۳۰ شهریور ۱۳۹۷، ۱۰:۴۵
کد خبر: 83038799
T T
۰ نفر
سیاست های شكست خورده محمد بن سلمان  واحتمال بركناری

تهران- ایرنا- محمد بن سلمان ولیعهد بلندپرواز عربستان با برخی اصلاحات نمادین در داخل به دنبال معرفی خود به عنوان چهره ای جدید و تغییردهنده وضعیت سنتی عربستان بود اما نگاهی به كارنامه او و اوضاع داخلی و منطقه ای نابسامان عربستان نشان می دهد برنامه های اصلاحاتی او راه به جایی نبرده و او اكنون در مسیر سراشیبی و سقوط قرار گرفته است.

به گزارش گروه تحلیل،تفسیر و پژوهش های خبری، برنامه های «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی برای تحول و پیشرفت در عرصه های اقتصادی و مدنی به رغم تبلیغات گسترده پیامدهایی به بار آورده كه از دید بسیاری از تحلیلگرن عنوانی جز خسارت و عقبگرد نمی توان بر آن نهاد. در نهادهای دینی عربستان از اقدامات ولیعهد عربستان برای اصلاحات نارضایتی وجود دارد. شكست سیاست خارجی محمد بن سلمان عرصه را بر سیاست داخلی او تنگ كرده و محبوبیت وی را كاهش داده است. این شاهزاده جوان سعودی به طور كلی در باتلاق جنگ یمن گرفتار شده است. افزون بر این، تنش های سیاسی او با غرب هم پایان ندارد و او به راحتی نمی تواند از بحران ها عبور كند. سیاست های بن سلمان كه بر اساس ترساندن و كنار گذاشتن مخالفان پایه ریزی شده است بسیاری از بازرگانان را ترسانده و آنان سرزمین عربستان را ترك می كنند. سرمایه گذاران حاضر نیستند اموال خود در محیطی بی ثبات سرمایه گذاری كنند. سرمایه گذاری در عربستان با خطرات و ریسك هایی همراه است و فرار سرمایه گذاران از عربستان را به دنبال داشته است. او به دلیل این موضوع هر روز به سوی انزوا پیش می رود. می توان گفت كه توقف فروش طرح سهام شركت نفتی آرامكو همانند چوبه اعدام برای طرح های ولیعهد عربستان است و او بیشتر از این نمی تواند از بحران ها فرار كند و دیگران را مسوول شكست های خود معرفی كرد.
شبكه خبری «الجزیره» قطر در این خصوص نوشت: در عرصه بین المللی محمد بن سلمان ولیعهد عربستان از یك شكست به شكستی دیگر منتقل می شود و در داخل عربستان نیز او تدابیر لیبرالی خود را با سركوب های بسیار به پیش می برد. طرح «چشم انداز 2030» او هیچ پیشرفتی نداشته است. شاهزاده محمد بن سلمان با گستاخی های خود عربستان را می بلعد. او از هیچ یك از برگه برنده ها استفاده نكرد. در داخل عربستان او ثروت های نفتی بسیاری در اختیار داشت كه زمینه را برای پادشاهی او برای چند دهه متوالی فراهم كرده بود. افزون بر این، او از حمایت جوانان، زنان، تكنوكرات ها و لیبرال ها برخوردار بود اما وی از این فرصت ها استفاده نكرد. در خارج از كشور نیز بزرگترین همپیمانان عربستان به او به عنوان مرد دست و دل بازی نگاه می كردند. افزون بر آمریكا و فرانسه، كشورهای روسیه، چین و حتی رژیم اسرائیل به دست و دل بازی های او چشم دوخته بودند اما تنها چند ماه از دوران ولیعهد او سپری نشده بود كه او همه برگ برنده ها و پشتوانه های خود را از دست داده است.
در این زمینه نشریه «تایمز» انگلیس در صفحه نگاه خود در گزارشی به قلم «مایكل برلی» نوشت: روزهای حضور بن سلمان در قدرت به شماره افتاده و امیدها به شاهزاده بن سلمان به عنوان مصلحی كه زخم های منطقه را درمان خواهد كرد نتیجه ای به دنبال نداشته است. با سفر محمد بن سلمان در اسفندماه گذشته به انگلیس هیاهوی رسانه ای به راه افتاد و او در جریان آن سفر میلیون‌ها دلار به شركت‌های فعال در زمینه روابط عمومی و لابی‌ها پرداخت و گفته شد كه او به‌عنوان قوی‌ترین مرد سعودی با وجود 32 سال سن قرار است. اما پس از سپری شدن 6 ماه به نظر می‌رسد كه احتمال بالا رفتن او در قدرت بیشتر با ابهام همراه است و «سلمان بن عبدالعزیز» پادشاه سعودی در حال نشان دادن نشانه‌های شك و تردید دراین‌باره است. شكاف بین هیاهو و جاروجنجال تبلیغاتی درباره ولیعهد و حقیقت شخصیت و توان او به طور كامل آشكارشده است.
نشریه تایمز با طرح این سوال كه آیا طرح شهر بسیار پیشرفته نیوم را كه ولیعهد سعودی برای احداث آن تلاش می‌كرد، به یاد می‌آورید؟ نوشت: این طرح كه بودجه‌ای بیش از 80 میلیارد دلار برای آن تخصیص ‌یافته است و تلاش‌ها برای اصلاح اقتصاد عربستان بر اساس طرح چشم‌انداز بن سلمان موسوم به «چشم‌انداز 2030» متكی به عرضه پنج درصد سهام شركت نفت و گاز بزرگ آرامكو عربستان است.
به نظر می‌رسد كه سلمان بن عبدالعزیز عرضه سهام آرامكو را لغو كرده است. زیرا این احتمال مطرح‌شده است كه عرضه سهام شركت در نیویورك به مصادره اموال عربستان به علت شكایت قضایی در آمریكا علیه عربستان به اتهام ارائه ندادن اطلاعاتی درباره حملات یازدهم سپتامبر سال 2011 میلادی منجر شود.
به نوشته این نشریه، در حوزه سیاست خارجی سیاست‌های محمد بن سلمان به عربستان ضربه زده است زیرا جنگ در یمن كه وارد سومین سال خود شده است، باتلاقی ساخته‌ وپرداخته ولیعهد است. طبق برآورد صورت گرفته توسط اندیشكده آمریكایی «بروكنیگز» تداوم این جنگ ماهانه 5 تا 6 میلیارد دلار هزینه دارد.
به نوشته تایمز، تاكنون بیش از 10 هزار غیرنظامی یمنی كشته، هشت و نیم میلیون تن دچار سوءتغذیه و گروه انصارالله كه از سوی ریاض هدف قرارگرفته‌اند به لطف حمایت شیعیان قوی‌تر شده‌اند. تلاش‌های ولیعهد سعودی برای منزوی كردن قطر به اتهام حمایت از تروریسم را شكست‌خورده و این موضوع باعث ویران شدن شورای همكاری خلیج‌فارس به سود عربستان و امارات منجر شده است.
چیز زیادی از ادعاهای مدرنیته بن سلمان باقی نمانده است و سركوب شیعیان عربستان در منطقه شرق این كشور ادامه دارد. هرچند تبلیغات گسترده‌ای درباره اجازه زنان برای رانندگی انجام شد اما در مقابل، 13 فعال زن عربستانی كه به دنبال جنبه‌های دیگری از آزادی هستند، بازداشت شدند.
این نشریه انگلیسی افزود: بن سلمان نه اصلاح‌گر است و نه یك فرد قوی. درواقع پدرش با یك امضاء می‌تواند رویه جانشینی در كشور را تغییر دهد و او را از قدرت بركنار كند.
تایمز با اشاره به نارضایتی و جاروجنجال شاهزادگان سعودی از سیاست‌های شكست‌خورده بن سلمان نوشت: این اتفاق (بركناری ولیعهد) احتمال دارد به زودی رخ دهد.
تارنمای «النشره» لبنان در گزارشی به قلم «طونی خوری» نوشت: ستاره محمد بن سلمان تیره شده است و پیش بینی می شود كه دیگر ندرخشد. ستاره او به طور پرشتاب و قابل توجهی در حال افول است و اكنون این شاهزاده عربستان در مرحله خسوف به سر می برد. این در شرایطی است كه اخبار مربوط به او دنیا را پر كرده بود و مردم را سرگرم ساخته بود. اما اكنون به او توجهی نمی شود و حتی رسانه های كشورهای غربی هم در گزارش های خود از محدود بودن حضور وی در قدرت سخن به میان می آورند.
در واقع این شاهزاده سعودی نتوانسته است در باشگاه رهبران عرب جایی را برای خود رزرو كند. او از زمان به قدرت رسیدن و به دست گرفتن امور عربستان به طور غیر رسمی شیوه نامناسبی در برخورد با اطرافیان و دیگران در پیش گرفته است. او در برخورد با همه با سختی و قساوت برخورد كرد. لغزش ها و خطاهای او بیشتر از آن بود كه بتوان بر آن سرپوش نهاد. او با افراد خاندان حاكم وارد تنش شد و برجسته ترین آنان را برای دستیابی به مبالغی پول بازداشت كرد. به جوانان وعده های بسیاری داد و به وعده های خود عمل نكرد. افزون بر این به نبرد نظامی و سیاسی نافرجامی در یمن و قطر وارد شد و تنها ترامپ از داشتن روابط با وی سود برد و سرمایه گذاری ها او در اروپا نتیجه مثبتی برای عربستان به دنبال نداشت. این كشور با كانادا هم وارد تنش شد و دیگر نمی تواند با قدرت به عرصه منطقه ای و بین المللی وارد شود. با وجود اینكه ترامپ از توافق هسته ای ایران عقب نشینی كرده است باز هم این كشور قدرت رقابت و رویارویی با ایران را ندارد. ولیعهد عربستان به خوبی امور كشور را مدیریت نكرد و تصمیم هایی گرفت كه هیچ كس جرات گرفتن چنین تصمیم هایی را نداشت. اما نتایج تصمیم های او بر پایه محاسبه های او پیش نرفت. از این رو، عربستان در مرحله آینده با ركودی روبرو خواهد شد كه بر اوضاع كلی این كشور و دیگر كشورهای عربی تاثیر برجای خواهد گذاشت. اوضاع داخلی این كشور نویدبخش نیست و اختلافات داخلی مانند آتش زیر خاكستر است و اوضاع سیاسی، مالی و اقتصادی این كشور هم نابسامان است. ناتوانی عربستان برای یكسره كردن جنگ در یمن و تصمیم گیری درباره روابط با قطر سبب شده است كه چهره این كشور به عنوان رهبر و سردمدار كشورهای عربی حاشیه خلیج فارس تخریب شود و این كشور دیگر به عنوان تصمیم گیرنده برای دیگر كشورهای مورد پذیریش نباشد.
شبكه خبری «الحره» آمریكا در گزارشی به قلم «عمار عبدالحمید» نوشت: محمد بن سلمان ولیعهد عربستان می خواهد برای همه كسانی كه اخبار عربستان را رصد می كنند این احساس را به وجود آورد كه او صاحب دیدگاهی مدرن برای آینده است. او می خواهد اینگونه وانمود كند كه مرد قاطعیت است كه در گرفتن تصمیم های قاطعانه سستی نخواهد كرد و اهمیت بالای روند پرشتاب اصلاحات در عربستان را درك می كنند. اما بسیاری از ناظران در منطقه و جهان با نگاهی به تصمیم های بن سلمان طی دو سال گذشته به او به عنوان فردی شتاب زده و گستاخ نگاه می كنند كه نمی تواند مسوولیت خود را پیش برد. او با وجود هزینه بالای جنگ یمن و به وجود آمدن بحران انسانی در این جنگ به هدف خود نرسیده است و اكنون در عرصه بین المللی عربستان به تنهایی مسوول این جنگ معرفی می شود. او اكنون به دنبال ابزارهایی برای توجیه شكست های خود در جنگ یمن است.
درباره نحوه برخورد محمد بن سلمان با «سعد الحریری» نخست وزیر لبنان و بحران استعفای او نیز باید گفت كه شیوه بن سلمان در مدیریت این موضوع نیز سبب شد كه عربستان به تلاش برای بر هم زدن ثبات لبنان متهم شود.
ناتوانی بن سلمان در به كار بستن روش های خردمندانه و انعطاف پذیر در برخورد با تحولات منطقه برای دفاع از منافع راهبردی عربستان سبب شده است جایگاه راهبردی این كشور تضعیف و دیپلماسی آن منزوی شود. این موضوع برای آینده سیاسی بن سلمان و اوضاع داخلی این كشور خطراتی را به دنبال خواهد داشت.
پژوهشم **9278**
۰ نفر