۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۷:۴۳
کد خبر: 82769502
T T
۰ نفر

سياست عوامفريبانه ترامپ- حسن بهشتي پور*

۲۹ آذر ۱۳۹۶، ۷:۴۳
کد خبر: 82769502
سياست عوامفريبانه ترامپ- حسن بهشتي پور*

دونالد ترامپ در سندي كه تحت عنوان استراتژي امنيت ملي امريكا منتشر و درباره آن سخنراني كرده است، تلاش داشته تا نام ايران و كره شمالي را ذيل آنچه تهديد عليه امنيت بين‌الملل مي‌خواند، قرار دهد.

ترامپ همچنين از قصد دولتش براي مقابله با برنامه هسته‌اي ايران سخن گفته است. اين در حالي است كه در نتيجه مذاكرات هسته‌اي ايران و قدرت‌هاي بزرگ جهان اين نكته به اثبات رسيد كه جمهوري اسلامي اصلاً به‌دنبال تسليحات هسته‌اي نيست و برجامي كه ترامپ با آن به مخالفت برخاسته به‌دنبال دستيابي به اين هدف بوده كه چهار مسيري كه حدس زده مي‌شد ايران ممكن است از طريق آنها به سلاح هسته‌اي دست يابد، بسته شود.
بنابراين ترامپ در شرايطي توافق هسته‌اي را زير سؤال برده است كه او در واقع از جزئيات اين توافق بي‌اطلاع است و انتقادات او پايه‌اي ندارد. به اين ترتيب هجمه رئيس جمهوري امريكا عليه توافق هسته‌اي در حالي است كه او اولاً اطلاعات دقيقي از اين پيمان ندارد ثانياً حرف مشاورانش را هم نمي‌پذيرد.
چنين رويه‌اي باعث مي‌شود او از يك طرف از مخالفت با برجام سخن گويد و از طرف ديگر در دكترين امنيت ملي‌اش اعلام كند كه ما تلاش مي‌كنيم ايران به سلاح هسته‌اي دسترسي پيدا نكند. يعني موضوعي كه پيش از اين در خلال يكي از فشرده و دقيق‌ترين مذاكرات ديپلماتيك حل و فصل شده براي او جايگاهي ندارد. از اين‌رو پس از آنكه در ايجاد وحدت داخلي در امريكا براي نقض برجام ناكام ماند، كوشيد با پيگيري يك سياست تبليغاتي و عوام فريبانه، سياست ايران هراسي را براي جبران ناكامي در موضوع برجام در پيش گيرد.
براي پيگيري چنين هدفي ادعاي حمايت ايران از تروريسم و انتقاد از برنامه‌هاي موشكي كشورمان كه ماهيت امنيتي و دفاعي دارد را در صدر برنامه‌هاي خود نشانده است. در چارچوب اين سياست در حالي كه ايران تأكيد دارد سلاح موشكي‌اش اولاً در زمره سلاح‌هاي متعارف است و ثانياً در جهت دفاع از كشور در برابر تهاجم ديگران است، مقام‌هاي امريكا تلاش مي‌كنند منطق ايران را خدشه دار كرده و ايران را حامي تروريسم و تأمين‌كننده امنيت تروريست‌ها معرفي كنند.
اما نكته اينجاست سياستي كه ترامپ در پيش گرفته نه تنها به سمت ثبات نمي‌رود بلكه در تعارض با معادلات بين‌المللي است بويژه آنجايي كه او به‌طور مرتب ابتدا بر منافع امريكا تأكيد مي‌كند و اولويت اول را به تأمين منافع كشورش مي‌دهد.
درست است كه قبلاً هم اين سياست از سوي دولتمردان پيشين امريكا دنبال مي‌شد اما به‌صورت رسمي اعلام نمي‌شد ولي وقتي رئيس جمهوري امريكا اين موضوع را به صراحت بيان مي‌كند، در تعارض مستقيم با منافع اروپايي‌ها و قدرت‌هايي چون چين، ژاپن و كره جنوبي قرار مي‌گيرد يعني به جاي اينكه بگويد با هم كار كنيم مي‌گويد اول به منافع امريكا نگاه كنيم.
اين رويه در داخل امريكا ممكن است موقعيت ترامپ را تقويت كند ولي در روابط بين‌الملل مشكلات جدي به وجود مي‌آورد و اين سؤال براي متحدين امريكا مطرح مي‌شود كه چرا بايد منافع امريكا در اولويت قرار گيرد. بنابراين در چنين شرايطي ترامپ به آساني نمي‌تواند اهداف خود را عليه جمهوري اسلامي پيش ببرد اما اين امر به اين معنا هم نخواهد بود كه ما مراقب عملكردمان نباشيم و اين گونه تصور كنيم كه هر اقدامي را براحتي انجام دهيم و تصور كنيم كه شكاف كنوني ميان اروپا وامريكا مانع از اجماع آنها عليه ايران خواهد شد. بلكه بايد با تداوم رويكرد اعتدالي خود در عرصه بين‌المللي و در مواجهه با تنش ديپلماتيك با امريكا همچنان ساير كشورها را كنار خود نگه داريم.
*كارشناس مسائل بين‌الملل
منبع: روزنامه ايران 29/09/1396
پژوهشم**1197**
۰ نفر