پریرخ به پاس بزرگداشت سالروز شهادت كوچك جنگلی - یازدهم آذرماه - به گیلان سفر كرده و بر آرامگاه میرزا در سلیمانداراب رشت حاضر و به اصرار دوست دیرینه سالهایش به خبرنگاران معرفی شد و به عادت همیشه، چنان در انزوای خودخواسته فرو رفت كه باز هم كمتر كسی متوجه شد كه این بانوی كلان سال از بازماندگان نهضت جنگل است.
به اصرار رفیق سال های دور، درخواست مصاحبه ایرنا را در خانه دوستش پذیرفت و چون همه مادربزرگان ایرانی آرام و مهربان، با اندك لرزشی بر اندام و كلام، با سخاوت تمام روزگار به باد سپرده پیشین را ملایم و به زحمت ورق زد.
پریرخ، پدرش (میرزا شعبانعلی جنگلی) را بخاطر می آورد كه از اعضای نوجوان نهضت جنگل بود و می گوید: سر بریده میرزا پس از 20 سال به پدرم تحویل شد.
وی ادامه می دهد: میرزا شعبانعلی سر بریده میرزا را كه تحویل گرفت، در پی بدن میرزا كوچك خان به ماسوله رفت كه توسط نامزد میرزا در اطراف ماسوله به امانت، به خاك سپرده شده بود.
پریرخ پس كوچه های تو در توی داشته های ذهنیش را مرور می كند و می گوید: پدر، با اجازه نامزد میرزا پیكر كوچك جنگلی را نیز دریافت می كند و سر و پیكر میرزا را به سلیمانداراب رشت منتقل كرده و در آرامگاه خانوادگی به خاك می سپرد.
با خود می گوید مرا به یاد بیاور و تكرار می كند مرا به یاد بیاور و از پدر می گوید: پس از شهادت میرزا، یاران او از بیم ظلم دشمن پنهان بودند و پدر به همراه برخی اعضا در بام خانه ها آواره بود و از فرط گرسنگی از سیر و پیازی كه در آن زمان بر بام ها نگهداری می شد، تغذیه می كردند.
وی ادامه می دهد: میرزا مدام مرام نامه اش را كه بر مبنای جهانبینی مذهبی بود، مرور و مدام به همراه یارانش بر استقلال و نجات ملت تاكید می كرد و در آن ایامی كه قحطی بر مردم مستولی شده بود، انبارهای غلات را به روی مردم گرسنه می گشود.
پریرخ در زمان معلق شده بود؛ میان رنگ خاك، آجر و خشت، رود و جنگل، هر از گاه نفسی تازه می كرد و این بار از دكتر حشمت طالقانی (حشمت الاطباء) گفت: متانتش، وفادارییش و نطق آتشین او در هنگامه به دار آویختن در دفاع از نهضت جنگل.
دكتر حشمت در همكاری با اهداف نهضت جنگل، به تاسیس مدارس و احداث راه های روستایی می پرداخت، همه جا با كوچك خان همكاری داشته و در پیكارهای دیلمان، جواهردشت، جواهرده، كاكوو گاوبن شركت داشت.
پریرخ ادامه می دهد: پس از شهادت میرزا، افرادی بودند كه خود را پسر میرزا معرفی می كردند اما افرادی از خاندان میرزا با ارائه مدارك پزشكی ثابت كردند كه میرزا در جریان مجروح شدن از ناحیه پا، امكان فرزنددار شدن را برای همیشه از دست داده بود.
پریرخ جنگلی زاده 1312 فرزند میرزا شعبانعلی جنگلی از اندك بازماندگان خاندان سردار جنگل است كه به مناسبت پاسداشت سالروز شهادت میرزا كوچك خان به رشت سفر كرده و در آرامگاه او واقع در سلیمانداراب حاضر شد.
میرزا یونس فرزند میرزا بزرگ كه بعدها مشهور به میرزاكوچك خان جنگلی شد، در سال 1298 هجری قمری در محله استادسرای رشت و در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود.
جنبش جنگل به رهبری میرزا كوچك خان، بعد از نهضت مشروطه خواهی، یكی از مردمی ترین نهضت های محلی ایران است كه خواستار قطع دست بیگانگان از كشور و استقلال و سربلندی ایران بود.
نهضت جنگل اگرچه نتوانست به آرمان های سیاسی خود دست یابد، ولی جنگلی های به جا مانده از این نهضت، منشأ جریان های فرهنگی مهمی در گیلان شدند.
میرزا كوچك جنگلی پس از چندین سال مبارزه و جنگ و گریز علیه نظام مستبد شاهنشاهی، با تعداد اندكی از یاران خود برای جمع آوری قوا به طرف خلخال حركت كرد كه در كوه های تالش در برف و بوران اسیر و به شهادت رسید.
با شهادت میرزاكوچك خان در روز دوشنبه یازدهم آذرماه سال 1300 هجری خورشیدی (سوم ربیع الثانی 1340 ق) نهضت جنگل به نقطه پایان خود رسید.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی به كنگره بزرگداشت میرزاكوچك خان جنگلی در سال 1391 ، منشأ حركت میرزا كوچك خان را یك منشأ صددرصد دینی و اعتقادی دانستند و تاكید كردند: ایشان یك واحد مینیاتوری از نظام اسلامی را در همان محدوده خاص خود - گیلان - ایجاد كرد.ك/4
گزارش از: مرضیه ضامن
1881/2007
رشت - ایرنا - پریرخ جنگلی پس از 94 سال، گنجینه خاطرات خانوادگی را نزد ایرنا ورق زد و از عموی پدرش - میرزا كوچك خان جنگلی - سخن گفت.