۲۸ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۳۷
کد خبر: 82669741
T T
۰ نفر

كشش چو نبود از آن سو، چه سود كوشیدن!؟

۲۸ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۳۷
کد خبر: 82669741
كشش چو نبود از آن سو، چه سود كوشیدن!؟

پایگاه خبری گیل نگاه، در تازه ترین مطالب انتشار داده، مطلبی در قسمت یادداشت با عنوان كشش چو نبود از آن سو، چه سود كوشیدن!؟ به قلم مانیا شیرین بخش در ارتباط با تحولات اخیر مربوط به تغییر استاندار گیلان منتشر كرده است.

این روزها بحث قالب نشست های مجازی و حقیقی، آینده ساختمان سفید رنگ خیابان معلم رشت است. عمارتی كه خیر و صلاح گیلانیان، در احتمالا چهار سال آینده، در گرو تصمیم گیری های كلید دار آن خواهد بود و گمان می رود كه امروز، روند سپردن این كلید بیش از همیشه حساس و نفسگیر شده است!
دولت تدبیر و امید، در اردبیبهشت 96، برای دومین بار و بی تردید با پشتیبانی بی چون و چرای اصلاح طلبان، عهده دار اداره كشور شد. در گیلان نیز، میان افراد تعیین كننده در كمپین 96 دكتر روحانی، اكثریت با اصلاح طلبان بوده است. لذا دست یاری فشرده اند و طلب وفاداری دارند و این شاه بیت غزلی است كه برای سرودنش خون دلها خورده شده است و به هیچ وجه یك بام و دو هوای قبل و بعد انتخابات را برنمیتابد.
با نگاهی به آنچه تلاش می شود به اغراق، تحركات فعالین سیاسی استان و حمایت پایتخت نشینان ذینفوذ اصلاح طلب نامیده شود، حال آنكه به رخوت ماننده تر است(!)، به نظر می رسد ضرورت اینكه گیلان، تشنه یك استاندار لایق اصلاح طلب بومی است، آنطور كه باید و شاید از سوی نقش آفرینان احساس نشده است.
در حیات سیاسی افراد، گاهی حتی انتخاب بین تعجیل یا تردید در ابراز عقیده، می تواند نقطه عطفی باشد و مرز میان اوج و حضیض سیاستمداران، شوربختانه یا خوشبختانه، از مو باریك تر است.
مناسبات امروز گاهی یادآور انقلاب مشروطه و داستان معروف فتح تهران به دست مجاهدین گیلانی و آذربایجانی و بختیاری می شود كه فاتحین جمعه بودند اما فردای تهران به دست مجاهدین شنبه تعیین و تكلیف شد!
در همین راستا با كمال تاسف مشاهده می شود كه مطالبه گری پس از انتخابات در ایران، عمدتا گرفتار ساز و كارهای معیوب و رودربایستی های سیاسیون و ترجیح منافع فردی می شود و آنچه به اشتباه معمول است، مذمت احزاب در تلاش برای سهم خواهی های پس از انتخابات است.
معرفی استاندار در گیلان - كه یكی از بالاترین آرای دكتر روحانی در این استان محقق شد - نه تنها برای سیاسیون گیلانی كه برای دولت هم به نقطه عطفی تبدیل شده است. انتظار می رود دولت اعتدال برای اثبات وفاداری به كسانی كه شور و شعور انتخابات و رای بالای اردیبهشت 96 را بی اغراق وامدارشان است، در تصمیم استراتژیك انتصاب استاندار، معطوف به مطالبه بر حق اصلاح طلبان باشد.
از میان گزینه هایی كه به دلیل قرابت سیاسی و لیاقت مندی های اجرایی، از سوی احزاب اصلاح طلب برای استانداری تعرفه می شوند، شرط تعقل، تلاش برای رسیدن به فردی است كه تمامی ویژگی های لازم برای احراز پست مربوطه را داشته باشد و خوشبختانه اصلاح طلبان دست پری دارند برای رو كردن.
از میان نام های مطرح شده، به گواه سبقه مدیریتی، دكتر هادی حق شناس، معاون سازمان بنادر و دریانوردی كل كشور و نماینده پیشین مجلس، یكی از نزدیكترین افراد به ایده آل های مورد توافق خواهد بود.
به نظر میرسد مجموعه عواملی چون شجاعت و پایایی در موضع گیری ها، دانش آكادمیك و تجربی مثال زدنی در حوزه مسائل اقتصادی، شخصیت كاریزماتیك مورد نیاز برای همگرایی بین نیروهای سیاسی مختلف استان، رزومه مدیریتی قابل اتكا در توسعه و كارهای زیربنایی، كارنامه مدیریت شفاف و درخشان و بدور از فساد و لابی گری و از همه مهمتر به دلیل بومی بودن، اشراف كافی به زیر و بم های مدیریتی گیلان با توجه به فرصت ها و تهدیدهایی داخلی و خارجی استان، ایشان را به قابل دفاع ترین گزینه برای معرفی تبدیل كرده است.
در روزهای اخیر بی اخلاقی های بسیاری در حوزه رسانه مشاهده می گردد. در میانه میدان، دوستان همرزمی هستند كه سودای چرخش به سوی كسانی دارند كه زعمشان به كرسی استانداری نزدیك تر هستند و در این راه حتی از تخریب های سخیف و كودكانه نیز، رویگردان نیستند.
دكتر حق شناس بومی استان است. سالها مدیر كل سازمان بنادر بوده است. سابقه نمایندگی مجلس دارد و پختگی و تعهدی كه از خود نشان داده است، توافق بر سر او را آسان می كند. احترام كلیه احزاب موافق و مخالف و نمایندگی ولی فقیه در استان را به دنبال خود دارد و هرگز به انفعال متهم نشده است. به گواه كسانی كه وی را از نزدیك می شناسند، یك نخبه است.
در زمانه ای كه رییس جمهوری پیشین كشور در اعتراض به رد صلاحیت نور چشمی اش رای باطله به صندوق می اندازد، سیاستمداران و مدیرانی چون او، گوهران كمیابی هستند. كسانی كه هرگز زیر میز بازی نخواهند زد!
در برهه كنونی تلاش اصلاح طلبان برای استفاده از سرمایه های انسانی نزدیك به گرایش سیاسی مطلبوبشان، می تواند آینده سیاسی آنها را تضمین كند و به مانند گذشته در انتخابات های آتی نیز، آنها می توانند به اعتبار آبرویشان سرنوشت صندوق های رای را تغییر دهند، ولی این تنها یك روی سكه است.
روی دیگر، تصمیم گیرندگان مربوطه در هیات دولت هستند، كه شاید نیم نگاهی به بهار 1400 دارند و شایسته است وفای به عهد را به بهترین شكل ممكن به گیلانیان اثبات كنند. حتی اگر وفایی باشد نانوشته بین به مقصود رسیدگان اعتدال طلب و خوبانی كه كوشندگان پیش از انتخابات بوده اند و صبوران پس از انتخابات! در این میان روی سخن با كسانی نیز هست كه سودای همیشگی پیروزی در سایه لیست های انتخاباتی اصلاح طلبان دارند. در هر انتخابات و انتصاباتی كه باشد.
دولت اعتدال به خوبی میداند كه گیلانیان هوادار رییس جمهوری هستند و به تدبیر او ، امید بسته اند و به گواه نظرسنجی ها و موضع گیری نمایندگان و احزاب، چشم به راه استاندار اصلاح طلب بومی هستند كه با پیچیدگی های این شغل آشنا و در مدیریت های كلان از آزمونهای پیشین سربلند بیرون آمده باشد.
آنچه مهم است مطالبه جدی تمامی كسانی است كه به نوعی سرنوشتشان با این تصمیم گره خورده است، از شهروندان عادی گرفته تا بزرگان و فعالین سیاسی. چرا كه گرچه در طریقت اصلاح طلبان كافریست رنجیدن، اما ملامت كشی نیز حدی دارد …
2007 / 7294