۲۰ فروردین ۱۳۹۸، ۸:۲۶
کد خبر: 83270324
T T
۰ نفر

فراتر از بحران

۲۰ فروردین ۱۳۹۸، ۸:۲۶
کد خبر: 83270324
فراتر از بحران

تهران- ايرنا- ايرانيان سال جديد را غم‏انگيز آغاز كردند. امسال يكي از سين‏هاي هفت‏سين ما سيل بود، سيلي بي‏رحم و خانمانسوز! عكس‏ها و فيلم‏هاي سيل شيراز، لرستان، خوزستان، ايلام و گلستان، تكان‏دهنده‏ترين تصاويري بود كه دل هر انساني را به درد مي‏آورد.

روزنامه ابتكار در سرمقاله اي به قلم بهروز بنيادي، آورده است: تصاويري كه ناتواني و استيصال و آسيب‏پذيري ما و شهرهاي ما را در مقابل بحران نشان مي‏دهند.سيل يا زلزله، بحران‏هاي شديد اقتصادي يا سياسي فرقي نمي‏كند، ما هميشه در مقابل بحران غافلگير مي‏شويم. حال آن كه بحران، جزو طبيعت جغرافياي ايران است اما تنها چيزي كه نزد مديران ما پيدا نمي‏شود آمادگي براي مواجهه با بحران است.

روزها و ماه‏ها و سال‏ها است كارشناسان درباره وقوع انواع و اقسام بحران‏ها هشدار مي‏دهند، اما اين هشدارها در هيچ سطحي جدي گرفته نمي‏شود و زماني كه بحران پديد مي‏آيد همچون كلافي سردرگم مي‏شويم و بحراني بدتر ايجاد مي‏كنيم! آنچنان كه در درگيري رئيس‏جمهور و سپاه شاهد بوديم! اساس تصميمات ما در اين مواقع، مبتني بر شتابزدگي، سهل‏انگاري و اشتباه‏هاي محاسباتي است و اين مهم حاصل توسعه‏نيافتگي ماست.
در اين جا مي‏توان بحثي را مطرح كرد و آن، اقبال شديد مردم به خريد زمين و ساخت‏وساز است. اين اقبال شديد ناشي از اقتصاد بيمار و البته نشانه توسعه‏نيافتگي جامعه ايراني است.

اگر رشد اقتصادي و فرهنگي متوازني مي‏داشتيم جامعه در چندين حوزه سرمايه‏گذاري مي‏كرد و در زمينه‏هاي متعددي كسب درآمد مي‏كرد. به جرئت مي‏توان ادعا كرد يكي از دلايل ساخت‏وسازهاي بي‏اساس و بي‏رويه كه منجر به كوه‏خواري و زمين‏خواري و نتيجتاً در سيل اخير موجب فاجعه شده است همين عدم رشد متوازن اقتصادي و هجوم تمام اقشار جامعه به سوي ملك و زمين و خانه و ويلاسازي بوده است.
بايد فرصت‏هاي پويايي فراهم كرد تا مردم و دولت‏ها به جاي سرمايه‏گذاري روي زمين، به حوزه‏هاي ديگري رو بياورند كه سازگار با اقليم و جغرافيا و مناسبات سرزميني ايران باشد.

اگر اقتصاد و نظام توسعه در اين سال‏ها روندي طبيعي مي‏داشت، قطعا چنين حجم ويرانگري از ساخت‏وساز به وجود نمي‏آمد. اگر ايران دچار موج ناگهاني افزايش جمعيت و تغيير شتابزده الگوي زندگي نمي‏شد، جمعيت امروز به حدي نمي‏رسيد كه ظرف فضايي ايران پر شود. شهرهاي شلوغ، متراكم و به‏هم‏ريخته‏اي كه موجب به جان آمدن آدميان شده‏اند.

اگر اقتصاد ما سروساماني مي‏داشت كارخانه‏داران و پزشكان و هنرمندان همه بسازبفروش نمي‏شدند، قطعا ارتفاعات پرخطر شمال و شمال‏غرب تهران به شكل بمب ساعتي درنمي‏آمدند، جنگل‏هاي شمال تبديل به كارگاه ويلاسازي نمي‏شدند، مسيل كناره دروازه قرآن شيراز با نخاله ساختماني پر نمي‏شد و...
علاوه بر اين معضل وخيم، بايد به پروژه‏هايي اشاره كنيم كه كاملا غيرعلمي و بي‏اساس ساخته شده است. همچون ساخت غيراصولي راه‏آهن بندر تركمن – اينچه‏برون در امتداد ساحل، بدون داشتن آب‏گذر، امري كه باعث شد آب باران به سمت دريا نرود و پشت راه‏آهن گير كند . در واقع راه‏آهن مانند سد در برابر جريان آب عمل كرد و آب به سمت بالا يعني آق‏قلا حركت كرد و خاك را اشباع كرد و باعث باتلاقي‏شدن زمين شد. اگر آب پشتِ سد وشمگير را هم براي نجات ساير شهرها تخليه كرده باشند خود به حجم آب پشت راه‏آهن افزوده شده است؟
چندماه طول خواهد كشيد كه شهر به حالت عادي برگردد و زندگي مردم سامان پيدا كند؟

مسلما با افزايش دما و اشباع و ماندگاري آب حتما شيوع بيماري‏هاي عفوني در منطقه اتفاق خواهد افتاد. براي جلوگيري از اين اتفاق و شيوع فاجعه بعدي بايد مردم از منطقه خارج شوند و در مكاني ديگر اسكان يابند.(متاسفانه اين شاهكار مهندسي در حال شيوع است. در باند جديد جاده سمنان به تهران نيز شاهديم كه به جاي آبگذر، از خاكريز استفاده كرده اند!).

شما برويد صورتجلسه كميسيون ماده 215 راه‏آهن بندر تركمن - اينچه‏برون در سال 89 - 88 را بررسي كنيد. كارشناسان معتقد بودند اين راه‏آهن نبايد ساخته شود و ساخت اين راه‏آهن اقتصادي نيست. اما مسئله مهم‏تر نحوه و كيفيت ساخت اين راه‏آهن است كه با يك سيل، منطقه را به باتلاق تبديل كرده است و بايد وزراي صمت پاسخ دهند كه تاكنون با ساختن اين راه‏آهن چه حجمي از كالا منتقل شده؟ و با چه توجيه فني راه‏آهن را بدون پل و آبراهه ساخته‏اند؟
از نهادهاي نظارتي مانند سازمان بازرسي بايد بخواهيم از سازمان برنامه درباره صورتجلسه كميسيون ماده 215 سوال كنند و ببينند چه كساني اين طرح را توجيه و تصويب كرده‏اند و چگونه اين طرح تاييد كميسيون 215 را گرفته است؟

**خشك‏شدن درياچه اروميه
افزايش بي‏رويه ساخت سدها در حوزه درياچه و همچنين افزايش سطح زيرِ كشت و فزوني چاه‏هاي كشاورزي و تغيير باغات انگور به سيب حتما بر روي خشك‏شدن درياچه نقش داشته است اما مهم‏ترين دليل خشك‏شدن درياچه اروميه؛ ساخت جاده ميان‏گذر بوده كه جريان آب بالادست و پايين‏دست را قطع كرده و سطح درياچه را به دو قسمت تقسيم كرده است. در ساختن اين جاده متاسفانه در قسمت ابتدا و انتها با ريختن خاك و سنگ به جاي ساختن پل هوايي، موجب تقسيم‏شدن درياچه و قطع‏شدن جريان آب بالادست و پايين‏دست شده‏اند و به علت كم‏عمق‏بودن درياچه در قسمت پايين‏دست، اين بخش سريع‏تر از قسمت بالادست خشك شده است.

متاسفانه ناديده‏گرفتن عواقب زيست‏محيطي در ساخت پروژه‏هاي عمراني موجب افزايش هزينه‏هاي ديگر و بعضا باعث خسارت‏هاي جبران‏ناپذير شده است.
راه نجات، چيزي جز بازگشت به مدار عقلانيت نيست؛ عقلانيتي كه همه جنبه‏هاي توسعه را در نظر بگيرد و اين واقعيت را بپذيرد كه چاره‏اي جز كنترل جمعيت و بازكردن گره‏هاي كور اقتصادي نداريم. بايد به هر نحوي، جامعه ايران را از دام اقتصاد تك‏بعدي (ساخت‏وساز و خريدوفروش زمين و خانه) رها كرد. بايد فرصت‏هاي تازه‏اي فراهم كرد تا مردم و دولت‏ها به جاي سرمايه‏گذاري بر روي زمين، به حوزه‏هاي ديگري روي بياورند.

بر ما مسئولان است كه تصاوير تكان‏دهنده سيل را با دقت بيشتري نگاه كنيم و كارنامه مديريتي و تصميم‏گيري‏هايمان را بررسي كنيم. ببينيم كه كار بي‏اساس و سهل‏انگارانه چه بر سر مردم و سرمايه‏هاي ما مي‏آورد. كاش قوه قضاييه شعبه‏اي ويژه اختصاص دهد كه بدون كمترين مماشاتي به كارنامه مديراني رسيدگي كند كه طرح‏ها و تصميماتشان اين‏گونه فاجعه آفريده است و اين همه انسان‏هاي بي‏گناه را در گرداب بلا فرو برده است. بايد اين پند حكيمانه شيخ اجل، سعدي شيرازي را آويزه گوشمان كنيم:
سرِ چشمه شايد گرفتن به بيل
چو پر شد نشايد گرفتن به پيل!

*منبع: روزنامه ابتكار، 1398،1،20
**گروه اطلاع رساني**1893**9131
۰ نفر