به گزارش گروه نشريات خبري؛ مدتي است موضوع «بختآزمايي» در مسابقات تلويزيوني مورد بحث و بررسي كارشناسان قرار گرفته و استفتاء از مراجع نيز انجام شده است. رهبر معظم انقلاب نيز در ديدار با هزاران نفر از كارگران با تأكيد بر اينكه نبايد فرهنگ نشستن و انتظار ثروت بادآورده را در مردم ترويج كنيم فرمودند: «بايد فرهنگ كار، توليد و تلاش را ترويج دهيم و روحيه انتظار براي ثروت بادآورده را از بين ببريم و روشهايي شبيه بخت آزمايي را ترويج نكنيم كه دستگاههاي مختلف از جمله صدا و سيما بايد متوجه اين معنا باشند.»
در پي فرمايشات مقام معظم رهبري، رئيس سازمان صدا وسيما در دستوري به اداره كل بازرگاني سازمان صدا و سيما خواستار تجديد نظر در ظهور و بروز رسانهاي اسپانسرهايي شد كه مانع ترويج فرهنگ كار و تلاش هستند.
از سوي ديگر انتشار فيلمي از محمد سرافراز رئيس سابق سازمان صدا و سيما و شهرزاد مير قلي خان در فضاي مجازي حواشي ديگري براي رسانه ملي به وجود آورد و چالش هاي پي در پي اين سازمان به موضوع مورد توجه فضاي رسانه اي كشور بدل شد.
به گزارش گروه نشريات خبري؛ خبرگزاري ها، روزنامه ها و تارنماهاي هر دو طيف اصلاح طلب و اصولگرا، در انتقاد به برنامههاي اسپانسر محور در صدا و سيما بر لزوم تغيير سياستهاي مديريتي اين سازمان تاكيد كردند.
رسانه هاي اصلاح طلب علاوه بر اين موضوع، ماجراي سرافراز رئيس سابق سازمان صدا و سيما و ممنوع التصوير شدن حامد همايون را مورد توجه قرار داده اند.
برخي از عبارات و محورهاي به كار برده شده از سوي جريان اصلاح طلب را مي خوانيم: رئيس رسانه ملي از سواد ديني بيبهره و فاقد اساسيترين شرط حضور در اين مسئوليت مهم است؛ اتفاقي كه براي حامد همايون رخ داده، بيش از هر چيز دنياي عجيب و غريب صدا و سيما را تصوير مي كند؛ اصرار به ادامه پخش «برنده باش» قدرتنمايي اسپانسرها در شبكههاي سيما و بحرانيشدن رويه بختآزمايي؛ آيا قرار است اين درآمدها به خزانه واريز شود، صداوسيما از خزانه بودجه بگيرد و جوايز برندگان را بدهد؟؛ اگر اسناد خارج شده از كشور با امنيت ملي در ارتباط باشد، مقامهاي امنيتي با استناد به قوانين ميتوانند در جهت مقابله با آن اقدام كنند.
رسانه هاي اصولگرا نيز با فضاسازي پيرامون كمبود بودجه اين سازمان، ادعا كرده اند كه بزرگترين مقصر دولت آقاي روحاني است كه بودجه صداوسيما را با هر نقد و انتقادي ميبندد.
اگر دولت بودجه صداوسيما را بدرستي تخصيص دهد و تأمين كند طبيعتا رسانه ملي در مسير تامين بودجه از هر راهي نخواهد افتاد!؛ آنهايي كه طي سالهاي اخير كوشيدند با تحديد بودجه صداوسيما آنرا تحت فشار قرار دهند، ميدانستند كه سازمان براي جبران كسري بودجه به سمت جذب اسپانسر خواهد رفت و برنامههاي زنده و تركيبي صداوسيما و به ويژه سيما، رنگ و بوي «قماربازي» و بختآزمايي ميدهند، از جمله مهم ترين عبارات به كار برده شده از سوي اين رسانه ها است.
رسانه هاي اصلاح طلب
...............................
**سياستهاي مديريتي صداوسيما
روزنامه شرق در يادداشتي نوشت: علي فروغي، مدير جوان شبكه سه بعد دلخوريهاي رهبر انقلاب و مراجع تقليد تنها اعلام كرد كه «سازوكار اسپانسري كه پشتيباني مالي برنامه برندهباش را انجام ميدهد، اصلاح و ظرفيتهاي جديدي به اين برنامه اضافه ميشود». در واقع او تمام تقصير را بر گردن اسپانسر برنامه انداخت و گويي كه مديران ارشد سازمان صداوسيما و خود او به عنوان مدير شبكه سه هيچ نظارتي بر برنامهها ندارند! او در حالي به صورت ضمني از ادامه پخش برندهباش سخن ميگويد كه فتواي مشخص رهبر انقلاب درباره چنين مسابقاتي صادر شده است؛ اما گويا قرار است در چنين كش مكشي فقط اسپانسرها تغيير كنند. از سوي ديگر چنين موضعي وقتي بسيار عجيب به نظر ميرسد كه علي فروغي بدون هيچ دليل مشخصي باعث تعطيلشدن يك برنامه پرمخاطب به نام «90» شد. از پخش برنامه90 در حالي ممانعت به عمل آمد كه چند روز پيش از تعطيلي كامل آن مخاطبان صداوسيما در جشنواره جام جم اين برنامه را بهعنوان محبوبترين برنامه انتخاب كرده بودند.
روزنامه جمهوري اسلامي نوشت: «در خبرها آمده است بعد از فتواي يكي از مراجع تقليد قم و اعلام نظر رهبري درباره برنامهاي كه شبيه بختآزمايي بود و با عنوان «برنده باش» از شبكه سوم سيماي جمهوري اسلامي پخش ميشد، رئيس رسانه ملي دستور داد اين برنامه متوقف شود.به خاطر صدور دستور توقف اين برنامه، به رئيس صداوسيما خسته نباشيد ميگوئيم ولي جا دارد اين سوال را هم مطرح كنيم كه آيا ايشان بعد از اعلام نظر رهبري متوجه شدند برنامه «برنده باش» شبيه بختآزمايي است و شرعاً اشكال دارد؟ اگر جواب اين سوال مثبت است، نتيجه اين ميشود كه رئيس رسانه ملي از سواد ديني بيبهره و فاقد اساسيترين شرط حضور در اين مسئوليت مهم است. و اگر جواب منفي است يعني رئيس رسانه ملي قبل از اعلام نظر رهبري هم ميدانست اين برنامه، خلاف شرع است، سوال جديد اين است كه چرا قبل از اين اعلام با پخش آن مخالفت نكرد؟
** عدم شفافيت مالي برنامههاي اپليكيشن محور
ايلنا نوشت: برنامههاي مسابقه محور تلويزيون كه بعضا در زمان پخش خود از تلويزيون به معرفي يك اپليكيشن ميپردازند، هيچگاه درآمد خود را از ميزان مشاركت مردم بهطور شفاف اعلام نكردهاند. مرتضي ميرباقري معاون سيما در اين باره ميگويد: آنها يك جشنوارهاي دارند كه در آنجا مسائلشان را توضيح ميدهند؛ شما هم ميتوانيد آنجا سوالات خود را از آنها بپرسيد.
**اصرار به ادامه پخش «برنده باش»
روزنامه آرمان مي نويسد: پس از انتقادات مطرح شده، علي فروغي مدير شبكه سه سيما پيرامون برنامههاي اسپانسرمحور گفت: «با توجه به رهنمود اخير رهبر معظم انقلاب و به تبع آن دستور رئيس سازمان صداوسيما در سازماندهي اسپانسرها و تعامل با معاون محترم سيما، تصميم بر اين شد تا سازوكار اسپانسري كه پشتيباني مالي برنامه «برنده باش» را انجام ميدهد، اصلاح و ظرفيتهاي جديدي به اين برنامه اضافه شود». وي در مورد شبهه شرعي مطروحه تصريح كرد: «همانطور كه مرجع بزرگوار در جلسه درس خارج فقه فرمودند اگر محل تامين جوايز مسابقه از محل وجه دريافتي از شركت كنندگان مسابقه تفكيك شده باشد، مشكل شرعي ندارد. در همين راستا، با توجه به سابقه ديرينه سازمان در اين گونه برنامهها و بررسيهاي شرعي لازم، از همان ابتدا پيشبيني شده بود كه محل تامين جوايز از برآورد مصوب در شبكه باشد و نه وجه احتمالي دريافتي از شركت كنندگان از اين رو مفروض استفتا مصداق اين برنامه نيست.»
** ممنوع التصويري حامد همايون
«وقتي ميري لسآنجلس...!» تيتر نخست روزنامه همدلي درباره ممنوع التصويري حامد همايون است كه در بخشي از آن مي خوانيم: ظاهرا دليل ممنوعيت پخش صدا و تصوير حامد همايون در تلويزيون، رفتن بر سر مزار بانوي آواز ايران و حضور بهروز وثوقي، بازيگر نامدار سينماي قبل از انقلاب در كنسرتش بوده. اتفاقي كه براي حامد همايون رخ داده، بيش از هر چيز دنياي عجيب و غريب صدا و سيما را تصوير مي كند و ترانه قديمي و مشهور خواننده لسآنجلسنشين را به خاطر ميآورد. انگار شوريِ چشمِ لسآنجلسيها خورده به پيشاني حامد همايون.
**لزوم تغيير يك رويكرد در صداوسيما
روزنامه ابتكاربا رو تيتر «ويروس بختآزمايي چگونه به جان سيما افتاد؟» نوشت: قدرتنمايي اسپانسرها در شبكههاي سيما و بحرانيشدن رويه بختآزمايي در برنامهها سرانجام رسانه ملي را با تذكر رهبر انقلاب مواجه كرد؛ تذكري كه البته بهرغم مسبوقبهسابقه بودن مغفول مانده است.روند روبهرشد سلطنت اسپانسرها در تلويزيون بالاخره به طور رسمي و جدي با مانع روبهرو و فرآيند مقابله با سوءاستفادههاي فرهنگي و اقتصادي اين سلاطين نوپا در رسانه ملي وارد فاز جديدي شده است. نكتهاي كه تلويزيون بايد بدان توجه داشته باشد اين است كه بايد يك رويكرد اصلي و كلان را در برنامهسازيها و حتي تبليغات و پيامهاي بازرگاني رعايت كند تا اساس كار و تلاش را زير سوال نبرد و مخاطب را در هوس جوايز رويايي تحريك نسازد. چنان كه رهبر انقلاب در سخنراني چهارم ارديبهشت و در ديدار هزاران نفر از كارگران صنايع مختلف، در بخشي از سخنانشان به موضوع روشهايي شبيه به «بختآزمايي» اشاره و فرمودند: «بايد فرهنگ كار و توليد و تلاش را ترويج دهيم و روحيه انتظار براي ثروت بادآورده را از بين ببريم و روشهايي شبيه بختآزمايي را ترويج نكنيم كه دستگاههاي مختلف از جمله صداوسيما بايد متوجه اين معنا باشند.»
جهان صنعت با طرح اين پرسش «تغيير سوري يا بنيادين؟» نوشت: سوالي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه آيا از اين پس قرار است دقيقا چه سازوكاري براي برنامههايي از اين دست تعيين شود؟ بنا به گفته فروغي مدير شبكه سه سيما قرار است جايزههايي كه به مردم داده ميشود از بودجه عمومي صداوسيما باشد تا جايزهها از حالت قمار خارج شود. در اين صورت عوايدي كه از سامانههاي «ستاره مربع» يا فروش بستههاي سوال مسابقات به دست ميآيد در كجا هزينه ميشود؟ آيا قرار است اين درآمدها به خزانه واريز شود، صداوسيما از خزانه بودجه بگيرد و جوايز برندگان را بدهد؟ آيا اين تغييرات در اصل ماجرا تاثير ميگذارد يا صرفا شكل ظاهري اين چرخش مالي را عوض ميكند؟!
**ماجراي سرافراز و اسنادش
نامهنيوز به نقل از ايلنا نوشت: به تازگي فيلمي از محمد سرافراز رئيس سابق سازمان صدا و سيما و شهرزاد مير قلي خان در فضاي مجازي منتشر شده است كه در آن به نظر ميرسد سرافراز پروندههايي را به مير قلي خان تحويل ميدهد.محمد سرافراز درباره اين فيلم و پروندههاي موجود در آن گفت: اسنادي كه دو هفته پيش تحويل خانم ميرقلي خان دادم، مربوط به پنج سال زندان و مكاتبات ايشان با دادگاههاي آمريكا به اتهام تلاش براي خريد دوربينهاي ديد درشب است.
روزنامه اعتماد در گفت و گو با حسين نوشآبادي سفير اسبق جمهوري اسلامي ايران در عمان نوشت: «خانم ميرقليخان قطعا در آن زمان در زندانهاي امريكا بودهاند و ادعا ميكردند كه مورد شكنجه روحي و تعرض هم قرار گرفتهاند. حتي دولت عمان همزماني براي آزادي ايشان تلاش كرد. بخش معاونت حقوقي رياستجمهوري (محمد احمدينژاد) هم تلاشهاي بسياري انجام داد.» اين ديپلمات سابق ايراني درباره صحتوسقم كليپ ميرقليخان، موضعگيري شخصي نميكند و ضمن «عجيب» خواندن آن، تاكيد ميكند كه «نهادهاي امنيتي و اطلاعاتي بايد درباره اين كليپ اظهارنظر كنند.» بنابراين به نظر ميرسد در روزهاي آينده جريانات و حاشيههاي پيرامون محمد سرافراز و شهرزاد ميرقليخان ادامه داشته باشد و بايد ديد نهادهاي مسوول در ايران نظير شوراي نظارت بر صداوسيما و نمايندگان قواي مجريه، مقننه و قضاييه حاضر در آن، به اين موضوع و خروج اسناد از كشور ورود ميكنند يا خير.
روزنامه اعتماد همچنين در يادداشتي درباره ابعاد حقوقي افشاي اسناد مي نويسد: به صورت بديهي در هر سازمان و وزارتخانهاي، مجموعهاي اسناد و اطلاعات سري، محرمانه و طبقهبندي شده وجود دارد. در كليپ منتشر شده درباره موضوع رييس سابق سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران و بازرس ويژه او نيز ادعا شده مجموعه اسناد خارج شده، مطالب حساسي است بنابراين به نظر ميرسد اسناد خارج شده، اسناد حساسي بوده باشد كه كارمندان سازمان هم حق دسترسي به آن را نداشتهاند چه برسد به اينكه عاليترين مقام سابق اين سازمان اقدام به خروج آنها از كشور كند.اگر فرض مطرح شده صحيح باشد، ميتوانيم به قانون مجازات اسلامي رجوع كنيم چرا كه در اين قانون براي اين موضوع جرمانگاري شده و مجازاتهاي قابل توجهي نيز در نظر گرفته شده است. اگر اسناد خارج شده از كشور با امنيت ملي در ارتباط باشد، مقامهاي امنيتي با استناد به قوانين ميتوانند در جهت مقابله با آن اقدام كنند.
رسانه هاي اصولگرا
...........................
**سهم دولت در اتفاقات اخيررسانه ملي
روزنامه وطن امروز نوشت: درباره اتفاقات اخير در رسانه ملي و حجم بالاي مسابقات و «ستاره - مربع»ها و... نخستين و بزرگترين مقصر دولت آقاي روحاني است كه بودجه صداوسيما را با هر نقد و انتقادي ميبندد. صداوسيما از جمله نهادهاي ملي است كه براي اداره شدن بايد از بودجه عمومي كشور استفاده كند و اين دولتها هستند كه اختيار تخصيص و توزيع بودجه كشور را در اختيار دارند و اين مساله باعث شده است همواره رسانه ملي در معرض كسري بودجه براي اداره باشد. نقدناپذيري دولتها همواره به فشار بر رسانهها منجر ميشود؛ گاهي يارانه روزنامهها قطع ميشود و گاهي بودجه صداوسيما! در حقيقت بودجه صداوسيما گروگان گرفته ميشود تا محتوايي در نقد دولتها منتشر نكند؛ دولتهايي كه شأن توزيعكنندگي بودجه خود را فراموش كرده و به نادرست و قلدرمآبانه براي همه تصميمگيري ميكنند. اگر دولت بودجه صداوسيما را بدرستي تخصيص دهد و تأمين كند طبيعتا رسانه ملي در مسير تامين بودجه از هر راهي نخواهد افتاد! در حقيقت دولت صداوسيما را مجبور به «آنتنفروشي» كرده است و اين مسير لاجرم با پديدههاي ناهنجار نيز مواجه ميشود!
روزنامه صبح نو نيز مي نويسد: در چند سال اخير و بهدليل مشكلات بودجهاي كشور، يكي از دستگاههايي كه بهطور جدي از اين بابت آسيب ديد، رسانه ملي بود. بودجههاي برخي از دستگاههاي فرهنگي از جمله صداوسيما با محدوديت مواجه شد. حال با اين اوضاع مديران تلويزيون از يكسو بايد دستمزد كاركنان اين مجموعه عريض و طويل را تأمين ميكردند و از طرف ديگر بودجه توليد برنامهها و سريالهاي تلويزيوني را حساب و كتاب ميكردند؛ آنهم در زمانهاي كه بهدليل گسترش رسانههاي مجازي و همچنين شبكههاي ماهوارهاي، تلويزيون در كارزار دشواري قرار داشت و دارد.
روزنامه جوان ذيل عنوان «بدون برندهباش هم ميتوان برنده بود» نوشت: سخنان رهبري معظم انقلاب درباره مسائل مربوط به قرعهكشي در صداوسيما را بايد به فال نيك گرفت و اميدوار بود تا اين سازمان با اصلاح برخي روشها چالشهاي مالي را پشت سر بگذارد. جذب مخاطب و درآمدزايي دو رويكردي است كه به نظر ميرسد طي يك پروسه زماني در سازمان صداوسيما تبديل به هدف شدهاست و همين باعث شده تا اولويتها ناخواسته و نادانسته جابهجا شوند. درآمدزايي و جذب مخاطب اگرچه اهميت دارد، اما اگر براي يك مجموعه فرهنگي اين مسائل از تاكتيك تبديل به راهبرد شد به طور عادي و تدريجي همه چيز را تحتتأثير خود قرار ميدهد. شايد آنهايي كه طي سالهاي اخير كوشيدند با تحديد بودجه صداوسيما آنرا تحت فشار قرار دهند، ميدانستند كه سازمان براي جبران كسري بودجه خود بيمحابا به سمت جذب اسپانسر خواهد رفت، اما قطعاً به اين فكر نميكردند كه همين چالشها در نهايت منجر به خير شود؛ چراكه صداوسيما اكنون در وضعيتي است كه بايد در برخي روشها و رويكردهايش تجديد نظر كند و همين اصلاحات اگر هوشمندانه انجام شود در دراز مدت به سود صداوسيما خواهد بود. چه بسا اگر اين چالشها ايجاد نميشد هيچگاه انتظار پويايي و حركت براي رفع ايرادها نيز رقم نميخورد.
**جلوگيري از ترويج برنامه هاي بخت آزمايي
كيهان در گزارشي نوشت: طي يك سال اخير، برخي از برنامههاي زنده و تركيبي صداوسيما و به ويژه سيما، به سمت قرعه كشيها و مسابقات پيامكي رفتند كه رنگ و بوي «قماربازي» و بختآزمايي ميدهند. مسابقاتي كه به مردم وعده ميدهند با ارسال پيامك به فلان شماره يا استفاده از فلان اپليكيشن، نامشان در گردونه يك قرعه كشي قرار ميگيرد و ميتوانند از اين طرق به درآمد چند صدميليون توماني دست يابند. متأسفانه شركت در اين نوع قرعه كشيها از اوايل دهه 70 و تحت تأثير سياستهاي اقتصادي دولت وقت، بار ديگر در كشورمان پا گرفت. مسابقات بخت آزمايي كه در دوران طاغوت به وفور برگزار ميشد و ابزاري براي سرگرم كردن مردم تحت ستم و مشغول كردن آنها به روياي پولدار شدن از طريق بردن بليت در يك قرعه كشي بود، در دوران سازندگي بار ديگر توسط برخي از بانكها به جامعه راه يافت. پس از آن، بعضي از فروشگاههاي زنجيرهاي و واحدهاي توليدي نيز پا به ميدان گذاشتند و با وعده خانه، ماشين و جوايز نجومي، مشتري جذب ميكردند. و حال آنكه اين نوع مسابقات، مردم و به ويژه طبقات محروم را در روياي ثروتمند شدن با شانس و اتفاق فرو ميبرد و مانع بزرگي سد راه كار و توليد بود.
**ورود شوراي نظارت بر صداوسيما به مسئله «بختآزمايي»
سيداحسان قاضيزاده هاشمي عضو شوراي نظارت بر صداوسيما به خبرنگار خبرگزاري تسنيم، گفت: بارها گفتهام كه درآمدهاي مالي صداوسيما بايد شفاف شوند. اين ستاره مربعها چه سرمنزلي دارند و نحوه درآمدشان چگونه است و اين جوايز ميليوني چگونه بدست ميآيد؟ اينها هميشه ابهاماتي بوده كه منتظر هستيم مسئولين ذيربط به اين سوالات و ابهامات پاسخ بدهند. بايستي خيلي جديتر از گذشته پيگير گزارشهايي از سازمان صداوسيما خصوصاً بازرگاني سازمان باشيم.
*گروه نشريات خبري
پژوهشم**9344**1181
تهران-ايرنا- پس از صدور فتواي آيت الله مكارم شيرازي و تذكر مقام معظم رهبري در خصوص حذف برنامههاي 'بخت آزمايي' در رسانه ملي،انتشار فيلمي از محمد سرافراز رئيس سابق سازمان صدا و سيما، حواشي ديگري براي اين سازمان به وجود آورد.