این طرح شامل راهبردهای كلیدی در مورد نحوه خروج یكجانبه امریكا از برجام، همفكری و همكاری با اسرائیل و عربستان، كار دیپلماتیك سنگین روی اروپا و اقدامات لازم برای تغییر رژیم در ایران میباشد. بخشی از اقدامات عملیاتی پیشبینی شده در این طرح از این قرار است:
1- اعمال طیف گسترده تحریمهای جدید 2- محوری كردن موضوع موشك، تروریسم و نقش ایران در منطقه 3- گفتوگو با اسرائیل برای عملیات نظامی علیه ایران 4- همكاری با كشورهای عربی خلیج فارس در مقابله با نقش منطقهای ایران 5- كمپین تبلیغاتی گسترده در مورد نقض روح و جسم برجام توسط ایران 6- فعالیتهای دیپلماتیك جامع سفارتخانههای امریكا در خارج علیه ایران 7- برنامه كار گسترده برای هدایت افكار عمومی امریكا و جهان 8- تاكتیك دوگانه اعمال فشار و سپس حمایت از روسیه و چین برای گفتوگو با تهران جهت محدود كردن نقش منطقهای ایران 9- تهیه لیست كامل شركتهای خارجی فعال در ایران و برنامه اقدام جهت قطع ادامه كار آنها در ایران 10- طرح وسیع برای گفتوگو با اعضای كنگره جهت همراه كردن آنها در اقدامات جدید ضد ایران 11- محدود نمودن نقش ایرانیها از جمله ورود به امریكا از طریق توقف ویزا اعم از ویزای دانشجویی و علمی و غیره 12- فعال كردن مراجع قضایی امریكا برای صدور احكام بلوكه كردن اموال و داراییهای ایران 13- حمایت امریكا از كردها و عربهای استقلالطلب 14- افشای فعالیتهای اقتصادی فرماندهان سپاه و شخصیتهای دیگر ایرانی با ذكر نام 15-حمایت امریكا از اعتراضهای دانشجویی، كارگری، زنان و گروهای ضد انقلاب داخلی ایران. اقدامات یك سال گذشته دولت آقای ترامپ هم دقیقاً در راستای عملیاتی كردن محورهای فوق بوده است. مجال بحث در مورد تك تك محورهای طرح مذكور در این یادداشت نیست منتهی به سه نكته اشاره میكنم:
1- سخنرانی پمپئو، وزیر خارجه امریكا در جمع ایرانیهای مقیم امریكا در لسآنجلس و ادعای فساد مالی مسئولان با ذكر نام برخی شخصیتها، بخشی از «سناریوی همراه و محدود كردن» فعالیت ایرانیهای دوتابعیتی و مقیم امریكاست. چند ماه قبل نیروهایی ناشناخته شبانه به دفتر شورای ملی ایرانیان امریكا (نایاك) هجوم برده، اسناد و مدارك و كامپیوترهای آنها را بردند و با فاصله اندكی هم تریتا پارسی و رضا مرعشی، دو گرداننده اصلی این شورا كه دهها مقاله علیه سناریو جنگ و تحریم ایران و در دفاع از برجام نوشته بودند نیز از سمت خود در این شورا استعفا دادند!
این شورا از سوی محافل صهیونیستی و منافقین و نئوكانهای امریكا به عنوان لابی ایران و مزدوران دولت ایران معرفی و در سالهای گذشته شدیداً تحت فشار بود هر چند كه از ایران كمترین كمكی و توجهی به آنها نشد. گفته میشود نیروهای ناشناختهای كه به دفتر نایاك هجوم بردند، از همان شركت بلاك واتر است كه دهها شاهزاده عربستان را به دستور بن سلمان، ولیعهد این كشور دستگیر و در هتل ریتزكارتون حبس و شكنجه كرد.
2- جان بولتون در طرح خود خواسته بود كه قبل از اعلام رسمی خروج امریكا، امریكا اطلاعاتی در مورد اینكه ایران همچنان دنبال ساخت بمب اتم میباشد، منتشر كند. دیدیم كه نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در یك كنفرانس مطبوعاتی كه در سراسر دنیا پخش شد، مدعی شد كه سرویس اطلاعات خارجی اسرائیل موساد یكصد هزار سند و عكس و شواهد و غیره از برنامههای اتمی ایران به دست آورده است كه اثبات میكند ایران همچنان دنبال ساخت بمب اتم است. چند روز بعد هم ترامپ رسماً خروج از برجام را اعلام و در سخنرانی خود هم به ادعاهای نتانیاهو استناد كرد. معلوم میشود كه سازمانهای اطلاعاتی امریكا زیر بار طرح چنین ادعایی نرفته و لذا نتانیاهو خود رأساً وارد كار شده است.
3- اما در مورد مذاكره با ایران، جان بولتون در طرح خود چنین آورده است: «بعد از خروج ایران از برجام، دولت امریكا باید شعار مذاكره با ایران را طرح كند زیرا ایرانیها دیگر با امریكا مذاكره نخواهند كرد و لذا این امكان به امریكا داده خواهد شد كه از این سناریو به عنوان دلیل سوء نیت ایران برای دنبال كردن برنامه ساخت بمب اتم استفاده كند.»
هنگامی كه ترامپ چند روز قبل مذاكره بدون پیش شرط با ایران را مطرح كرد، من شك نداشتم كه ایران آن را رد خواهد كرد. لذا در مقاله منتشره در روزنامه اعتماد تحت عنوان «اگر جای روحانی بودم»، نوشتم كه رئیس جمهوری در پاسخ به ترامپ، به وی پیشنهاد سفر به تهران بدهد. عدهای در داخل كشور از پیشنهاد من تعجب كرده، برخی آن را طنز خواندند و برخی هم به من نوشتند شما در چند مصاحبه اخیر تأكید كردهاید كه در شرایط فعلی با مذاكره با امریكا مخالفید حالا چه شد كه نظرتان برگشت؟
من قبلاً پنج دلیل خود در مورد مفید نبودن مذاكره در شرایط فعلی را توضیح دادهام و قصد تكرار ندارم. اما برای من روشن بود كه اصرار ترامپ بر آمادگی برای گفتوگو با تهران، بخشی از سناریوی از قبل طراحی شده دیپلماسی عمومی كاخ سفید علیه ایران است و بهتر است ایران با طرح سفر ترامپ به تهران، این سناریو را عقیم كند.
البته چون آقای ترامپ فردی غیر قابل پیشبینی است، ممكن است با پیشنهاد ایران برای سفر به تهران مثبت برخورد كند. در این صورت لابی اسرائیل و عربستان و نئوكانهای امریكا با راهاندازی یك زلزله سیاسی در امریكا، مانع خواهند شد. دراین حالت هم باز توپ توی زمین واشنگتن خواهد ماند. دیدیم كه بعد از مخالفت ایران با پیشنهاد ترامپ برای «گفتوگوی بدون قید وشرط با ایران»، آقای ترامپ ظرف سه روز مجدد دوبار پیشنهاد گفتوگو با تهران را مطرح كرده و مقامات تلآویو و ریاض هم سكوت كردهاند. امیدوارم كه تهران متوجه ماجرا شده باشد.
اكنون بخش اول تحریمهای امریكا شامل: خرید و فروش اسكناس یا اسناد مبتنی بر دلار، خرید و فروش فلزات قیمتی و خام از طلا گرفته تا آلومینیوم، افتتاح حساب ریالی در خارج، فاینانس خارجی، خرید اوراق بهادار خارجی، خرید و فروش قطعات هواپیما و مواد غذایی و خودروسازی، آغاز شده و بخش دوم تحریمها در زمینه انرژی هم تا سه ماه دیگر شروع خواهد شد. ممكن است ترامپ باز آمادگی برای مذاكره با ایران را چند بار دیگر هم مطرح و بعد از مدتی هم طرح آن را متوقف كند تا همزمان با افزایش فشارها و تحریمها، تهران را در افكار عمومی جهان و افكار عمومی داخلی ایران مقصر و خود را مرد صلح و گفتوگو معرفی كند.
با مطالعه دقیق اقدامات عملی امریكا در یك سال گذشته، اكنون اتخاذ تدابیری كارآمد از سوی تهران بویژه در پنج محور حیاتی است:
1- به حداقل رساندن تأثیر تحریمهای جدید
2- سر و سامان دادن به اوضاع داخلی (وضع نابسامان اقتصادی، بیكاری، فساد، تورم، سقوط آزاد ارزش پول ملی كشور، گرانی و...)
3- دیپلماسی متمركز و كارآمد
4- روشنگری افكار عمومی جهانی
5- خنثی كردن لابیهای ضد ایران در امریكا و غرب.
تحقق این مهم بدون درك درست از شرایط داخلی و منطقهای و جهانی و سپس یك برنامه جامع اما واقعبینانه همراه با اراده، انسجام و هماهنگی ملی ممكن نیست كه متأسفانه در شرایط فعلی اثری از آن مشاهده نمیشود.
*دیپلمات پیشین
تهران-ایرنا پلاس-جان بولتون، مشاور امنیت ملی امریكا كه اكنون كلیدیترین نقش در موضوع ایران را در كاخ سفید به عهده دارد، سال گذشته طرحی برای «خروج امریكا از برجام» و عملیاتی كردن «سیاست تغییر رژیم»، به آقای ترامپ و شورای امنیت ملی امریكا ارائه كرد.