در این مطلب آمده است: شهر، مكان زندگی اجتماعی در جامعه مدنی است، جامعه ای كه در عین حفظ آزادی های فردی شهروندان، زمینه كار، بحث، جریان اطلاعات، مشاركت و ... را برای گروه های مختلف انسانی بصورت مسالمت آمیز فراهم می كند.
شهر، شهروند و مدیریت شهری به عنوان مفاهیمی هستند كه ارتباط بسیار تنگاتنگ و نزدیكی با یكدیگر دارند چرا كه شهر فضای سكونت با كاركرد و ویژگی خاص خود را تداعی می كند.
شهروندان به عنوان ساكنان این فضا تلقی می شوند و مدیریت شهری مسؤول تعامل و ارتباط متقابل بین این دو می باشد مشاركت شهروندان، اثربخشی و كارآیی، پذیرا بودن و پاسخ ده بودن، مسئولیت و پاسخ گویی، شفافیت، قانونمندی، جهت گیری توافقی،عدالت، بینش راهبردی و تمركز زدایی به عنوان معیارهای اساسی حكمروایی خوب شهری نام برده می شوند.
تحقق این معیارها در فضایی اجتماعی و در نتیجه تعامل موثر تمامی كنشگران شهری ( گروه ها، سازمان ها، دولت، ... ) شكل می گیرد اگر تعامل در این فضای اجتماعی را به مثابه حیات جامعه مدنی تلقی كنیم' مشاركت گسترده افراد و گروه ها از مفاهیم بنیادی آن به شمار می رود كه منعكس كننده خواست ها، ارزش ها، پیوند ها و اندیشه های طبقات گوناگون اجتماع است.
شكل بندی و نقش دادن به بازیگران متفاوت عرصه شهری از جمله دولت، مردم، نهادهای مدنی و قانونگذار و مانند آن باعث شده است تا وظایف و تكالیف متقابل و دوسویه بین شهروندان و اداره كنندگان امور در سطوح ملی و نقش پذیری زنان در اداره امور شهرها به عنوان یكی از اصلی ترین محلی پدید آید بازیگران عرصه شهری در شكل گیری حكمروایی خوب شهری اجتناب ناپذیر و حیاتی است.
در واقع در حكمروایی خوب شهری تحقق مقوله هایی چون مشاركت تمامی گروه های ذی نفع و ذی نفوذ شهر، هم سویی خواسته های شهروندان و اقدام مسئولان، حساب پس دادن مسئولان و تصمیم گیران در قبال شهروندان، آگاهی مستمر شهروندان از روندهای موجود، آگاهی شهروندان از قانون و همچنین احترام مسئولان به قانون، تعدیل و ایجاد توافق میان منافع مختلف، وجود ارتباط و تلاش مشترك میان سازمان های دولتی، شهروندان و سازمان های غیردولتی (نماینده گروه های مختلف)، فرصت های مناسب برای همه شهروندان در زمینه ارتقای وضعیت رفاهی خود، تلاش در جهت تخصیص عادلانه منابع و... بدون حضور فعال، مستمر و نظام مند زنان در عرصه حكمروایی شهری غیر ممكن است.
هرچند كه واقعیت دوسویه بودن نقش پذیری زنان درحكمروایی شهری یعنی از یك سو زمینه ای كه می بایست از طریق مسئولان، مراجع قانون گذاری و در مجموع دولت برای مشاركت وحضور زنان فراهم گردد و از سوی دیگر خودانگیخته گی، پویایی و خواست زنان برای ایفای نقش، انكار ناپذیر است.
در واقع منظور از نقش پذیری نیز به هر دوجنبه تاثیر گذار در حضور زنان برای ایفای نقش در عرصه اداره امور شهر تاكید دارد به همان اندازه كه فعال تر بودن گروه های اجتماعی زنان، حساسیت نسبت به تغییر و تحولات شهر، آگاهی نسبت به حقوق شهروندی خود ومطالبه آن، پیگیری جهت رفع مسائل و مشكلات شهر، حضور فعال در انتخابات شورای شهر( رای دادن و یا كاندیدشدن ) و..... مهم است، تعریف شفاف و هدفمند مسئولان از نقش وجایگاه زنان در اداره امور شهر، اعتماد و فرصت سازی برای حضور زنان در رده های میانی و كلان مدیریتی شهر، اصلاح و تسهیل قوانین كار با رویكرد واقع بینانه به نقش های گوناگون زنان درخانه و خانواده، اصلاح نگرش به توانایی های زنان از رویكرد صرفا اجتماعی به سایر رویكردهای اقتصادی- مدیریتی و سیاسی، و فرهنگ سازی و اصلاح فرهنگ رفتاری جامعه در تعامل با گروه زنان، و ... نیز با اهمیت است.
اگر از دریچه شهروندی به ارتباط زنان و حكمروایی شهری بنگریم ارتباط دوسویه و متقابل بودن شهروندی و مدیریت شهری را نشان می دهد شهروندی به عنوان یك واقعیت و پدیده اجتماعی، بر موقعیت شهروند برای حس عضویت داشتن در یك جامعه گسترده برای مشاركت جدی و فعالانه در حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دلالت دارد.
در عین حال كه برای شهروند مجموعه ای از وظایف و تكالیف وحقوق مترتب است، بر برابری و عدالت نیز تأكید ویژه دارد و تمامی حقوق مدنی، حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی را برای او قائل است.
در واقع حضور زنان به عنوان یك شهروند در ساخت بافت مدنی شهر مقوله ای مهم است كه به تنظیم روابط فرهنگی و اجتماعی در حوزه شهروندی جهت عادلانه تری می بخشد.
در ایران، شهرداری تهران به عنوان نوك پیكان تحولات در مدیریت شهری، علاوه بر دارا بودن 6 هزار پرسنل زن، رشد 10 درصدی نیز در مدیریت بانوان در سطوح میانی شهرداری داشته است و معاونتی مستقل به عنوان ' اداره امور زنان' در شهرداری تشكیل شده است.
با ادامه حركت فوق به سمت نقش پذیری زنان در سطوح كلان مدیریتی شهر و گسترده تر شدن دامنه حضور زنان در ساختار تشكیلاتی شهرداری، وضعیت مناسب تری را شاهد خواهیم بود.
این نكته حائز اهمیت است كه امروزه تحولاتی كه در تغییر طبیعت مشاغل از فعالیت های جسمی به فعالیت های اداری و ذهنی، قوانین و مقررات مربوط به استخدام و برابری فرصت ها در بسیاری از بخش ها (خصوصاًبخش دولتی)، گسترش فرصت های آموزشی برای زنان و تحول در فرهنگ اجتماعی، در كنار بهبود كیفیت كار زنان صورت گرفته است، زمینه ساز ارتقای سطح سرمایۀ انسانی زنان شده و علاوه برآن نسبت دستمزد زنان به مردان كه ٢- است.
هم اكنون اقتصاددانان ثابت كرده اند كه افزایش اشتغال زنان در بیرون از خانه با افزایش سرمایۀ انسانی جامعه نسبت مستقیم دارد و می تواند عامل افزایش رشد اقتصادی كشورها شود در دهۀ 1950حدود پنج درصد بوده است را در اوایل دهۀ جاری به نزدیك 8 درصد رسانده است.
درمجموع می توان گفت به جز حركت های روبه جلوی شهرداری تهران درارتباط با نقش پذیری زنان، سایر شهرداری های كشور به ویژه، شهرهای میانی وكوچك، از نظر مشاركت پذیری شهروندان به ویژه زنان درتحقق حكمروایی خوب شهری شرایط نامناسبی دارند و نیازمند اصلاح رویه و نگرش، نسبت به نقش پذیری و مشاركت زنان در حكمروایی شهری است.
حكمروایی خوب شهری و پاسخ به نیازهای انسانی زنان درشهر
درنظر گرفتن معیارهایی چون عدالت، ایجاد فرصت های مناسب برای همه شهروندان، جهت گیری توافقی، تعدیل و ایجاد توافق میان منافع مختلف، مسئول بودن و پاسخگو بودن به نیازها و خواسته های شهروندان، برای تعیین مطلوبیت حكمروایی شهری، نشان می دهد كه تاكید محوری همه آنها بر درنظر گرفتن و توجه به نیازها و خواسته های تمامی گروه های ذی نفع و ذی نفوذ شهر است.
ازآنجایی كه زنان به عنوان نیمی از شهروندان شهر و از گروه های اصلی حاضر درعرصه عمومی شهر هستند توجه به خواست ها و نیازهای آنان به صورت همه جانبه و درتمامی حوزه های شهری شامل كالبدی- فضایی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی ضروری است.
درواقع ازمعیارهای تعیین شده برای حكمروایی خوب شهری نیز چنین استنباط می شود كه، منظور از پاسخگویی تنها منوط به عرصه ای خاص چون حوزه اجتماعی نمی گردد و می بایست درسایر عرصه های شهری به ویژه 'حوزه كالبدی- فضایی' نیز به موضوع زنان توجه و پرداخته شود. درآنچه كه تحت عنوان نقش پذیری زنان مطرح شد تاكید برجنبه های اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی بود.
منبع: ویرا
7180
ایلام - ایرنا - پایگاه خبری ، تحلیلی ویرا 26 مردادماه در مطلبی با عنوان مشاركت زنان در تحقق مدیریت خوب شهری و به قلم مهدی شجاع ضمن بر شمردن ویژگی های زندگی در جامعه امروزی استفاده از توان و مدیریت زنان در عرصه های اجتماعی را مورد تاكید قرار داده است.