در بخش دوم و پاياني گفتوگو با فرشاد مومني، ضمن ادامه بررسي كارنامه اقتصادي دفاع مقدس، نقاط قوت نحوه اداره امور و مديريت اقتصادي در آن دوران تشريح شد و نكاتي براي عبور از بحرانهاي كنوني اقتصاد ايران مورد بررسي قرار گرفت.
** جامي كه زهرآگين نبود
مومني تحميل آتشبس و تعبير آن به خوراندن جام زهر به امام خميني را برچسب ناجوانمردانهاي دانست كه به دولت جنگزده ميشود و اساس ماجرا را نقاط عطفي خواند كه از سال 1365 به بعد با آن روبهرو هستيم. وي اولين شوك معكوس نفتي در سال 1365 را يكي از اين نقاط عطف خواند و بيان كرد: در اوج جنگ بهطور طبيعي ما بايد ساختار اداره كشور را بازآرايي ميكرديم تا بتوانيم بدون بحران از اين شرايط عبور كنيم.
از نظر مومني نقطه عطف دوم، ارزيابي دشمن از توان اقتصادي ما بود، بهطوري كه رژيم صدام و متحدان استراتژيك آن به اين جمعبندي رسيدند كه بنيه توليد ايران در اين دوران تقويت شده است. تا زماني كه اين بنيه توليدي قدرتمند وجود دارد، جنگ را طبق خواسته قدرتهاي بزرگ كنار نخواهند گذاشت و بنابراين، از سال 1365 استراتژي صدام بر انهدام ظرفيتهاي توليدي كشور متمركز شد.
وي با استناد به گزارش سازمان برنامه به سازمان ملل براي خسارتهاي جنگ اظهار كرد: خسارتهاي ظرفيتهاي توليدي كشور از سال 1365 تا پايان جنگ، چندين برابر خسارتهايي است كه از شروع جنگ تا 1365 متحمل شده بودند و هر كدام از اينها ميتوانست موجب از هم پاشيده شدن شيرازه امور شود. اما درايت، جوانمردي، فداكاري و داناييهاي انباشته تحت راهبري مرحوم آقاي عالينسب باعث شد آن شرايط را بدون بحران سپري كنيم و اكنون بايد از خودمان بپرسيم چه سطحي از دانايي و خرد در اداره اقتصاد كشور وجود داشته كه با قدرت خريد دلار سال 1365 با اينكه درآمد نفتي كشور به زير 10 ميليارد دلار سقوط كرده بود و بخش بزرگي هم صرف امور نظامي ميشده، ما توانستيم اين سال را بدون بحران سپري كنيم.
** اختلال در مديريت امور نظامي، دليل پذيرش آتشبس
مومني ايجاد هرگونه اختلال توسط دولت براي پذيرش قطعنامه را با استناد به كتاب «اقتصاد سياسي جمهوري اسلامي» رد كرد و با اشاره به مصاحبه رئيس وقت سازمان برنامه بيان كرد: ايشان آنجا با جزئيات توضيح ميدهند كه هيچ نوع كوتاهي از جنبه لجستيك دولت در مورد جنگ پيش نيامده بود و همچنان مهمترين مسئله دولت، پشتيباني از جنگ بود. تعبيري كه آقاي زنجاني در اين كتاب مطرح كرده و جزئياتش را هم توضيح داده كاستيها، اختلالها و ناكارآمديهايي است كه در مديريت امور نظامي كشور پديدار شده بود. ايشان ميگويد كه اينها بر فراز بودجه سالانه از طريق گرفتن اجازههاي ويژه از امام خميني (ره) و با دادن وعدههاي خيلي بزرگ، مطالبه مقادير بزرگ ارز و ريال ميكردند. ايشان آنجا نشان ميدهد آنچه امام را به جمعبندي رساند، نه نامه رئيس سازمان برنامه، بلكه نامه فرمانده سپاه بود.
** وقتي رابطهها كنار برود، يك كابينه ناهمگن هم كارا خواهد بود
مومني در پاسخ به خبرنگار ايرنا درباره كابينه ناهمگن دولت دفاع مقدس، به چند نكته تاريخي اشاره كرد و در اين ارتباط گفت: آقاي مهندس موسوي هيچكدام از وزرايي كه شهيد رجايي و شهيد باهنر انتخاب كرده بودند را خودشان تغيير ندادند و آنهايي كه تغيير كردند، عموماً از بيرون بود؛ يعني يا ناشي از مجلس يا رئيسجمهور وقت يا سران قوا يا امام خميني بودند.
مومني نكته بعدي را قيد خيلي بزرگ پيشروي نخستوزير دانست و بيان كرد: به هر حال ايشان وقتي ميخواستند كابينه را شكل دهند، از نظر قانوني بايد موافقت رئيسجمهور محترم وقت را هم ميداشتند. وي نكته ديگر را فضاي آن زمان دانست و با بيان نقلقولي از نخستوزير وقت ادامه داد: آقاي مهندس موسوي هميشه به من ميفرمودند حكومت اسلامي حكومت ضابطههاست، نه حكومت رابطهها و فصلالخطاب بين ما رابطه نيست. بنابراين اگر ضابطهها رعايت نشود، حتي اگر از نزديكترين همفكران باشد با او برخورد ميكنم و اگر از غير همفكر باشد هم برخورد ميكنم.
وي با تأييد اين نوع تعامل حتي از طرف غير همفكران مهندس موسوي به خاطرات آقاي ناطقنوري استناد كرد كه بر اين موضوع صحه ميگذاشتند. وي در ادامه از مرحوم عسگر اولادي ياد كرد و اظهار داشت: ايشان هميشه تا پايان عمرشان روي ديانت، پاكدامني و مديريت سطح بالاي آقاي مهندس موسوي صحه ميگذاشتند و من چون سابقه دوستي نزديك با آقاي عسگر اولادي داشتم، به دفعات از ايشان شنيدم كه ميگفتند: تمام آن تأييدهايي كه امام در زمينه مراتب ديانت و شايستگيهاي ايشان ميكنند را ما داريم به چشم ميبينيم. آقاي عسگر اولادي هم از اينكه با ضابطه مديريت ميشود، خيلي راضي بود.
مومني برخورد جناحي در كنار رفتن آقاي عسگر اولادي از وزارت بازرگاني را شيطنتآميز خواند و علت واقعي آن را تقاضاي امام خميني از ايشان دانست و اين كه اساس ماجرا به بحراني كه در سازمان غله پيش آمد و امام را بهشدت مضطرب و نگران كرده بود، برميگشت.
وي با مقايسه تغيير افراد در دوران جنگ و دوره كنوني بيان كرد: عزل و نصبها هم هرگز اينقدر كه الان سر و صدا ميكند سرو صدا نميكرد. چون آن موقع هيچكس فكر نميكرد كه از يك كانون رانت جدا شده است.
** آمريكا و انگلستان هم به اندازه دولت دفاع مقدس چپگرا هستند
مومني اطلاق عناويني مانند «چپگرا» يا «سوسياليست» به دولت دفاع مقدس را از نظر منطقي و مبناي نظري فاقد اعتبار دانست و نقش ستاد بسيج اقتصادي در توزيع كالاهاي اساسي را كه مصوب مجلس بود، داراي مبناي علمي خواند.
وي با اشاره به تجربه جان كنت گالبرايت كه در دوره جنگ جهاني دوم مسئول توزيع كالاهاي اساسي در آمريكا بود بيان كرد: نقش ستاد بسيج اقتصادي درواقع كنترل قيمت بود و گالبرايت در كتابي تحت عنوان «كنترل قيمت» به اين موضوع پرداخته است.
مومني در ادامه بيان كرد براي اينكه نيازهاي حياتي مردم در شرايط جنگي دستاويز دلالها و سوداگرها نشود، اين موضوع حتي براي اقتصاد آمريكا كه از معركه نبرد در جنگ جهاني دوم بهكلي دور بود هم موضوعيت داشته است. همچنين تجربه اقتصاد جنگ در فرانسه و انگلستان نشان ميدهد تا حدود 10 سال بعد از جنگ هم به سيستم سهميهبندي شده نيازهاي اساسي وفادار ماندند.
وي در مقام نتيجهگيري بيان كرد: به همان اندازه كه ميتوان اقتصاد آمريكا و انگلستان را كمونيست تلقي كرد، بايد دولت زمان جنگ را هم كمونيست و چپ دانست. مومني اقتصاد سياسي ايران را يك اقتصاد رانتي دانست كه در جريانسازيهاي آن، مفتخورها و رباخوارها دست بسيار بالايي دارند، بهطوريكه با كوچكترين جسارتي به منافعشان با مافياي رسانهاي كه در اختيار دارند، اركان سيستم را ميلرزانند.
** دولت دفاع مقدس از تجارب موفق جهاني درس گرفته بود
مومني در بيان چرايي اطلاق واژههاي كوپنيستي و كمونيستي به دولت مهندس موسوي بيان كرد: جرم دولت مهندس موسوي اين بود كه راه را بر روي لاشخورها، مفتخورها و رباخوارها بسته بود. جديترين بنيانگذاران نظام سرمايهداري در دنيا اين كار را انجام دادند و اگر ما اين كار را نميكرديم، قحطي و اپيدمي در كشور رخ ميداد. اما دانش اين مسئله در كشور وجود نداشت. استاد فقيد مرحوم آقاي عالينسب اين دانش و تجربه را داشتند و بهمحض شروع جنگ اين تجربه را با آيتالله شهيد دكتر بهشتي در ميان گذاشتند. آقاي بهشتي متقاعد شدند و اين ايده را براي اولين بار در كانون توحيد مطرح كردند. اولين كسي كه اعتراض كرد بنيصدر بود كه با بيان راست افراطي خاص خود گفت كه آقاي بهشتي تصميم دارند فقر را همگاني كنند. اين در حالي است كه با تكيهبر كتاب ممتاز جان كنت گالبرايت قابلملاحظه است كه اين اقدام پايه منطقي- استدلالي مستحكمي دارد و دستاوردهايش هم در همه كشورهايي كه اجرا شده، ازجمله ايران كاملاً روشن است. پس از آن، آقاي عالينسب و آقاي بهشتي، شهيد رجايي را هم متقاعد كردند و بهخاطر اعتمادي كه كل ساختار قدرت در ايران به اين سه نفر داشت، جنبه عملياتي پيدا كرد.
** بحرانهاي كنوني حتي در دوران جنگ هم وجود نداشت
مومني با اشاره به مسائل روز اقتصاد ايران بيان كرد: امروز بخش بزرگي از گرفتاريهايي كه هم دولت و هم توليدكنندهها و هم خانوارها را تحت فشار قرار داده است، باز شدن ميدان براي عدمشفافيت و بازيهاي سوداگرانه با نرخ ارز است. لازم است همه مسئولان كشور بهخصوص سران سه قوه بر اين موضوع تأمل كنند كه در حاليكه امكانات ارزي كشور در دوره جنگ حدود يكپنجم امكانات موجود و گرفتاريهاي ارزطلب كشور بيش از پنج برابر شرايط كنوني بود، چرا در دوره جنگ با هيچكدام از بحرانهايي كنوني روبرو نبوديم؟
وي در ادامه افزود: براي فهم اين مسئله بسندهكردن به فهم شيوه مديريت ارز با اينكه لازم است، اما بههيچوجه كفايت نميكند و شرط كفايت اين است كه مديريت اقتصادي كشور بفهمد تصميمگيري صحيح راجع به ارز بدون پيوند آن به اصلاحات متناسب در سياستهاي پولي، مالي، تجاري و صنعتي راهگشا نخواهد بود و لازمه برقراري چنين پيوندي، داشتن برنامه است.
** شكستناپذيري دولتها با استفاده از ميراث دولت دفاع مقدس
مومني اصرار دولتها بر اقدامات غيربرنامهاي انفعالي و موضعي با مشكلات اقتصادي را ضدتوسعهاي، فاقد توجيه عقلايي و محكوم به شكست دانست. كما اينكه بارها اين دولت، دولت قبلي و دولتهاي قبلتر شكست خوردند.
وي بزرگترين درس از مديريت اقتصادي دولت در دوره جنگ را نگاه نظاموار بر اساس شفافيت، مشاركت و صداقت دانست و بيان كرد: دولت دفاع مقدس با استفاده از يك برنامه انديشيده و مشاركتجويانه، گروههاي اقتصادي را به سيستم بازگرداند و اين بزرگترين هديه يا ميراثي است كه اگر دولت فعلي و دولتهاي بعدي گوشهايي براي شنيدن و چشمهايي براي ديدن اين واقعيتهاي درخشان داشته باشند، ميتوانند از آن استفاده كنند.
گفت وگو از سيد عمادالدين محمودي و مريم السادات علم الهدي
*اداره كل اخبار چندرسانهاي* ايرناپلاس **
مومني: دولت دفاع مقدس چپگراتر از آمريكا و انگلستان نبود
ماجراي تصميم سهميهبندي كالاهاي اساسي در دوران جنگ با كوپن
۷ مهر ۱۳۹۷، ۸:۰۹
کد خبر:
83047444
تهران-ايرناپلاس-دولت دفاع مقدس بااستفاده از تجربيات جهاني اقدام به سهميهبندي كالاهاي اساسي كرد كه البته اين طرح در ابتدا با مخالفت بنيصدر مواجه شد؛ تصميم صحيحي كه اگر اجرايي نميشد، هزاران مورد مرگ ومير و بروز اپيدمي در طولانيترين و نابرابرترين جنگ 400سال اخير ايران رخ مي داد.