۳ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۸
کد خبر: 82543097
T T
۰ نفر
حسین موسویان و هفت خطر تلاشهای ترامپ برای منزوی كردن ایران

مادرید - ایرنا - «سید حسین موسویان» عضو پیشین تیم مذاكره كننده هسته ای و پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریكا در مقاله ای هفت خطر تلاش های ترامپ را برای انزوای ایران برشمرد كه از جمله آنها تیره شدن دورنمای حل بحران های منطقه ای چون یمن از راه دیپلماسی، تقویت فرقه گرایی و گسترش مشكلات ریشه ای كشورهای عربی است.

موسویان در آغاز مقاله خود كه دیروز (سه شنبه) در تارنمای رسانه ای المانیتور منتشر شده است، نوشت: سخنان «دونالد ترامپ» رئیس جمهوری آمریكا، كه آخر هفته گذشته در عربستان سعودی ابراز شد، نشانگر بازگشت از سیاست‌‌های دولت اوباما است كه تنش‌ها با ایران را افزایش خواهد داد.
وی در ادامه این مقاله افزود: یك روز پس از آنكه 42 میلیون ایرانی با بر جای گذاشتن ركورد مشاركت در انتخاباتی كه به پیروزی حسن روحانی منجر شد، از تمایل خود برای تعامل با جهان خبر دادند، ترامپ در یك حكومت پادشاهی و دیكتاتوری مطلقه ظاهر شد تا «كشورهای مسلمان» را به «منزوی ‌كردن» ایران دعوت كند.
اتهام اصلی دولت ترامپ این است كه تهران منطقه را بی‌ثبات می‌كند؛ اما چنین چیزی با واقعیاتِ ملموس، منطبق نیست. ایران از همان دولت‌هایی در افغانستان و عراق پشتیبانی می‌كند كه مورد حمایت آمریكا نیز هستند. در عین حال، كابل و بغداد به‌ترتیب پاكستان و عربستان سعودی را برای حمایت از تروریسم در كشورشان ملامت می‌كنند.
«جو بایدن» معاون پیشین ریاست جمهوری آمریكا، در سال 2014 نقش متحدان این كشور از جمله عربستان و تركیه و امارات را در ایجاد بی‌ثباتی، این‌گونه برشمرد 'آنها صدها میلیون دلار و ده‌ها هزار تُن سلاح را به سوی هر كسی كه می‌خواست با اسد بجنگد روانه كردند، بدون در نظر گرفتن اینكه النصره، القاعده و عوامل افراط‌‌گرای جهادی كه از دیگر بخش‌های جهان آمده‌ بودند، از این كمك‌ها استفاده می‌كردند'.
علاوه بر این، هزینه‌های نظامی ایران بسیار كمتر از عربستان سعودی و سایر كشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل است؛ با آنكه جمعیتش از مجموع تمامی آنها بیشتر است. به همین خاطر، ادعای اینكه ایران اهداف نظامی در منطقه دارد، بی اساس است. ضمن اینكه توافق اتمی تاریخی ژوییه 2015 (تیر 1394) نیز تمامی راه‌های احتمالی را برای دسترسی ایران به سلاح اتمی مسدود كرده، در حالی كه اسرائیل كماكان تنها مانع دست‌یابی به خاورمیانه‌ای عاری از سلاح‌های هسته‌ای است.
با توجه به استراتژی مشهود ترامپ، دست‌كم هفت خطر است كه ایالات متحده باید از دست یازیدن بِدان‌ها پرهیز كند.
نخست: توافق اتمی كه تضمین كننده عدم انحراف برنامه هسته ای به سمت بمب ایران (طبق ادعای آمریكا و متحدانش) شده است، در خطر جدی قرار دارد.
اسرائیل و عربستان سعودی تمام تلاش خود را به كار بستند تا از توفیق مذاكرات میان ایران و شش قدرت جهانی جلوگیری كنند. آن‌گونه كه چندین منبع غربی در گفت‌وگو با من تأیید كردند، آنها اكنون بر روی استراتژی پیچیده‌تری متمركز شده‌اند تا در راه اجرای توافق كارشكنی كنند. به جای خروج آمریكا از توافق، كه موجب نقض آن شده و می‌تواند این كشور را در عرصهٔ جهانی منزوی كند، دولت‌های سعودی و اسرائیل از تحریم‌های گسترده‌ای حمایت می‌كنند كه مرتبط با برنامهٔ هسته‌ای نباشد اما در عمل تمامی مزایای اقتصادی توافق اتمی را برای ایران از بین ببرد.
دوم: در حالی كه اوباما معتقد بود آمریكا دیگر منافع استراتژیكی در ذخائر نفتی خاورمیانه ندارد، ترامپ می‌گوید كه آمریكا برای حمایت از هم‌پیمانانش در منطقه هزینه بالایی متحمل شده و باید آن‌ را پس بگیرد. او اظهار كرده است كه متحدان عرب آمریكا 'هیچ چیز جز پول ندارند'. بنابراین، ترامپ می خواهد سیاستی در پیش گیرد تا در ازای رویكرد خصمانه مقابل ایران، دلارهای نفتی شیوخ عرب را عاید كشورش كند. چنین معاوضه‌ای، با در نظر گرفتن لایه‌های زیرین عوامل بی‌ثباتی منطقه، تضمینی بر ادامه بحران و فراتر رفتن آن از منطقه است.
سوم: ترامپ می‌خواهد كه فروش تسلیحات آمریكایی را به سعودی‌ها گسترش دهد و در این راستا، طی سفرش به عربستان، قراردادی به ارزش 110 میلیارد دلار با این كشور به امضا رساند. لیكن سرازیر كردن سلاح به منطقه‌ای كه حال هم بی‌ثبات است، مدت‌هاست كه باعث منازعات مخربی چون جنگ یمن شده است. از سوی دیگر، این كار دورنمای حل بحران‌های منطقه‌ای از راه دیپلماسی، را تیره و تار می‌كند.
چهارم: تمجید ترامپ از عربستان سعودی، بیشتر باعث شیوع تروریسم می‌شود تا جلوگیری از آن. او در جریان فعالیت‌های انتخاباتیش، ریاض را 'بزرگترین حامی مالی تروریسم در جهان' خوانده بود. حال ترامپ روابط عربستان و آمریكا را 'روابطی استراتژیك' نامیده است و در عوض، ایران را متهم می‌كند كه در 'صدر كشورهای حامی تروریسم' قرار دارد. این تغییر مشی، اثری معكوس بر جای خواهد گذاشت. افزایش فشار بر ایران باعث خواهد شد تا توانایی این كشور در مقابله با گروه‌های تروریستی در عراق، سوریه و سایر بخش‌های منطقه، كاهش یابد. گروه‌هایی چون دولت اسلامی [داعش]، القاعده و جبهه النصره در ایدئولوژی وهابیگری با سعودی‌ها شریكند. حمایت از عربستان سعودی باعث گسترش چنین عقایدی خواهد شد.
پنجم: اوباما به لزوم توازن قدرت تاكید كرد و گفت كه عربستان و ایران باید قدرت در منطقه را «تقسیم» كنند، اما ترامپ در ریاض سخنانی گفته كه عربستان و ایران را به سمت رویارویی تشویق می كند. چنین كاری تنها دمیدن بر آتش فرقه‌گرایی و افزایش تنش‌ها میان شیعیان و اهل سنت در منطقه است و باعث شیوع بیشتر بی‌ثباتی خواهد شد.
ششم: ایالات متحده و اسرائیل مدت‌هاست كه در صدر كشورهای مورد تنفر در جهان عرب و در میان ملت‌های مسلمان قرار دارند. به همین خاطر بود كه شعارهای ستیزه‌جویانه «محمود احمدی‌نژاد» بر ضد آمریكا و اسرائیل، محبوبیت فراوانی برای او در خیابان‌های كشورهای عرب و اسلامی ایجاد كرد.
امروزه، عربستان سعودی و اسرائیل در حال تشكیل ائتلافی علیه ایران هستند كه ترامپ از آن حمایت می‌كند. «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل نیز به نوبه خود معتقد است كه با بزرگ‌نمایی اتهام تهدید ایران علیه اسرائیل، می‌تواند اذهان را از مسئلهٔ فلسطین دور كند.
ائتلاف جدید اعراب با آمریكا و اسرائیل در زمانی حادث می‌شود كه بخش عظیمی از جهان عرب فروریخته و امید برای دست‌یابی به یك كشور فلسطینی دور از انتظار شده است. ائتلاف مذكور باعث می‌شود كه رهبران عرب در انظار مردمشان شریك توسعه‌طلبی اسرائیل دیده شوند و به همین خاطر، احتمال عضوگیری گروه‌های افراطی -از جمله داعش- از مردم این كشورها افزایش یابد.
هفتم و در نهایت، سیاست ترامپ در خاورمیانه، به جای آنكه مشكلات ریشه‌ای كشورهای عرب، مانند فقر، فساد، دولت‌های خودكامه و شیوع وهابیسم را حل كند، آن ‌را گسترش خواهد داد. نتایج دخالت‌های نظامی آمریكا و ناتو نیز در كشورهای افغانستان، عراق و لیبی، عیان است.
كشورهای باثبات و ثروتمند عرب مقادیر هنگفتی برای خرید سلاح‌های آمریكایی پرداخته و در یمن، لیبی و سوریه دخالت نظامی كرده‌اند، تا با آنچه نفوذ ایران می‌نامند، مقابله كنند. آنان به جای استفاده از ثروتشان برای حل مشكلات ساختاری سیستم اقتصادی و سیاسی خود، این ثروت را برای بی‌ثبات‌كردن سایر كشورهای عربی خرج كرده‌اند.
ذخایر ارزی عربستان سعودی، از 800 میلیارد دلار به 500 میلیارد دلار كاهش یافته كه بخش مهمی از آن به دلیل خرید سلاح و ماجراجویی‌های فرامرزی است. این روند مداخله‌جویی در جانب كشورهای عرب، احتمالاً در دولت ترامپ ادامه خواهد یافت و بر نابرابری‌ها در اقتصاد متزلزل كشورهای عربی خواهد افزود.
هیچ‌كدام از موارد بالا در فهرست منافع غرب قرار ندارند.
اگر بخواهیم منطقه به ثبات و رونق دست یابد، پرزیدنت ترامپ باید در سیاست‌هایش در خاورمیانه تجدید نظر كند. در صدر آن، باید بگونه‌ای كه حقوق فلسطینیان محترم شمرده شود، راه حلی برای بحران اسرائیل و فلسطین بیابد و به اقداماتی دست بزند كه همكاری میان قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای مانند ایران، عربستان، تركیه و مصر را شكل دهد.
اروپام *5*491**1479