به گزارش روز یكشنبه خبرنگار علمی ایرنا، این گروه كه آن زمان پنج نفر بیشتر نبودند، كار حود را با ترجمه مقاله های معتبر در دنیا شروع كردند. حالا حدود چهار سال از آن روز می گذرد و تیم اندیشكده شفافیت قد كشیده و بیش از پیش شناخته شده است.
محمدرضا علیزاده فارغ التحصیل مهندسی شیمی و مسئول تیم نظامات شورایی اندیشكده شفافیت برای ایران است. او و دیگر دوستانش زمانی كه مشغول انجام كارهای مربوط به سیاست گذاری در حوزههای تخصصی خود بودند احساس كردند، خلاء پررنگی در كارشان وجود دارد. برای مثال او میگوید: «من می خواستم بدانم در مجموعه ای كه مشغول كار كردن روی آن هستم چه گذشته، چه كارهایی برای آن انجام داده اند و یا چرا پالایشگاه در موعدی كه باید، افتتاح نشده است؟»
**داده نداشتیم
یك مشكل اساسی و عمده كه این تیم در آن زمان با آن مواجه شدند، نبود «داده» بود. «ما می خواستیم تحلیلی انجام بدهیم كه در حالت نرمال نیاز بود 10درصد از توان مان را برای جمع آوری داده ها صرف كنیم و 90 درصد باقیمانده را با میزگرد، مصاحبه، هماندیشی و جلسه و مطالعات تطبیقی به سرانجام برسانیم و آن ها را به یك بسته سیاستی تبدیل كنیم و ارائه دهیم. اما متاسفانه همه چیز برعكس بود. ما 90درصد دنبال این می دویدیم كه داده به دست آوریم؛ داده هایی كه در اغلب اوقات پر از تناقض و سیاسی كاری بود.»
علیزاده با یك مثال این تناقض ها را واضح تر توضیح می دهد: «مثلا دولت كه عوض می شد، آمار پیشرفت پروژه پایین می آمد. در این شرایط مشخص نمی شد كه دولت قبل درباره میزان پیشرفت راست گفته یا دولت جدید؟ این مسائل باعث می شد ما كه در پی پیشنهاد یك بسته سیاستی بودیم، داده های قابل اتكایی نداشته باشیم. البته این فقط مشكل من نبود، خیلی از دوستان در حوزه های دیگر هم این مشكل را داشتند. به همین دلیل ما یك برش عرضی به مسائل دادیم. تصمیم گرفتیم یك كار زیرساختی انجام بدهیم كه در آینده بتواند به هر شخصی كه در هر حوزه ای مشغول كار است، كمك كند.»
به این شكل بود كه در سال 93 به ابتكار دكتر مهدی ثنایی مجموعه شفافیت برای ایران شكل گرفت و در همان سال، محمدرضا علیزاده و چند تن از اعضای دیگر مجموعه نیز به این تیم اضافه شدند. «دكتر ثنایی قبل از همه ما به این مسئله ورود و مطالعات در این زمینه را آغاز كرده بود. دكتر ثنایی دغدغه خود را با من مطرح كرد و این آغاز همكاری من با ایشان بود.»
اغلب اعضای گروه همه جزو دانشجویان هستند و این روزها با پا گرفتن اندیشكده شفافیت، در آستانه فارغ التحصیلی هستند.
**منابع انگلیسی زبان
«متاسفانه ما در منابع فارسی اطلاعات قابل توجهی پیدا نكردیم. به ناچار سراغ منابع انگلیسی زبان رفتیم. یكسری ادبیات موضوع خواندیم، با یكسری سازمان های بین المللی آشنا شدیم. برای مثال میتوانم سازمان شفافیت بین الملل (Transparency International) را نام ببرم كه شاخص ادراك فساد را هر سال اعلام می كند. به سازمان های مردم نهاد در كشورهای دیگر رسیدیم.» این ها گام های اولیه بود كه تیم مجموعه شفافیت برای ایران برداشتند.
بعد از آن علیزاده و دوستانش شروع كردند به برداشتن قدم های دیگر در حوزه شفافیت: «همان ابتدا وبلاگی راه انداختیم و تمام مطالعات خود را در آن منتشر كردیم. در حال حاضر نزدیك 750 پست در آن وبلاگ داریم. پست های اول ما اغلب یك خطی و در حد یك خبر بود. اما الان یادداشت ها و پژوهش های غنی و قابل اتكا در وبلاگ داریم.
از همین طریق با تعداد زیادی از پژوهشگران آشنا شدیم كه از مطالب ما استفاده كرده اند. حتی برخی از نهادهای حاكمیتی هم ما را از این طریق شناختند و كارهای مشتركی نیز تعریف شد و آن ها را انجام دادیم.» در این وبلاگ ویدیوهایی درباره این كه شفافیت چیست؟ تعارض منافع چیست؟ فساد چیست و... منتشر شده اند و همگی به صورت رایگان در اختیار عموم قرار دارد'.
**استقبال از شفافیت
سوال مهم این است كه استقبال از این شفافیت در چه حد بوده است؟ «ما به قسمت هایی از نهادها كه احساس كنیم شفاف نیست ورود می كنیم. ورود ما یا خودجوش است ویا این كه مسئولان همان مركز از ما می خواهند این كار را انجام بدهیم. ما شركت نیستیم كه بگوییم این جا پول وجود دارد و برویم همان جا تحقیق كنیم. ما به یك دغدغه می رسیم كه از جنس مالی نیست. بعد برای این دغدغه بازاریابی می كنیم و به مسئول توضیح می دهیم كه چرا شفافیت در سازمانی كه او مدیریتش را برعهده دارد مهم است و چرا باید برای آن هزینه كرد. مثلا زمانی كه دكتر آروین در شورای شهر رای آوردند، ما با ایشان جلسه ای برگزار كردیم. تقریبا دو ساعت جلسه داشتیم و در نهایت هم تصمیم بر این شد كه با آنها كار كنیم.»
این گروه فقط به پژوهش بسنده نكردند و در برخی موارد حتی پا را پیش تر گذاشتند. «یكی از كارهایی كه ما انجام می دهیم، آموزش است. ما با همین دغدغه با خیلی از نماینده های مجلس جلسه داشتیم و آن ها را از ابعاد شفافیت مجلس و اینكه شفافیت به مجلس و نمایندگان چه كمكهایی خواهد كرد آگاه كردیم كه عموما مورد استقبال قرار گرفت. از نظر من عجیب نیست كه یك نماینده یا مدیر درباره شفافیت و كاربردش چیزی نداند، زمانی این ماجرا عجیب است كه در برابر دانستن مقاومت كند. خوشبختانه ما در این برهه بیشتر ندانستن دیدیم تا مقاومت.»
**دنبال شفافیت واقعی هستیم
اندیشكده «شفافیت برای ایران» در بحث شفافیت به دو مفهوم كلان رسیده است، شفافیت اقتصادی و سیاسی. جالب است كه علیزاده می گوید آنها در مطالعات شان متوجه شده اند كه در بین اسناد بین المللی شفافیت آن چیزی نیست كه معمولا مسئولین ما از آن به عنوان شفافیت یاد میكنند. «مثلا در ایران ما می گوییم سامانه گمرك داریم و گمرك شفاف شده است. در هیچ كجای دنیا به این نمی گویند شفافیت، می گویند ICT. گمرك زمانی شفاف می شود كه بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم «چرا سامانه جامع گمركی نداریم؟» مسئولی كه باید این تصمیم را می گرفت بیاید و بگوید چرا تا الان این كار را انجام نداده است. دلایلش یا می تواند قانع كننده باشد یا نباشد. گمرك ما باید به اداره مالیات وصل باشد و به این سوال پاسخ دهد «چطور یك نفر كه در سال یك میلیون تومان مالیات داده، توانسته است 10میلیارد تومان واردات كند؟ اگر این دو سامانه به یكدیگر متصل باشند، مسئولین متوجه می شوند كه حد و اندازه این فرد اصلا این نیست. وزیر اقتصاد كه سیستم مالیات و نیز گمرك، زیر مجموعه اش هستند، همراه با مسئولین این دو بخش بیایند و به مردم بگویند چرا تا الان این اتصال انجام نشده است؟ این شفافیتی است كه ما دنبال آن هستیم.»
مثال دیگر مورد اشاره علیزاده درباره كارت سوخت است، بحثی كه مدتی قبل ماجرای از رده خارج شدنش خیلی داغ شد و الان هم زمزمه هایی به گوش می رسد كه شاید این كارت دوباره به چرخه سوخت برگردد: «زمانی كه از كارت سوخت استفاده می شد می توانستیم بگوییم چه ماشینی، كجا، چند لیتر و چه نوع بنزینی گرفته است. این شفافیت اقتصادی است. اگر میزان مصرف بنزین نزدیك مرزها مشخص باشد، می توانیم قاچاق بنزین را كنترل كنیم. سوال این است كه چرا دولت كارت سوخت را از بین برد؟ این جایی است كه شفافیت مطرح است. این كه مسئولین دقیقا توضیح بدهند با این دلایل موجه نیازی به كارت سوخت نیست. البته منظور توضیح یك طرفه نیست. باید با كارشناس ها در این خصوص صحبت كند. البته زمزمه هایی است كه این كارت در حال برگشت به سیستم است. همین مسئله نشان می دهد كه حذف آن اشتباه بوده است. هزینه ای كه تحمیل شد با كیست؟»
**تاثیر شفافیت بر مردم
اعضای اندیشكده شفافیت برای ایران چند سال را صرف شفاف سازی كرده اند. در سایر بخش های كشور مانند شورای شهر هم شفافیت های خوبی شكل گرفته است، اما باید دید در این مدت هر چند كوتاه، مردم تغییری احساس كرده اند؟ علیزاده با اشاره به دشواری راه پیش رو، می گوید: ما این كار را از زیر صفر شروع كردیم. دو سال و نیم فقط می خواندیم و پژوهش می كردیم و مطالبی را كه به دست می آوردیم در وبلاگ مان منتشر می كردیم. اما این روزها در حال رصد و مشاهده نتایج هستیم. در حال حاضر نخبگان هر بخش كشور با ما و مجموعه شفافیت برای ایران آشنا شده اند و وبلاگ و كاری كه انجام می دهیم، به شكل خوبی مطرح شده است. جوانی كه مطالبه گر است، استعداد دارد و فهیم است، در حال حاضر لزوم شفافیت را درك كرده است. این مسئله تا زمانی كه به بدنه مردم برسد، كمی زمان می برد، اما آن روز دور نیست.»
او یك مثال در این باره می زند: می دانید اگر مصوبه مجلس (ماده 29 در برنامه ششم در خصوص شفافیت حقوق و مزایا) اجرایی شود، چه تاثیر بزرگی روی ذهن و زندگی مردم دارد؟ الان هفت ماه از مهلت قانونی گذشته اما هنوز كارهای مربوط به آن انجام نشده است. اگر در این بخش شفافیت صورت بگیرد، حداقل تاثیر آن روی مردم این است كه متوجه می شوند اختلاس ها و دزدی هایی كه صورت گرفته است به كل جامعه مدیران مربوط نیست.
**كارهایی كه به نتیجه نرسید
«در اصل 142 قانون اساسی گفته اند كه اموال و دارایی رهبر، رئیس جمهوری، معاون رئیس جمهوری، و وزرا و همسر و فرزندان آنها، باید به رئیس قوه قضاییه اعلام شود كه خلاف حق افزایش پیدا نكند.»
«یك زمان در مجلس به این نتیجه رسیدند كه این افرادی كه اسم شان در لیست آمده، معمولا دچار فساد مالی نیستند، دزدی و اختلاس نكرده اند. شاید به عملكردشان انتقاد داشته باشیم، اما از این حیث مشكلی نداشته اند. معمولا این مدل فسادهای مالی در سطح معاونین و مدیران اتفاق می افتد. كار خوبی كه در این زمینه انجام شد، این بود كه سال 84 عده ای گفتند به این لیست، یكسری اسامی دیگر هم باید اضافه شود.»
«این پیشنهاد مراحل مختلفی را طی كرد و حتی یك بار به دلیل ایراد شورای نگهبان مبنی بر این كه توسعه قانون اساسی غیر قانونی است، رد شد. اما در نهایت با اصرار مجلس این طرح به مجمع رفت و بعد از 10 سال پر فراز و نشیب نهایتا در آبانماه سال 94 مجمع در مورد این طرح نظر خود را اعلام كرد. فهرستی كه در نهایت اعلام شد، آن قدر عریض و طویل بود كه احصای مشمولان آن زمان زیادی میخواست، چه برسد كه یك سازمان مانند قوه قضاییه بخواهد بر آن نظارت كند.»
به گفته علیزاده، آبان 94 این طرح تصویب شد و قرار بود رئیس قوه قضاییه شش ماه بعد بخشنامه اجرایی آن را ابلاغ كند. كاری كه هنوز هم انجام نشده است. «راهكاری كه ما در این خصوص ارائه دادیم این بود؛ «به جای این كه نظارت را متمركز كنی، این را اعلام عموم كن». این كه به شكل عمومی (البته با در نظر گرفتن تمام مسائل امنیتی و حریم خصوصی افراد) اعلام كنند، مثلا فلان وزیر در منطقه 2 تهران، یك خانه 200متری با دو ماشین دارد. اگر غیر از این بود، مردم بیایند و در آن سامانه اعلام كنند تا پیگیری شود. البته این طرح ما به نتیجه نرسید اما با این كار می توانستند از توان مردم استفاده كنند و طرح را به اجرا نزدیك كنند. استفاده از ظرفیت مردم در نظارت بر اموال و دارائی مسئولان، علاوه بر ریشه داشتن در سیره امیرالمومنین (ع) راهكار تجربه شدهای در بسیاری از كشورهای دنیا از امریكا و اروپا و گرفته تا افغانستان است. كنار گذاشتن این پیشنهاد عملا به معنای اجرا نشدن این قانون بود كه دقیقا همین اتفاق نیز افتاد.»
** چرا شفافیت خوب است؟
«از نظر ما شفافیت آسان ترین، راحت ترین و سریع ترین راهكار و برای رسیدن به مقاصد مهم است». علیزاده با این توضیح كوتاه، به واشكافی این موضوع می پردازد كه چرا شفافیت مهم است و این حجم تلاش برای ایجاد شفافیت صورت می گیرد: گاهی اوقات نمایندهای دغدغه مند به یك طرح می رسد و آن را به كمیسیون ارائه می دهد. اما به دلایلی مانند ایراد اصل 75 یا مغایرت با سیاستهای كلی و یا تشخیص عدم كارشناسی مناسب در این طرح، كمیسیونها آن را كنار گذاشته و به تصویب نمیرسانند.
وی ادامه داد: این كار وقت و انرژی زیادی از مجلس و نمایندگان می گیرد. گفتگو با نمایندگان مجلس و شكایت دائمی آنها از انبوه طرحهای فاقد كارشناسی مناسب ما را به این فكر انداخت كه راهكاری برای این مشكل بیابیم. شفافیت این جا چاره كار است. ما می گوییم به جای این كه طرحی توسط مجلس رد شود، قبل از آن پیش نویس طرح را با استانداردهایی كه مد نظر است منتشر كنیم تا متخصص ها درباره جزئیات آن نظر بدهند. با این كار می توان مشكلاتی را كه در طرح وجود دارد شناسایی و قبل از ارائه به مجلس برطرف كرد. علاوه بر ایرادهای شكلی، طرح ها یكسری ایرادهای محتوایی هم دارند. نخبگان هر حوزه می توانند قبل از این كه طرح ها به صحن بروند و وقت مجلس و نماینده گرفته شود، به آن ها اشاره كنند و طرح اصلاح شود.
**سه قدم تا شفافیت
در هر مجموعه ای اگر اصول و اركان رعایت شود، می توان به موفقیت امیدوار بود. از نظر مجموعه «شفافیت برای ایران»، برای رسیدن به هدف كه همان پیشگیری از فساد است، سه ركن اصلی وجود دارد.
علیزاده گفت: شفافیت، مدیریت تعارض منافع و حمایت از گزارشگران فساد، سه ركن اساسی پیشگیری از فساد هستند. درباره شفافیت كه پیشتر توضیحاتی دادیم. یكی از كارهای خوبی كه در این حوزه انجام شد، انتشار قراردادهای شهرداری، انتشار اسامی دریافت كنندگان طرح ترافیك خبرنگاران و ... بود. بخش دیگر مدیریت تعارض منافع است كه یك طرح خیلی خوب در شورای شهر تهران به تصویب رسید و اطلاع دارم كه سایر شوراهای شهر نیز در تكاپو برای تصویب چنین طرحهایی هستند. البته از طرفی دولت و مجلس نیز در سطح كلانتر مشغول بررسی طرحهایی با همین موضوعات هستند. بعد از این دو اتفاق است كه صحبت از ركن سوم یعنی حمایت از گزارشگران فساد به میان می آید. این كه بر مبنای آن افراد بتوانند در حوزه ای كه از آن اطلاع دارند بدون این كه نام شان فاش شود، خلاف ها را گزارش بدهند. در بسیاری از كشورهای دنیا از این افراد حمایت مالی و جانی انجام می شود و ما هم بهتر است برای تشویق و حفاظت از گزارشگران فساد، قدم هایی برداریم.
وی با تاكید بر این كه گزارشگری مردم و همكاری شان در خصوص فسادهای مالی و اجتماعی چقدر مهم است، در ادامه گفت: مهم ترین قدم برای مبارزه با فساد مالی این است كه از رخ دادن این اتفاق پیشگیری شود. وقتی مالی از دست رفت و از مرزها خارج شد نمی توان برای آن كاری كرد. باید برای پیشگیری تلاش كرد. وقتی به مجموعه ما اعلام می شود در یك ارگان اختلاس شده، ما هم ناراحت می شویم اما كاری از دست مان برنمی آید. ما زمانی حرف برای گفتن داریم كه مدیری اعلام می كند كه ما می خواهیم از دزدی و اختلاس جلوگیری كنیم.
**ناامیدی سرمایه های اجتماعی
علیزاده در ادامه صحبت هایش به نكته مهمی اشاره كرد كه تاثیرش در جامعه به شدت زیاد است اما گاهی اوقات مورد غفلت قرار می گیرد: بحث دیگری كه در لوای شفافیت وجود دارد، سرمایه اجتماعی است. این كه اگر شفافیت وجود نداشته باشد، سرمایه های اجتماعی نابود می شوند و هیچ چیزی بدتر از این ماجرا نیست. مثلا در ماجرای حقوق های نجومی اتفاق خیلی بدی كه افتاد این نبود كه یك عده پول بیت المال را خوردند؛ البته كه این اتفاق خیلی بد و غیرقابل پذیرش است اما اتفاق خیلی بدتر از بین رفتن سرمایه اجتماعی بود. در موضوع فسادهای كلانی كه به گوش رسید مانند ماجرای بابك زنجانی و اختلاس 3هزار میلیاردی، مردم ناراحت و عصبانی شدند اما در بحث حقوق های نجومی مردم ناامید شدند و این تصور در ذهن شان به وجود آمد كه «اینا همشون دارن حقوق نجومی می گیرن.» برای حل این مشكلات، بگیر و ببند و سقف حقوق تعیین كردن جواب نمی دهد. لازم است اما كافی نیست. زمانی كه حقوق ها شفاف و به مردم اعلام شود، خیال شان راحت می شود كه چند ده هزار مدیری كه در كشور داریم همه نجومی بگیر نیستند و فقط عده ای حقوق نجومی می گرفتند.»
موردی دیگری كه علیزاده به آن اشاره می كند، این است كه سقف گذاشتن در این مورد راه چاره نیست. «متاسفانه نگاه سنتی مبارزه با فساد مدام تاكید می كند كه باید برای افراد سقف حقوق تعیین و محدودیت ایجاد كرد. زمانی كه یك مدیر بانك قرار است سند هزار میلیاردی امضا كند، نمی توانید با 8 میلیون او را راضی كنید. چون او مسئولیت هزار میلیارد را می پذیرد و نباید توقع داشت با این رقم درست كار كند. به واقع باید دستمزدی متناسب با سطح توانمندیها و مسئولیت برای افراد تعیین كرد اما در مقابل از آنها مسئولیت بخواهیم. بگوییم رده بانكی كه مدیریت می كنی در این زمان چقدر افزایش یا كاهش داشته است؟ اگر سقف بگذارید، شاید قد و قامتش كوتاه شود، اما به ابعادش اضافه می شود، چاق می شود و فربه. می رود برای خودش وام چند صد میلیونی بدون بهره تصویب می كند.
** شفافیت در بخش اموال و دارایی
شفافیت در بخش اموال و دارایی ها چه كمكی می تواند انجام دهد؟ علیزاده به این سوال هم با طرح چند مبحث به شكل ساده توضیح می دهد: «مسئول می آید و در حوزه ای مسئولیت می پذیرد كه در همان حوزه به شدت ذینفع است و هیچ كس از آن مطلع نیست. مثلا مدیر یك مجموعه در حوزه ای كه مشغول فعالیت است شركت دارد و می رود با شركت خودش قرارداد می بندد. ما در یكی از خبرها شنیدیم كه یك فرد مسئول بیش از صد شركت دارد، فردی كه درگیر چنین چیزی است، چطور می تواند برای كاری مثل وزارت و مدیریت وقت بگذارد؟ شفافیت باعث مطالبه گری می شود و مردم می توانند این سوال را بپرسند كه این فرد برای وظیفه دولتی كه روی دوشش دارد چقدر وقت می گذارد؟ آیا از مسئولیتشان سوءاستفاده كردهاند یا خیر؟»
**شفافیت سیاسی؟
علیزاده با جمله ای از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران صحبت هایش را درباره شفافیت سیاسی ادامه می دهد: «مجلس در راس امور است. یعني مجلس خوب همه چیز را خوب ميكند و مجلس بد همه چیز را بد ميكند.» یك جمله مطلق بدون قید. یعنی اگر مجلس را درست كنید همه چیز درست می شود. اختیارات مجلس گسترده است، نمایندگانی كه چند ده هزار رای دارند می توانند رئیس جمهوری را كه با 25میلیون رای رئیس جمهور شده خلع كنند.
وی ادامه داد: این ها نشان می دهد كه مجلس چه اختیاراتی دارد. اما در مقابل پاسخگو نیز هستند؟ به همین دلیل است كه سیاست باید شفاف شود. برای این كار می شود از نظارت های مردمی استفاده كرد. سازمان های ناظر بر پارلمان كه در كشورهای خارجی فعال هستند. هم مجلس را می شناسند، هم آن را برای مردم معرفی می كنند و هم برای نمایندگان موضوعاتی را مطرح می كنند و آنها را با مفاهیم شفافیت آشنا میكنند. و در نهایت هم مطالبه اطلاعات می كنند. اطلاعاتی كه آن را ساده می كنند و به مردم انتقال می دهند. ما هم باید از وجود چنین سازمان های مردم محوری استفاده كنیم تا از نماینده ها مطالبه كنند.پیش بینی میشود در كل دنیا220 تا از این سازمان ها تشكیل شده باشدكه تنها 3% آنها در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاهستند.»
**نماینده ها پاسخگو باشند
تخصص علیزاده پژوهش در حوزه شفافیت مجلس است. او در ادامه بحث شفافیت سیاسی از پاسخگویی نمایندگان مجلس صحبت به میان می آورد: «نمایندگان مجلس ما باید مسئولیت پذیر باشند. درباره این هم باید مثالی بزنم. من از نظر شفافیت كاری ندارم كه برجام خوب است یا نه. مسئله این است كه اگر خوب است، ببینیم كدام نماینده ها به آن رای داده اند تا در نوبت بعدی رای گیری هم به آن ها رای بدهیم و اگر بد است باز هم به همین شكل تكلیف خودمان را بدانیم».
علیزاده یك تجربه دیگر در خصوص پژوهش در مجلس دارد:«می دانیم كه اطلاعات آرای نمایندگان مجلس ما منتشر نمیشود. حتی نمی دانیم كه كدام نماینده در رای گیری شركت كرده و كدام یك شركت نكرده اند. براین اساس حدس می زدیم كه مسئولیت پذیری نمایندگان ما نسبت به آراء بسیار كمتر از كشورهایی باشد كه دارای شفافیت آراء هستند. لذا در یك پژوهش 100 مورد رایگیری در سه ماهه اخیر در مجلس ایران و مجلس نمایندگان ایالات متحده را با یكدیگر مقایسه كردیم. افراد را در دو دسته كلی قرار دادیم. دسته اول افرادی كه اعلام نظر مخالف یا موافق میكنند و دسته دوم افرادی كه اعلام نظر نمیكنند (ممتنع، عدم مشاركت در رای گیری و غائب). نتایج به این صورت بود كه حدودا 36 % نمایندگان ما در مورد مصوبات مجلس اظهار نظر نكرده اند در حالی كه مهم ترین وظیفه آن ها رای دادن است و به همین دلیل راهی مجلس شده اند. اما این عدد در مجلس نمایندگان امریكا كه تقریبا یك و نیم برابر ما عضو دارد حدود 5% بود.»
وی ادامه داد: این نشان میدهد كه شفافیت و نظارت عمومی چقدر میتواند در مسئولیت پذیری افراد موثر باشد.
از آن جا كه آرای نماینده ها منتشر نمی شود، كسی كه دقیقا برای همین كار به مجلس رفته، نظری در خصوص مسائل نمی دهد.
**جای خالی مجموعه های مردم نهاد
تاكید پایانی علیزاده این است كه تعداد سازمان های مردم نهاد مشابه این اندیشكده باید بیشتر شود: در بحث شفافیت، خصوصا شفافیت سیاسی جای سازمان های مردم نهاد خالی است. باید 100مركز مانند مجموعه شفافیت داشته باشیم. این مراكز باعث می شود مطالبه ها درست شكل بگیرد و پیگیری شود.»
علمی*م.ش* 2017
تهران- ایرنا- چند سال قبل یك گروه از جوانان دانشجو متوجه شدند هیچ منبع علمی و قابل اتكایی از آمار و عملكردها برای پژوهش آنها وجود ندارد؛ به همین دلیل شروع كردند به پژوهش در حوزه آمار و دادههای تولید شده توسط سازمانهای دولتی و حاصل كارشان شد: «اندیشكده شفافیت برای ایران».