برخی دخالت ها در دانشگاه آزاد موجب دلخوری رهبر شد-3

تهران - مشاور و مدیركل انتصابات دانشگاه آزاد در زمان ریاست فرهاد رهبر در ادامه گفت وگوی خود با گروه دانشگاه ایرنا می گوید: برخی اختلاف نظرها موجب دلخوری شد تا جایی كه آقای ولایتی اعلام كردند نمی توانند با آقای رهبر كاركنند و رئیس دانشگاه آزاد هم تصمیم گرفت به مسئولیت خود در دانشگاه آزاد خاتمه بدهد.

«عملكرد آقای دكتر رهبر در دانشگاه آزاد موفق بود؛ از زمان ایشان ، دانشگاه از این رو به آن رو شد و امیدهایی ایجاد شد. ما از 31 استان رئیس 25 استان را در این یك ساله تغییر دادیم، افرادی مایل نبودند با آقای دكتر كار كنند یا برعكس آقای دكتر مایل به همكاری با آنها نبودند. با همین ترتیبانی كه اشاره كردم و بر اساس اصول افراد انتخاب یا بركنار می شدند مصاحبه می شدند كه مشخص شود آیا از لحاظ مدیریتی سابقه دارند می توانند جایی را اداره كنند یا خیر. اهل تحول هستند یا نه. اما بالاخره بعد از انتخاب و منصوب شدن توسط رئیس دانشگاه اختلاف نظرهایی هم به وجود آمد كه دكتر ولایتی می گفت نمی توانم با دكتر رهبر كار كنم و اقای رهبر هم گفتند كه شما منصوب رهبری هستید بنابراین شما كه نمی توانید از دانشگاه بروید پس من می روم.»

مشروح قسمت سوم مصاحبه گروه دانشگاه ایرنا با دكتر محمد حسن صادقی مقدم به شرح زیر است

** ایرنا: نحوه آشنایی شما با آقای دكتر رهبر چگونه بود؟

**صادقی مقدم: در زمانی كه در سازمان بازرسی بودم جمعی برای مبارزه با مفاسد تشكیل شده بود كه در آنجا با آقای دكتر رهبر آشنا شدم و از آن موقع رفاقت ما ادامه پیدا كرد. قصه سمت ما در دانشگاه تهران هم به این صورت بود كه رفته بودم به آقای دكتر در منصب جدیدشان سر بزنم بعد آقای دكتر رهبر گفت آقای صدیقی كه الان رئیس سازمان دانشجویی است، اصرار دارند كه از اینجا بروند برخلاف خواسته ما كه مایل به ماندن ایشان هستیم و شما بیا اینجا و به ما كمك كن. هم دانشگاه را می شناسی، مسائل را می دانی كه بالاخره من مشاور دكتر رهبر در دانشگاه تهران شدم.

**ایرنا: مقطع ریاست رهبر در دانشگاه تهران مقطع حساسی بود كه باعث نارضایتی هر دو طیف دانشجویان از وی شده بود. به نحوی كه وقتی سال 92 رهبر از ریاست دانشگاه بركنار شد هم بچه های بسیج و هم انجمن شیرینی می دادند.

**صادقی مقدم: البته اگر من نظر بدهم می گویند چون خودش مسئولیت داشته فلان حرف را می زند. مایلم شما این سوال را از عده ای از كارمندان بپرسید. كارمندان دانشگاه و یا استادان دانشگاه مقطع 5-6 ساله دكتر رهبر را با دوره بعد از ریاست آقای رهبر مقایسه كنند به نظر وضعیت مشخص می شود.

از استادان یا كارمندان با هر تفكری می توانید سوال كنید كه رهبر چگونه بود. اولا زمان ایشان سال های حساس دانشگاه بود و حركت های دانشجویی زیادی وجود داشت حتی در زمان آیت الله عمید زنجانی هم این حركات برجسته بود كه به ان حادثه كتابخانه مركزی انجامید.

مسئله دیگر هم این است كه اینجا در دانشگاه از در خیابان 16 آذر تا در خیابان طالقانی كه می بینید جنب و جوش بود و پر از ماشین و یك پاركینگ به تمام معنا بود. شما سال 84، 85 و 86 و قبل آن سه ردیف ماشین توی هر كدام از این خیابان ها یعنی 2 طرف و وسط ماشین پارك بود و هیچ پاركینگی در اطراف دانشگاه برای استادان و كارمندان و برخی دانشجویان وجود نداشت ، و پاركینگ در داخل دانشگاه بود. من هم یك وقت هایی اگر ماشین داشتم می آمدم و داخل پارك می كردیم.

آقای دكتر رهبر گفت كه اینجا دانشگاه است، پاركینگ نیست، اینجا دانشجو و استاد باید نفس بكشد، این یكی از اقدامات بود البته ممكن است با فضای فیزیكی و فكری قابل مقایسه نباشد چون ماشین ها را بردند و این یك كار سخت افزاری بود نه نرم افزاری. مطلب دیگر به اعتقاد من سال های سال دانشگاه دست آقای اصلاح طلب و بود كارنامه شان هم معلوم است آن زمان آقای احمدی نژاد رئیس جمهوری شد. البته این را هم بگویم كه من هم منصوب زمان آقای احمدی نژاد بودم و هم معذور آن زمان، یعنی من وقتی از سازمان مدیریت و معاونت كنار رفتم و مشاور شدم و من از جمله كسانی بودم كه در معرض انتخاب معاون و شرایط جدید سازمان مدیریت و برنامه ریزی قرار گرفتم ، آقای احمدی نژاد گفته بود ترجیح می دهد كس دیگری باشد.

**ایرنا: آیا دلیل این كار را گفتند؟

**صادقی مقدم: بله البته بماند، 3 نفر معاون باید انتخاب می شد و گفته بودند كه آن آقایان با ما هماهنگ تر هستند آن طور كه آقای برقع ای به من منتقل كردند، تعبیرشان این بود. آقای رهبر رئیس و آقای زاهدی وزیر شدند و فضا تغییر كرد و طبیعتا آن زمان بحث استخدام استادان جدید و بازنشسته شدن استادان قدیمی مطرح بود البته طبق مقررات. یكی از ویژگی های دكتر رهبر ضابطه مندی و قانونمندی او بود.

« دكتر رهبر می گفت ضابطه و قانون اگر هست برای همه بایستی اجرا شود یعنی وقتی ایشان در دانشگاه آزاد تصمیمی می گرفت و می گفت كه استاد بازنشسته با این سن دیگر نباید در دانشگاه باشد باید این قانون برای همه اجرا می شد و نمی گفت كه این طیف بروند و طیف دیگر بمانند. و یا در مورد استادان نیمه وقت نظرشان این بود كه استاد نیمه وقت، نیمی در دانشگاه دولتی و نیمی در دانشگاه آزاد معنی ندارد چون 1.5 نفر آدم كه نیست نیمی اینجا باشد و نیمی آنجا. یك نفر آدم كه تعهده داده 40 ساعت در هفته اینجا باشد، و از هر طیفی چه اصولگرا و چه اصلاح طلب و قانون در مورد همه همین طور است. »

البته از این بین، آقای داوری اردكانی كه عضو هیات امنای دانشگاه و آقای دكتر كاتوزیان و دكتر باستانی و دكتر تجلیلی از استادهای بنام آن زمان كه 21 نفر بودند بازنشست شدند و البته برخی گفتند كه اینها سیاسی عمل كردند كه من به هیچ وجه این را نمی پذیرم.

**ایرنا: آقای دكتر شما می گویید كه دكتر رهبر ضابطه مند بود و استادان و كارمندان از او راضی بودند پس چرا دانشجویان ناراضی بودند؟

**صادقی مقدم: مثالی برای شما بازگو می كنم. مثلا بسیج دانشجویی را در نظر بگیرید؛ دانشجویان بسیجی یا انجمن مستقل می خواستد یك برنامه بگذارد آقای رهبر می گفت اول تقاضا بدید در كمیته مربوطه تصویب شود هر وقت مجوز دادند بروید اجرا كنید.

در همین دانشكده حقوق این روبرو بچه ها می خواستند روی آسفالت پرچم آمریكا و انگلیس و اسراییل را بكشند كه حراست دانشكده جلوی آنها را گرفت و گفتند كه باید ابتدا تقاضا بدهید و اجازه بگیرید بعد كارتان را انجام دهید. زیرا اگر شما این كار را بدون ضابطه انجام بدهید گروه های دیگری می آیند و می خواهند كار دیگری انجام بدهند و ما دیگر نمی توانیم جلوی آنها را بگیریم و خواهند گفت چطور شما جلوی بسیج را نمی گیرید جلوی ما را می گیرید، پس دارید سیاسی برخورد می كنید.

تشكلی كه می گفت مثلا آقای دكتر زید بیایند اینجا سخنرانی كند البته من آن زمان وارد این موضوعات نمی شدم یعنی فردی بودم كه وقایع را باید طوری منعكس كنم كه به صلاح هر دو طرف كه از من كمك می خواستند باشد. دكتر رهبر می گفت كه این فرد بگویید در چه حوزه ای دارای تخصص است بعد مجوز برای سخنرانی او صادر خواهیم كرد.

من سال 92 و حتی زمان دكتر امید كه چند ماهی سرپرست دانشگاه بودند هم به عنوان مشاور سرپرست دانشگاه مشغول به كار بودم اما زمانی كه دكتر نیلی آمدند از من خداحافظی كردند البته نمی دانم تشكر كردند و سكه هم دادند یا خیر. ( با خنده)

**ایرنا: ارتباط شما با شورای نگهبان چگونه بود؟

**صادقی مقدم: از یك سال قبل از بركناری دكتر رهبر من همزمان مشاور عالی حضرت آیت الله جنتی بودم.

شورای نگهبان جلسات تخصصی دارد كه در واقع مجمع مشورتی حقوقی شورای نگهبان است. شورای نگهبان دو تا مجمع مشورتی دارد كه یكی فقهی در قم است و علما و حضرات آیات اداره می كنند و یكی هم در تهران كه حقوقی است و هر مصوبه ای كه مجلس شورای اسلامی تصویب می كند قبل از اینكه به صحن شورا برود پژوهشكده شورای نگهبان یك مجمع مشورتی درست كرده كه آنجا در معرض نظر اساتید و متخصصان قرار می گیرد و بعد جمع بندی به اعضای شورا داده می شود ، از قم هم نظرات فقهی می آید و اعضای شورا علاوه بر اینكه خودشان مطالعه می كنند و قوانین را می بینند - و قوانینی كه مفصل باشند لایحه اش را جلوتر می بینند مثل لایحه بودجه كه طولانی است و موادش زیاد است مورد بحث قرار می دهند-
من با شورای نگهبان از این طریق ارتباط داشتم و در آن مجمع مشورتی بودم به دعوت آیت الله جنتی و بقیه دوستان از بنده خواستند كه در خدمت آنها باشم البته بنده در هیات های نظارت شورای نگهبان در استان تهران هم قبل از آن كمك می كردم و در استان تهران عضو هیات 5 نفره بودم. و آن موقع عضو شورای نگهبان نبودم ولی عضو هیات نظارت بودم.

**ایرنا: ارتباط شما با آیت الله جنتی چگونه است؟

**صادقی مقدم: یكی از روزهای خوب ما همان روزی است كه به شورای نگهبان می رویم و با ایشان محشور هستیم و عمدتا نماز جماعت برسیم پشت سر ایشان می خوانیم چون ایشان جزو سرمایه های این نظام هستند و معروف هستند به ابوذر انقلاب اسلامی كه حرف حقی است و حتما گزارش كوتاهی كه از زندگی ایشان از شبكه دوم و اخبار 20:30 پخش شد را دیدید خیلی ها تعجب می كنند و سوال می كنند آیا این گزارش واقعی بود و باورشان نمی شود كه یك مسئول بلندپایه نظام موكت خانه اش به این شكل باشد، آیینه خانه اش ترك داشته باشد و زندگی اش به آن سادگی باشد.


**ایرنا: برخی می گویند شورای نگهبان خیلی تحت نفوذ آیت الله جنتی است. نظر جنابعالی در این خصوص چیست؟

**صادقی مقدم: شما در نظام اسلامی اگر نگاه كنید افراد موثر بیشتر در تیرس تهمت های دشمنان انقلاب و مردم هستند؛ مرحوم شهید بهشتی را اگر به شخصیتش نگاه كنید همان وقتی كه ما آن علایق را داشتیم خب ما شاهد بودیم افرادی می آمدند و دم در دانشگاه تهران شعار می دادند علیه ایشان و با كفش هایشان می ایستادند به نماز، البته این واقعه سال 88 هم مشاهده شد در رسانه ها آن موقع معروف بود كسانی كه اصلا اعتقادی نداشتند ولی نماز جماعت ظهر می شد نجا بودند و آنقدر كه از سلام بویی نبرده بودند و مرحوم شهید بهشتی كه معمار قانون اساسی بود اگر شما به نقش آن مرحوم دقت كنید و مشروح مذاكرات را نگاه كنید می بینید كه وی چه نقشی داشت رئیس مجلس آقای منتظری بود ولی شهید بهشتی كه در آن زمان نایب رئیس مجلس بود، جلسه را اداره می كرد. خب شما ببینید چه تهمت هایی كه به شهید بزرگوار بهشتی نزدند.

آیت الله جنتی هم همین طور، ایشان كل زندگی خودش را برای انقلاب گذاشته و رفتار و عملكرد آیت الله جنتی در رابطه با مال دنیا، برخورد با فرزندان و ایستادگی در آرمان های انقلاب مشخص است. پس طبیعی است كه علیه آیت الله جنتی این صحبت ها بشود و بخواهند ایشان را تخریب كنند.

**ایرنا: درخصوص آیت الله جنتی و برخی مسئولان ما مطرح می كنند كه همزمان چندین پست و مقام دارند.

**صادقی مقدم: شورای نگهبان نسبت به قبل جوانگرایی كرده است. البته در شورای نگهبان باید مجتهد جامع الشرایط صاحب نظر باشد و لذا وقتی ما می گوییم آیت الله مدرسی می گوییم 60 سال جوان است آقای شب زنده دار جوان است. جوانگرایی كرده است .شورای نگهبان دارد كار متخصص ترین و با تجربه ترین افراد در موضوعات فقهی است و این از آیت الله شاهرودی و مومن بر می آید كه مجتهدین بنام هستند و نباید كسی انتظار داشته باشد مثلا در شورای نگهبان یك فرد سی چهل ساله را عضو كنند.

ببینید خود آیت الله جنتی 90 سال سن دارند ولی با حافظه فوق العاده ای كه ایشان دارد روی قوانین تسلط كافی و وافی دارند. آیت الله جنتی ماشالله تمام نوافلشان را ایستاده می خوانند، ولی بنده 60 ساله به دلیل عارضه دیسك و غیره نمی توانم این كار را بكنم. آیت الله جنتی انسانی است كه توانایی جسمی و حافظه ایشان و تسلط به كارشان نظیر ندارند و وقتی این فرد توانمندی بالایی دارد چرا باید عده ای با بهانه گیری به دنبال محروم كردن انقلاب از خدمات آیت الله جنتی باشند.

در مورد پست و مقام ها باید دقت داشته باشید همه این مقام ها اجرایی نیستند مثلا در مورد ستاد امر به معروف و نهی از منكرباید بگوییم كه سالی یك بار فقط تشكیل جلسه می دهد و آیت الله جنتی هم آن را اداره می كند. در واقع این جور شوراها بیشتر از اعتبار آیت الله جنتی استفاده می كنند. خب شما دیدید كه آیت الله جنتی از امامت جمعه هم كنار رفتند. در خبرگان هم كاندیداها و فضایی كه بود آقایان اعضای خبرگان و عمده افراد نظر به انتخاب ایشان داشتند یادتان است كه آیت الله جنتی و آیت الله مومن و مرحوم هاشمی هم كاندیدا شدند. بعد آیت الله مومن كنار رفتند چون باید بین این سه نفر اكثریت می شد. آیت الله جنتی آنجا را به خوبی اداره می كنند. در واقع نوع این شغل ایجاب می كند كه یك فرد خبره ریاست مجلس خبرگان را بر عهده داشته باشد. از طرف دیگر شما مشاهده می كنید كه جوان گرایی در كشور شروع شده است آقای قمی را به عنوان رئیس تبلیغات گذاشتند و آقای رستمی كه به نظرم متولد 65 هستند رئیس نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها شدند. در واقع می خواهم بگویم بعضی شغل ها نیازمند افراد خبره و بعضی شغل ها نیازمند افراد پرجنب و جوش است و نباید به بهانه جوانگرایی افراد صاحب تجربه را از چرخه مدیریتی كشور حذف كنیم.

**ایرنا، شما كه با آیت الله جنتی در ارتباط هستید ایشان صبح ها چه ساعتی كار را شروع می كنند و چند ساعت در روز كار می كنند. در واقع توانمندی ایشان چقدر است؟

**صادقی مقدم: ایشان اهل نوافل روز و شب و.. هستند، اهل شنا هستند و آنچه كه ما می بینیم ایشان منزلشان پشت دفتر كارشان است. یك منزل قدیمی سرایداری است. همان در و پنجره های قدیمی و خانه كهنه ساخت كه خیلی ساده است و تجملی در آن دیده نمی شود زندگی می كنند.

ساعت 8 ایشان سركار هستند چه جلسه داشته باشند و چه نداشته باشند. نماز ظهر را می خوانند كه با این ساعت حدود ساعت 1 می شود و بعد تشریف می برند منزل استراحت و ناهار و دوباره بعدازظهر می آیند سركار. حدود ساعت 3-4 بعدازظهر تا نماز مغرب را می خوانند و بعد به منزل می روند. و در واقع همیشه در دسترس هستند. پنجشنبه و جمعه هم در دسترس هستند. در موقع انتخابات نیز شبانه روزی كار می كنند و روزهای تعطیل هم وقت می گذارند .

**ایرنا: اجلاسیه اخیر مجلس خبرگان رهبری كه آیت الله جنتی هم ریاست آن را بر عهده داشت. بحث معیشتی مردم را در دستور كار قرار داده بود بعضی ها مطرح می كردند كه خبرگان صلاحیت قانونی برای ورود به این مساله را ندارد. نظر شما در این زمینه چیست؟

**صادقی مقدم: اعضای مجلس خبرگان، خبرگان ملت هستند یعنی هر كدام نماینده بخشی از یك استان هستند و خیلی هاشان امام جمعه هستند و مردمی كه در حوزه انتخابیه هستند به اینها مراجعه و مشكلاتشان را مطرح می كنند و می گویند فریاد ما را به یه جایی برسانند و حتی اگر ائمه جمعه نیستند خیلی هایشان جایگاهی دارند و آن جایگاه عضو مجلس خبرگان بودن است.
اگر اعضای مجلس خبرگان مشكلات مردم را نگویند پس چه كسی باید بگوید و اینكه مگر اینها چه گفته اند، مثلا گفته اند به داد مردم برسید و اینكه گفته اند دولت تلاش بیشتری برای وضعیت اقتصادی مردم بكنند و اگر شما بیانیه را نگاه كنید نوشته اند كه به مشكلات مردم توجه كنید و این توقع مردم است. مردم می گویند كه شما نماینده ما هستید درد ما را بگویید.

خبرگان هویت خاصی دارد در مورد مسائل سیاسی كشور اینها چگونه می توانند به رهبری نظارت كنند كه رهبری وظایف سیاسی و اقتصادی، بین الملل دنیا را خوب انجام می دهد یا خیر. خودشان باید اشراف داشته باشند و درد مردم را بگویند یك وقت دخالت است و یك وقت توصیه است. مگر دولت ها چقدر به حرف اعضای مجلس خبرگان گوش می كنند. یا اینكه آیا دولت ها چقدر وظایفشان را انجام می دهند

**ایرنا: آخرین پستی كه شما داشتید در دانشگاه آزاد بود؟

**صادقی مقدم: من در دانشگاه آزاد مدیركل انتصابات بودم. آنجا برخلاف وزارتخانه ها و جاهای دیگر موضوع انتصاب و انتخاب مدیر یك موضوع است و خوب و گسترده هم است. مثلا وزارت علوم می خواهد تا مدیركل بازرگانی منطقه تجارت را انتخاب كند یك جایی باشد كه شناسایی و مصاحبه كند، استعلامات حفاظتی و حراستی آن را بگیرد و از بین گزینه های مختلف یكی را بگویند این با توجه به موارد مثلا رئیس یك استان می خواهد رئیس دانشگاهش را انتخاب كند دو سه نفر را معرفی می كند كمیته انتصاب اینجا است مدیركلی است و در جلسه كمیته انتصابات كه مجمع مشورتی است آن افراد را مصاحبه و انتخاب كنند . من به عنوان مدیركل انتصابات دانشگاه یك سال و یك ماه بودم و امسال هم رفتم.

**ایرنا: تیم جدید دانشگاه آزاد طوری رفتار می كنند كه انگار تیم قبلی خیلی تند بود و ما می خواهیم با برنامه و منطق پیش برویم. نظر شما چیست؟

**صادقی مقدم: اداره یك دانشگاه ویژگی های خاص دانشگاهی را دارد. اداره یك وزارتخانه فلانی اینجا باشد یا نباشد. ولی در فضای دانشگاهی كه دانشجو یا استاد یا كارمندش هر كدام ایده ای دارند مثلا یك كارمند یا یك بازنشسته را نمی توان به عنوان رئیس دانشگاه انتخاب كرد. آقای دكتر رهبر حرفشان این بود كه اینجا یك ضابطه ای ما قائل هستیم و طبق ضابطه عمل می كنیم. مثلا نماینده مجلس می آمد و می گفت: این آقا مربی دانشجوی دكتری است، استادیار نیست بگذاریدش رئیس فلان واحد، و آقای رهبر می گفتند كه ضابطه من این نیست كه این آقا را برای این شغل بگذارم یه زمان آقای میرزاده و یا جاسبی بوده كه دانشجوی دكتری رئیس دانشگاه باشد ولی الان اینطور نیست و می گفت من ریاست یك دانشگاه را به دانشجوی دكتری نمی دهم. نماینده مجلس می گفت قبلا بوده و آقای رهبری می گفت باید برود. و یا در مورد افراد می گفت اگر بازنشسته باید برود و یا استاد دولتی نیمه وقت باید برود باید می رفتند. سرم بشكن نرخم را نشكن.
آقای رهبری همیشه در جلساتشان می گفتند كه سفارش كسی را برای من نیاورید اینكه فلانی نوشته، برای من فرقی ندارد اینكه این آقا پسر یا داماد فلانی است یا اینكه این آقا هیچ كس را ندارد.

**ایرنا: به نظرتان همین سفارشات باعث این دلخوری ها شد.

**صادقی مقدم: علت اختلافات نمونه هایی از این دست بود، مثلا آقای زید بشود رئیس فلان جا، آقای دكتر رهبری می گفت كه به نظر من این آقا صلاحیت ندارد یا آقای فلانی بشود مدیر فلان جا و آقای دكتر رهبر می گفت كه اینجا دانشگاه است فرد دانشگاهی باید انتخاب بشود. نه یك كارمند بازنشسته یك جایی كه وقتی می خواهد با یك طرف خارجی مصاحبه كند یا یك دانشگاه یا وزارتخانه دیگر بگویند آقای دكتر فلانی نه اینكه آقای مهندس فلانی، مهندس باید در كارخانه باشد. اختلافات ناشی از اینگونه مسائل بود.

ایرنا: شما موافق عملكرد دكتر رهبر در دانشگاه آزاد بودید؟

صادقی مقدم: بله از زمان آقای دكتر رهبر، دانشگاه از این رو به آن رو شد و امیدهایی در دانشگاه ایجاد شد. ما از 31 استان رئیس 25 استان را در این یك ساله تغییر دادیم افرادی مایل نبودند با آقای دكتر كار كنند یا برعكس آقای دكتر مایل به همكاری با آنها نبودند. با همین ترتیبانی كه می گویم یك اسلوبی انتخاب بشوند مصاحبه بشوند از لحاظ مدیریتی آیا سابقه دارند می توانند جایی را اداره كنند یا خیر. اهل تحول هستند یا نه. انتخاب و منصوب شدند و یك اختلاف نظرهایی هم بود كه دكتر ولایتی می گفت كه نمی توانند با دكتر رهبر كار كنند. و دكتر رهبر هم گفتند كه شما منصوب رهبری هستید نمی توانید بروید پس ما می رویم.

ایرنا: اینكه مدیری بگوید كه من كار نمی كنم طبیعی است نحوه رفتن و تغییرات یك باره زیاد خوب نبود

صادقی مقدم: می گفتند كه آقا یك همتی كرده اند و دكتر ولایتی را به این منصب گذاشته اند و حالا یك نفر همفكر ایشان نیست و از نظر مبانی با هم مخالف هستند و شاید هم از لحاظ سلیقه ای، و آقای دكتر ولایتی در واقع باید كاری را به جلو ببرند تا ما ببینیم كه خروجی چیست بناراین دكتر رهبر صلاح دیدند نباشند و حرف شما هم درست است كه این اتفاقات مورد انتظار نبود ولی اتفاق افتاد.

**ایرنا: شما دیگر دانشگاه آزاد نیستید؟

**صادقی مقدم: بله من هم 28 مرداد استعفا كردم و البته آقای دكتر تهرانچی به بنده گفتند كه بمانید و همكاری داشته باشید ولی من هم دلایلی داشتم و نپذیرفتم.

**ایرنا: آقای دكتر لطفا اگرخاطره ای از زمان تحصیل خودتان دارید بفرمایید؟

**صادقی مقدم: در كلاس چهارم دبیرستان یك متنی در ادبیات فارسی داشتیم كه سخت بود، استادی داشتیم به نام آقای كشفی كه ان شاالله خداوند حفظ شان كند. متن بخشی از كلیله و دمنه بود، و خیلی صقیل بود، روخوانی اش هم تسلط می‌خواست، یادم است من نیمكت سوم می‌نشستم و شش نفر جلوی من بودند، سه‌تا سه‌تا و من نفر هفتم بودم. ایشان وارد كلاس كه شد، كتاب را باز كرد و گفت از رو بخوانید، اینها خواندند و غلط خواندند و بعدی غلط خواند و بعدی غلط خواند و رسید به من و من خواندم و صحیح خواندم. به مبصر كلاس گفت از نوشت‌افزارفروشی دكه نزدیك دبیرستان است به حساب من یك خودنویس بخر. مبصر كلاس هم دوست من بود. مصبر رفته بود گفته بود بهترین خودنویس‌ات را بده یعنی یك چیزی به حرف معلم اضافه كرده بود مغازه دار هم یك پاركر 45 داده بود و معلم این را در كلاس به من هدیه كرد و گفت كه هر سه ثلث صادقی ادبیات فارسی‌اش 20 است. این تشویق را كرد كه هر سه ثلث نمره‌اش 20 و من به‌دلیل این شوقی كه پیدا كرده بودم، اگر احیاناً درس دیگری نمی‌رسیدم بخوانم، ادبیات فارسی را حتماً می‌خواندم كه نكند معلم یك سؤالی از من بكند و من نتوانم جواب بدهم و حرف معلم زمین بماند و این شیرین‌ترین جایزه‌ای بود كه من گرفتم.
**9487**1601**