ایرنا: گفت و گو را از نظر سنجی موسسه ایسپا شروع كنیم. این نظرسنجی حكایت از كاهش اقبال مردمی به اصلاح طلبان پس از حوادث دی ماه 96 داشت. شما هم چنین اعتقادی دارید؟
شریعتی: خیر. لازم است مقدمه ای عرض كنم. اكثریت بلامنازع جامعه ایران هیچوقت یك طیف سیاسی خاص را نماینده خود ندانسته و نمی دانند. به عبارتی این طور نیست كه نیمی از جامعه ایران اصلاح طلبان و نیمی دیگر اصولگرایان را وكیل خود بدانند.
آخرین نظر سنجی ایسپا و نظر سنجی حزب ما( اتحاد ملت) نشان داد كه بیش از 70 درصد جامعه از وضع موجود راضی نیستند. این به معنای رضایت 30 درصد مابقی نیست، زیرا این بخش به دو دسته تقسیم می شوند؛ تعدادی نظر خود را در این افكار سنجی ابراز نكرده اند و عده ای كه از وضع موجود، رضایتی نسبی دارند.
علاوه بر این نتایج این دو نظر سنجی حكایت از آن می كرد كه حدود 90 درصد آن بخش جامعه كه از وضع موجود ناراضی اند مایل به انجام تغییرات به سمت وضعیت مطلوب هستند، اما از راه های مسالمت آمیز. این همان چیزی است كه ما به آن می گوییم اصلاحات.
رهبری هم می گویند باید رفع فقر و تبعیض شود یعنی ایشان هم از وضع موجود راضی نیستند و بارها هم این را عنوان كرده اند. اخیرا هم گفتند كه من به درگاه خداوند اعتذار می برم كه ما نتوانستیم عدالت را آنجور كه می خواستیم پیاده كنیم. یعنی ایشان هم به دنبال تغییرات هستند .
در دو دهه گذشته تجربه انتخابات و تحلیل آرای صندوق های رای و همچنین نظر سنجی ها نشان داد 20 درصد از جامعه رای دهنده ایرانی به شكل سازمانی و تشكیلاتی به سود اصلاح طلبان رای می ریزند. حول و حوش 15 درصد از جامعه رای دهنده هم به صورت تشكیلاتی و سازمانی به نفع اصولگرایان رای می دهند.
با این حساب مجموع رای تشكیلاتی 35 درصد كل آرای ماخوذه می شود.
65 درصد باقی مانده آرای خاكستری است كه بر اساس شعار، برنامه،موقعیت جامعه و كشور بین اصلاح طلبان و اصولگرایان توزیع می شود.
سهم اصلاح طلبان از این آرای خاكستری به طور معمول بیشتر بوده است. چون اصلاح طلبان شعار تغییر را بهتر از اصولگرایان نمایندگی می كنند. صاحبان آرای خاكستری هم چون از وضع موجود ناراضی اند پشت شعارهایی كه محتوای تغییر داشته باشد بهتر بسیج می شوند. اما این گزاره در مورد اصولگرایان صادق نیست. چون بخش عمده ای از گفتمان آنها محافظه كارانه و حفظ وضع موجود است.
از این رو معمولا سبد آرای خاكستری با یك نسبت نامتوازنی به سود اصلاح طلبان توزیع می شود.
البته از سال 84 به این سو، قوه تاثیرگذار دیگری وارد آرایش سیاسی ایران شده است كه نامش' جریان تحریم انتخابات' است كه بر تحریم صندوق تاكید دارد. آنها آگاهانه و به عنوان یك عمل سیاسی رای نمی دهند.
ایرنا: ادعاهایتان را چگونه با نتایج انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری تطبیق می دهید؟
شریعتی: 25 میلیون نفر به روحانی و16 میلیون به رییسی رای دادند. 18 میلیون هم پای صندوق نرفتند.
حدود 12 میلیون از رای روحانی، آرای تشكیلاتی اصلاح طلبان است و 13 میلیونش آرای خاكستری.
تقریبا 10 میلیون از رای رییسی، آرای تشكیلاتی اصولگرایان است و 6 میلیون رای خاكستری كه در این انتخابات از حاشیه شهرها و روستاها برخاستند.
18 میلیون نفر هم كه اصلا رای ندادند.
ایرنا: به عبارتی در تحلیل آرا می توان گفت رییسی در انتخابات اخیر رتبه سوم را كسب كرده است؟
شریعتی: بله. البته تحریمی ها طیف های واحدی نیستند.
در سه هفته نخست تبلیغات انتخابات اخیر روحانی فقط روی آن 12 میلیون كار می كرد ولی یكدفعه متوجه شد كه باید آرای خاكستری را جلب كند و شروع كرد به شعارهای متفاوت دادن و به اصطلاح فتیله را بالاكشیدن.
ایرنا: از نظر شما روحانی بعد از خرداد 96 ریزش آرایی هم داشته است؟
شریعتی: بله. با این تبصره كه ریزش آرا و كاهش محبوبیت اغلب در آرای خاكستری رخ می دهد نه تشكیلاتی.
ریزش رای آقای روحانی پس از انتخابات به دو دلیل بود. یكی اینكه دور دوم ریاست جمهوری است و رییس جمهور دیگر نیازی به رای دوباره ندارد. بنابراین به كارهای ستادی می پردازد و چندان دنبال جلب رضایت صف نیست.
دلیل دوم هم رو به پایان بودن عمر دولت روحانی است. دولتمردان نیم نگاهی به این دارند كه چه كسی در سال 1400 به قدرت می رسد. یعنی به فكر آتیه خویش هستند و توجه چندانی به انجام وعده هاشان ندارند.
البته آرای تشكیلاتی روحانی ریزشی نداشت. شخصا هم ندیدم كسی از اصلاح طلبان بگوید من سرنگونی طلب می شوم یا اینكه به جبهه اصولگرایان ملحق می شوم. كما اینكه از سرنگونی طلب ها هم هیچ كس نگفت می روم اصلاح طلب یا اصولگرا شوم.
ایرنا: سراغ موضوع دیگری برویم كه مدتهاست دوباره مطرح شده است؛ دیدگاهی كه می گوید ورود دوباره اصلاح طلبان از سال 92 به حاكمیت اشتباه بود. این نظر معتقد است اصلاح طلبان باید از ساحت حاكمیت فاصله می گرفتند ولی با حفظ ارتباط با جامعه در سربزنگاه های تصمیم گیری، قدرت را وادار به تمكین از خواسته های مردم می كردند؟
شریعتی: شخصا هیچ وقت دیدگاهی كه می گوید باید 'بیرون از دایره قدرت ماند ولی اصلاحات را هم پیش برد' هضم نكرده ام.
در نظر داشته باشید كه سیاست فن و حرفه قدرت است. شما سیاست ورزی می كنید كه در گام نخست قدرتتان را حفظ و در مرحله بعد آنرا بسط دهید. تا از قدرت در جهت عینی و عملی ساختن ایده و عقایدتان استفاده كنید.
همانطور كه نمی شود شما دنبال كار اقتصادی بروید و بگویید باید از پول فاصله بگیرم در مورد سیاست هم چنین امكانی وجود ندارد.
البته ابعاد قدرت متفاوت است و مواردی مانند قدرت سازمان، قدرت گفتمان، قدرت حكم، قدرت اسلحه، قدرت پول، قدرت افكارعمومی و از این قبیل را زیر بال خود می گیرد.
طبعا در ساختار سیاسی ایران، قوه مجریه بخش مهمی از قدرت را در اختیار دارد. البته آنهایی هم كه حكومت را در دست دارند سهم بیشتری از قدرت دارند.
ایرنا: البته این دیدگاه معتقد است اصلاح طلبان باید از قدرت به معنای ورود به دستگاههای حاكمیتی برحذر باشند!؟
شریعتی: حتی اگر بگوییم منظور از قدرت كسب مناصب دولتی باشد باز دوری جستن از آن غیرممكن است و نامفید. اجازه دهید توضیحی دهم.
بن مایه پروژه اصلاحات، قدرتمند ساختن شهروندان در برابر دولت به معنای وسیع كلمه یعنی حاكمیت است. اگر موضوع اصلاحات را شهروندان بگیریم آنها در یك جامعه كه حاكمیت اقتدارگرا دارد بی پناه و اتمیزه هستند. پروژه اصلاحات معطوف به این بوده و هست كه این شهروندان بی قدرت را قدرتمند كند.
وقتی بحث استضعاف می كنیم فقط منظور مستضعفین مالی نیستند بلكه اكثریت شهروندان ایرانی مستضعفان سیاسی هستند. در نگاه مكتبی تشیع هم دولت كریمه قرار است تشكیل شود تا زمین را از آن مستضعفین كند. یعنی قدرتمند كردن مستضعفین هدفی والا و تقدیس شده است.
طبعا در حداقلی ترین شكل ممكن، لازمه ایجاد هر گونه تغییر مثبت در جامعه این است كه دولت مستقر از برخی اقدامات خودداری كند. یعنی اصلاح طلبان باید این قدرت را داشته باشند كه مانع گسترش سلطه دولت بر زندگی شهروندان شوند. اصلاحات قرار است از سلطه دولت بر زندگی شهروندان جلوگیری و به تدریج این روند را معكوس و شهروندان اتمیزه شده را تبدیل به جامعه مدنی كند. جامعه مدنی هم یعنی كلونی های شهروندان قدرتمند.
این مهم، موازنه قدرت دولت مطلقه مقتدر و شهروندان بی پناه را به سود شهروندان تغییر می دهد. این فرآیند به زبان سیاسی همان دموكراسی، كرامت انسانی، حقوق بشر وحقوق شهروندی و در مجموع ترمینولوژی اصلاحات است.
حالا این دولت بزرگ و كرخت و پر اینرسی را كه در تمام ابعاد زندگی شهروندان نفوذ دارد چگونه می توان از زندگی مردم كنار گذاشت؟ باید یك عده به نمایندگی از مردم وارد دولت شوند و از تصدی گری دولت به نفع بخش خصوصی بكاهند. این تصدی گری فقط اقتصادی نیست بلكه تصدی گری سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هم است. این فرآیند انتقال قدرت از دولت به جامعه مدنی و از جامعه مدنی به شهروندان است.
بدون رفتن نماینده هایی به دولت و مجلس و در واقع حكومت، امكان تحقق این جریان انتقال و گذار فراهم نمی شود چون دولت ها از اساس زیادت خواه هستند و مدام می خواهند فربه و فربه تر شوند.
به این دلایل، توصیه آنهایی كه می گویند اصلاح طلبان باید از قدرت فاصله بگیرند را صحیح نمی دانم.
ایرنا: انتقادی هم یكی از چهره های فكری اصلاح طلبان مطرح كرده و آن ورود افراد فرصت طلب به جمع اصلاح طلبان است. آنهایی كه نان گفتمان اصلاح طلبی را می خورند اما حاضر به پرداخت هزینه نیستند؟
شریعتی: این ایرادی درست است. مدیرانی كه قرار است وارد دولت یا سایر نهادهای انتخابی شوند تا این فرآیند استضعاف زدایی از شهروندان را تسهیل كنند باید سالم و خالص باشند. این طور نباشد كه از خاستگاه اصلاح طلبی وارد حاكمیت شوند و بعد از ورود صرفا كارگزار دولت شوند یا عامل افرادی كه منافع شخصی خود را تعقیب می كنند.
ایرنا: باتفاسیری كه ارایه دادید شركت در انتخابات را به نفع اصلاحات می دانید؟
شریعتی: بله. همین كه این نمایندگان مانع از تصویب برخی قوانین شوند كه نفوذ حاكمیت در زندگی مردم را افزایش دهد اقدام موثری كرده اند. الان شاهدیم كه عده ای از نمایندگان قصد تصویب قانونی دارند كه اختیار فضای مجازی را در دست یك سازمان حكومتی به نام صدا و سیما قرار دهد. این یعنی افرایش سیطره حكومت بر زندگی مردم و تضعیف قدرت شهروندان است.
اگر فراكسیون امید مجلس مانع از تصویب این طرح و ایده شوند به نفع قدرت شهروندان كار كرده است.
البته ایده آل این بود كه یك فراكسیون 200 نفره در مجلس داشتیم كه قانونی را تصویب می كرد كه اصلا برای فعالیت مجازی نیازی به كسب مجوز نباشد و صرفا اگر در حین فعالیت مجازی تعرضی به حریم خصوصی دیگران صورت می گرفت با او برخورد می شد.
ولی وقتی همان دولت مقتدر، فلیترها و شرایطی را در نظر گرفته كه نتوانیم به آن فراكسیون 200 نفره برسیم با همین فراكسیون 100 نفره هم می شود مانع از گسترش سلطه دولت بر زندگی شهروندان شد.
ایرنا: پس با دیدگاهی كه می گوید اصلاح طلبان برای حفظ هویت خود باید بیرون از حاكمیت بمانند مخالفید؟
شریعتی: بله. اگر ما از قدرت و حكومت فاصله بگیریم نه هویت اصلاح طلبی مان حفظ می شود و نه پروژه اصلاح طلبی مان پیش می رود. نقد مدام قدرت هم در صورت بیرون ماندن از حكومت تبدیل به نق می شود. اصلاح طلبان نق زدن را نمی توانند دست مایه تداوم هویت و حیات سیاسی خود قرار دهند. به اعتقاد من نقد كردن دو معنا دارد. نخست انتقاد كردن و دیگری عینی كردن ایده ها. به میزانی كه بتوانیم دیدگاه هایمان برای اصلاح وضع موجود را عملی كنیم قدرت را نقد كرده ایم. نقد قدرت یعنی جاری كردن و افزایش سرمایه اجتماعی خود در بازار سیاست.
اصلاح طلبی در صورت ورود به حاكمیت علاوه بر اینكه می تواند نقدهای خود را نقد كند؛ هویت و نفوذ و ارتباطش با جامعه حفظ خواهد شد. اما اگر قرار باشد اصلاح طلبان بیرون گود قدرت بمانند و فقط از قدرت مداران انتقاد كنند این تبدیل به نق می شود. مردم هم می گویند اصلاح طلبان فقط حرف های قشنگ می زنند ولی در عمل كاری نمی كنند. این سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان را نه تنها افزایش كه كاهش خواهد داد.
ایرنا: گفته می شود اصلاح طلبان در حاكمیت بیشتر نقش سلبی دارند تا ایجابی؟
شریعتی: موافق نیستم.هم نقش سلبی دارند هم ایجابی.
اما قبل از پاسخ به این سوال باید مساله مهمی را اینجا عرض كنم. با یك معضل روبرو هستیم كه سبب شده است دولت را علیرغم این فربگی و هیكل بزرگی كه دارد ناكارآمد، كند، ناروزآمد و دچار یك فساد درونی شود.این معضل خارج كردن نهادهایی از گردونه قدرت است.
پارلمان در همه دنیا مكان طرح و حل منازعات سیاسی است.
شما به عنوان جریان سیاسی الف فكری دارید و من هم به عنوان جریان سیاسی ب ایده دیگری.
هر دو نمایندگان خود را به پارلمان می فرستیم و در موارد اختلاف رای گیری می كنیم تا ایده هر كدام كه رای اكثریت را آورد در جامعه به صورت قانون در آمده و مبنای عمل قرار گیرد.
نباید قدرت طرح و حل منازعه از حكومت گرفته شود. وقتی پارلمان عصاره فضائل ملت نباشد و تنها سكونتگاهی برای بخشی از كارگزاران حكومت باشد ، عصاره فضایل ملت خارج از پارلمان شكل می گیرد و قطار سیاست نیز به همان جا می رود.
در خوشبینانه و مسالمت آمیزترین شكل مقصد این انتقال سیاست؛ احزاب و سازمانهای حذف شده خواهد بود. یعنی سیاست به جای اینكه در پاستور یا بهارستان شكل بگیرد به دفاتر افراد خارج از قدرت رسمی می رود. یعنی آنجا تصمیم می گیرند سیاست چطور مدیریت شود.
اما كانون سیاست ورزی در یك حكومت قدرتمند و سالم پارلمان است كه باید در راس امور باشد.
در دنیا قاعده این است كه احزاب در صحن پارلمان با هم جدال می كنند و سیاست از دل این بحث ها و رای گیری های بر سر آن بیرون می آید. اما در ایران كنونی چه ربط و نسبتی بین پارلمان و جریانات سیاسی وجود دارد؟
سیاست ایران در بهترین حالت خارج از نهادها و محافل سیاسی شكل می گیرد چه اصلاح طلب چه اصولگرا چه راست چه چپ و در بدترین حالت در كف خیابان ها.
البته ما خوش بین هستیم و انتظار داریم بعد از 25 سال خود سیاستگذاران كلان به این ظرافت رسیده باشند كه حكومت نهادی است برای طرح و حل منازعات داخل جامعه. حكومت درگاه خطاب و فصل الخطاب است. اگر خطاب و فصل الخطاب خارج از ساختار حكومت باشد حاكمیت از معنا تهی می شود حال هر چقدر می خواهد فربه و بزرگ باشد.
ایرنا: برگردیم به پرسش نخست. محبوبیت اصلاح طلبان بعد از اتفاقات دی ماه كاهش پیدا كرده است یا خیر؟ قبلا رییس دولت اصلاحات با یك تكرار می كنم عده زیادی از آرای خاموش را به سود اصلاح طلبان به صحنه انتخابات آورد. آیا دوباره می تواند چنین كند؟
شریعتی: رییس دولت اصلاحات مجموعه ای از رفتار و كنش سیاسی است كه با فرآیند گفتاری و رفتاری خود در 40 سال اخیر، طرفداران خود را در حال انتظار نگه داشته است.
در عالم سیاست رییس دولت اصلاحات یك سرمایه نمادین است و دیگر یك شخص نیست، بلكه تبدیل به یك نهاد شده است. شخص و نهاد خاتمی در اتفاقات اخیر ضربه چندانی ندید.
من اتفاقات دی ماه 96 را به دقت رصد كردم و به جرات می توانم بگویم قوه به فعلیت رسیده ای كه در خیابان های كشور حاضر شد و اعتراض نمادین كرد هرگز مخاطب خاتمی نبود. این نیرو قبل یا بعد آن از اعتراضات دی ماه از ایشان حرف شنوی نداشتت.
افرادی كه در اعتراضات دی 96 حضور داشتند شامل بخش هایی از آن 18 میلیون تحریمی بودند و عده ای از 16 میلیونی های رای دهنده به رییسی یعنی بخشی از حاشیه نشین ها و دولت بهاریان.
ایرنا: مبنای این ادعایتان چیست؟
شریعتی: مشاهدات شخصی وگروهی و نتایج نظر سنجی های معتبر. ما حزب هستیم و از وقایع مشاهدات تشكیلاتی داریم.
در حدود 80 شهر معترضین به كف خیابان آمده اند اما من نشنیده یا ندیدم كه گروهی از آنها وابسته به تشكیلات اصلاح طلب باشند. حوادث 96 سر یعنی 'رهبر' نداشت. این اعتراضات شورش رای خاكستری ها بود. اما فرصت طلبی برخی گروههای سیاسی خارج از كشور باعث شد كه آنها مدعی رهبری این اعتراضات شوند.
تقریبا تمام گزارشات رسمی و غیررسمی را درباره حوادث دی ماه دیدم. در هیچ كدام از آنها ادعا نشده كه این ناآرامی ها دارای اتاق فكر بود.
همه بازخوردهایی كه از جامعه دریافت كردیم و همین طور اشاراتی كه دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی به ما كردند این بود كه بسیار خوشحالیم كه بدنه اصلاح طلب در این اعتراضات حضور نداشت.
حتی در میان بازداشت ها كه حدود چند هزار نفر بازداشت شدند یكی از وابستگان و نزدیكان به تشكیلات اصلاح طلب وجود نداشت. عكس محصورین و دستبند سبز هم دست كسی نبود.
هیچ گونه انگیزه تشكیلاتی و سیاسی گفتمان اصلاح طلبانه در این اعتراضات وجود نداشت. چون مخاطبان خاتمی اینها نبودند پس نمی توانیم بگوییم جریان رای ایشان ریزش كرد.
ایرنا: موضع گیری اصلاح طلبان در قبال حوادث دی ماه چگونه بود؟
شریعتی: تمام گروههای اصلاح طلب و مجموعه های آن در بیانیه های خود به دو چیز اشاره كردند نخست اینكه اعتراض حق مردم است و هر كسی با هر دیدگاهی وقتی اعتراض داشت باید بتواند آنرا بیان كند. دوم اینكه ما با این شكل اعتراض مرزبندی داریم و آنرا قبول نداریم.
ما هم به عنوان یكی از 3 حزب شاخص اصلاح طلب، در بیانیه 24 صفحه ای خود اشاره كردیم كه حق اعتراض با به حق بودن اعتراض دو چیز متفاوت است. اعتراض یك حق است و قانون اساسی آنرا به شهروندان داده است. بر طبق اصل 27 هر كسی مجاز است بدون حمل سلاح بیاید اعتراض كند.
درباره اینكه این اعتراضات به حق است می توان بحث كرد. مثلا این كسی كه آمد و داد زد دادزدنش حق اوست ولی آیا این دادی كه می زند درست است؟
ما با روش اعتراضات دی ماه هم با بسیاری از شعارهایی كه در این اعتراضات داده می شد مرزبندی داشتیم.
البته هشدارهایی هم بر اثر رویت این ناآرامی ها دریافت كردیم و آن اینكه این اعتراضات زخم و زنگ خطری بزرگ است و چنانچه التیام پیدا نكند صدای آن بخشی از بدنه اجتماعی اصلاح طلبان را نیز جذب خود خواهد كرد. به عبارتی در اعتراضات دی ماه، راس و بدنه اصلاح طلبان هیچ پیوستگی با اعتراضات پیدا نكرد.
به نظر ما اگر این اعتراضات، ریشه یابی و درمان نشود وسعت پیدا می كند زیرا انباشت نارضایتی در جامعه وجود دارد. بسیاری از این اعتراضات هم تحت كنترل سازمانهای سیاسی، اجتماعی مدنی و حتی حكومتی نیست و خیلی خودجوش و آتش به اختیار و ناگهانی بیرون می زند.
ایرنا: پس باید به فكر آن 18 میلیون نفری كه رای هم ندادند بود؟
شریعتی: حتما. آن 18 میلیونی كه رای نداده اند نیروی بالقوه فراوانی دارد یعنی تعدادشان از 16میلیون هم بیشتر است.
واسفایش هم آنجایی است كه بخشی از این 18 میلیون نفر به كف خیابان آمده و این مدل اعتراضی خشونت آمیز را شروع كنند و برخی قدرت های خارجی نیز از آنها حمایت كنند. از آن سو 25 میلیون اصلاح طلب هم به خاطر اعتقاد به مشی و مرام تغییرات مسالمت آمیز و به دور از خشونت خود از صحنه فاصله بگیرند. در مقابل اما قسمتی از آن 16 میلیون نفر كه گروه ها و افراد رادیكال بسیاری در آنها وجود دارد برای دفاع از وضع موجود به خیابان ها بیایند.
اینجا همان جایی است كه ما درباره پدیده سوریه ای شدن ایران هشدار می دهیم. یعنی شكل گیری نزاعی خونین بین طرفداران رادیكال حاكمیت با نیروهای سرنگونی طلب كه از سوی قدرت های خارجی پشتیبانی می شوند.
ایرنا: تا چه حد صدای این اعتراضات شنیده شد؟
شریعتی: تا آنجایی كه ما فهمیدیم نگرانی مسوولین را فراگرفت ولی اینكه این نگرانی چقدر در میان مدت به اصلاح تبدیل شده باشد ما خیلی خوش بین نیستیم.
چون در آن بازه زمانی وزارت كشور، شورای عالی امنیت ملی، مجلس، دولت، همه خطر را حس كرده بودند. برای همین راه افتاده بودند و اصلاح طلبان، اصولگرایان، احزاب و كارشناسان را مدام به جلسات متعدد دعوت می كردند كه بیاید دست به دست هم دهیم و این ماجرا را خاتمه دهیم.
ولی متاسفانه این اقداماتشان فقط در همان مقطع بود و تداوم پیدا نكرد. به ویژه در بخش هایی كه علیه دولت روحانی بحران آفرینی می كنند تغییری در كنش، تصمیم سازی و تصمیم گیریهایشان نمی بینم.
ایرنا: پرسش آخر ما درباره بحث انجام اصلاحات در جنبش اصلاحات است. آقایان مرعشی، عبدالله نوری، بهزاد نبوی و برخی دیگر از چهره های شناخته شده اصلاحات به ویژه در ماه های اخیر بر این موضوع تاكید كرده اند. ارزیابی تان چست؟
شریعتی: ما هم به انجام اصلاحات در اصلاحات معتقدیم و این را اعلام هم كرده ایم. ما دو سطح از این رفرم را در نظر داریم.
نخست اقدام به اصلاح در اصلاحات. كه معنای آن روزآمد كردن گفتمان اصلاح طلبی و متناسب سازی ایده ها و آرمان های اصلاح طلبانه با مطالبات مردم است.
دوم اصلاح در ساز و كارهای تصمیم سازی و تصمیم گیری در مجموعه های اصلاح طلب.
كه ما به هر دو مورد نیازمندیم.
یعنی باید اصلاحات را روزآمد كنیم طوری كه مردم مطالبات خودشان را به طور عینی تر در حرف و رفتار اصلاح طلبان ببینند.
هم باید ساز و كارها و سازمان ها و مكانیسم های اصلاح طلبان را روزآمد كنیم و اصلاحاتی در آن انجام دهیم كه چتر اصلاح طلبی فعالان سیاسی بیشتری را پوشش دهد و قدرت اقناع آنها را داشته باشد.
شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان كه مرجع تصمیم گیری برای ایجاد ائتلاف و هماهنگی بین نیروهای سیاسی اصلاح طلب است و انتخابات 94 و 96 مجلس، شورا، خبرگان و ریاست جمهوری را در جبهه اصلاحات هدایت كرده است برای انتخابات 98 مجلس حتما باید مورد بازنگری قرار گیرد تا بتواند جایگاه فصل الخطابی خود را بهتر ایفا كند.
واقعیت این است كه علیرغم موفقیت ها و كامیابی هایی كه در نتایج انتخابات داشتیم در درون نیروها و فعالین سیاسی اصلاح طلب، دلخوری ها، خرده ها و نقدهایی به مكانیسم تصمیم گیری و رسیدن به فهرست های انتخاباتی وجود دارد. این عوارض نشان داد كه باید به سمت اقناع بیشتر، شفافیت در تصمیم گیری و فراهم كردن زمینه همراهی بدنه گسترده تری از فعالین سیاسی با تصمیمات شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان حركت كنیم كه البته این پروژه در حال انجام است.
البته ذكر این نكته هم ضروری است كه مشخص نیست آن جمعیتی كه نشسته اند و رفتار و گفتار رییس دولت اصلاحات را در طول زمان رصد می كنند تا بر مبنای آن عمل كنند این بار چقدر منتظر پیام ایشان خواهند ماند.
پژوهشم**3081**
ایرنا پژوهش، كانالی برای انعكاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و پژوهش های خبری ایران و جهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
در گفت وگو با سعید شریعتی مطرح شد:
چالش های جریان اصلاحات در ایران
۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۷، ۱۰:۰۱
کد خبر:
82906311
تهران - ایرنا - برخی بر این باورند اصلاح طلبان باید از قدرت برحذر بمانند تا بتوانند برنامه های خود را عملی كنند؟ از سویی مدتی است بحثی مطرح شده با نام اصلاح طلبان فرصت طلب. گروه تحلیل ایرنا چالش های این جریان سیاسی را در گفت وگو با ' سعید شریعتی ' عضو شورای مركزی حزب اتحاد ملت ایران بررسی كرده است.