۲۰ فروردین ۱۳۹۶، ۱۳:۴۷
کد خبر: 82487215
T T
۰ نفر
تفاوت ها و همانندي هاي اتحاد جماهير شوروي و فدراسيون روسيه * سيدحسين طباطبايي

تهران - ايرنا - كتاب تفاوت ها و همانندي هاي اتحاد جماهير شوروي و فدراسيون روسيه، تاليف دكتر ابوذر ابراهيمي تركمان رئيس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي است كه حدود 6 سال به عنوان رايزن فرهنگي در آن كشور به فعاليت مشغول بوده و با درك اهميت و جايگاه مهم ويژه اين كشور در عرصه بين المللي در صدد برآمده تا با تاليف اين كتاب در معرفي تفاوت ها و همانندي ها در كنار برخي تاليفات ديگر، زمينه شناخت دقيق تر و كامل تر از روسيه را به مخاطب علاقه مند ارائه نمايد.

آنچه در ادامه ارائه مي گردد در واقع نگاهي مختصر و گذرا به اين مجموعه كه در حوزه مورد مطالعه بسيار قابل توجه محسوب مي گردد.
با اينكه بيش از ربع قرن از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي مي گذرد و پهناورترين كشور جهان با تاريخي پر نشيب و فراز و سرشار از ماجراهايي پردامنه، سال هاست به تعبير برخي كارشناسان با زدودن شماري از زوائدِ خود، شيوه اي ديگر از زيست و تعامل در جهان امروز را تجربه مي كند، اما هنوز بسياري در ايران و حتي برخي كشورهاي جهان (به ويژه كشورهاي غربي) تفكيك درست و دقيقي از اتحاد جماهير شوروي و فدارسيون روسيه ندارند.
همچنان شمار زيادي از ايرانيان نگاهشان به همسايه شمالي همان است كه ساليان سال با مجموعه اي از رمزو رازها و بيم و اميدها مانوس و همراه بوده است
مسكو براي بسياري از ايرانيان، همچنان پايتخت شوروي، يكي از ابرقدرت هاي زمانه، مركز و ملجا صف آرائي در برابر آمريكا و غرب، شهري پيچيده در انواع و اقسام اساطير و افسانه هاي مخوف و سرزمين لنين و استالين است.
اين برداشت و عدم تفكيك دقيق ميان روسيه و شوروي هرچند در نگاه اول به نظر مبتني بر ناآگاهي و عدم اطلاع دقيق از تحولي كه بيش از 25 سال به وقوع پيوسته و از اتحاد جماهير شوروي 15 كشور به جغرافياي جهان امروز افزوده است مي باشد، اما با گذشت زمان و به ويژه در پي تحولات گسترده اي كه روسيه پس از زمامداري ولاديمير پوتين در شيوه تعامل با جهان با آن مواجه بوده است، اين پرسش جدي را باز براي حتي آگاهان و اهل فن نيز دوباره طرح كرده كه به راستي تفاوت روسيه و شوروي در چيست و آيا نمي توان روسيه امروز را همان شوروي پيش از دهه نود اما قدري منسجم تر و يك‌ريخت تر به لحاظ جغرافياي طبيعي و انساني دانست؟
عوامل مقوّم و شكل دهنده شوروي را اگر در تعريف هويتي متفاوت و يكتا در برابر هويت غربي و اروپايي بدانيم - كه به دلايل مختلف و با ذكر مصاديق متنوع مي توان اين تعريف را تا حدودي تعريفي جامع و مانع از اتحاد جماهير شوروي دانست -، با سر برآوردن و رشد روزافزون اين نگاه هويتي در روسيه امروز كه به ويژه از سوي رئيس جمهور اين كشور و نظريه پردازان همراهش با شدت و حدتي روزافزون دنبال مي شود، بيش از پيش اين سوال ذهن ها را به چالش مي كشد كه روسيه امروز و شوروي سال هاي گذشته چه تفاوتي با هم دارند؟
آيا مي توان مدعي شد كه روسيه كنوني بازتعريفي از شوروي پيشين با افزودن برخي تغييرات جزئي در شيوه هاي اداره كشور و با حفظ بنيادهاي فكري - فلسفي و ايدئولوژيك پيشين است؟
از ديگر سو آيا مي توان با وجود شمار قابل توجهي از همانندي ها و تشابهات، قائل به گسست كامل در فرآيند تغيير ساختار از شوروي به روسيه شد؟
ميراث روسيه امروز از شوروي ديروز در حوزه هاي داخلي و خارجي قابل چشم پوشي نيست و در اين موضوع كمتر صاحب‌نظري ترديد دارد و كساني كه گذرشان به اين كشور پهناور افتاده باشد، با اندك دقت و تاملي قادر به درك و احساس آن هستند.
از سوي ديگر تفاوت ها نيز چشمگيرند و غير قابل اغماض. گشتي كوتاه در خيابان هاي مسكو يا ديگر شهرهاي روسيه كنوني و تعامل از نزديك با رفتار و كردار مردمان اين شهرها، چهره اي ديگر از روسيه و روس ها را براي ناظر علاقمند به تماشا مي گذارد.
سال هاي سال روس ها با دو ويژگي متمايز از ديگر مردمان جهان شناخته مي شدند. يكي بي ديني و نگاه برخاسته از آموزه «دين افيون توده هاي» كارل ماركس بود كه تصويري كه از روس در ذهن مردمان جهان و به ويژه ايرانيان متبادر مي ساخت، معادل با بي ديني و لامذهبي بود و ديگري ساختار اقتصادي مبتني بر سوسياليسم و تضاد همه جانبه با سرمايه داري در همه اشكال آن. اين دو ويژگي ممتاز روس هاي دوران شوروي را به سادگي مي توان با نگاهي گذرا به شيوه زيست مردمان در روسيه امروز به محك آزمون نهاد و ميزان تفاوت را سنجيد.
سربرآوردن لجام گسيخته ترين نظام اقتصادي منفعت جو و سرمايه سالار كه جامعه را مواجه با طبقه نوكيسه ثروت اندوز اليگارش و خيابان هاي مسكو و كلان شهرهاي روسيه را ميدان تاخت و تاز گران قيمت ترين و بالاترين مدل هاي اتومبيل ها ساخته است، كمترين همانندي و شباهتي با زيست مردمان شوروي در شرايط حداقلي از نظر ثروت و اندوخته هاي مادي ندارد. از سوي ديگر رشد روز افزون گرايش مردمان روسيه به ويژه قشر جوان به مذهب و تقويت حضور و تاثير مسيحيت ارتدوكس هم در مناسبات جامعه و هم در ساختار حاكميت، فاصله اي عظيم با آن چه در دوران شوروي ترويج و تبليغ مي شد و به شكل گيري نسلي از آتئيست ها در اين كشور انجاميد، دارد.
تفاوت ها و تحولات انجام گرفته كه از شكل گيري جامعه اي نوين خبر مي دهند مصاديق و نمونه هاي پرشمار ديگري نيز دارد كه جاي طرح آن زمان ديگري را مي طلبد.
دكتر ابوذر ابراهيمي تركمان رئيس كنوني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي كه سابقه حضور و فعاليت 66 ماهه در روسيه به عنوان رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران را دارد و پيش از آن نيز چند سال در كسوت وابسته فرهنگي كشورمان در تركمنستان خدمت كرده است، در كتاب «تفاوت ها و همانندي هاي اتحاد جماهير شوروي و فدراسيون روسيه»، با دركي درست و دقيق از اهميت اين سوال كه هر روز بيش از پيش اذهان علاقمندان را به خود جلب كرده است و البته مبتني بر دريافت هاي ارزشمند ميداني وي نيز هست، به مقايسه و بررسي جنبه هاي مختلف تفاوت ها و همانندي هاي شوروي و روسيه پرداخته است.
اين كتاب كه اولين اثر به زبان فارسي درباره موضوع مورد اشاره نيز محسوب مي شود، پس از پيشگفتار و كليات، در دو گفتار كلي «تفاوت هاي ساختاري اتحاد جماهير شوروي با فدراسيون روسيه» و «شباهت هاي ساختاري شوروي و روسيه»، به تفصيل در مباحث ساختار سياسي، سياست هاي اقتصادي، مسائل اجتماعي و مسائل فرهنگي به تشريح ويژگي هاي دو دوره مزبور پرداخته با استناد به مقالات، گزارش ها و بعضا مشاهدات ميداني براي خواننده، شمايي از اين دو دوره مهم در تاريخ همسايه بزرگ شمالي را ترسيم مي كند كه البته در اين ترسيم و معرفي، توجه بيشتر معطوف به گفتار اول يا همان تفاوت هاي ساختاري شوروي و روسيه است كه 116 صفحه از 226 صفحه كتاب را در بر مي گيرد و سهم گفتار دوم يا شباهت هاي ساختاري شوروي و روسيه 70 صفحه است.
مولف در فراز پاياني بخش كليات كه در آغاز كتاب و قبل از دو گفتار اصلي آورده است مي نويسد: «اين نوشتار در جستجوي طرح و تبيين نسبت هاي مفروض بين شوروي و روسيه و نتيجه گيري بر اساس شواهد عيني، واقعيات تاريخي، الزامات ژئوپلتيكي و تحولات جهاني است. بر اين اساس ابتدا تفاوت هاي ساختاري اتحاد جماهير شوروي و فدراسيون روسيه به تفصيل و با ارائه شواهد و مدارك و پس از آن تشابهات ساختاري، مورد بررسي قرار خواهند گرفت. در ادامه با فرض امكان تفاوت ها و همانندي هاي بين اين دو كشور با توجه به موارد و مسائل طرح شده در دو گفتار پيشين، نسبت بين اين دو ترسيم خواهد شد».
مولف در فراز پاياني كتاب، به تعبير خود جانِ كلام نوشتار را كه در واقع نوعي نتيجه گيري و ترسيمِ نسبت بين تفاوت ها و همانندي هاي روسيه و شوروي است با اين جملات بيان مي كند: «در يك جمله مي توان گفت هرچند روسيه، شوروي نيست اما نسبت بين اين دو كشور تفاوت هايي بعضا بنيادين و بعضا صوري و روبنايي است. روسيه امروز را قطعا نمي توان بدون توجه و شناخت از شوروي پيشين و مهم تر از آن تزاريسم پيش تر خوب شناخت و اين جان كلام اين نوشتار است».
نتيجه گيري و جانِ كلامي كه در عين صواب و دقيق بودن و اشاره داشتن به مهم ترين ويژگي ساختاري سرزميني كه در ادواري به فراخور، روسيه تزاري، اتحاد جماهير شوروي شوروي و فدراسيون روسيه ناميده شده است، به نظر مي رسد نيازمند تفصيل و تشريح بيشتر است.
روسيه امروز به مراتب بيش از همانندي و شباهت به اتحاد جماهير شوروي، بازتوليد روسيه تزاري با همه عوامل تشكيل دهنده هويت، حاكميت و جامعه در آن دوران است. پيوند وثيق نهاد كليسا با دولت و تاكيد شديد بر هويت مسيحي ارتدوكس، نظام اقتصادي مبتني بر ساختارهاي اشرافي - فئودالي آن دوران كه در اليگارشي هاي تازه به دوران رسيده كنوني متجلي شده است و طبع توسعه طلب و هم آوردخواه در عرصه بين الملل كه اگر زماني تزارهاي روس را ناجيان اروپا مي خواند، بعدها در دوران شوروي ارتش سرخ را منجي جهان غرب مي دانست و هم اكنون براي روسيه جايگاهي تاثيرگذار و غير قابل اغماض در مناسبات بين المللي قائل است و اساسا به نظر مي رسد در تبيين و تحليل ساختاري و بنيادين اتحاد جماهير شوروي و سرنوشتي كه اين اولين تحقق نظام كمونيستي در جهان داشت، نگاهي تحليلي به ساختار روسيه تزاري و تاثيرات بنيادين آن ساختار در شكل دهي نظام كمونيستي، به تحليل دقيق تر چرايي و چگونگي تحولات اين كشور و تجربه خاص كمونيسم در آن ياري رساند.
كتاب «تفاوت ها و همانندي هاي اتحاد جماهير شوروي و فدراسيون روسيه» كه توسط انتشارات اطلاعات جامه ي نشر به خود پوشيده است، علاوه بر اين كه مي تواند در فرآيند تصميم سازي و تصميم گيري در حوزه هاي مختلف روابط دو كشور با روشن ساختن و تمايز بخشيدن به تفاوت ها و همانندي هاي شوروي و روسيه به خوبي مورد استفاده قرار گيرد، براي همه كساني كه به امر تحقيق و پژوهش در موضوعات سياسي، اجتماعي و فرهنگي همسايه بزرگ شمالي و روند تطور و تحول در نظامات سياسي اين كشور اشتغال دارند، كتابي مفيد و در بردارنده مطالبي قابل تامل است كه اميد مي رود در چاپ هاي بعدي، با بهره برداري از ديدگاه منتقدان و تفصيل بيشتر برخي موضوعات كه به آن اشاره شد، متني منقّح در حوزه مطالعات روسيه را براي علاقمندان اين پهنه وسيع مطالعاتي فراهم آورد.
* وابسته فرهنگي پيشين جمهوري اسلامي ايران در روسيه
فراهنگ * انتشار: اميد غياثوند