۱۹ دی ۱۳۹۷، ۹:۲۵
کد خبر: 83164105
T T
۰ نفر
مهار آسيب هاي اجتماعي با اشاعه نشاط و اميد در جامعه

تهران- ايرنا- دستيابي به نگرش مثبت و عقلايي به امور، افزايش سرمايه اجتماعي، نشاط و سلامت و مشاركت هدفمند، مولفه هاي كليدي در فرآيند توسعه پايدار به شمار مي رود كه اين مهم با مديريت اصولي و كارشناسانه، مساله شناسي و راهكار هاي موثر براي مهار چالش ها و آسيب ها حاصل مي شود.

به گزارش گروه اطلاع رساني ايرنا؛ «مهار آسيب هاي اجتماعي با تدابير دستگاهاي متولي فرهنگ، تلاش در راستاي حفاظت از اكوسيستم با آگاهي هاي عمومي و اميركبير، سياستمداري انديشمند در اصلاحات كشور» از جمله مهمترين موضوعات اجتماعي و فرهنگي محسوب مي شود كه در مطبوعات امروز(چهارشنبه) برجسته شده است.

** مهار آسيب هاي اجتماعي با تدابير دستگاهاي متولي فرهنگ
طلاق، اعتياد، خودكشي، مقابله با تكدي گري، حاشيه نشيني، نزاع خياباني، خشونت و .... از جمله مصداق هاي بارز آسيب هاي اجتماعي به شمار مي روند كه در چند سال اخير در جامعه گسترش پيدا كرده اند. از اين رو دستگاه هاي متولي فرهنگ نظير آموزش و پرورش مي توانند با برنامه هاي مناسب در اين راستا براي مهار ناهنجاري ها و پيشگيري از آنها قدم هاي لازم را بردارند.

روزنامه «جوان» با درج گزارشي با عنوان «شما قليان را مي كشيد قليان شما را مي كشد» نوشت: يكي از معضلات جامعه ما در چند سال اخير مصرف بي رويه دخانيات خصوصا قليان توسط نوجوانان جوانان است. اين در حالي است كه اكثر آنان دليل گرايش خود به مصرف قليان را نداشتن تفريح و سرگرمي و دوتاني مي دانند كه براي اولين به آنها قليان را پيشنهاد داده اند.اين افراد در واقع عوارض مصرف طولاني مدت آن را نمي دانند و فقط به لذت لحظه اي آن بسنده مي كنند آنها نمي دهادنند كه امرو قليان را مي كشند و قليان به مرور آنها را مي كشد. با مصرف قليان اكسيژن كمتري به بدن مي رسد و اين امر موجب بالارفتن فشار خون و افزايش ضربان قلب و به مرور باعث غلظت خون و در نهايت سكته هي قلبي و مغزي مي شود.

در ادامه اين گزارش آمده است: از ديگر عوارض قليان مي توان به عوارض جسمي نظير تنگي نفس، تغييرات تنفسي، تغيير در اشتها و حتي تغيير در خواب، تغيير در پويايي، رنگ پريدگي، سردرد و حالت تهوع از ميان رفتن ميناي دندان و همچنين نابودي استحكام آنها، بيماري هاي دهاني، برونشيت مزمن، آسم و ... اشاره كرد. استفاده مشترك از سري هاي قليان هم كه ديگر جاي خود را دارد. اما مصرف قليان داراي يكسري عوارض رواني نيز است. تبعات رواني سخت و دهشتناكي همچون پرخاشگري، بزهكاري، عدم اعتماد به نفس، تنهايي، افسردگي، اضطراب و ...

روزنامه «آرمان» با درج مطلبي با عنوان «كاهش سن مصرف مواد مخدر به 11 سال» به گفت وگو با فريد براتي رييس مركز توسعه پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي پرداخت و آورد: تعدادي از كوكان مصرف كننده مواد مخدر هستند.بايد گفت كه برخي كودكان در خانواده هاي آشفته زندگي مي كنند. اغلب در اين نوع خانواده ها پدر يا مادر مصرف كننده مواد مخدر هستند. بنابراين فرند يا فرزندان نيز مصرف كننده مي شوند. برخي از كوان كار و خيابان نيز مصرف كننده مواد مخدر هستند تا بتوانند شرايط بيرون را تحمل كنند. براساس تعاريف جهاني افراد زير 18 سال كودك محسوب مي شوند. بايد اين واقعيت را پذيرفت، اما اينكه براي مهار اين قضيه چه اقدام انجام مي شود.

در ادامه اين مطلب مي خوانيم: دانشگاه هاي علوم پزشكي يا در بخش اطفال بيمارستان ها يا بيمارستان هاي مخصوص كوكان آنها را سم زدايي مي كنند. حداكثر اين كودكان بايد يك هفته يا چند روز ستري شوند. بايد دانست درمان اعتياد در كودكان و بزرگسالان متفاوت است. حتي اگر در صورت بستري با توجه به شرايط مي توان برنامه ريزي كرد. در آن موقع اگر كودكان خانواده داشته باشند دانشگا عوم پزشكي آنها را تحويل خانواده مي دهد. البته اگر خانواده صلاحيت داشته باشد.

روزنامه «قانون» با انتخاب مطلبي با عنوان «دستبردهاي يواشكي» علت سرقت‌هاي كوچك از فروشگاه‌ها را بررسي كرد و نوشت: ساعت از از چهار و نيم عصر گذشته و فروشگاه پر ازآدم‌هاي ريز و درشت شده است؛ آدم‌هايي كه براي گرفتن مايحتاج زندگي به فروشگاه‌هاي بزرگ و هايپرماركت‌ها سرازير شدند تا بتوانند از تخفيف‌هاي كالاها حتي به مقدار كم، استفاده كنند. فروشگاه‌هايي بزرگ در قلب شهر، دالان‌هايي پر از مشتري و قفسه‌هايي مملو از اجناس رنگارنگ؛ ازكنسرو و پفك گرفته تا دمپايي و دستمال سفره و وسايل تزييني كه به مشتري اين اجازه را مي‌دهد به راحتي كالاها و جنس‌هاي مختلف را بارها از قفسه‌ها بردارد تا انتخاب كند. دختري يك چشمش به صفحه رايانه و چشم ديگرش به دستان مشتري روبه‌رويي بود، معلوم بود خسته است. با مشتري‌اي تند و با ديگري آرام و شمرده صحبت مي‌كرد. دختر ديگري به پشت صندوق مي‌آيد تا كمر پشت ميز خم مي‌شود و پچ پچي در گوش صندوق‌دار كرده و همان جا مي‌ايستد. دختر جواني كه تازه نوبت به او رسيده، بعضي از اجناس انتخاب كرده اش را روي ميز مي‌گذارد. نگاه عجيب صندوق‌دار به او باعث مي‌شود كه دست و پايش را گم كند.

در ادامه اين گزارش آمده است: ضرب‌المثل «تخم مرغ دزد، شترمرغ دزد مي‌شود» براي همه ما آشناست. دستبرد زدن‌هاي ريز و كوچك، عادت بعضي‌ها شده و در شرايط فعلي اقتصاد و گراني اجناس، باعث مي‌شود بسياري از افراد دست به اين كار بزنند و دليل قانع كننده‌اي هم براي خودشان دارند وبا جيب‌هاي پرازفروشگاه‌ها خارج شوند. آن‌ها در فروشگاه‌هاي بزرگ به راحتي حر كت مي‌كنند، جنس‌ها را بر مي‌دارند و اگر باب ميل‌شان بود، كش مي روند.‌ چيزهاي زيادي پيدا مي‌شود كه به راحتي زير لباس يا حتي داخل كيف يا جيب يك دزد جا شود. چه بخواهيم و چه نخواهيم اين‌ها دزد هستند و هر نامي هم براي‌شان بگذاريم از«كف رفتن» گرفته تا «كش رفتن» و «ناخنك زدن» و بسياري نام‌هاي ديگر بازهم به كلمه «دزدي» مي‌رسيم. عليرضا 39 ساله كه سوپرماركتي در غرب تهران دارد، در گفت‌وگو با «قانون» مي‌گويد كه از بس مچ مردم را گرفتيم، خسته شديم. فكر نمي‌كنند كه ما هم بايد پول اجناس مغازه را برگردانيم . آن‌ها از چك‌هاي برگشتي ما خبر ندارند و فقط و فقط به مغازه‌هاي پر از جنس نگاه و از غفلت ما استفاده مي‌كنند و حتي شده يك آدامس بر مي‌دارند و مي‌روند و به خيال خودشان زرنگي كرده‌اند. «اتفاقا بعضيا هم آشنا هستند.»

** تلاش در راستاي حفاظت از اكوسيستم با آگاهي هاي عمومي
كنترل سيلاب ها، بهبود كمي و كيفي منابع آب زيرزميني، احياي مراتع و كاهش خسارت خشكسالي و جلوگيري از فرسايش هاي بادي بايد از جمله اهداف مورد نظر براي حفظ محيط زيست باشد تا بدين وسيله آسيبي به اكوسيستم وارد نشود. از اين رو تلاش در راستاي حفاظت از محيط زيست تنها در صورتي به بار خواهد نشست كه آگاهي هاي عمومي در اين راستا ارتقا يابد و مردم با سازمان هاي مردم نهاد محيط زيستي ارتباط برقرار كنند.

روزنامه «اعتماد» در مطلبي با عنوان «پيامدهاي خشك شدن درياچه اروميه بر سلامت مردم» به نقل از مسعود تجريشي، مدير دفتر برنامه‌ريزي و تلفيق ستاد احياي درياچه اروميه، نوشت: بر اساس مصوبه 1393 دولت، ستاد احياي درياچه اروميه موظف شد آثار اقتصادي، سياسي، زيست‌محيطي و بهداشتي خشك شدن درياچه اروميه را بررسي و نتيجه را به دولت ارايه كند. اختلاف نظرهايي در مورد اين وجود داشت كه بودجه مدنظر به كدام يك از دستگاه‌ها اختصاص داده شود. تا اينكه در سال 92 با سازمان برنامه و بودجه به تفاهم رسيديم و مطالعاتي را در اين زمينه انجام داديم. در همان مقطع روي 88 دانش‌آموز هشت تا 13 سال مطالعه‌اي انجام شد. بر اساس نتايج به دست آمده نزديك 10 درصد از اين افراد دچار گرفتگي ريه شده‌اند. در همان مقطع دو نشست با دانشگاه‌هاي علوم پزشكي آذربايجان شرقي و آذربايجان غربي برگزار و اين پرسش از سوي ستاد مطرح شد كه آيا مشكلي به لحاظ سلامت در مورد گردوغبار وجود دارد يا خير. دانشگاه‌هاي علوم پزشكي آذربايجان شرقي و آذربايجان غربي اعلام كردند كه هيچ گزارشي در اين زمينه دريافت نكرده‌اند.

در ادامه اين مطلب مي خوانيم: به‌ هر حال ستاد احياي درياچه اروميه منابع مالي مربوط به مطالعات اثرات خشكي درياچه روي سلامت مردم را تهيه كرد و در اختيار دانشگاه علوم پزشكي تبريز قرار داد. قراردادي در اين زمينه بين اين دانشگاه و ستاد احياي درياچه اروميه منعقد شد. آذر ماه امسال مطالعات تقريبا به پايان رسيد و تا آخر سال جاري تكميل خواهد شد. در اين مطالعات آثار خشكي درياچه روي دام و منابع طبيعي بررسي مي‌شود. تا آخر سال جاري نتايج بخشي از مطالعات مربوط به بررسي اثرات خشكي درياچه اروميه اعلام خواهد شد اما دانشگاه علوم پزشكي تبريز اعلام كرده است كه با يك سال بررسي آزمايش خون نمي‌تواند اظهارنظر دقيقي در اين مورد داشته باشد بنابراين قرار بر اين شده فرصت بيشتري در اختيار اين دانشگاه قرار گيرد اما در مورد پارامترهايي كه به نتيجه‌ رسيده‌اند حتما اطلاعات اعلام خواهد شد. واضح است كه حتما نمك در اتمسفر افزايش يافته است و شواهدي وجود دارد كه لب‌هاي مردم منطقه نمكي مي‌شود همچنين فشار خون نيم درجه افزايش يافته است.

روزنامه «همدلي» در مطلبي با عنوان «اكوتوريسم يا تخريب طبيعت؟» مي نويسد: چند سالي است كه صنعت اكوتوريسم در كشور شكل گرفته و هيجان آفرود سواري بسياري را به سمت طبيعت بكر به ويژه مناطق كويري كشانده است. استقبال از طبيعت گردي از سوي برخي از مردم، منجر به شكل‌گيري تورهاي طبيعت‌گردي و جولان تورهاي آفرود در مناطق طبيعي كشور شده است، تا طبيعت بكر زير چرخ خودروهاي دو ديفرانسيل له شود. براي صحت سنجي بازار داغ تورهاي گردشگري، كافي است سري به اينترنت يا شبكه‌هاي مجازي بزنيم، با حجم انبوهي از تبليغات تورهاي كويرگردي و طبيعت گردي مواجه مي‌شويم كه با عكس‌هاي دسته جمعي و زيبا در دل طبيعت به دنبال جذب هر چه بيشتر مشتري هستند. مشتري ‌هاي كه به گفته دغدغه‌مندان محيط زيست، به دليل آسيب‌هايي كه به محيط زيست وارد مي‌آورند، بسياري از آنان مهمانان خوبي براي طبيعت نيستند.

در ادامه اين مطلب آمده است: همان گونه كه براساس قواعد جهان هستي، در بطن هر موضوع مثبت، موضوعي منفي نهفته است يا بالعكس، استقبال از اكوتوريسم از سوي بسياري از مردم نيز از اين قاعده مستثني نيست. از يك سو، به اين دليل كه طبيعت گردي مورد اقبال عمومي قرار گرفته است، مي‌توان خشنود بود كه صنعت گردشگري در كشور رو به پيشرفت است و علاقه مردم به طبيعت زيباي كشور رو به افزايش است، اما جنبه تلخ ماجرا اين است كه اين طبيعت گردي به دليل فقدان نظارت و گردشگري بي‌ضابطه به قيمت تخريب جدي طبيعت و محيط زيست تمام مي‌شود. كارشناسان محيط زيست مي‌گويند: هجوم گردشگران به مناطق بكر طبيعي مانند مناطق كويري يا حتي جنگلي و ...در قالب تورهاي اكوتوريسم صدمات جبران ناپذيري را به طبيعت وارد كرده است. به وِيژه رواج آفرود سواري به اين آسيب‌ها سرعت بيشتري بخشيده است. به نحوي كه پوشش گياهي مناطق مورد توجه آفرودسواران نسبت به سال هاي قبل كاهش محسوسي يافته است. غير از نابودي پوشش گياهي، تاخت و تاز آفرودسواران باعث شخم خوردن پوشش سطحي خاك تپه هاي شني شده است، كه خود اين موضوع باعث به حركت درآمدن تپه ها و بحران گردوخاك مي شود. فارغ از تخريب محيط زيست و منابع طبيعي، با ورود آفرودسواران آرامش و سكوت بكر كه خاص اين مناطق است بر هم مي‌خورد و آلودگي صوتي جاي آن سكوت آرام ‌بخش را مي‌گيرد.

روزنامه «آرمان» در گزارشي با عنوان «طبيعت راه اصلاح خود را مي داند» نوشت: برخي شكار و برداشت از محيط زيست را براي همه حتي بوميان مناطق ناشايست مي دانند. در حالي كه به نظر گروه ديگر افراد محلي حق دارند تا جايي از محيط زيست برداشت كنند تا زمينه هاي حفظ و نگهداري از آن در انديشه انها نهادينه شود. اين در شرايطي است كه گراني و مشكلت اقتصادي ميزان برداشت از مناطق را بيش از پيش كرده است. نكته قابل توجه در اين ميان برداشت از سرمايه هاي ژنتيك كشور است. در ايران جنگل هايي با قدمت طولاني داريم كه ارزشي بالاتر از آنچه براي مصرفشان در نظر گرفته مي شود در خود نهفته دارند.

در ادامه اين مطلب آمده است: جنگل هاي هيركاني و ارسباران از قديمي ترين جنگل هاي اران اند كه همواره مورد تهاجم و برداشت قرار مي گرند. خبر قطع درختان ارسباران قطع نمي شود، دي 97 مدير كل منابع طبيعي و آبخيزداري آذربايجان شرقي در واكنش به قطع تعدادي از درختان منطقع قره داغ اعلام كرد: درختان از نوع جنگلي نبوده و چوب آلات باغي مسن و پوسيده بودند. با وجود تاكيد مسوولان به اينكه درختاني كه تا به امروز قطع شده اند از درختان جنگلي نبودند و صدور حكمي براي جلوگيري از قطع درختان باغ هاي منطقه ارسباران هنوز هم شاهد كاهش مساحت جنگل هاي اين بخش هستيم.

** اميركبير، سياستمداري انديشمند در اصلاحات كشور
ميرزا محمدتقي خان اميركبير از سياستمداران بزرگ ايران به شمار مي رود كه شرايط سخت كشور را كه گرفتار در هرج و مرج شديد بود با اصلاحات كلي براي نظم بخشيدن به سياست و ديگر امور مملكت وضعيت را تغيير داد. او با ايجاد امنيت و پايان دادن به شورش ها و نيز اصلاحات مالي و جلوگيري از اجحاف هاي پيدا و پنهان صاحبان قدرت و نفوذ را در اولويت برنامه هاي خود قرار داد و نفوذ و دخالت بيگانگان را در امور مختلف كشور كاست.

روزنامه «اعتماد» در يادداشتي با عنوان «اميركبير چهره‌اي درخشان در دوراني تاريك» مي نويسد: اكنون 200 سال از زماني مي‌گذرد كه ايران در جنگي بزرگ، گرجستان و بخشي از قفقاز را در جنگ با روس‌ها‌ از دست داد. قرارداد گلستان پس از شكست اصلاندوز براي ايرانيان اهانت‌آميز و غمبار بود. تصور مي‌كردند عباس‌ميرزا كه سرداري دلير بود، بتواند آن شكست خفت‌بار را جبران كند و شاه عباس ديگري شود و آن عظمت افسانه‌اي را به ايران بازگرداند. اميركبير در آن زمان جواني بود كه ديوان دربار تبريز در خدمت ميرزا ابوالقاسم قائم مقام، وزير عباس ميرزا بود. ادعاها حاكي از آن است كه جنگ دوم ايران و روس بر خلاف ميل عباس ميرزا و قائم مقام رخ داد اما اسناد تاريخي حكايت از آن دارد كه گرچه تحريكات خياباني عليه روس‌ها‌ كه خواهان استرداد دختران اسير گرجي بودند كه برخي به كابين بزرگان ايراني درآمده بودند و با برانگيختن غيرت ايرانيان زمينه‌ساز جنگ و انتقام شد اما عباس ميرزا و قائم مقام و حتي ميرزا تقي خان جوان آرزوي انتقام را در دل مي‌پروراندند.

در ادامه اين يادداشت كه به قلم فريدون مجلسي نگاشته شد، مي خوانيم: اتفاقا فتحعلي‌شاه ناچار شد به فتاوي و اصرار آنان تن دهد و خود نيز در چمن سلطانيه حضور يافت و آنچه در توان كشور بود، عرضه و به ابراز بدبيني به سرانجام جنگ با آنان اتمام حجت كرد. ما در آن جنگ باختيم و ديگر رمقي براي ايران باقي نماند. دو سال بعد عباس ميرزا و فتحعلي‌شاه به فاصله كم درگذشتند و در دوران سلطنت 14 ساله محمد شاه، ميرزا تقي خان كه اكنون اميرنظام بود، وزارت ناصرالدين ميرزا وليعهد نوجوان را در دربار تبريز برعهده داشت. ميرزا تقي خان كه دوران سخت جنگ را در خدمت عباس ميرزا و قائم مقام درك كرده بود از منويات عباس ميرزا آگاه بود كه راز شكست سربازان از جان گذشته ايراني را از ژوبر، سفير فرانسه پرسيده بود. ژوبر به برتري علمي و صنعتي و استراتژي اشاره كرده بود. عباس ميرزا نيز راه‌حل فوري را در اعزام دانشجويان به اروپا ديده و اقدام كرده بود.

روزنامه «فرهيختگان» در گزارشي با عنوان «امير توسعه و عدالت» آورده است: زماني كه امير زمام امور را به دست گرفت، اكثر نقاط كشور درگير شورش، كشور ناامن و خزانه دولت تهي بود، ولي او در سه سال وضع مملكت را سامان داد و زمينه اصلاح را فراهم كرد. «صنف منشيان و مستوفيان قدر او را مي‌شناختند و تعبير «نظم ميرزاتقي‌ خاني» از آنان است.» ميان دولتي‌ها برخي افراد كاردان مسن حضور و با امير كمال همكاري را داشتند ولي امير براي اداره و اصلاح امور، محتاج جوانان فعال و كاردان بود. از اين جهت يكي از مشكلات عمده دولت امير، بي‌يار و ياوري بود. در تاريخ سياسي ايران كمتر كسي را مي‌توان يافت كه نظير امير، درنهايت قدرت هم خودش بري از فساد باشد و هم جدا و اساسا به مبارزه با فسادهاي اقتصادي اهتمام ورزد؛ تا آنجا كه حتي هديه و انعام هم قبول نمي‌كرد. واتسون نوشته است: «درنظر ايرانيان فوق‌العاده‌ترين و حتي شگفت‌انگيزترين جنبه اخلاقي امير، همان فسادناپذيري مطلق وي بود. امير‌نظام مافوق آن بود كه كسي بتواند او را به رشوه بفريبد. او مصمم گشت آن نظام رشوه‌خواري را كه از 6 جهت احاطه‌اش كرده بود، براندازد.»

در ادامه اين مطلب مي خوانيم: نظم اميركبير بر همين دو اصل استوار بود؛ يعني وضع قانون و ضمانت اجراي آن. عاملي كه سبب شد امير برخلاف اكثر سياستمداران در امر مبارزه با فساد موفق باشد، اولا سلامت مالي شخص او و ثانيا اصرارش بر اجراي قوانين وضع‌شده بود. او حتي حقوق شاه را كاهش داد و ماهانه به دو هزار تومان رسانيد و حقوق زياد درباري‌ها و شاهزاده‌ها را كم كرد؛ مواجب بي‌حسابي را كه حاج‌ميرزا آقاسي برقرار كرده بود، قطع و سروساماني به قوانين مالياتي داد.

اگرچه به گفته دكتر پلاك «پول‌هايي كه مي‌خواستند به او رشوه دهند و نمي‌گرفت، صرف كشتن او شد»، اما عزم و جديت او در حوزه مبارزه با فساد در مدت زمان كوتاه صدارتش نتيجه محسوسي داشت. ايرانيان از وضع ماقبل اميركبير -كه به گفته واتسون «شوق دائمي براي سودجويي نامشروع داشتند» و «لفظ «مداخل» به گوش‌شان بس دلپذير بود»- در عرض مدت زمان كوتاهي بدانجا رسيدند كه رضاقلي‌خان هدايت مي‌گويد: «[چون از طرف امير به ماموريت خوارزم گمارده شدم، دوهزار اشرفي براي خرج سفر او از خزانه دولت رسيد]؛ خواستم 20 اشرفي به آورنده بدهم؛ نپذيرفت و گفت من انعام و هديه قبول نمي‌كنم.»

روزنامه «اطلاعات» با درج يادداشتي با عنوان «اميركبير و غرب ايران» كه به قلم محمدعلي سلطاني نگاشته شد، آورده است: در سال 1268ق كه دستهاي پنهان از اين پيشرفت و خدمت و اتحاد نمي‌آسود، دست به كار گرديد. هر چند از مدتها پيش در پي تفرقه و تخريب اين اساس مرصوص بود تا با عزل و توطئه مرگ فجيع اميركبير بدين آرزو دست يافتند. اميركبير در باغ فين به تاريخ 17 ربيع‌الاول 1268دهم ژانويه 1852 به قتل رسيد و به زندگي پرافتخارش خاتمه دادند. عزيزخان سردار كل به سبب كياست و دانايي و زيركي و مديريت مدتي باز بر سر كار بود؛ اما از توطئه‌چيني ميرزا آقاخان نوري ـ عامل شهادت اميركبير و فرد طراز اول تاريخ قاجاريه در اين دوره ـ بركنار نماند و حديث مرگ عزيزخان نيز همانند اميركبير در جريان بود كه به قول نيكيتين، بر اثر توطئه‌چيني‌ها و سعايت‌هاي ميرزا آقا‌خان صدراعظم، عزيزخان سردار متهم شد كه براي جداكردن كردستان از خاك ايران با دولت‌‌هاي روس و انگليس زد و بند كرده است! عزيزخان مغضوب شاه شد و بر سر املاك خود در بوكان بازگشت.

در ادامه اين يادداشت مي خوانيم: همزمان با عزيمت ناصرالدين شاه و اميركبير از تبريز به تهران، رضاقلي‌خان اردلان ـ حكمران كردستان ـ و برادرش امان‌الله‌خان ثاني معروف به غلامشاه‌خان معارض و مدعي حكومت كردستان نيز در تكاپوي نيل به مقام حكمراني بود و ماجراها داشتند. رضاقلي ‌خان سركشي‌ها كرد. او مردي جنگي و زورآزماي بود، اما كياست و دانش و سياست ‌ورزي از آن امان ‌الله‌ خان (غلامشاه خان) بود، ميرزا شكرالله سنندجي (فخرالكتاب) در تحفه ناصري آورده است: «[رضاقلي‌خان اردلان حكمران كردستان بود] تا اين كه ناصرالدين شاه در تبريز به تخت سلطنت جلوس و براي تاجگذاري عاجلاً عزيمت دارالخلافه فرموده، موكب همايوني... از راه زنجان به اهتزاز آمده است. سركار امان ‌الله ‌خان ملقب به غلامشاه ‌خان كه شخص عاقل و دانا و مدتي در طهران با نهايت پريشاني متوقف بوده و از حاجي آقاسي مأيوسي داشته، اين شرارت كردستاني و جسارت رضاقلي‌خان والي را به فال نيك شمرده و به راهنمايي بخت بيدار، با جمعي از بستگان خود استقبال موكب همايون از راه زنجان رهسپار شده، در ورود اردوي همايون به منزل ميرزا تقي‌خان فراهاني كه از دانشمندان روزگار و به موجب لياقت و سابقه خدمت، منظور نظر شهريار تاجدار آن اوان وزير لشكر و كشور و ملقب به اميركبير و در مرتبه صدارت عظمي بوده است، رفته و اميركبير او را در تحت حمايت خود كشيده و دستورالعمل‌هاي لازمه را داده است، يك رأس اسب تازي با يراق نقره، امان‌الله‌خان به سان جلودار جلو اسب را گرفته و در موقع خاص به رسم تقديمي از نظر اعليحضرت ناصرالدين شاه گذرانده و اميركبير او را معرفي به‌سزا نموده، چون خاطر شاه جمجاه از حركت وحشيانه رضاقلي‌خان و جسارت كردستاني‌ها مسبوق و مطلع نموده، اين خدمتگزاري و آداب ‌داني امان‌الله‌ خان بسيار جلوه نموده است.

پژوهشم**9117**9131