شكافی بین ایران و روسیه ایجاد نماید كه تبعات ان ممكن است در سوریه و .... اشكار شود.

به نظر می رسد اهداف دولت جدید امریكا نسبت به روسیه و ایران در راستای دو رویكرد طراحی و اجرا می شود: یكی رویكرد بازدارندگی سخت و دیگری بازدارندگی نرم.
برخی از ناظران سیاسی معتقدند كه فضای موجود بین ترامپ و پوتین ؛ تصنعی است و نمی تواند با منافع امریكا مطابقت داشته باشد. بنابراین اظهارات دوستانه ترامپ نسبت روسیه ؛ بیشتر تاكتیكی است تا راهبردی.
تاكتیكی كه پرونده ایران هم در فضای آن قابل تحلیلی و ارزیابی است. به این معنا كه ترامپ دو هدف موازی را در نزدیكی با روسیه دنبال می كند: یكی كنترل نرم روسیه و دیگری كنترل سخت ایران . این راهبرد تا حدی به دنبال اختلاف انداختن میان مسكو و تهران و مشاركت راهبردی طولانی مدت این دو كشور است. اندیشه پشت این قضیه آن است كه با به كاربردن مشوق های مناسب، این احتمال وجود دارد كه روسیه را 'اندكی تكان' داد.
البته تحلیل گران معتقدند كه رییس جمهور جدید آمریكا و مشاورانش به زودی خواهند فهمید كه سرعت بخشیدن به شكاف ایران و روسیه،دستوری است كه تحقق آن دشوار خواهد بود.
سالهای گذشته پر از شواهد كافی است كه نشان می دهد ارتباطات سیاسی، نظامی و اقتصادی كه روسیه و ایران در طول بیست و پنج سال گذشته ایجاد كرده اند، بسیار انعطاف پذیر است. امروز هم منطقی است كه باور كنیم مشاركت راهبردی میان دو كشور قدرتمندتر از قبل است.
به نظر می رسد در شرایط كنونی و با توجه به تاكید ترامپ بر نابود كردن داعش و مشروط كردن لغو تحریم های روسیه به میزان همكاری روسیه در مبارزه با تروریسم به ویژه در سوریه، همكاری دو كشور دراین زمینه در اولویت همكاری های روسیه و آمریكا و به عنوان سنگ محك روابط آتی دو كشور در كانون توجه دولت جدید امریكا مورد توجه قرار خواهد گرفت.
ارزش راهبردی تهران برای مسكو در تلاش های مستمر كرملین در ارتقای ایران از عضو ناظر سازمان همكاری شانگهای به یك عضو كامل (كه تا كنون چین از آن جلوگیری كرده است) و نیز ترغیب آهسته ایران به توسعه تماس ها با جمهوری های آسیای میانه به خوبی دیده می شود.
ایران به صورت روز افزونی برای اقتصاد روسیه اهمیت دارد. در طول چند سال گذشته، پایین بودن قیمت های جهانی نفت و نیز تحریم های پشت سر هم كشورهای غربی علیه روسیه به سبب سیاست تهاجمی مسكو در قبال اوكراین باعث شده سلامت مالی روسیه آسیب ببیند. صندوق بین المللی پول تخمین زده است كه روسیه كه اقتصاد آن در سال 2015 حدود سه و نیم درصد كاهش رشد داشت در سال 2016 نیز انقباض یك درصدی را شاهد بود. با این كه نشانه هایی وجود دارد كه از بهبود اندك اقتصادی روسیه در سال 2017 حكایت دارد، ولی اقتصاددانان به این مسئله اشاره می كنند كه به علت فساد گسترده و ضعف سیستماتیك، احتمال تغییر واقعی شرایط اقتصادی برای روسیه در آینده قابل پیش بینی در افق دیده نمی شود.
از سوی دیگر برخی كارشناسان معتقدند زخم هایی نیز كه خود روسیه بر پیكر این كشور وارد كرده باعث تشدید فشارهای مالی بیرونی شده است. مثلا ضمیمه كردن شبه جزیره كریمه به خاك روسیه در شرایطی كه بودجه فدرال این كشور در شرایط نابسامانی به سر می برد باعث شد هفت میلیارد و پانصد میلیون دلار به هزینه های سالانه این كشور افزوده شود. حضور روسیه در اوكراین و برخی نقاط دیگر نیز فشار مالی به مسكو وارد كرده است .
در نتیجه توافق هسته ای سال قبل كه به برنامه جامع اقدام مشترك یا برجام معروف است، جمهوری اسلامی ایران از منافع مالی زیادی در ابعاد گسترده برخوردار شد.بیش از یكصد میلیارد دلار از این منافع ناشی از لغو مستقیم تحریم ها است و بقیه نیز به شكل تجارت پساتحریمی با مجموعه ای از شركای بین المللی از قبیل چین و هند است.
كرملین نیز به نوبه خود در چند ماه گذشته قراردادهایی به ارزش ده میلیارد دلار را در قالب توافق های تسلیحاتی جدید با ایران امضا كرده است. تجارت هسته ای بین دو كشور نیز از رشد مشابهی برخوردار بوده است. این ترتیبات برای دولت روسیه كه به شدت در تامین بودجه خود مشكل دارد قابل چشم پوشی نیست هر چقدر هم كه وعده برقراری یك رابطه جدیدتر و نزدیك تر با واشنگتن مطرح باشد.
همچنین روسیه نیز برای حفظ حضور خود در خاورمیانه به ایران نیاز دارد. روسیه نیز همانند ایران به بازیگری مهم در عرصه جنگ داخلی سوریه تبدیل شده است. ولی بر عكس تهران، سرنوشت بازی روسیه در سوریه كاملا واضح نیست. تا كنون راهبرد كرملین این بوده است كه حضور نظامی خود را در شرق روسیه توسعه دهد و تقویت كند (روسیه از اوایل دهه هفتاد میلادی در این بخش سوریه جایگاه داشته است) و در كنار آن با عناصر داعش – كه بسیاری از آنها اهل روسیه و سایر مناطق شوروی سابق هستند- كه علیه حكومت بشار اسد رئیس جمهور سوریه وارد جنگ شده اند، مبارزه كند.
جمهوری اسللامی ایران برعكس روسیه این مطلب را مشخص كرده كه حفظ ثبات حكومت اسد اولویت اصلی است ؛ با این شرایط منطقی است كه به این نتیجه گیری برسیم كه راه حل سوریه در نهایت هر چه كه باشد این راه حل تحت تاثیر ایران خواهد بود و به این ترتیب مسكو برای حفظ نفوذ راهبردی خود در سوریه در طولانی مدت نیاز به این خواهد داشت كه با ایران روابط خوبی داشته باشد.
همه این ها به این مسئله اشاره می كند كه به رغم خواسته شدید كاخ سفید، هم پیمانی ایران و روسیه هم پایدار است و هم انعطاف پذیر. بی شك، تمركز دولت ترامپ چیزی بیش از تلاش های مستمر دولت بیل كلینتون در طول دهه نود میلادی برای دور كردن سوریه از ایران و واردن كردن آن به رده نفوذ كشورهای غربی نیست.
تلاش های كلینتون در آن زمان ناكام ماند كه پی نبردن به ارزش راهبردی كه سوریه برای مشاركت خود با تهران قائل بود یكی از دلایل این شكست به شمار می رفت.
امروزه نیز واشنگتن بار دیگر در معرض مرتكب شدن این اشتباه در قبال روسیه است. با اینكه ترامپ این مطلب را كاملا مشخص كرده كه به دنبال روابطی نزدیك تر با كرملین است، وی باید در این مسیر با این آگاهی جلو برود كه اهمیتی كه مقامات روسیه برای روابط با ایران قائلند باعث محدود شدن تلاش های وی خواهد شد.
پژوهشم ** 1415
۰ نفر