انتخابات چهارمين دوره پارلمان عراق به اكثريت مطلق يافتن هيچ يك از ائتلافهاي رقيب منتهي نشد اما جلو بودن ائتلاف سائرون نزديك به مقتدي صدر با تنها چند كرسي از ائتلافهاي نزديك به حيدرالعبادي سبب شده است كه او دست بالا را در تعيين خط مشي دولت آتي عراق داشته باشد. روحاني شيعهاي كه سالها در ايران زندگي كرده و پيش از اين مواضع نزديكي با جمهوري اسلامي ايران اتخاذ ميكرد، حالا محور سياست اعلامياش را كاستن از نقش ديگر كشورها در عراق قرار داده است. موضعي كه سبب شده شايعات و حواشي زيادي درباره آينده روابط نزديك تهران و بغداد مطرح شود. با حسن داناييفر، سفير پيشين ايران در بغداد كه اكنون همچون سالهاي پيش از سفارت، دبيري ستاد توسعه روابط اقتصادي ايران و عراق را برعهده دارد، درباره اين تحولات گفتوگو كرديم.
** از نتايج پارلمان عراق متعجب شديد؟
نه تعجبآور نبود، ما تقريباً همين تركيب را پيشبيني ميكرديم، البته در پيشبيني ما ائتلاف نصر اول بود و سائرون بعد از ائتلاف نزديك به آقاي عامري در جايگاه سوم قرار ميگرفت. اما خب در نهايت چون فاصله تعداد كرسيهاي كسب شده زياد نيست اين جابهجايي چندان تفاوت معناداري ايجاد نميكند.
** ارزيابيتان از وضعيت شكننده اين ائتلافها در پارلمان و تأثير آن بر شكلگيري دولت آينده عراق و تركيب آن چيست؟
انتخابات پارلماني اخير عراق نسبت به ادوار گذشته يك تفاوت عمده داشت؛ در ادوار گذشته رقابت ميان سه طايفه يعني ميان شيعيان، اهل سنت و كُردها معنا پيدا ميكرد. اما در اين دوره اين رقابت در هر سه اين طوايف تبديل به رقابتي درون طايفهاي شد به اين معنا كه چهرههاي شاخص شيعه با يكديگر رقابت كردند، همچنان كه اهل سنت و كُردها نيز رقابت دروني داشتند. اين رقابت حتي در درون احزاب هم شكل گرفت؛ چنان كه حزب الدعوه دو فهرست انتخاباتي ارائه داد النصر و دولت قانون يا دكتر برهم صالح از درون حزب اتحاد ميهني كردستان انشعاب كرد و فهرست مستقلي ارائه داد.
اين وضعيت يك ويژگي ديگر نيز به اين انتخابات داد و آن اين بود كه در وزن كشي درون طايفهاي وزن هر يك از جريانها مشخص شد؛ اتفاقي كه ميتواند به كاهش تشتتهاي درون طايفهاي بينجامد. به شخصه آنچه روي داده را اتفاق خوبي ميدانم كه حاصلش حركت بيشتر جريانهاي سياسي عراق به سمت تقدم بيشتر منافع ملي بر رقابتهاي طايفهاي است.
از طرف ديگر ميبينيم كه پارلمان عراق 329 كرسي دارد و حزب يا ائتلافي اكثريت مييابد و ميتواند به تنهايي تشكيل دولت دهد كه دستكم نيم به علاوه يك كرسيها را در اختيار داشته باشد وضعيتي كه در پارلمان اخير عراق جز از طريق ائتلاف چند جريان اكثريت يافته با يكديگر ممكن نخواهد بود. ائتلافهاي رتبه يك، دو، سه و چهار هر كدام حدود 50 كرسي در اختيار دارند و اگر ميخواهند منافعشان تأمين شود، حتماً بايد با ديگران ائتلاف كنند. بنابراين ممكن است تشكيل دولت مقداري طول بكشد و با پيچيدگيهايي مواجه باشد.
** پيش از اين انتخابات، عربستان دورخيز خوبي براي ترميم رابطهاش با عراق داشت. دعوتهايي كه از مسئولان دولت وقت عراق و نيز شخص مقتدي صدر انجام شد، نشان از تلاش براي تأثيرگذاري در سياست عراق داشت. وضعيت پديد آمده تا چه حد در راستاي خواست رياض تعبير ميشود؟
سعوديها برخلاف برخي تصورها و تبليغات حداقل طي دو دهه اخير در منطقه دچار وضعيت انقباضي شدهاند. هرجا تلاش كردند، نه تنها نتوانستند حضور و نفوذ خودشان را توسعه دهند بلكه وضع موجودشان را نيز دچار اشكال كردند. آنها رابطه معناداري با سوريه داشتند كه حالا از دست دادهاند. زماني در افغانستان تعيين كننده بودند و در پاكستان دستشان خيلي باز بود. نزديكتر بياييم انتخابات پارلماني اخير در لبنان نشان دهنده بي حاصلي هزينههاي ميلياردي رياض است؛ زيرا درست در نقطه مقابل خواست آنها حزبالله و همپيمانانش 50 به علاوه يك پارلمان را به دست آوردند و حزب المستقبل 30 درصد از كرسيهايش را از دست داد و سعوديها دچار نوعي سرخوردگي شدند. ديگر وارد بحث وضعيت پيش آمده در يمن و روابط بينابيني و نامطلوب عربستان با مصر، قطر و سودان نميشويم. آنها نميدانند كه مسائل خاورميانه مسائلي چند وجهي است و نميتوان با تحليل يك وجهي به آنها وارد شد و بر سر آنها معامله كرد. مسائل خاورميانه با آمدن يك جوان و رفتن يك پيرمرد حل و فصل نميشود.
در مورد عراق هم هيچ كدام ما سالهاي حمايت عربستان از عراق تحت حكومت صدام را تا پيش از حملهاش به كويت فراموش نميكنيم. پيشنهاد آنها در جريان جنگ دوم خليج فارس هم اين بود كه ساختار نظام بعث برهم نخورد و نهايتاً يكي از پسران صدام جايگزين او شود. اين است كه درباره نتايج آن تحولات يك تعبيري دارند كه بارها تكرار كردهاند؛ خطاب به امريكاييها كه ميگويند شما عراق را در يك سيني طلا گذاشتيد و تقديم ديگران كرديد. تا حدود 6 سال قبل براندازي و مستقر نشدن حكومت فعلي عراق در دستور كارشان بود. خيلي هم هزينه كردند اما به نتيجه نرسيدند.
خواستند اما نتوانستند، بنابراين تغيير ديدگاهشان درباره عراق نه از باب پذيرش و تعقل بود بلكه تنها تصميم گرفتند از مسير ديگري حركت كنند. البته امريكاييها هم خيلي تلاش كردند كه سعوديها را در مسير جديد قرار بدهند. آنها هم چارهاي نداشتند چون مسير پيشين را حدود 11 سال تجربه كردند اما به نتيجه نرسيدند. البته اينكه عربستان سعودي دوست دارد در رابطه نزديكتري با عراق باشد قابل درك است. 800 كيلومتر مرز مشترك، دلايل اقتصادي و نيز توازن قدرت در منطقه ميتواند از جمله دلايل آنها باشد. اما به طور اصولي تفكري كه در ميان سعوديها وجود دارد، نميتواند با فرهنگ جاري در عراق منطبق و نزديك باشد. زبان مشترك به تنهايي كافي نيست و مؤلفههاي فرهنگي ديگري هم بايد وجود داشته باشد تا بتواند آن همگرايي لازم را به وجود بياورد. با وجود اين سعوديها تلاش ميكنند.
ما هم به عنوان همسايه و دوست عراق از اين تلاش ناراحت نبوده و نيستيم. عراق يك كشور عربي است. بايد با جهان عرب ارتباط داشته باشد، كسي مخالف اين ارتباط نيست. بر فرض اگر مقام يا شخصيتي عراقي از ما درباره رفت و آمد با عربستان سؤال ميكرد،جوابمان منفي نبود. عراق يك كشور صاحب استقلال است و ضمناً كشوري است عربي و نميشود خارج از جهان عرب ادامه بدهد. آنها حق دارند و بايد از پتانسيل جهان عرب از نظر اقتصادي، مالي و از نظر سياسي و حضورشان در مجامع بينالملل استفاده كنند.
** اين درست كه جريان صدر اكثريت نيافته اما اين اهميت را پيدا كرده كه بر روابط خارجي آتي عراق تأثير بگذارد. چنان كه شاهد بوديم در شروطي كه براي نخست وزيري العبادي مطرح كرد، خواستار تعهد او درباره بيرون كردن نيروهاي خارجي از عراق و ايجاد سياست خارجي مستقل به دوراز هرگونه دخالت خارجي شد. اين رويكرد تا چه حد بر روابط ايران با دولت آتي عراق تأثير ميگذارد؟
اتفاقاً شرط و پيشنهاد آقاي صدر خيلي پيشنهاد خوبي است و ما هم از آن حمايت ميكنيم. عراق كشوري است با سابقه تاريخي كهن، دومين يا سومين منابع نفتي دنيا را دارد، در زمينه گردشگري يكي از كشورهاي جهان عرب است كه ميتواند رقيب عربستان باشد همان طور كه در زمينه توليد و استخراج نفت رقيب سعودي است. عراق كشور مستقلي است و بايد هم مستقل باشد و بماند؛ ما از ابتدا همين را گفتيم. بحث كشورهاي دوست يك كشور با استقلال و نبود استقلال فرق دارد.
شرايط در سالهاي پس از انقلاب و رابطه بين دولت و ملت و رهبر انقلاب اسلامي با مردم عراق باعث شد به طور طبيعي دوستان بسيار زيادي كه سالها در ايران بودند، پس از سقوط صدام در عراق حاكميت پيدا كنند. طبيعتاً اين نسل ارتباط و دوستياش با ايران را فراموش نميكند. بعد از ظهور داعش نيز حضور ايران براي دفاع از دولت و ملت عراق باعث شد كه نسل بعدي هم اين برادري دولت و ملت ايران را حس كند. در نتيجه از اين بابت رابطه بين جمهوري اسلامي ايران با ملت و دولت عراق يك رابطه استثنايي و ويژه است.
من ميتوانم بگويم كه اين رابطه انحصاري است. زيرا اكثر رهبران موجود عراق از عرب و كُرد و همه مذاهب كمابيش سالها در ايران زندگي كردهاند با فرهنگ و مردم ايران و دولت ايران آشنايي دارند و اين رابطه بسيار دوستانه و عميقي را ايجاد ميكند كه با ديگر كشورها وجود ندارد. عراق مستقل است و بايد مستقل تصميم بگيرد. ما معتقديم كه دخالتهاي امريكا معنا ندارد. اتفاقاً يكي از ويژگيهاي جريان صدر مخالفتش با اشغالگري و دخالت امريكا و ديگران در عراق بوده است. اين حرف درستي است و ما هم تأييد ميكنيم اما دوستي و روابط ما و ارتباط طبيعي كه وجود دارد به معناي دخالت ما در آنجا نيست. در اين انتخابات هم برخي كشورها سعي كردند بعضي از ليستها را به ايران منتسب كنند.
خب اتفاقاً اين ليستها رأي آوردند كه اگر ادعاي آنها درست بوده باشد، بايد بگوييم مدعيان خيلي ضرر كردهاند. جريان صدر نزديكترين جريان به مقاومت است. بنابراين روند روابط ما با دولت عراق برهمين منوال ادامه پيدا ميكند؛ در چارچوب استقلال و دخالت نكردن دو كشور در امور داخلي يكديگر. همين طور كه تا الان بوده و در حال و آينده هم ادامه پيدا ميكند.
آنچه سبب حساسيت جامعه درباره آينده روابط ايران و عراق شده، اين است كه ما هزينه قابل توجه و نقش ويژهاي در كمك به اين كشور براي مقابله با داعش داشتيم و احساسمان اين است كه در روابط و همكاريهاي اقتصادي چنان كه بايد از اين نزديكي بهرهمند نشدهايم...
اگر اين طور باشد اين نگراني بحقي است. اما ما براساس دادههايمان ارزيابي ميكنيم. اما ممكن است اين دادهها، دادههاي كاملي نباشد. روابط اقتصادي ما با عراق روابط خوبي است. منتها ميتواند بهتر از اين باشد و بيشتر از اين گسترش پيدا كند. اما بايد بدانيم كه هم بازار عراق و هم بازار سوريه بازارهاي رقابتي خواهند بود. مرزهاي بازار عراق به روي همه باز است. ما بايد بتوانيم متناسب با وضعيت بازار در آنجا حضور پيدا كنيم و خودمان تلاش كنيم فضايي ايجاد نشود كه ديگران جاي ما را بگيرند. در مورد تعهدات اقتصادي نيز كه تاكنون برقرار شده است نگراني نيست؛ زيرا تعهدات بين كشورها با تغيير حكومتها و دولتها تغيير نميكند.
*منبع: روزنامه ايران؛ 1397،3،8
**گروه اطلاع رساني**1699**2002
روحاني شيعهاي كه سالها در ايران زندگي كرده و پيش از اين مواضع نزديكي با جمهوري اسلامي ايران اتخاذ ميكرد، حالا محور سياست اعلامياش را كاستن از نقش ديگر كشورها در عراق قرار داده است.