۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۹:۴۶
کد خبر: 83051347
T T
۰ نفر

بایسته‌های روزنامه‌نگاری بحران

۱۰ مهر ۱۳۹۷، ۹:۴۶
کد خبر: 83051347
بایسته‌های روزنامه‌نگاری بحران

تهران- ایرنا- حادثه تروریستی اهواز بار دیگر روزنامه نگاران و اهالی رسانه را به تكاپو واداشت تا بازنگری در عملكرد خود برای چگونگی واكنش رسانه ای در زمان بحران داشته باشند و اصول روزنامه نگاری بحران و خطوط قرمز رسانه ای در زمان واقعه را پرسشی تر كرد.

به گزارش سه شنبه گروه فرهنگی ایرنا، اصول روزنامه نگاری بحران و بایسته هایی كه رسانه های ما در زمان وقوع حوادث باید بدانند و رعایت كنند در كتابخانه ملی، موضوع تحلیل میزگردی با همین عنوان و نظرات كارشناسانه دو فعال رسانه ای؛ عباس عبدی و محمد مهاجری شد، در زیر دیدگاه های این دو كارشناس را در مورد حادثه تروریستی اهواز و روزنامه نگاری بحران می خوانیم:

**در حوزه خبر دستفروشی می كنیم/ وقتی برند نداریم دستفروشها كارشان می گیرد
عباس عبدی پژوهشگر اجتماعی و روزنامه‌نگار و فعال سیاسی گفت: وقتی رویدادی اتفاق می‌افتد چهار ویژگی، نحوه برخورد با قضیه را تعیین می كنند؛ اول اینكه چه قدر منافع عده‌ای را تامین یا تهدید می‌كند، هر چه تهدید منافع بیشتر باشد خبر سوگیرانه تر مطرح می شود.
این مساله در سطح بین الملل هم مطرح است، اتفاق تروریستی در اهواز چه در داخل و چه در خارج با منافع عده‌ای تعارض داشت و بر عكس.
نكته بعدی شفاف بودن یك رویداد است اما این رویداد ابعاد عدم شفافیتش از ابتدا روشن بود، عدم شفافیت یعنی سوالاتی كه در یك رویداد پیش می آید و این خیلی مهم است.
از ابتدای این رویداد معلوم نشد گروه الاحوازی یا داعش و شیعیان متعصب و یا چه كس دیگری مسئول آن بود، در خود عملیات هم مشخص نشد كه تروریست‌ها جزء نیروهای مسلح یعنی با لباس بوده یا خیر و اینكه اگر قصد حمله به جایگاه بود چرا برای كسی در جایگاه رژه اتفاقی نیفتاد، عدم شفافیت و وضوح، تاثیر تعیین كننده ای در بازتاب خبر دارد.
مساله سوم این است كه چقدر رسانه‌ها برای طرح مطلب آزاد هستند، به میزان آزادی رسانه قضیه مطرح می‌شود، در حالیكه مخاطب دوست ندارد خبر دروغ بشنود و وقتی رسانه آزاد نباشد و نتواند خبر را دنبال كند مردم از آن زده می‌شوند.
نكته دیگر این است كه رسانه‌ها تا چه حد رسمی و برند هستند، اطمینان از این قضیه یعنی برند مشخص می تواند باعث طرح شكایت در زمان لزوم شود، در حوزه خبر ما در واقع دستفروشی می كنیم و وقتی برند نداریم دستفروش ها كارشان بیشتر می گیرد.
از سوی دیگر در دنیا وقتی اتفاقی می افتد یك منبع مهم خبر را می‌دهد اما در سیستم ما خبررسانی متمركز چقدر سراغ داریم؟ بنابراین یك جا مرجعی باید باشد اما می‌بینیم اظهارنظرهای ضد و نقیض دیده می‌شود، در این بلبشو، بصیرت یعنی روشنی و آگاهی نیز شكل نمی‌گیرد تا پرونده یك خبر و واقعه به طور شفاف بسته شود، آنچه در مورد این واقعه و وقایع مشابه در ایران می‌بینیم به همین شكل است.
اما این واقعه به دلیل اینكه بازتاب های بین المللی داشت مهم است و این را نمی توانیم تقصیر رسانه‌ها بگذاریم چون نمی توان انتظار داشت رسانه‌ها بدون دسترسی به ابزار و مطالب پاسخگو باشند.
ساختار رسانه ای ما متناسب با شرایط جدید نیست، تركیب اینترنت، تلفن های همراه هوشمند و شبكه‌های اجتماعی، بنیان های ارتباطی را به هم ریخته است و این فضای رسانه ای واقعی موجود جامعه ماست و این اتفاق هم با این ویژگی ها در آن رخ داده است.

**در جامعه ای زندگی می كنیم كه اصل بر نگفتن است
عبدی همچنین گفت: همیشه گفتن حرف راست، زیباست اما اگر منافع بزرگتر ما را تحت تاثیر قرار دهد از این قاعده استثنا می شود، اصولا در زندگی ما ارزش هایمان مستقل از هم نیستند و همپوشانی دارند، ما نیز در جامعه ای زندگی می كنیم كه اصل بر «نگفتن» است و استثنا بر «حقیقت گفتن» است در حالیكه باید برعكس باشد.
در حالیكه باید ببینیم واقعا اصل بر چیست و استثناها را تعیین كنیم، اصل بر گفتن حقیقت است و ما باید بدانیم كجا تفاهم كنیم كه چه چیزهایی را نگوییم از سویی اعتمادسازی هم باید صورت بگیرد، خبرنگار اگر نسبت به حرفه و جامعه اش مسئولیت داشته باشد می تواند این مساله را درك كند كه كدام را فدای دیگری كند.

** بی طرفی خبری به معنای دقیق كلمه یك سراب است
عبدی گفت: رسانه بی طرف در دنیا نداریم؛ اما مرز میان اینكه ما بی طرفیم یا ممتنع یا طرفدار شدید، هم كاملا واضح است، برخی رسانه‌های خارجی تا به حدی به صورت ظریف سوگیری دارند كه نامحسوس است، بی طرفی خبری به معنای دقیق كلمه یك سراب است و شدت و حدتش را رسانه تعیین می كند.
باید این را تبدیل به عرف كنیم كه تیترمان را منصفانه بزنیم و خودمان را جای مخاطب و مصاحبه‌ شونده بگذاریم.

**جامعه ما نمی تواند با این وضع رسانه به كار خود ادامه دهد
عبدی ادامه داد: الان فضای دروغ و تهمت و افترا در جامعه زیاد است، اما جامعه نمی‌تواند روی دروغ استوار شود چون همه ضرر می‌كنند، جامعه ما نمی تواند با این وضع رسانه به كار خود ادامه دهد، دیر یا زود سیستم مجبور خواهد شد با ایجاد تحول، وضعیت را پالایش كند وگرنه هر روز بیشتر از قبل، به سمت منجلاب می رویم.

**روزنامه نگاری تحلیلی از كشور رخت بربسته است
محمد مهاجری دیگر روزنامه نگار پیشكسوت نیز در این میزگرد گفت: این اتفاق تروریستی در ساعت هشت و نیم صبح رخ می‌دهد و اولین خبرها در رسانه‌ها ساعت نه و 10 دقیقه منتشر می‌شوند یعنی با فاصله چهل دقیقه ای و تمام خبر در همین حد است كه موقع رژه در اهواز افرادی كه تعدادشان معلوم نیست به رژه حمله كردند و اتفاق خاصی صورت نگرفته است.
خبرگزاری هایی كه به نحوی به حاكمیت و دولت مرتبط اند اینگونه منعكس كردند، مانند تقریبا تمام رسانه‌های بزرگ دنیا كه در چنین شرایطی به این شیوه عمل می كنند.
اما فردای این حادثه قرار بود روحانی به نیویورك برود و جامعه ملتهب است كه چه اتفاقی در این سفر خواهد افتاد، بلافاصله می‌بینیم شبكه های اجتماعی گمانه هایشان شروع می شود، اولین گمانه ها در فضای غیر رسمی رسانه ها این بود كه این اتفاق افتاده تا این سفر را تحت تاثیر قرار دهند و آن را حتی به بخشی از نظام هم منتسب می‌كنند.
روزنامه ‌نگاران در چنین زمانی چه باید بكنند؟ روزنامه‌نگاری بحران در كشور ما خیلی بی سابقه و بی دغدغه نبوده، در تسخیر لانه جاسوسی، داستان جنگ و غیره، بنابراین روزنامه نگاران ما هیچ وقت با بحران بیگانه نبوده اند و در دل بحران بوده اند، اما در چهار سال اخیر به دلیل مستقل نبودن، آزاد نبودن و غیر حرفه ای بودن بسیاری از رسانه‌ها و روزنامه‌ نگاران ما فضا را از دست داده اند.
و رسانه های غیر رسمی شكل گرفته شده كه هیچ تعهدی نسبت به انتشار خبر ندارند، بسیاری از رسانه‌های ما آگاهی انتشار اخبار درست را ندارند و روزنامه نگاری تحلیلی رخت بربسته، بنابراین غیر رسمی ها توانسته اند كانال های چند هزار عضوی ایجاد كنند و گاهی هم كمی دروغ منتشر كنند تا كارشان بگیرد.
رسانه‌های رسمی ما از نظر خود پوشش حادثه در مورد حادثه اهواز دیر و كُند عمل نكردند البته موضوع اینقدر مهم بود كه نتوانند منتشر نكنند، اما اینكه اطلاعات درستی در مورد آن نیست چون موضوع كاملا امنیتی بود، طبیعی است انتشارش راحت نباشد اما موضوع غیرحرفه ای بودن ما در آن داد می زند، هیچ رسانه‌ای از تهران خبرنگار به منطقه نفرستاد.
به خاطر قصه شهروند خبرنگار در زمان كنونی ما خبرنگاران هم حتی حرفه ای هایمان نیز دنبال فیلم و فضای مجازی هستند.
با وجود اینكه پشت بند حادثه اهواز مسائل زیادی مطرح شد اطلاعات كاملی از این موضوع هنوز منتشر نشده كه به خاطر مسائل امنیتی است، اما مسائل و اتفاقات امنیتی، امروز در جامعه ما نباید اینقدر كِش بیاید.
الان كسی منتظر تحلیل مقامات امنیتی نمی ماند چون بلافاصله شبكه های اجتماعی به آن می‌پردازند و برخی رسانه های رسمی ما هم به خاطر این كه نمی توانند اطلاعات خود را منتشر كنند خودشان به انعكاس اطلاعات در فضای مجازی می پردازند.

**روزنامه نگاری حرفه ای باید جلوی شلختگی خبری را بگیرد
مهاجری گفت: وقتی بحران اتفاق می افتد همه اركان روزنامه نگاری به هم می ریزد بسیاری از رسانه‌های ما از كسانی به عنوان كارشناس استفاده می‌كنند كه اطلاعاتشان از خود خبرنگار كمتر است.
از سوی دیگر تریبون را جلوی هر كسی هم می گیرند كه حرف بزند در روزنامه نگاری غرب چنین چیزی اتفاق نمی افتد تریبون را جلوی هر كسی نمی گیرند و هر كسی هم حرف نمی زند اما امروز به تعداد هر ایرانی یك كارشناس وجود دارد كه راجع به همه مسائل اطلاعات می دهد.
روزنامه نگاری حرفه ای باید جلوی این شلختگی را بگیرد و مانع این شود كه تریبون را جلوی هر كسی بگیرد، در مقابل در طرف ها و كارشناسان روبه رو هم باید فرهنگ‌سازی كنیم كه راجع به هر چیزی كه كارشناس نیستند حرف نزنند.
جهت باید در روزنامه نگاری حرفه ای، جهت حقایق نگاری باشد به صورت كلی حرف این است، استثنای این مورد سانسورها و عدم انتشار اطلاعات است، مساله دیگر این است روزنامه‌نگاری ما باید این ادب و تربیت و آموزش را به جامعه بدهد كه روزنامه‌نگاری بحران با روزنامه نگاری عادی فرق دارد.
بنابراین اگر كمی دیرتر اطلاعات در زمان بحران داده شود معنایش سانسور نیست و مردم نباید به سراغ رسانه‌های غیررسمی و شایعات بروند.

** برای وقت های بحرانی‌مان خبرنگار تربیت نكرده ایم
مهاجری گفت: ما برای وقت های بحرانی‌مان خبرنگار تربیت نكرده ایم، روزنامه نگاری كه در غرب می‌رود با داعش زندگی می كند حتما دوره دیده و می‌داند چه رفتار اجتماعی با داعش لازم است، در كشوری مثل ما كه با بحران های متعدد مواجه هست، لازم است روزنامه نگاران بحران تربیت كنیم.
اما ما نمی توانیم روزنامه‌ نگار قابلی تربیت كنیم، به دلیل مشكلات صنفی روزنامه‌نگاران ما به میانسالی نرسیده خداحافظی می‌كنند بنابراین روزنامه‌نگار حرفه ای پیدا نمی كنیم.
مخاطب وقتی بحران ایجاد می‌شود به رسانه نیاز جدی تری پیدا می كند، ما در كشورمان نمی توانیم جایی پیدا كنیم كه نیازهایمان را رفع كند در مواقع بحران، برخی از رسانه‌های ما از همان ابتدای حادثه اهواز تحلیل هایشان را تبدیل به خبر كردند.

** مردم به فضای رسانه های رسمی اعتماد نمی كنند
مهاجری گفت: این مخاطب است كه تشخیص می دهد رسانه بی طرف است یا نه، یا منصفانه عمل كرده یا نه فضای امروز فضای خوبی نیست مردم به فضای رسانه های رسمی اعتماد نمی كنند و در واقع میدان به طور كلی به غیر رسمی ها واگذار می شود، در حالیكه ما قابلیت های حرفه ای خیلی بالایی داریم.
بی بی سی فارسی را حرفه ای می دانند در حالیكه آدم های متوسط رسانه ای ما بوده اند كه به آنجا رفته اند، امروزه مخاطب خیلی راحت به حرف هر كسی هم گوش نمی دهد رسانه بی طرف اصولاً وجود ندارد.

** تا وقتی غلبه سیاسی امروز بر رسانه های ما وجود دارد، امید به اصلاحش نیست
مهاجری گفت: تا وقتی روزنامه‌نگاری ما ابزار دست سیاست است به شكل فعلی امروزی در جامعه ما، امكان اصلاح وجود ندارد حتی با وجود آدم ها، مهره ها و تك ستاره ها كه ممكن است اهل دروغ و تهمت نباشند.
وقتی یك خبرنگار با قلم دیگران بنویسد نمی‌توان انتظار اتفاق خوب در آن رسانه را داشت تا وقتی غلبه سیاسی امروز بر رسانه های ما وجود دارد، امید به اصلاحش نیست.
در همین جریان اهواز اگر رسانه ای مستقل از حاكمیت احزاب سیاسی و دولت داشتیم و آن رسانه تحلیلی ارائه می داد مسلما آن تحلیل بیشتر خوراك مردم قرار می گرفت.
فراهنگ**3009** 1055
۰ نفر