۲۷ فروردین ۱۳۹۶، ۸:۳۰
کد خبر: 82494210
T T
۰ نفر

«برجام» مانع سقوط آزاد اقتصاد ایران شد

۲۷ فروردین ۱۳۹۶، ۸:۳۰
کد خبر: 82494210
«برجام» مانع سقوط آزاد اقتصاد ایران شد

تهران- ایرنا- روزنامه ایران در گفت وگو با سیدحسین موسویان به بررسی برجام پرداخت و به نقل از وی نوشت: دنیا در این مورد متفق است كه برجام، مانع سقوط آزاد اقتصاد ایران شد، اما قرار نیست با برجام هم همه مشكلات اقتصادی چند دهه گذشته ما حل شود.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: مخالفان هم پیشرفت‌های معجزه‌وار ایران در صنعت هسته‌ای بعد از برجام را درك می‌كنند. آنها بهتر از من و شما می‌دانند كه اگر برجام نبود، هر دلار امروز 6 هزار تومان به بالا بود.

برجام یك تصمیم بجا، استراتژیك و حیاتی نظام بود كه بزرگان جناح اصولگرا و جناح اعتدال و اصلاح‌طلب همچون دكتر روحانی، دكتر لاریجانی و در رأس همه، شخص رهبر معظم انقلاب در این خیر بزرگ شریك بوده و لذا نباید جناحی شده یا ابزار تسویه حساب‌های سیاسی داخلی شود

با وجود ترامپ، توافق هسته‌ای ابداً امكانپذیر نبود. ترامپ نیازی به حمله نظامی نداشت ضمن اینكه شرایط داخلی امریكا هم برای چنین سناریویی آمادگی نداشت، اما ترامپ تحت تأثیر نومحافظه‌كاران جمهوریخواه و صهیونیسم بین‌الملل و اعراب تكفیری، به هیچ وجه زیر بار توافقی مثل برجام نمی‌رفت.

دستیابی به توافق هسته‌ای و اجرایی شدن آن، روندی تدریجی اما موفق برای كاستن از تنش‌های چند ساله ایران و قدرت‌های بزرگ جهانی بود كه در نتیجه تغییر نگرش، خواسته‌ها و هدف‌های طرفین در رسیدن به توافق شكل واقعیت به خود گرفت. با این وجود، برجام كه بنا به اعتقاد قریب به اتفاق صاحبنظران سیاسی، برآورده ساختن یكی از مهم‌ترین مطالبات مردم ایران طی سال‌های گذشته بود، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران به ابزار حمله به دولت از سوی برخی جریان‌ها و گروه‌های سیاسی قرار گرفته است. انتقاداتی كه با هدف تضعیف دولت یازدهم در دستیابی به اهداف اعلامی‌اش صورت می‌گیرد. با سید حسین موسویان، استاد دانشگاه پرینستون امریكا و یكی از دیپلمات‌های ارشد پیشین كشور درباره فضای تندی كه در نتیجه رقابت‌های انتخاباتی كشور شكل گرفته است، گفت‌وگو كردیم. موسویان می‌گوید ،مخالفان دولت هم می‌دانند در صورتی كه برجام به دست نمی‌آمد، ایران از منظر داخلی و بین‌المللی در وضعیت دشوار و اسفناكی قرار می‌گرفت. مشروح این گفت‌وگو از نظر می‌گذرد.

**برجام به عنوان یكی از مهم‌ترین دستاوردهای دولت یازدهم به دستاویز اصلی مخالفان دولت یازدهم برای انتقاد از عملكرد آن تبدیل شده است، انتقاداتی كه اساساً بدون طرح گزینه‌های جایگزین برای برجام مطرح می‌شود. با این مقدمه ابتدا ارزیابی‌تان را از شرایطی كه اگر ایران و كشورهای طرف مذاكره به برجام دست پیدا نمی‌كردند، بفرمایید.
معتقدم مخالفان برجام بهتر از موافقین آن، از ضرورت ومنافع برجام مطلع هستند چون بسیاری از آنها با این فرض كه پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل نخواهد رفت و ایران هم تحریم نخواهد شد، درانتخاب رویكرد گذشته سهیم بودند. اما در عمل متوجه خطای استراتژیك خود شدند و شاهد بودند كه هم صدها میلیارد دلار خسارت متوجه ایران شد و هم قدرت‌های جهانی علیه ایران درتصویب بدترین قطعنامه‌های تحریمی، متحد شدند. منتها این مخالفت‌ها به خاطر دعواهای جناحی سیاسی داخلی است كه در نتیجه آن از برجام به عنوان ابزار استفاده می‌شود.

همه جناح‌ها اعم از مخالف و موافق، تندرو و معتدل یا به اصطلاح انقلابی و لیبرال، بخوبی می‌دانند كه نظام جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب با دو تصمیم حیاتی مواجه شد كه نتیجه آن در سرنوشت انقلاب و كشور تأثیر تعیین كننده داشت. اول تصمیم خاتمه بحران جنگ تحمیلی و پذیرش قطعنامه آتش‌بس 598 و دوم تصمیم خاتمه بحران هسته‌ای.

در تصمیم اول كه خاتمه جنگ تحمیلی هشت ساله بود، شخص امام(ره) تصمیم گرفت، تمام مسئولیت‌های آن را هم پذیرفت، اجازه نداد كمترین خدشه به آن وارد شود و حداقل تا زمانی كه زنده بودند، احدی هم این تصمیم را به چالش نكشید.

اما در مورد دوم یعنی خاتمه بحران هسته‌ای، بعد از تأیید تمام اركان اصلی نظام یعنی مجلس، دولت، شورای عالی امنیت ملی تصمیم به حل و فصل چالش هسته‌ای گرفته شد و به دنبال آن برجام مورد پذیرش قرار گرفت. رهبر معظم انقلاب هم بعد از تصمیم مجلس و شورای امنیت آن را تأیید و اجازه اجرای آن را صادر كردند. با این وجود این تصمیم از روز اول با چالش داخلی مواجه بوده و اكنون هم ادامه دارد.

**دلایل به چالش كشیده شدن برجام از سوی این دسته از مخالفان با وجود منافعی كه برای ایران به دنبال داشته است، چیست؟
اصل نانوشته مناقشه بر سر این است كه برجام نباید باعث پیروزی فاتحانه یك جناح و حذف خفت‌بار جناح سیاسی دیگر شود. هر وقت هم به انتخاباتی نزدیك شویم، شدت این تقابل بیشتر شده و خواهد شد. لذا برای ختم مناقشات داخلی در مورد برجام بهتر است در مورد علت اصلی مناقشه چاره‌ای اندیشیده شود تا بیش از این به اعتبار و حیثیت نظام لطمه وارد نشود.
من شخصاً معتقدم، برجام یك تصمیم بجا، استراتژیك و حیاتی نظام بود كه بزرگان جناح اصولگرا و جناح اعتدال و اصلاح‌طلب همچون دكتر روحانی، دكتر لاریجانی و در رأس همه، شخص رهبر معظم انقلاب در این خیر بزرگ شریك بوده و لذا نباید جناحی شده یا ابزار تسویه حساب‌های سیاسی داخلی شود.

**ایران در صورت نبودن برجام از منظر «اقتصادی و سیاسی» درگیر چه مشكلات و رخدادهایی می‌شد؟ هم از منظر داخلی و هم از جنبه بین‌المللی. بسیاری از مخالفان دولت می‌گویند كه آثار برجام بر سر سفره مردم دیده نمی‌شود؛ آیا این ادعا درست است؟
به نظر من، مهم‌ترین دلیلی كه بزرگان نظام از هر دو جناح، توافق هسته‌ای را پذیرفتند، این بود كه به بهانه هسته‌ای، ایران با اجماع قدرت‌های جهانی به عنوان تهدید صلح و امنیت بین‌الملل به رسمیت شناخته شد. چندین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل یعنی عالی‌ترین مرجع سیاسی- امنیتی- حقوقی جهان، در قالب فصل هفت منشور سازمان ملل صادر و بدترین تحریم‌های بین‌المللی با اجماع قدرت‌های بلوك شرق و غرب نیز به ایران تحمیل شد.

بدتر از همه اینكه به اصل «حمله نظامی» هم وجاهت قانونی دادند زیرا هر كشوری كه در قالب فصل هفت منشور سازمان ملل و ذیل اجماع قدرت‌های جهانی به عنوان تهدید صلح و امنیت بین‌الملل تعریف شود، هم تحریم و هم حمله نظامی علیه آن مجاز می‌شود و هم كشورهای بزرگ به اصل «تغییر رژیم» در آن كشور وجاهت قانونی می‌دهند چون به اصطلاح باید تهدید صلح و امنیت جهانی را رفع كنند.

در غیاب برجام، نظام جمهوری اسلامی ایران در چنین جایگاهی باقی می‌ماند كه یك ننگ بین‌المللی برای ایران، نظام، انقلاب و تشیع بود. اصل و اساس عصبانیت صهیونیست‌ها و اعراب تكفیری و نومحافظه‌كاران امریكا و اپوزیسیون برانداز هم از برجام به این نكته برمی‌گردد زیرا برجام چنین تهدیدی را برطرف كرد.

به نظر من بقیه مسائل جنبه مزایای ثانویه دارد و مخالفان برجام هم خوب درك می‌كنند. آنها هم می‌فهمند كه اگر برجام نبود، صادرات نفت ایران به صفر می‌رسید و حالا دو برابر شده، آنها هم می‌فهمند كه اصل چالش 12 ساله ایران با قدرت‌های جهانی این بود كه آنها با چرخش یك سانتریفیوژ هم مخالف بودند و اصل غنی‌سازی در ایران را نمی‌پذیرفتند. حالا هزاران سانتریفیوژ در ایران می‌چرخد و اصل غنی‌سازی ایران هم در جهان رسمیت قانونی پیدا كرده است. مخالفین هم می‌دانند كه بانك مركزی و بانك‌های ما تحریم شدند و سوئیف قفل شد و مبادلات بانكی ما با جهان در بحرانی‌ترین وضعیت تاریخ بانكی ایران قرار گرفت و بعد از برجام صدها بانك با ایران كار می‌كنند و میلیاردها دلار گشایش اعتبار شده است.

**اگر برجام نبود و «ترامپ» بر سر كار می‌آمد، چه تحولاتی درخصوص چالش هسته‌ای و ایجاد فضای فشار و تهدید برای ایران رقم می‌خورد؟
برخی معتقدند در غیاب برجام، وضعیت پرونده هسته‌ای ایران در شورای امنیت سازمان ملل باقی می‌ماند و حمله نظامی توسط ترامپ را ممكن می‌ساخت. ترامپ در آغاز كار خود به سوریه حمله نظامی كرد. من ضمن اینكه چنین احتمالی را نفی نمی‌كنم، اما معتقدم احتمال بسیار قوی‌تر این بود كه با وجود ترامپ، توافق هسته‌ای ابداً امكانپذیر نبود. ترامپ نیازی به حمله نظامی نداشت ضمن اینكه شرایط داخلی امریكا هم برای چنین سناریویی آمادگی نداشت، اما ترامپ تحت تأثیر نومحافظه‌كاران جمهوریخواه و صهیونیسم بین‌الملل و اعراب تكفیری، به هیچ وجه زیر بار توافقی مثل برجام نمی‌رفت و دو شرط غیرممكن برای ایران می‌گذاشت.

اول: تكرار شرط دوران حكومت بوش كه می‌گفت كل تأسیسات غنی‌سازی و آب سنگین ایران باید جمع شود.
دوم: اینكه یك شرط دیگر اضافه می‌كرد و آن هم تغییر سیاست‌های منطقه‌ای ایران بود.
با این دو شرط چالش ادامه می‌یافت و ایران هم در گروگان شورای امنیت سازمان ملل باقی می‌ماند و همان آش و همان كاسه.

**در حالی كه بارها تأكید شده كه برجام تنها تحریم‌های مربوط به موضوع هسته‌ای را برداشته است اما بسیاری در داخل از این موضوع سوء استفاده می‌كنند و هر تحریمی را به برجام مرتبط می‌كنند. نظر شما درباره این ادعا چیست؟
با برجام، ترامپ برای تحمیل شرایط گذشته به ایران فلج شده منتها این نیز به این معنی نیست كه بعد از برجام، امریكا و ایران حق اعمال هیچ تحریم و مجازاتی را علیه یكدیگر ندارند. مخالفان برجام بهتر از من و شما می‌دانند كه برجام در مورد یك موضوع هسته‌ای بود و آن هم رفع تحریم‌های هسته‌ای.آنها خوب می‌دانند كه برجام در مورد حل و فصل كل مسائل 40 ساله ایران و غرب و ایران و امریكا نبود و شامل اختلافات در مورد تروریسم و حقوق بشر و مسائل منطقه نیست. آنها می‌دانند كه با اجرای یك ساله برجام هم بنا نبود و نیست كه كل مشكلات اقتصادی 200 ساله ایران مثل بیكاری، گرانی، تورم و مسكن و غیره حل شود. آنها هم مثل من و شما آثار برجام را می‌بینند.

اینكه حدود 40 سال برای قطعات هواپیمای بوئینگ و ایرباس در تحریم بودیم و امكان نوسازی ناوگان هوایی مسافری را نداشتیم و بقدری خوار شدیم كه كشورهای كوچك همسایه مسافران خارج از كشور و حتی داخلی ما را جابه‌جا ‌كردند و میلیاردها به جیب زدند اما حالا همه قطعات مورد نیاز را قانونی تهیه می‌كنیم، هواپیما‌های جدید هم وارد شده، دریك پروسه پنج ساله ناوگان هوایی ایران نوسازی و در شأن ملت ایران قرار خواهد گرفت را هم می‌بینند و هم می‌فهمند. آنها هم پیشرفت‌های معجزه‌وار ایران در صنعت هسته‌ای بعد از برجام را درك می‌كنند. آنها بهتر از من و شما می‌دانند كه اگر برجام نبود، هر دلار امروز 6 هزار تومان به بالا بود با عواقب وحشتناك آن. منتها دلیل اصلی مخالفت‌ها همان چیزی است كه قبلاً گفتم.

دنیا در این مورد متفق است كه برجام، مانع سقوط آزاد اقتصاد ایران شد، اما قرار نیست با برجام هم همه مشكلات اقتصادی چند دهه گذشته ما حل شود. ایران به یك برنامه دو وجهی اقتصادی نیازمند است: اول تحقق اقتصاد مقاومتی برای نهادینه كردن استقلال اقتصادی و رفع وابستگی به خارج. دوم هم یك تعامل حساب شده با اقتصاد جهانی برای جذب سرمایه و تكنولوژی و گسترش صادرات و تقویت توانمندی‌های داخلی و افزایش ریسك تهدید و فشار بر ایران. بدون عامل دوم، اقتصاد مقاومتی تحقق نخواهد یافت.

**سیاست دولت یازدهم تاكنون در برابر جهت‌گیری دولت ترامپ چگونه بوده است؟ و در صورت تغییر خط مشی چه تحولاتی در روند اجرای برجام و فضای رابطه میان ایران و امریكا رقم خواهد خورد؟ با توجه به اینكه لابی‌های یهودی و مجموعه‌های وابسته به اسرائیل برای ایجاد فشار علیه ایران قرابت بیشتری با دولت ترامپ پیدا كرده‌اند سیاست آتی ایران در مواجهه با این فشارها باید مبتنی بر چه اصولی باشد؟
ترامپ سیاست خارجی مدون و مشخصی ندارد، در سیاست خارجی مواضع متغیر و زیگزاگی دارد، تحت فشار داخلی و بین‌المللی است، در اجرای تعهدات داخلی كم خواهد آورد و تشنه یك موفقیت است. حمله نظامی به سوریه در همین راستا صورت گرفت. لذا لابی‌های ضد ایران بیش از هر زمان فعال شده‌اند. كنگره امریكا هم تحت رهبری جمهوریخواهان، انگیزه‌های ضد ایرانی بالایی دارد. دولت یازدهم به درستی از تحریك ترامپ پرهیز و با خونسردی و تسلط برخورد كرده اما ایران در تأثیرگذاری بر تحولات داخلی در جهت خنثی‌سازی توطئه‌های ضد ایرانی غایب بزرگ است. تهدید‌ها و فرصت‌ها وسیع است كه نیازمند یك استراتژی جامع چندوجهی هستیم.

*منبع: روزنامه ایران، 1396.1.27
**گروه اطلاع رسانی**9370**2002**انتشار دهنده: فاطمه قنادقرصی