به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، خاورمیانه به عنوان یكی پرالتهاب ترین مناطق این كره خاكی، همواره از پایین بودن ضریب ثبات و امنیت و آسیب پذیری در برابر انواع تهدیدات داخلی و خارجی رنج می برد.
در حالی كه برخی كشورهای وابسته به غرب در منطقه از ورود قدرت های خارجی برای امنیت سازی در منطقه حمایت می كنند، تنها اتكا به توانمندی های درونی، برگزاری گفت و گوهای ملی و منطقه ای، ایجاد نظام امنیت دست جمعی و تمركز بر روندهای سیاسی، تنها مسیر درست و كم هزینه ای است كه خاورمیانه را به سوی امنیت و ثبات پیش می برد، چرا كه امنیت مورد نظر غرب در منطقه حاصلی جز ناامنی و ناآرامی نخواهد داشت.
این نكته ظریف و هوشمندانه ای است كه در اظهارات روز 22 بهمن رییس جمهوری هم مورد اشاره قرار گرفت. حجت الاسلام «حسن روحانی» در سخنرانی سی و نهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، با اشاره به دخالت كشورهای خارجی و مشخصا آمریكا در امور كشورهای منطقه و تاثیرات بی ثبات ساز این مداخله جویی ها، راه حل سیاسی را تنها راه حل بحران های منطقه دانست و با اشاره به همكاری های منطقه ای ایران برای تقویت صلح و ثبات در منطقه گفت: میدانیم راهحل منطقه، راهحل سیاسی است و باید با همكاری و تعاون كشورهای دیگر، بتوانیم این ثبات و امنیت را تقویت كنیم.
در این زمینه چند نكته لازم به یادآوری است:
نخست آنكه خاورمیانه از روزهای پس از جنگ جهانی نخست تاكنون، روی آرامش به خود ندیده است. آشوب ها، ناآرامی ها و طوفان های گاه و بیگاه در خاورمیانه نتیجه بادی است كه در سال 1916 «سر مارك سایكس» بریتانیایی و «فرانسوا ژرژ پیكوی» فرانسوی در این منطقه كاشتند. از همان زمان كه استعمارگران بر اساس قرارداد سایكس- پیكو، بدون در نظر گرفتن ملاحظات سرزمینی و بررسی های جمعیت شناسانه و جامعه شناسانه به تقسیم مناطق زیر حاكمیت امپراتوری عثمانی پرداختند و قیمومت خود بر آنها را تحمیل كردند، بذرهای ناآرامی و بی ثباتی در كشورهایی چون عراق، سوریه، لبنان و فلسطین كاشته شد.
استعمارگران به بهانه قیمومت، نفوذ خود بر این كشورها را گسترش دادند و به این ترتیب روندهای طبیعی و نهادینه دولت- ملت سازی را در در آنها با تاخیر مواجه كردند. تلاشی كه باید صرف دولت- ملت سازی می شد، صرف مبارزه با استعمارگران و رشد جریان های ملی گرایی شد از قبل این جریان ها، حكومت های نظامی عربی سر برآورند؛ حكومت هایی كه خود دلباخته غرب بودند و به آرمان های مردم خود پشت كردند و سرانجام هم در جریان انقلاب های عربی دهه نخست هزاره سوم فرپاشیدند.
پس از گذشت یك سده از فروپاشی عثمانی، هنوز نهادهای دموكراتیك و مردم سالارانه در بسیاری از كشورهای خاورمیانه به صورت واقعی استقرار نیافته اند و اصول مردم سالارانه ای چون حاكمیت قانون، انتخابات، تفكیك قوا، تكثر سیاسی، جریان آزاد اطلاعات و ... در آن نهادینه نشده اند.
دوم آنكه هنوز هم كشورهای غربی به ویژه آمریكا به خاطر منافع و مطامع خود در امورخاورمیانه دخالت می كنند و به این ترتیب در سیر طبیعی رشد و بلوغ جامعه و تقویت مردم سالاری در آن اخلال ایجاد می كنند.
تامین امنیت رژیم صهیونیستی و تقویت پایگاه نفوذ در كشورهای خاورمیانه این روزها مهمترین انگیزه ها را برای دخالت كشورهای فرامنطقه ای در خاورمیانه فراهم می كنند.
رژیم صهیونیستی بخاطر ماهیت استعماری خود در قلب جهان اسلام همواره در معرض تهدید و نابودی است. غرب در دهه های گذشته به واسطه حمایت از گروه های تروریستی توانسته تا اندازه قابل توجهی تمركز كشورهای اسلامی را از مساله فلسطین به مبارزه با گروه های تكفیری منحرف كند. از سوی دیگر همین گروه های تروریستی و بهانه مبارزه با آنها زمینه های نفوذ و دخالت بیشتر كشورهای غربی در كشورهای منطقه را فراهم آورده است. به عبارتی غرب به ویژه آمریكا با ابزار گروه های تروریستی با یك تیر دو هدف را نشانه گرفته است.
سوم آنكه توسعه نیافتگی سیاسی- اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی كشورهای خاورمیانه كه خود مولود استعمارگری دیرپای غرب در خاورمیانه است، زمینه و بسترهای خوبی را برای رشد گروه های افراطی در كشورهای این منطقه را طی سال های گذشته فراهم كرده است.
دخالت و حضور كشورهای فرامنطقه ای در خاورمیانه به بهانه مبارزه با گروه های تروریستی، مانند چرخه ای باطل، باز هم روند دولت- ملت سازی را به تاخیر می اندازد و تداوم توسعه نیافتگی، بازهم زمینه های مناسب رشد و فعالیت گروه های تروریستی را تداوم می بخشد.
تا زمانی كه كشورهای فرامنطقه ای، به دنبال استقرار امنیت وارداتی و دستوری در كشورهای درگیر بحران در منطقه باشند، خاورمیانه به ثبات و آرامش دست نخواهد یافت. كشورهای منطقه باید برای حل مشكلات خود، به خودشان و نیروهای درون منطقه ای متكی باشند.
چهارم آنكه یكی از بهترین نمونه های اتكا به توان درون منطقه ای برای فایق آمدن بر مشكلات را می توان در مبارزه اثربخش سوریه با گروه های تروریستی مشاهده كرد. تحولات میدانی سوریه درست از ماه های پایانی سال 1394 و آغاز سلسله نشست های آستانه برای پیش برد روند سیاسی در این كشور به ضرر تروریست ها تغییر جهت داد. این در حالی بود كه نشست های بین المللی ژنو از یك سال پیش از آن با شركت كشورهای فرامنطقه ای برای حل بحران سوریه در جریان بود و از آن زمان تاكنون كه 9 دور از گف و گوهای آن برگزار شده نتوانسته راه حل موثری برای حل مساله سوریه بیابد.
تفاوت آشكار نشست آستانه با نشست های مشابه پیش از آن كه منجر به تاثیرگذاری آن شد، این بود كه اولا ابتكار عمل در نشست آستانه در دست كشورهای منطقه ای بود كه به مسایل سوریه آشنایی و اشراف داشتند. دوم اینكه برگزار كنندگان نشست آستانه با نگاهی واقع بینانه و راه حل محور توانستند نمایندگان گروه های معارض درونی سوریه با نمایندگان بشار اسد را رو به روی هم بنشانند و با تمركز توجه همه گروه ها بر مبارزه با گروه های تروریستی، گره ای جدی از بحران سوریه باز كنند.
سلسله نشست های آستانه كه ادامه به برگزاری نشست كنگره گفت و گوهای ملی سوریه در سوچی در ماه گذشته انجامید، را می توان نمونه ای روشن و موفق از روند سیاسی در خاورمیانه دانست؛ روندی با مشاركت گروه های داخلی سوریه و زیر حمایت كشورهای ناظری چون ایران، روسیه و تركیه.
با همین رویكرد است كه جمهوری اسلامی ایران كه همواره سیاست های منطقه ای خود را بر ایجاد ثبات و امنیت در كشورهای خاورمیانه متمركز كرده است، با دخالت كشورهای فرامنطقه ای به ویژه غرب در مسایل خاورمیانه مخالفت می كند. حمایت از گفت و گوهای سوری- سوری، یمنی- یمنی، مذاكرات گروه های فلسطینی و ... حمایت می كند.
راه ایجاد ثبات و امنیت سازی در منطقه نه اتكا بر راه حل های وارداتی و مبتنی بر دخالت كشورهای خارجی، بلكه در تمركز بر راه حل های درونی و خودانگیخته در میان گروه های سیاسی فروملی و كشورهای منطقه ای است؛ راه حل هایی كه بر ویژگی ها، خصوصیات، ظرفیت ها و نیازهای منطقه مبتنی است و می تواند به صورت امنیتی پایدار ایجاد كند.
پژوهشم** 9275**1601**
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و پژوهش های خبری ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
تهران- ایرنا- امنیت سازی و ایجاد ثبات در خاورمیانه جز از طریق پیگیری روندهای سیاسی و اتكا به نیروها و ظرفیت های درونی آن ممكن نیست؛ مساله ای كه به مذاق كشورهای غربی كه منافع و مطامع خود را دخالت در كشورهای منطقه جستجو می كنند، خوش نمی آید.