ايشان فرمودند بر اساس آمار بانك جهاني قبل از انقلاب ضريب جيني در ايران حتي بالاي 50 بوده و اين رقم در سال 94 به عدد 38 كاهش يافته است.
**تصوير كاهش فقر در ايران به روايت بانك جهاني
اما ضريب جيني چيست؟ ضريب جيني شاخصي است كه رقمي از صفر تا 100 را دربرميگيرد. هر چقدر ضريب جيني نزديك به عدد صفر باشد، برابري بيشتر در توزيع درآمد را نشان ميدهد و بالعكس هر چقدر ضريب جيني نزديك به عدد 100 باشد، توزيع نابرابر درآمد را مشخص ميكند.
براساس مستندات بانك جهاني كه در سايت اينترنتي اين نهاد قابل دسترسي است، پيش از انقلاب ضريب جيني ايران حتي از عدد 50 نيز فراتر رفته است. در سال 1968 ضريب جيني ايران 50.2 واحد بوده است. اين رقم براي سال 1973 يعني شش سال پيش از انقلاب نيز 49.5 واحد بوده است. اما با پيروزي انقلاب وضعيت شكاف طبقاتي در جامعه ايران به سمت بهبود ميل پيدا ميكند به طوري كه ضريب جيني در سال 2013 به 37.3 واحد ميرسد كه كمترين رقم در طول تاريخ پيش از انقلاب و پس از انقلاب بوده است.
بر اين اساس به اذعان بانك جهاني و به رغم تحميل جنگ هشت ساله بر كشور و وضع چهار دهه تحريم و فشار اقتصادي، وضعيت شكاف طبقاتي و نابرابري درآمدي در ايران پس از انقلاب بهبود يافته است.
اما كاهش فقر در ايران پس از انقلاب نيز در گزارشهاي آماري منتشر شده از سوي نهادهاي بينالمللي بوضوح ديده ميشود و موسسات علمي و دانشگاههاي اروپايي و آمريكايي در پژوهشهايي كه در مورد انقلاب ايران انجام داده اند اذعان كرده اند انقلاب ايران در بهبود وضعيت زندگي فقرا تاثير مهمي داشته است. از جمله اين پژوهشها مطالعهاي است كه در دانشگاه ويرجينياي آمريكا و برپايه آمارهاي نهادهاي بينالمللي مثل بانك جهاني و صندوق بينالمللي پول انجام شده است. خلاصهاي از اين پژوهش را در اينجا آوردهايم:
«ما در اين مقاله روند تغييرات فقر در ايران طي سالهاي 1356 تا 1383 را بررسي كردهايم و در اين زمينه ميزان درآمد روزانه دو دلار بر اساس شاخص قدرت خريد را ملاك قرار دادهايم. بررسيها نشان ميدهد در سال 1356 يعني دو سال پيش از انقلاب اسلامي بالغ بر 28 درصد خانوارها و 25 درصد افراد شهري در ايران زير خط فقر قرار داشتند. تعداد خانوارها و افراد روستايي كه در اين سال زير خط فقر قرار داشتهاند نيز به ترتيب 66 درصد و 60 درصد بوده است.
بررسي وضعيت فقر در ايران طي سالهاي ابتدايي انقلاب امكانپذير نيست، زيرا آمار و ارقام مشخصي در اين سالها منتشر نشده است. آمار موجود از سال 1361 يعني سه سال بعد از انقلاب نشان ميدهد در اين سال تعداد افراد روستايي كه زير خط فقر زندكي ميكردند به 40 درصد كاهش داشته كه نسبت به رقم 60 درصدي در سال 1356 بشدت كاهش يافته است.
نرخ فقر بر اساس خانوار طي سالهاي 1356 تا 1361 نيز روندي كاهشي داشته است. در دهه 1359 نرخ فقر در ايران دوباره رو به افزايش ميگذارد كه علت آن جنگ ايران و عراق و افت شديد قيمت نفت بوده است. اما اجراي نظام سهميه بندي كالاهاي اساسي توان مقاومت افراد فقير را در برابر رشد قيمتها و كمبودها بالا برد. در جريان جنگ طيف گستردهاي از كالاها از يخچال گرفته تا مصالح ساختماني بهصورت سهميه بندي در اختيار مردم قرار ميگرفت. يكي از علل مهم رشد فقر در اواسط دهه 1359 تورم شديد بود كه از 7 درصد در سال 1364 به 24 درصد در 1365 رسيد.
پايان يافتن جنگ در جولاي 1367، افزايش قيمت نفت به دليل جنگ اول خليج فارس و آغاز عمليات سازندگي باعث كاهش فقر از اين سال شد و تا سال 1372 به ميزان يك چهارم كاهش يافت. در اواسط دهه 1369 به دليل تغيير شرايط كلان و فشار واردات كه بحران بدهي خارجي را به دنبال داشت روند كاهش فقر متوقف شد.
اما خيلي زود روند نزولي فقر در ايران از سر گرفته شد و در سال 1383 به سطح بسيار پاييني رسيد. براساس شاخص درآمد روزانه دو دلار در روز براساس قدرت خريد، در سال 1383 تنها يك درصد افراد شهري و 7 درصدي افراد روستايي فقير مطلق محسوب ميشدند.
بر اين اساس تفاوت فاحشي ميان ميزان فقر در ايران بين سالهاي 1356 و 1383 يعني دو سالي كه يكي پيش از انقلاب است و يكي پس از انقلاب، ديده ميشود. انقلاب تاثيري شگرف بر رفاه فقيرترين خانوارها در ايران داشت.
بهطور كلي ميتوان گفت فقر و نابرابري در ايران پس از انقلاب چه در مراكز شهري و چه در مراكز روستايي تا حد زيادي بهبود پيدا كرده است، هرچند از نظر كاهش فقر نمره بالاتري به انقلاب ميتوان داد تا كاهش نابرابري. سرمايهگذاريهاي گسترده براي انتقال برق و آب و گاز به روستاها و كمك به بهداشت در اين مناطق، توسعه آموزش و تنظيم خانواده در دو دهه 1359 و 1369 تاحدزيادي نابرابريها را در ايران پس از انقلاب كاهش داد. اتخاذ سياست خريد تضميني محصولات كشاورزي پس از جنگ نيز به افزايش درآمد كشاورزان كمك كرد.
در مجموع كاهش فقر در ايران رابطه معكوسي با قيمت نفت داشته است. هر زمان كه قيمت نفت رو به افزايش گذاشته سطح فقر در ايران نيز كاهش يافته است. در اين زمينه ميتوان به سالهاي 1379 تا 1383 اشاره كرد كه با رشد قيمت نفت رشد اقتصادي كشور به 5 درصد رسيد و فقر در جامعه ايران كاهش قابل توجهي يافت. علت كاهش فقر به دنبال رشد قيمت نفت آن است كه با افزايش قيمت نفت درآمد دولت افزايش مييابد و با افزايش هزينه كرد دولت و شركتهاي دولتي سطح تقاضا در بخشهايي مثل خدمات و ساختمان سازي بالا ميرود.
افراد فقير و كم درآمد بخش مهمي از نيروي كار در اين بخشها را تشكيل ميدهند كه در نتيجه به اين وسيله از درآمدهاي نفتي بهره مند ميشوند. از سوي ديگر ورود دلارهاي نفتي به اقتصاد با افزايش عرضه كالاهاي مصرفي بويژه مواد غذايي همراه خواهد بود و در نتيجه از رشد تورم جلوگيري ميكند. افزايش يارانههاي دولتي به كالاهاي اساسي نيز در كاهش فقر موثر است.»
به هر ترتيب بررسي آمارها و دادههاي نهادهاي بينالمللي و موسسات غربي نشان ميدهد وضعيت فقر و نابرابري در ايران پس از انقلاب بهبود پيدا كرده است. در عين حال بايد به اين نكته اشاره كرد كه كاهش فقر به معناي كاهش احساس فقر نيست و ممكن است مردم از قدرت خريد بيشتري برخوردار شوند، اما اگر خود را با افرادي كه جلوتر از آنها قرار دارند مقايسه كنند يا اگر به نحوي انتظارات فزايندهاي در آنها ايجاد شود در اين صورت ممكن است كاهش فقر خود را احساس نكنند.
*منبع: روزنامه جام جم؛ 1397،2،11
**گروه اطلاع رساني**2059**9131
رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنراني نوروزي سال 97 در مشهد مقدس يكي از دستاوردهاي مهم انقلاب اسلامي را مورد اشاره قرار دادند و در اين زمينه به آمار منتشر شده از سوي بانك جهاني استناد كردند كه رئيس آن توسط دولت آمريكا انتخاب ميشود و همواره پيرو سياستهاي ضد ايراني واشنگتن بوده است.