در این مقاله آمده است: كاخ سفید بدنبال سه تغییر دربرجام می باشدكه عبارتند از دائمی كردن محدودیت های مدت دار آن، جلوگیری از توسعه نسل جدید سانتریفیوژها و توقف آزمایشات موشكی ایران.
ترامپ در واقع همان نظر نتانیاهو را عمل می كند كه درسخنرانی اش درمجمع عمومی سازمان ملل گفت:' برجام را یا لغو كنید یا تغییر دهید، اصلاح كنید یا هیچش كنید'. لایحه كوركر-كاتن هم درجهت پیشبرد همین اهداف دركنگره مطرح است، طرحی كه اساسا ناقض برجام است.
دلیل اعلام شده كاخ سفید، نگرانی از ماهیت برنامه هسته ای ایران پس از اتمام دوره برجام است. اما هدف واقعی او، نابود كردن برجام و ایجاد زمینه برای یك تقابل تمام عیار با ایران درمنطقه است. اما تحقق هر سه هدفش غیر ممكن است زیرا كه نقض آشكار و فاحش برجامی خواهد بود كه یك توافق بین المللی است و پشتوانه آن هم قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل است.ضمن اینكه هرسه مورد غیر منطقی ، خلاف نرمها و مقررات جهانی نیز هست .
مورد اول: محدودیتهای پیش بینی شده در برجام بین هشت تا بیست و پنج سال، تماما فراتر از معاهده عدم اشاعه هسته ای(ان پی تی) است و هیچ كشور دیگری تا كنون رسما چنین محدودیتهایی را با هم دربرنامه هسته ای خود نپذیرفته است. دائمی كردن این محدودیتها یعنی ایجاد یك معاهده ان پی تی جدید آنهم صرفا درمورد یك كشور! لذا ایران هیچگاه چنین تبعیض آشكار و تحقیر كننده بین المللی را نخواهد پذیرفت.
مورد دوم: توقف نسل پیشرفته سانتریفیوژها نیزتلاشی بیهوده است. زیرا اولا: سانتیریفیوژهای فعلی ایران تكنولوژی پنجاه سال پیش است و غنی سازی با این نسل سانتریفیوژها كاملا غیر اقتصادی است. ثانیا: طبق ماده چهار معاهده ان پی تی، كلیه اعضاء حق بهره مندی از تكنولوژی پیشرفته هسته ای آنهم بدون تبعیض را دارند.
مورد سوم: توقف توان دفاعی و نظامی ایران از جمله توان موشكی نیزبه هفت دلیل واقع بینانه نیست:
اول: ایران دردهه اول هشتاد مورد تجاوز نظامی صدام قرار گرفت و قدرتهای منطقه ای و جهانی از این تجاوز و نیز كاربرد هزاران موشك و نیز سلاحهای شیمیایی علیه ایران حمایت كردند.
دوم: آمریكا و سایر قدرتهای جهانی از یكطرف صدها میلیارد دلار پیشرفته ترین سلاحهای نظامی را به كشورهای همسایه ایران صادرمی كنند و متقابلا ایران را مورد تحریم تسلیحاتی قرار داده اند.
سوم: سناریوی حمله نظامی به ایران همچنان روی میز آمریكا و اسراییل است و كشورهای عربستان و امارات سالهاست كه برای تحقق آن درپشت پرده تلاش كرده اند.
چهارم: بودجه نظامی ایران نسبت به كشورهای همسایه خیلی كمتر است. بودجه نظامی ایران حدود پانزده میلیارد دلار و یك پانزدهم بودجه نظامی عربستان است و درمقابل بودجه نظامی هفتصد میلیارد دلای میلیارد دلاری آمریكا، بسیارناچیز است.
پنجم: ایران دربحرانی ترین منطقه جهان زندگی می كند و اكثر بحرانهای مهم جاری جهان اعم از عراق و افغانستان و سوریه و غیره در همسایگی ایران است.
ششم: خطر گروه های تروریستی داعش و القاعده و امثالهم كه دربیخ گوش ایران بروز كرده و در داخل ایران نیز مرتكب عملیات تروریستی نیز شده اند، بزرگترین تهدید امنیت جهانی و منطقه و مرزهای ایران است.
هفتم: توان تسلیحاتی ایران دفاعی و بازدارنده است و پنتاگون هم به این واقعیت اعتراف كرده است. اصرار آمریكا درتوقف توان موشكی و دفاعی، به معنی آماده سازی برای حمله به ایران تلقی می شود.
بنابراین ایران، حفظ و تقویت توان دفاعی خود را جزو لاینفك حفظ تمامیت ارضی، امنیت و استقلال خود می داند و برای تحقق آن معامله نخواهد كرد.
لذا از هم اكنون روشن است كه استراتژی جدید ترامپ درمورد ایران محكوم به شكست است. با این وجود، ظرفیت یك آلترناتیو دیگر برای او وجود دارد. با توجه به اینكه، عدم اعتماد بین ایران به حد اكثر رسیده، برداشتن گامهایی برای اعتماد سازی ضروری است.
برجام اولین توافقی بین المللی است كه بخاطر مذاكرات جندجانبه بین المللی و نیز مذاكرات مستقیم و سطح بالای ایران و آمریكا بدست آمده است.دولت ترامپ اظهار نموده كه نگران چرخش ایران به سمت سلاح هسته ای بعد از سال 2040 است ، زمانیكه محدودیتهای برنامه هسته ای ایران كاملا منتفی خواهد شد.
چنانچه این نگرانی جدی است، اگر او امروز برجام را لغو كند، محدودیتهای مذكور نیز فورا منتفی خواهند شد و از امروز با آن تهدید مواجه خواهد شد. لذا بهتر است كاخ سفید از فرصت زمانی چند ساله محدودیت ها، استفاده نموده و از طریق همكاری هسته ای با ایران، مسیر اعتماد سازی متقابل را دنبال كند.
قبل از انقلاب اسلامی ایران، دانشمندان و مهندسین هسته ای آمریكا دربخش های مختلف هسته ای از جمله: انرژی، سلامت، تكنولوژی و ایمنی با ایران همكاری می كردند. بعد از انقلاب هم ایران مخالفتی با این نوع همكاریها نداشته است. حتی بعد از برجام نیز آمریكا از آب سنگین خرید. لذا این عقلایی است كه دو كشوردرمورد پروژه های صلح آمیز هسته ای با هم همكاری كنند. این روش، بهترین مسیر اعتماد سازی دربخش هسته ای است همانگونه كه روسیه با ایران چنین همكاری هایی را دارد.
همانطور كه «جرالد فورد» رئیس جمهوری آمریكا از حزب جمهوریخواه درسال 1974 دستور همكاری های گسترده هسته ای میان آمریكا و ایران را صادر كرد، اگر كلیه قدرت های هسته ای جهانی، در زمینه همكاری های صلح آمیز هسته ای وارد همكاری با ایران شوند ، بهترین شیوه كسب اطمینان از آینده صلح آمیز برنامه هسته ای ایران خواهد بود.
آمریكا بزرگترین شركت های تاسیسات هسته ای جهان را دارد كه با همه ابعاد برنامه هسته ای آشنا هستند. استفاده از این ظرفیت برای همكاری و مشاركت در پروژه های صلح آمیز هسته ای ایران، یك اقدام اساسی برای اعتماد سازی و ایجاد اطمینان از استمرار صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران بعد از پایان زمانی محدودیتهای جاری خواهد بود.
مردم ایران و آمریكا هیچگاه باهم دشمن نبوده اند. اكنون زمان یافتن راههای سالم همكاریهای اقتصادی است كه بتواند به ایران و آمریكا برای اجرای كامل برجام، محو كل سلاحهای هسته ای از روی كره زمین و نیز مقابله با تهدید تروریسم هسته ای ، كمك كند. دراین راستا ایران و آمریكا می توانند در زمینه عاری سازی خاورمیانه از سلاحهای هسته ای با هم همكاری داشته باشند.
اروپام *5*491*شبس*1613*انتشار دهنده: عبدالله غفاری
مادرید- ایرنا- «سید حسین موسویان» پژوهشگر دانشگاه پرینستون آمریكا و عضو سابق تیم مذاكره كننده هسته ای در مقاله ای كه توسط دانشگاه هاروارد آمریكا منتشر شد، هدف واقعی كاخ سفید را نابودی برجام دانست .