از همين رو است كه اين نياز در واحد خدمات ويژه ايرلاينهاي داخلي و خارجي با كم و زياد مورد توجه قرار گرفته از درخواست براي اختصاص ويلچر در فرودگاه كه نشانه اي از معلوليت فرد است تا درخواست امكانات پزشكي ويژه و درخواست براي دستيار در برخي ايرلاينهاي خارج از كشور براي افراد نابينا و ناشنوا.
همچنين امروزه دسترس پذير بودن اماكن و وسايل حمل و نقل و حضور و مشاركت معلولان در جامعه در همه دنيا ، مفاهيم پذيرفته شده اي هستند كه تحقق آنها نيازمند برطرف كردن تمامي موانع فيزيكي و ذهني است به اين معنا كه علاوه بر مناسب سازي اماكن بايد تغيير نگرشهايي نيز در ذهن مردم و مسئولان ايجاد شود. توجه به اين ضرورت در ايام فراغت تعطيلات سال نو بيش از هر زمان احساس مي شود. اين گزارش تلاش دارد براي لحظاتي، انديشه ها را همراه و همسفر معلولان سازد تا شايد از اين رهگذر تغييري در شرايط آنان پديد آيد.
**نياز نابينايان در سفر تنها همراهي است
لاله عربزاده نابينايي كه دكتراي حقوق دارد و از اينرو بسيار به تنهايي سفر ميكند در مورد سفر با هواپيما ميگويد: سفرهاي هوايي پيچيدگيهاي خاص خود را دارد از اينرو تمام فرودگاههاي دنيا بخشي را به سرويس خدمات ويژه اختصاص دادهاند. مسافران معلول وقتي براي خريد بليت اقدام ميكنند با انتخاب گزينهاي نشان ميدهند كه به ويلچر نياز دارند ولي براي ما نابينايان گزينهاي نيست كه مشخص كنيم نابينا هستيم و تنها به فردي براي همراهي نياز داريم براي همين مجبوريم گزينه ويلچر را انتخاب كنيم كه در اين صورت در فرودگاه وقتي به خدمات ويژه مراجعه ميكنيم گاه با اصرار متصدي روبهرو ميشويم كه بايد حتماً روي ويلچر بنشينيد و حاضر نيستند بهعنوان همراه در كنار ما راه بروند. گاه نيز ميپذيرند و در كنار ما راهنماييمان ميكنند.
البته در فرودگاههاي مختلف اين كار سليقهاي و متفاوت صورت ميگيرد. مشكل ديگر اين است كه من و دوستان نابينايم در برخي از فرودگاهها با مواردي برخورد كردهايم كه هنگام عبور از گيت ميگويند اگر همراه نداشته باشيد اجازه عبور نداريد. يك بار در پرواز تهران - بندرعباس اين موضوع براي من پيش آمد و مسافري محترم مجبور شد خود را بهعنوان همراه من معرفي كند تا بتوانم به سفر خود ادامه دهم. او ادامه ميدهد: البته من نميدانم بر چه مبنايي اين حرف را ميزنند پس معناي خدمات ويژه چيست؟ اين كار با فلسفه وجود خدمات ويژه تعارض دارد و علاوه بر آن بياحترامي به فرد معلول يا نابينا محسوب ميشود.
در طول سفر نيز ميهماندار هواپيما مسافر نابينا را همراهي ميكند. اين خدمات بعد از رسيدن به مقصد نيز تا وقتي كه فرد نابينا به جاي مطمئني برسد يا ماشين بگيرد ادامه مييابد. عربزاده از تجربه نشستناش روي ويلچر به ما ميگويد و اينكه يك بار كه به خارج از كشور سفر ميكرده مجبور ميشود ارز خود را در فرودگاه تهيه كند ولي متصدي خدمات ويژه با او همراهي نميكند و به علاوه اصرار داشته او را با ويلچر پاي هواپيما ببرد و ميافزايد: من ويلچر را قبول نكردم و در نهايت اين مسئول پرواز بود كه خيلي با من همكاري كرد. پرواز را نبست و آمد تا من بتوانم ارزم را تهيه و از گيت عبور كنم. به نظر من خدمات ويژه بايد براي معلوليتهاي گوناگون، متفاوت باشد نه اينكه با بيصبري تنها بخواهند با ويلچر افراد را همراهي كنند.
نكتهاي كه او به آن توجه ميكند و در بسياري از ايرلاينهاي خارجي ديده شده است به اين صورت است كه فرد علاوه بر تعيين نوع معلوليت تعيين ميكند كه به ويلچر نياز دارد يا دستياري براي همراهي.
اين وكيل نابينا در مورد سفرهاي ريلي نيز ميگويد: با وجود مناسب سازيهايي كه در ايستگاههاي راهآهن انجام شده است من تا به حال با واحدي بهنام خدمات ويژه مواجه نشدهام و با كمك داوطلبانه مردم مسير خود را پيدا ميكنم و با نشانهگذاري جاي واگن خود را حفظ ميكنم. در ترمينالهاي مسافربري نيز جاي خالي خدمات ويژه احساس ميشود و اگر كمك داوطلبانه مردم نباشد با مشكل روبهرو ميشويم البته گاه راننده يا كمك راننده نيز ميگويند اگر كاري داشتيد به ما بگوييد اما به هنگام پيدا كردن اتوبوس و در بين راه براي استفاده از خدمات رستوران و... اغلب به همراهي شهروندي دلسوز نياز پيدا ميكنيم.
**معلولان حركتي بيشتر با هواپيما سفر ميكنند
كاظم مولايي عضو تيم ملي پارا بدمينتون كه روي ويلچر مينشيند در خصوص سفرهاي هوايي ميگويد: بهدليل وجود خدمات ويژه در فرودگاههاي داخلي و خارجي؛ معلولان حركتي ترجيح ميدهند با وجود قيمت بالاتر اغلب با هواپيما سفر كنند زيرا با مشكلات كمتري روبهرو ميشوند. ما هنگام خريد بليت تعيين ميكنيم كه به خدمات ويژه و ويلچر نياز داريم و در فرودگاه با مراجعه به واحد خدمات ويژه؛ متصدي اين بخش با ويلچر ما را همراهي ميكند، ويلچر خودمان را به حمل بار ميفرستند و با بالابر فرد معلول را وارد هواپيما ميكنند تا روي صندلي بنشيند. در هواپيما نيز جاي مخصوصي براي معلولاني كه به خدمات ويژه نياز دارند اختصاص داده شده است. به همين ترتيب تا رسيدن به مقصد و تحويل گرفتن بار و ويلچر خودمان، همراهي ميشويم.
اما اگر مجبور شويم به هر دليل از اتوبوس براي مسافرت استفاده كنيم با مشكلات فراواني روبهرو ميشويم. در ترمينالها كه براي عبور ويلچر معمولاً رمپي در نظر گرفته نشده است. گاه مجبور ميشويم بعد از گرفتن بليت؛ از ترمينال خارج شويم و از مسير اتوبوسها وارد جايگاه شويم و خود را پاي اتوبوس برسانيم. اتوبوسها هم بالابري ندارند تا ويلچر را بالا ببرد و وارد اتوبوس شويم. اغلب مردم هستند كه ما را بغل ميكنند و روي صندلي مينشانند كه اين قضيه خيلي آزاردهنده است.
اگر سفر طولاني باشد پياده و سوار شدن در بين راه نيز مصائب خاص خود را دارد، از نبودن سرويسهاي بهداشتي ويژه براي معلولان و دسترس پذير نبودن محيط رستورانها و... اما مولايي از تجربه خود در سفرهاي خارج از كشور ميگويد و اينكه در برخي از كشورها اتوبوسهاي بين شهري نيز مانند ناوگان اتوبوسراني داخل شهري به بالابر و رمپ مجهز است و اينكه در اتوبوسهاي داخل شهر، مأمور داخل اتوبوس به فرد معلول كمك ميكند تا با بالابر وارد اتوبوس شود و تا در جاي مخصوص قرار نگيرد اتوبوس حركت نميكند به علاوه جاي مخصوص ويلچر هميشه در اتوبوس خالي و آماده است. اين ورزشكار با اشاره به اينكه اين روزها بعضي از قطارها نيز براي استفاده افرادي كه روي ويلچر مسافرت ميكنند در نظر گرفته شده اند، ادامه ميدهد: با مناسبسازي بعضي از ايستگاههاي راهآهن؛ مشكلات معلولان براي تهيه بليت تا رسيدن به قطار كمتر شده است.
نكتهاي كه در ناوگان ريلي باقي ميماند ايستگاههاي متعدد طي مسير و قدمت آنهاست كه مناسبسازي همه را دشوار ساخته و به هر حال استفاده از امكانات آنها براي فرد معلول از قبل قابل پيشبيني نيست.
مولايي ميافزايد: البته مرحله ديگر سفر كه براي معلولان حركتي با مشكلاتي همراه خواهد بود محل اقامت در شهر مقصد است كه فرد قبل از رفتن به سفر بايد آنها را ارزيابي كند. مانند بررسي وضعيت سرويس بهداشتي و حمام محل اقامت از جهت دسترسپذيري و هم وجود يا عدم وجود آسانسور و اينكه آيا با ويلچر ميتوان وارد آن شد يا نه. او توضيح ميدهد بهعنوان مثال چندي پيش كه به شيراز سفر كرده بودم با كمك متصدي تور و ديدن عكسهاي محل اقامت در هتل وضعيت سرويس و آسانسور و اتاقها را بررسي كردم و چون با شرايط من تناسب داشت براي ثبتنام در تور اقدام كردم.حال اگر به هتل برسيم و ببينيم كه بهعنوان مثال آسانسور خراب است كه ديگر بدشانسي خودمان است.
**مشكلات ناشنوايان در سفر بيشتر ارتباطي است
شايد به نظر آيد ناشنوايان براي سفر نبايد با مشكل چنداني روبهرو باشند. اما اگر خود را جاي فرد ناشنوا بگذاريم ميبينيم كه اينطور نيست. زهرا سعادت كه با نوجوان ناشنواي خود سفر ميكند در اين باره ميگويد: مشكلات ناشنوايان در مسافرت بيشتر به نحوه ارتباط گرفتن آنها با ديگران بستگي دارد. اگر فرد سابقه شنوايي قبلي داشته باشد با مشكل كمتري روبهرو خواهد بود بهعنوان مثال متوجه ميشود كه ميهماندار در حال خوش آمد گويي به مسافران است وگرنه شرايط برايش گنگ و نامفهوم باقي ميماند. در داخل هواپيما نيز همزمان با اوج گرفتن هواپيما؛ افت فشار روي سمعك تأثير ميگذارد و فرد بايد سيستم حلزوني گوش يا سمعك خود را خاموش يا از گوش خارج كند.
سعادت ميافزايد: از بين معلوليتها آشنايي مردم با ناشنوايي كمتر از سايرين است بهعنوان مثال عصاي فرد نابينا شناسه اوست اما بسياري سمعك را با هدفون اشتباه ميگيرند يا بيان گنگ و نامفهوم فرد ناشنوا را نميفهمند يا با علامت اشارهاي كه فرد با انگشتان خود نشان ميدهد تا به ديگران بفهماند ناشنواست «دستي كه انگشتان كوچك؛ شست و اشاره آن باز است» آشنا نيستند.
براي همين هنگام عبور از گيت اگر فرد ناشنوا متوجه منظور مأمور گيت نشود او نيز مجبور ميشود به هر طريق و با ايما و اشاره به او بفهماند كه بايد چه كار كند. سعادت نيز به اين نكته اشاره دارد كه هنگام خريد بليت هواپيما گزينهاي براي تعيين ناشنوايي وجود ندارد و اينكه فرد ناشنوا در سفرهاي هوايي و زميني به ياري نوشتن روي كاغذ يا مثلاً تلفن همراه خود ميتواند منظور خود را با ديگران در ميان بگذارد. آن هم با جمله بنديهاي خاص ناشنوايان كه درك منظورشان را سخت ميسازد.
**نيازي به نام پاراتور
مسافرت حق و نيازي بشري است كه در مورد فردي معلول علاوه بر جنبه تفريحي جنبه روحي و رواني و تقويت اراده و اعتماد به نفس را هم شامل ميشود. از اين روست كه دسترس پذير بودن اماكن گردشگري و وسايل حمل و نقل مسافرتي در هر كشور نشانهاي از توجه مردم و مسئولان آن كشور به اين حق اساسي معلولان است. نيازي اين چنيني و كمبود اماكن گردشگري براي معلولان جمعي از آنان را در انجمني گرد هم آورده تا با همكاري مسئولان متولي امور معلولان و مسئولان گردشگري، تورهايي ويژه براي اين قشر راهاندازي كنند. پاراتور نام اين تورهاي ويژه است كه در آن با به كارگيري امكانات و تجهيزات فيزيكي و نيروي انساني آموزش ديده سفري دلنشين را براي فرد معلول به ارمغان ميآورد.
محمد اسماعيل شيخ قرايي مدير عامل انجمن فرهنگي، گردشگري و ورزشي پارس درباره لزوم راهاندازي پاراتورها ميگويد: در اين نوع از تورهاي گردشگري، افراد معلول با تجهيزات و استانداردهاي بينالمللي و بدون نياز به افراد سالم به گردشگري ميپردازند. ميتوان گفت يكي از اهداف پاراتورها؛ توانمندسازي فرد معلول است كه به تقويت روحيه او ميانجامد. از آنجا كه در سطح اماكن گردشگري و حمل و نقل زيرساخت هاي مورد نياز گردشگري معلولان فراهم نيست اين افراد نميتوانند مستقل به گردش و تفريح بپردازند و اين باعث سرخوردگي آنان ميشود و اعتماد به نفس آنها را خدشه دار ميكند. ما با بحث پاراتور و استفاده از امكانات ويژه سعي داريم اين نقصان را تا حدي جبران كنيم. وظيفه اصلي ما مشاوره دادن به افراد معلول در زمينه مسافرت؛ شناسايي اماكن مناسب سازي شده و استفاده از تجهيزات و امكانات مناسب براي سفر افراد معلول است. پاراتورهايي كه اين انجمن برگزار ميكند براي همه معلولان و همه سالمندان است كه نياز به اقداماتي حمايتي دارند.
شيخ قرايي كه خود از پاي چپ مبتلا به پوليو است، ميافزايد: ما كارمان را با همكاري سازمان بهزيستي شروع كرديم و در حال حاضر در دورههايي يك روزه گردشگري ويژه معلولان را در استانهاي مختلف تدريس ميكنيم از جمله همايشي در استانهاي گلستان و فارس برگزار كرديم و بزودي نمونه آن را در تهران هم برگزار خواهيم كرد. اين دورهها تحت عنوان گردشگري و اوقات فراغت و الزامات آن براي مددكاران، معاونين توانبخشي و افرادي كه در صنعت گردشگري فعاليت ميكنند تشكيل ميشود.
شيخ قرايي در بحث تجهيزات مناسبسازي شده براي معلولان به رمپ سيار مانند آنچه در برخي از اتوبوسهاي درون شهري شركت واحد استفاده ميشود و وسايل جانبي مثل توالت سيار و لوازم و تجهيزات adl و كيسههايي كه مايعات را بهصورت ژله در ميآورد و در مسافرتهاي طولاني براي معلولان ضايعات نخاعي به كار ميرود و ليفهاي مخصوص براي استحمام اشاره ميكند. او ميافزايد: در بحث پاراتورهاي ويژه نابينايان براي هر دو سه نفر يك همراه نياز داريم و سعي ميكنيم نابينايان را با تعداد زياد به سفر نبريم چون به تعداد تسهيلگر بيشتري نياز خواهيم داشت.در بحث سفر ناشنوايان نيز اين كار را با همكاري رابطان زبان اشاره انجام ميدهيم تا بتوانيم با ناشنوايان تعامل برقرار كنيم.
مديرعامل انجمن معلولان پارس با اشاره به اينكه نعمتهاي خداوند در هر جايي كه باشد ديدني است، ميافزايد: سعي داريم معلولان را از ديدن اين نعمتها محروم نكنيم و براي همين هر منطقهاي كه ممكن باشد براي برگزاري تور انتخاب ميكنيم به علاوه يكي از اهداف ما شناسايي مكانهايي است كه براي گردشگري معلولان مناسب سازي نشدهاند چون تا خود معلولان به اين مكانها نروند اين نياز براي مناسبسازي آنها احساس نميشود.
او در مورد انتخاب وسيله حمل و نقل مناسب مي افزايد: بسته به مسافت و نوع معلوليت مسافراني كه براي گردش ميبريم نوع وسيله نقليه مناسب را تعيين ميكنيم مثلاً در مورد معلولان حركتي در سفرهاي طولاني از هواپيما استفاده ميكنيم گاه نيز مجبور به استفاده از قطار ميشويم. انتخاب قطار گاه ما را با دشواري مواجه ميسازد زيرا در قطار به مناسبسازي براي معلولان حركتي و ضايعات نخاعي كمتر توجه شده است. واقعيت اين است كه مسئولان درصدد رفع مشكلات هستند ولي اين مسأله بهدليل نا آگاهي زمانبر شده است. به عقيده من با توجه به نيازي كه در بحث گردشگري معلولان احساس ميشود پاراتورها جاي زيادي براي گسترش دارند.
معلولي كه با پاراتور به سفر ميرود امنيت خاطر بيشتري دارد. بايد توجه كنيم كه درك شرايط معلولان در هنگام سفر اهميت ويژهاي دارد؛ اينكه من بهعنوان متولي سفر، نياز معلول را بسرعت درك كنم و در كمترين زمان برطرف سازم موضوعي است كه در تورهاي ديگر به سهولت انجام نميشود و اگر هم به آن توجه شود برطرف كردن آن با ترحم همراه است و معلول را دچار سرخوردگي ميكند. ما تا به حال 21 پاراتور برگزار كردهايم هر چند در ايام عيد بيشتر بر بحث آموزش تمركز داريم اما به طور كلي معلولان و سالمنداني كه بخواهند با پاراتور سفر كنند ميتوانند از طريق سايت ما به آدرس parsda.com با ما مرتبط باشند.
منبع: روزنامه ايران؛ 1397،12،21
گروه اطلاع رساني**2059**2002
تهران- ايرنا- مسافرت گاه ضرورتي است غير قابل اجتناب اما اگر حتي به انگيزه تفريح و گذراندن اوقات فراغت هم صورت گيرد دليلي براي مستثني كردن معلولان از آن وجود ندارد. به اين معنا كه نابينايان؛ ناشنوايان و معلولان حركتي نيز گاه نياز دارند به تنهايي و به صورت مستقل سفر كنند.