در ادامه اين گفت وگو مي خوانيم: 16 روز از آغاز سال جديد آبي (97-96) ميگذرد. آمار بارشهاي اين 16 روز بوي بهبود ميدهد اما شرايط منابع آبي ايران همچنان وخيم است و خشكسالي ايران با اين نزولات جوي حل نخواهد شد. چراكه نيمي از سدهاي كشور خالي هستند و كمبود حجم ذخيره استاتيك آبهاي زيرزميني كشور به بيش از 110 ميليارد متر مكعب رسيده است. بر اساس اين آمار و شواهد عيني مسئولان ميگويند كه خشكسالي و كم آبي بحران قرن حاضر كشور است. اما از چه زماني كمبود آب تبديل به يك بحران جدي براي كشور شد و تا چه زماني ادامه دارد؟
كارشناسان معتقدند كه كم آبي در ايران اگرچه بحران زا شده اما قدمتش به دهههاي اخير برمي گردد و علت اصلي آن مديريت بحران زاست. در اين باره حسين صدقي، استاد برجسته علوم آب كشور، در گفتوگو با «ايران» توضيح داد: بحران آب در وهله اول از مديريت نادرست منابع و در مرحله دوم از افزايش جمعيت و محدوديت جغرافيايي و طبيعي منابع آب كشور نشأت ميگيرد.
پروفسور صدقي با اشاره به سدسازيها، اشتباهات مديريتي و برنامهريزي نادرست براي بهرهگيري از منابع آب كشور، لطمه بزرگي را به ذخاير و آبهاي سطحي وارد كرد، ادامه داد: در ايران سدهايي ساخته شد كه جغرافياي منابع آبي را تغيير داد و آب را وارد مقوله امنيتي كرد. سدهايي كه پيش ازانقلاب مطالعات آنها را امريكاييها و انگليسيها انجام داده بودند. درست زماني كه دارسي براي بهرهبرداري از منابع نفتي وارد ايران شد، امريكاييها براي بررسي مكانيابي سدها به ايران آمدند و مناطقي را مشخص كردند كه پتانسيل سدسازي دارد. اما به واسطه مديريت بحران زا تمام اين طرحهاي مطالعاتي تبديل به پروژه شد. سدهايي را بر اساس طرحهاي مطالعاتي امريكاييها ساختيم كه قرار نبود همه آنها ساخته شود. درست مانند اينكه براي ذخيره يك ليوان آب 10 بشكه بسازيم.
او رشد مصرف آب و محدوديت منابع را نيز يكي ديگر از عوامل برشمرد و گفت: «50 سال قبل جمعيت ايران كمتر از 30 ميليون نفر بود. اما اين رقم به مرور افزايش يافت و در برخي از مقاطع زماني همراه با تحولات اجتماعي شاهد جهش و رشد فزاينده جمعيت بوديم. به طوري كه با وجود تداوم مرگ و مير در تمام اين سالها، امروز حدود 80 ميليون نفر جمعيت داريم. يعني 50 ميليون نفر بيشتر از جمعيت دهه 30. اگر فقط مبحث تقاضاي اين جمعيت را براي آب در نظر بگيريم، علت اصلي كم آبي و خشكسالي كنوني ايران نمايان ميشود. چراكه رشد تقاضاي آب يك شاخص خطي نيست تا با افزايش جمعيت به همان نسبت بيشتر شود؛ بلكه يك رابطه تصاعدي دارد و توسعه شهرنشيني، كشاورزي، صنعت و موارد ديگري را رقم ميزند.»
در اين باره بررسيها نشان ميدهد كه حتي با افزايش مهاجرتها به قاره اروپا به عنوان يك قاره پرآب و سبز، يكي از دغدغههاي مقامات كشورهاي اروپايي تأمين آب بهداشتي و آب مورد نياز براي توليد موادغذايي جمعيت اضافه شده است. صدقي با اشاره به اين موضوع عنوان كرد: «در نظر بگيريد ايران كه در منطقه مناسبي براي تأمين آب قرار نگرفته و با محدوديت شديد منابع آبي مواجه است، چگونه توانسته آب مورد نياز 50 ميليون جمعيت اضافه شده طي دهههاي اخير را تأمين كند؟ شرايط به گونهاي است كه ما حتي به منابع تجديد ناپذير آبهاي زيرزميني هم دست اندازي كردهايم. چراكه منابع آبي كشور افزايش نيافته است و تنها اتفاقي كه افتاده تكنولوژيهاي حفاري براي رسيدن به آبهاي عميق پيشرفت كرده و سدسازي مد شده است.»
به گفته صدقي بر اساس آنچه گفته شد شكلگيري بحران آب به دهههاي اخير، به ويژه 20 سال گذشته برمي گردد و يك شبه حل نخواهد شد. معضلي كه پيدايش آن 20 سال زمان برده است با يك باران و دو باران حل نخواهد شد.
**از آمايش سرزمين تا همدلي مردم و دولت
«شرايط منابع آبي ايران هيچگاه به وضعيت حتي 10 سال قبل هم باز نميگردد.» صدقي با بيان اين عبارت اذعان كرد: «بايد از اين به بعد اشتباهات گذشته را تكرار نكنيم. منابع آبي را كه دست نخوردهاند حفظ كنيم و منابعي را كه در حال از دست رفتن هستند احيا كنيم. هرچند كه احياي برخي از منابع نظير درياچه اروميه بعيد به نظر ميرسد.»
اين استاد دانشگاه ادامه داد: «طرح آمايش سرزمين، جلوگيري از ورود آلايندهها اعم از پسماند و پسابها به منابع آبي، پرداخت حق آبه محيط زيست، اجراي طرح تعادل بخشي آبهاي زير زميني و كاهش برداشت از منابع آب زيرزميني به ميزان 25 تا 30 ميليارد مترمكعب طي 5 سال از جمله اقداماتي است كه بايد با جديت اجرا شود.»
به گفته صدقي «عدم مشاركت مردم و نگاه دولتي بودن تمام راه حلها، براي كشور فاجعه آفريده است. به هر حال وقتي مشاركت مردمي وجود نداشته باشد سوءمديريت هم به وجود ميآيد. لذا ضعف مديريتي در سير تاريخ را نميتوان انكار كرد. ما الان به يك بحران سرزميني گرفتار شدهايم كه بحران آب تنها يكي از جنبههاي آن است. ريزگرد، تخريب و فرسايش خاك، جنگل تراشي، بهرهوري حداقلي آب از جمله مواردي هستند كه بايد آسيب شناسي شود و براي رفع آن راهكار ارائه دهيم. اين بحران جدي است و پشت درها نخواهد ماند. بحران آبي و سرزميني حتي به فروپاشي اجتماعي و سياسي منجر خواهد شد. مسئولان بايد بدانند كه اين سياه نمايي نيست و ديگر زمان ذكر مصيبت هم نيست بلكه بايد اقدام صورت گيرد.»
*منبع: روزنامه ايران، 1396.7.16
**گروه اطلاع رساني**9370**9131** انتشار دهنده: شهربانو جمعه
![آب طي20 سال به بحران قرن ايران بدل شد آب طي20 سال به بحران قرن ايران بدل شد](https://img9.irna.ir/old/Image/1396/13960716/82688517/N82688517-71912988.jpg)
تهران- ايرنا- روزنامه ايران در گفت وگو با حسين صدقي كارشناس ارشد نيرو نوشت: شكلگيري بحران آب به دهههاي اخير، به ويژه 20 سال گذشته برمي گردد و يك شبه حل نخواهد شد. معضلي كه پيدايش آن 20 سال زمان برده است با يك باران و دو باران حل نخواهد شد.