لوبلاگ: آمریكا از روش سوء استفاده از اطلاعات علیه ایران استفاده می كند/ تهران با القاعده همكاری نكرده است

به گزارش روز شنبه ایرنا، در این تحلیل به قلم پاول پیلار (Paul Pillar) كه مدت سه دهه از مقامات ارشد و تحلیل گر ارشد بخش خاورمیانه سازمان جاسوسی آمریكا (سیا) بوده و استاد كنونی دانشگاه 'جرج تاون' آمریكا، آمده است: اگرچه هیچكس دقیقا نمی داند كه مقصد تلاش ها و اقدامات دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریكابرای رویارویی با ایران، كجاست، اما دولت وی در اقدامات خود همانندی هایی بایكی از دولت های پیشین آمریكا (جرج بوش) دارد كه سعی در قبولاندن تصمیم خود برای حمله به عراق به مردم آمریكا داشت. یكی از این روش های مشترك، استفاده گزینشی از اطلاعات (cherry-picking) است كه نه با هدف انتقال سیاست یا روشنگری در میان مردم، بلكه با هدف تلقین دیدگاه های نادرست به میان آنها و جذب حمایت برای سیاستی كه از قبل تعیین شده است، اجرا می شود.
از آن زمان كه دولت ترامپ كوشش كرده است تا مردم را متقاعد كند نوعی همكاری و هدف مشترك میان ایران و القاعده وجود دارد، این اشتراكات مشهودتر شده اند. آقای رئیس جمهوری در سخنرانی خود در مورد ایران در ماه اكتبر (مهرماه) به این موضوع اشاره كرد. مایك پمپئو رئیس سازمان سیا پس از آن، دستور داد تا بار دیگر از مداركی استفاده شود كه از عملیات حمله به ابوت آباد پاكستان به دست آمده بود كه به مرگ اسامه بن لادن سركرده القاعده انجامید. این بار هدف كشف هرگونه رابطه احتمالی میان ایران و گروه بن لادن بود. پمپئو در اقدامی غیرمعمول، بررسی بیشتر این مدارك را به عهده بنیاد دفاع از دمكراسی ها سپرد كه در راس تلاش ها برای از بین بردن توافقی قرار دارد كه برنامه هسته ای ایران را محدود می كند.
بنیاد دفاع از دمكراسی ها، وظیفه خود را با برجسته كردن یكی از این اسناد به طور تمام و كمال اجرا و این سند را به گونه ای تصویر كرد كه گویی از وجود همكاری میان ایران و القاعده پرده برمی دارد. این درحالی است كه فحوای مدارك به دست آمده از ابوت آباد این است كه ایران با القاعده درگیر بوده و پای هیچگونه همكاری در میان نیست و نظر كارشناسانی كه فعالیت های این گروه تروریستی را به دقت زیر نظر دارند، نیز همین است. حتی آن سندی كه این بنیاد به آن اشاره می كند، به خودی خود چنین مضامینی نداشت و شاهدی بر همكاری ایران با القاعده نبود. این تلاش ها برای فریب دادن افكار عمومی به طور قابل توجهی به تلاش های حامیان جنگ عراق شباهت دارد كه از هر آنچه می توانستند برای اثبات آن چه جرج بوش 'اتحاد' میان رژیم عراق و القا‌عده می دانست، استفاده می كردند، اتحادی كه در حقیقت وجود خارجی نداشت.
پیلار در ادامه این نوشتار روش استفاده گزینشی آمریكا از اطلاعات در مورد جنگ یمن را نیز تشریح كرد: به نوشته كلوم لینچ و دن دولوس در نشریه فارین پالیسی، كاخ سفید در آخرین سوء استفاده اطلاعاتی خود كوشش می كند تا اطلاعاتی را افشا كند كه ایران را به موضوع موشك های بالستیك كوتاه بردی مرتبط می كند كه توسط شورشیان یمنی به سمت عربستان سعودی شلیك شد.' اما باید نسبت به حقیقتی كه در پشت این تلاش برای فریب دادن افكار عمومی نهفته است، هوشیار باشیم.
تصور كنید در یك دنیای موازی كه دونالد ترامپی در آن وجود ندارد، كاخ سفید خالصانه می كوشد تا به مردم یاری دهد تا مسئله سیاست خارجی در دستور كار را به خوبی درك كنند. مسئله در این مورد، جنگ یمن است كه در ابتدا از نارضایتی قبایل شمالی در مورد نحوه عملكرد حكومت مركزی نشات گرفت. اگر تلاشی برای آگاه كردن مردم وجود داشت، آن ها می فهمیدند كه در ابتدا مداخله گسترده به رهبری عربستان سعودی، این جنگ داخلی یمن را به كشتاری بزرگ تر تبدیل كرد.حمله های هوایی به فرماندهی ریاض و متحدش امارات متحده عربی، همراه با محاصره ای كه عربستان علیه مردم یمن اعمال كرد، اوضاع این كشور را به فاجعه انسانی تبدیل كرده است.
در این میان، ادعا شده است كه كمك هایی از جانب ایران برای قبیله اصلی شمالی یمن موسوم به حوثی ها، فرستاده شده است. با هر منطقی كه در نظر بگیرید، تاثیر چنین كمكی نسبت به تهاجم نظامی عربستان سعودی، بسیار ناچیز است. در مسیر آموزش مردم، به این امر نیز اشاره می شد كه حوثی ها در میان ثابت قدم ترین مخالفان شاخه القاعده در یمن بودند و این گروه با علی عبدالله صالح رئیس جمهوری سابق یمن متحد هستند كه در سه دهه ای كه قدرت را در دست داشت، به عنوان عامل آمریكا در یمن شناخته می شد.
با توجه به این موضوع كه جنگ (حملات) هوایی عربستان، یمن را آشفته كرده، آیا عجیب است كه كسانی كه اكنون در صنعا پایتخت این كشور، قدرت را در دست دارند، در واكنش چند موشك به سمت عربستان شلیك كنند؟ آیا حتی می توان این مقابله به مثل ها را كه در پاسخ به حملاتی گسترده تر بوده اند، محكوم كرد؟
تلاش های دولت ترامپ برای برجسته كردن تنها یكی از دو طرف این جنگ بزرگ، در راستای دو هدف است. یكی از این اهداف تداوم تلاش هایی است كه آمریكا برای مقصر جلوه دادن ایران در هر خشونتی كه در خاورمیانه رخ می دهد، به راه انداخته است و هدف دیگر این كه تا جایی كه ممكن است توجه ها از حمایت غیرقابل توجیه آمریكا از تهاجم عربستان سعودی به یمن، منحرف شود.در این میان، این استفاده گزینشی از اطلاعات، تصویر اشتباهی را در مورد این كه جنگ یمن برسر چیست و چه عاملی آن را به وضع كنونی رسانده است، به افكار عمومی القا می كند.
لینچ و دولوس بر این باورند كه تلاش های كاخ سفید برای منتشر كردن اطلاعات گزینشی در مورد موشك هایی كه توسط حوثی ها شلیك شده اند، نه تنها مصرف داخلی دارد، بلكه در نظر دارد تا بر دیدگاه ها در سازمان ملل متحد نیز اثر بگذارد. در این جا شباهت دیگری با تلاش ها برای توجیه جنگ با عراق مشهود می شود؛ این امر یادآور سخنان كالین پاول وزیر امور خارجه وقت آمریكا در برابر شورای امنیت در فوریه سال 2003 است كه با این هدف انجام شد تا مردم كشورش را متقاعد كند بین عراق و القاعده ارتباطی وجود دارد.
در پایان این تحلیل آمده است: استفاده ابزاری از اطلاعات به این معناست كه سیاست خارجی آمریكا در زمان حاضر بر پایه ی فرضیه های نادرست شكل می گیرد. این سواستفاده ها همچنین نمودی از نابودی عملكرد صحیح سازمان های اطلاعاتی است. اطلاعات باید در اختیار سیاستگذاران قرار گیرد تا بتوانند به مدد آن تصمیمات لازم را بگیرند و سازمان های اطلاعاتی، ابزاری برای قبولاندن سیاست هایی كه پیش تر اتخاذ شده اند، به مردم نیستند.
به گزارش ایرنا، لوبلاگ كه در سال 2008 راه اندازی شد، نخستین تارنمایی است كه به دریافت جایزه 'آرتور راس' برای تهیه گزارش و تجزیه و تحلیل مستقل، از آكادمی دیپلماسی آمریكا در سال 2015 نائل شد و هدف آن بیش از هر چیز، تحلیل سیاست های اتخاذ شده توسط واشنگتن در قبال تهران است.'
**اروپام**9418**1486**مترجم: آیدا شجاع **انتشار دهنده: محسن شریفی**