۲۳ آبان ۱۳۹۷، ۲۰:۲۲
کد خبر: 83100074
T T
۰ نفر

فراستخواه: 78 درصد مردم ایران تقدیرگرا هستند

۲۳ آبان ۱۳۹۷، ۲۰:۲۲
کد خبر: 83100074
فراستخواه: 78 درصد مردم ایران تقدیرگرا هستند

تهران-ایرنا- نتایج پیمایش‌ها نشان می‌دهد 78 درصد مردم در زندگی اجتماعی خود تقدیرگرا هستند؛ در حالی كه 20-30 درصد علم گرایی در ایران وجود دارد. 34 درصد دانشجویان و 25 درصد غیردانشجویان به نحو بارزی به نظام معرفتی علم باور دارند.

به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار گروه دانشگاه ایرنا ، كرسی ارتباطات علم و فناوری یونسكو با مشاركت انجمن ترویج علم در ایران به موضوع «علم و فرهنگ عمومی در ایران» پرداخت .
این نشست در دانشكده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. مقصود فراستخواه، رضا صمیم و هادی خانیكی نیز به طرح دیدگاه‌های خود پرداختند.
فراستخواه ابتدا با گرامیداشت یاد مرحوم قانعی‌راد، به مقاله پژوهشی این استاد جامعه‌شناسی در خصوص آموزش عالی در ایران پرداخت و گفت: قانعی‌راد در رساله دكتری خود می‌خواست دریابد چطور روحیه علمی در سده سوم تا پنجم قكری در ایران پا گرفت و دورانی درخشان در تاریخ ثبت شد تا ما امروز از آن به عنوان خاطره‌ای تمدنی سخن بگوییم.
وی ادامه داد: قانعی‌راد نتیجه می‌گیرد چون در این دوره نوعی اخلاق اجتماعی قائل به برابری شكل گرفت و امر اجتماعی و وحدت بشر را ارج می‌نهاد، لذا ارتباط با سایر حوزه‌های تمدنی در آن مذموم دانسته نمی‌شد و به همین خاطر دادوستد علمی، فرهنگی و تمدنی وجود داشت. در عین حال مردم نیز نسبت به ملت خود حس تعلق داشتند.
وی ادامه داد: تا زمانی كه ایدئولوژی اجتماعی وجود نداشته باشد، علم هم رشد نخواهد كرد. علم یك پروژه و طرح اجتماعی است. به بیانی دیگر، فرهنگ علمی، با بخشنامه ایجاد نمی‌شود. پیشرفت علم در اروپا ذیل ایدئولوژی مدرنیته بود.

** در اوایل سده 1200، علم آموزی كار نخبگان بود
فراستخواه سپس با ارائه تعریفی اجمالی از فرهنگ عمومی به عنوان «شیوه زندگی و معانی جمعی» گفت: با این تعریف از فرهنگ عمومی، وضع علم در ایران مبهم و مناقشه‌آمیز است. در اوایل سده 1200، علم در ذهن نخبگان با انتقال محصولات علمی بروز پیدا كرد. توده‌های جامعه از علم و نظام نوین معرفتی بی‌خبر هستند و در ذهن آنها، همچنان نظام‌های قدیمی دانایی حاكم است.
این استاد دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: در دهه 1250 جنبش آموزشی از جانب نخبگان كلید می‌خورد و همزمان با آن، اصلاحات امیركبیر و تاسیس دارالفنون شروع می شود. به همین ترتیب جنبش مدرسه‌ سازی رشدیه نیز پا می‌گیرد و این روند تا نهضت مشروطه ادامه پیدا می‌كند. در مشروطه جنبش آموزشی دنبال شد و هرچند همچنان عاملان آن نخبگان جامعه هستند اما كم‌كم بخش‌هایی از جامعه هم‌گرایش به تحصیل علوم جدید به وجود می‌آید.

**در پهلوی دوم، علم آموزی فرزندان مورد توجه قرار گرفت
این جامعه‎ شناس با اشاره به جنبش نوسازی در 1290 شمسی گفت: در این دوره شاهد روند علم آموزی فرزندان هستیم. سپس مدرنیزاسیون دولتی پهلوی دوم آغاز می‌شود كه طی آن علم در دستور كار دولت قرار می‌گیرد. این مدرنیزاسیون البته معایبی دارد كه بیش از حد دولتی و مبتلا به بروكراسی نفتی بود و فرصت‌ برابری را تولید نمی‌كرد به طور خلاصه، ناكارآمد و ناتوان بود.
این استاد جامعه شناسی با اشاره به تجربه مدرنیته در جامعه گفت: در دوران پهلوی دوم، روشنفكران و گروه‌های شهری حس نوعی مدرن شدن را احساس می‌كنند هرچندی تصوری آرمان‌گونه از علم وجود دارد. به تعبیری احساس می شد این نظام دانایی، برای حل تمام مسائل بشری كارآمد است. همین باورها بود كه فرهنگ عمومی علم را می‌ساخت اما هنوز كاملا به فرهنگ عمومی تبدیل نشده بود كه مدرنیزاسیون شكست خورد؛ و این پروژه دشوار در نیمه راه، شكست خورده متوقف شد.
تمام واكنش‌هایی كه در جهت علم آموزی با تاسیس دارالفنون و دانشگاه تهران اتفاق افتاد، هیاهویی بیش نبود؛ طبق آمارها در 1980 میلادی ایرانیان 15 سال به بالا به طور متوسط 2-3 سال تحصیل می‌كردند.
وی ادامه داد: اما باید گفت الان به طور متوسط ایرانیان 9-10 سال درس می‌خوانند و انباشت بزرگی در حال رخ دادن است. اكنون در دوره پساگسست هستیم و فرایندی كه قبلا طی شده غنا پیدا نكرده و انباشت نیافته و حركتی سینوسی داشته است.

**78 درصد مردم ایران تقدیرگرا هستند
فراستخواه با مرور یافته‌های تعدادی از پیمایش‌های ملی یادآور شد: ایرانیان برای علم ارزش قائل هستند. طبق پیمایش منوچهر محسنی 86 درصد از مردم ایران، نقش علم و دانش را در زندگی مهم می‌دانند. در همین رابطه در نیمه دهه نود، قانعی‌راد مشخص كرد 90 درصد جامعه ایران معتقدند اسلام برای علم ارزش قائل است.
وی در ادامه با اشاره به پژوهشی كه خودش در دهه هشتاد انجام داده است، گفت: در جامعه تعارضاتی زیادی در خصوص باورها به علم وجود دارد. مثلا نتایج پیمایش‌ها مشخص می‌كند 78 درصد مردم در زندگی اجتماعی خود تقدیرگرا هستند؛ در حالیكه 20-30 درصد علم گرایی در ایران وجود دارد. 34 درصد دانشجویان و 25 درصد غیردانشجویان به نحو بارزی به نظام معرفتی علم باور دارند. به رقم رشد كمی علم آموزی در ایران، علم هنوز وارد زندگی ما نشده است.
وی با اشاره به مفهوم «تقاطع ارزش‌های فرهنگی» ادامه داد: ایران ارزش‌های فرهنگی یكدست و منسجمی ندارد و ارزش‌های درون جامعه همگرا نیستند. صورت‌هایی از دین‌ورزی در ایران وجود دارد كه در آن علم موضوعیت ندارد و حتی مشروعیت را از علم می‌گیرند و علم را معرفتی موجه نمی‌دانند. این وضعیت می‌تواند به این سوال پاسخ دهد كه چرا فرهنگ علمی در ایران قوام نمی‌گیرد!
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: ایران یك جامعه آموزش عالی دیده است. همه خانواده‌ها به نحوی با نظام آموزش عالی درگیر هستند و در اغلب خانواده‌ها، افرادی با تجارب دانشگاهی حضور دارند. با این وجود علم در زندگی فردی و جمعی ما حضور ندارد.
وی ادامه داد: 55.2 درصد جامعه درگیر آموزش عالی هستند. در دنیا رتبه 31 را در نرخ ناخالص آموزش عمومی داریم. رتبه ایران در شاخص لگاتوم در شاخص آموزش 71 است و در این شاخص وضعیت بهتری نسبت به سایر شاخص‌ها داریم.

**نابرابری آموزشی در ایران بالاست
نویسنده كتاب «دانشگاه و آموزش عالی: منظرهای جهانی و مسئله‌های ایرانی» گفت: علم در زندگی ما وارد نشده و در آسمان همانند ستاره‌ها می‌درخشد. نابرابری آموزش در ایران 37.3 است؛ در حالی كه كشورهای دارای توسعه انسانی بالا نمره 7 را دارند. علم به طور متوازن وارد جامعه ایران نشده است. توانایی ما در جذب استعدادهای درخشان از نمره هفت، نمره 1.8 است و در حفظ آنها نمره 2.5 را داریم و هنوز نتوانسته‌ایم حاصل علم آموزی دانشگاهی را وارد چرخه كار كنیم.
وی ادامه داد: در ایران این احساس عمومی وجود دارد كه پزشكی و مهندسی بیشتر از علوم انسانی بیشتر به درد جامعه می‌خورد. یعنی علوم اجتماعی مسیر دشواری پیش‌روی خود و گویا مردم از این رشته‌ها قطع امید كرد‌ه‌اند؛ احساس مردم نسبت به علوم انسانی مبهم است.
وی در خصوص فعالیت‌های فرهنگی و علمی ایرانیان گفت: انجمن‌های علمی هفتمین اولویت مشاركت اجتماعی جامعه ایران است. 16.2 درصد از گذران اوقات فراغت زنان در باشگاه‌های ورزشی است و تنها 0.6 درصد از اوقات فراغت آنها در انجمن‌های علمی سپری می‌گشود.
وی ادامه داد: نتایج یك مطالعه ملی نشان می‌دهد در سال 86 ، تنها یك‌هفتم پاسخگویان در فعالیت های علمی مشاركت دارند. به همین ترتیب 85 درصد پاسخگویان در همایش‎های علمی شركت نمی‌كنند و 61.5 درصد از دانش آموزان و دانشجویان در ‌ای علمی عضو نیستند و 70 درصد هیچگونه گفتگوی علمی ندارند.
این استاد دانشگاه گفت: 67.3 درصد دانش آموزان و دانشجویان تمایل دارند به خارج از كشور برای ادامه تحصیل بروند. اینها ذخائر ژنیتیكی هستند. با فرض ثابت بودن این شرایط از هر ده نفری كه از كشور خارج می‌شوند تنها 2 نفر خواهان بازگشت به ایران هستند. بخش كوچكی از استفاده مردم از اینترنت فعالیت های علمی است و بیشتر اوقات به تفریح و سرگرمی می‌گذرد. وضع علم در فرهنگ ایران همچنان مبهم است.
فراستخواه در پایان افزود: اگر می خواهیم فرهنگ عمومی علم در ایران شكل بگیرد باید اجازه دهیم علم وارد زندگی شود و برای خود حوزه عمومی ایجاد كند و مثلا برنامه‌ای علمی همانند برنامه ورزشی 90 داشته باشد تا سوژه‌های دانشگاهی جدی شوند و نهادهای دانشگاهی به وجود بیایند در چنین شرایطی می‌توان انتظار داشت كه فرهنگ علمی، رشد پیدا كند.
ب.ل**1601**
۰ نفر