انعطاف و عقلانیت؛ دو مفهوم ضروری برای رشد انقلاب

تهران- ایرنا-«علیرضا شجاعی زند»، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه تربیت مدرس می‌گوید: جمهوری اسلامی به‌مثابه یک حکومت دینی بر اساس خط و مشی منعطف همراه با عقلانیت، جهت نیل به اهداف و آرمان‌های خود و ساختن آینده بهتر حرکت می‌کند.

نشست آینده اجتماعی ایران در دهه پنجم انقلاب، روز دوشنبه ۲۱ بهمن‌ماه در تالار گفت‌وگو دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با حضور جمعی از اساتید دانشگاه و متخصصین این حوزه در چهار پنل برگزار شد. در پنل سیاسی «حمید رضاجلایی پور»، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه تهران، شجاعی زند، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه تربیت مدرس و «مجید طبیبی» استاد دانشگاه به بیان نظریات و دیدگاه‌های خود پرداختند. گزیده‌ای از سخنرانی شجاعی زند به شرح ذیل آمده است.

نخبگان نقش مهمی در ساختن آینده کشور دارند

شجاعی زند در ابتدای این نشست اظهار داشت: حرکت آینده جمهوری اسلامی از منظرهای مختلف قابل‌بررسی است. باید به این موضوع توجه داشت که آینده ساخته می‌شود، اگر ما چنین استنباطی نداشته وتلاشی برای ساختن آینده انجام ندهیم دیگران آینده را برای ما می‌سازند. تا امروز در جوامع این اصل بیشتر ثابت می‌شود که آینده ساخته می‌شود. ممکن است در مورد همه این جوامع این قضیه صدق نکند، اما به نحو کلی این موضوع صادق است. در تحولات اجتماعی هم همه انسان‌ها مشارکت ندارند نخبگان هستند که آینده را می‌سازند. این نکته‌ای است که با توجه به نظریات دانشمندان این حوزه، قابل‌بحث است.

باید به این سؤال اساسی پرداخت که جمهوری اسلامی اکنون در چه وضعیتی و جایگاهی قرار دارد؟ به اعتقاد بنده جمهوری اسلامی نظام مبتنی بر یک ایدئولوژی پیشینی است و طرحی دارد. ولو اینکه این طرح خام یا مبهم و یاتفسیر لازم را نداشته باشد، اما بر اساس آرمان‌های حرکت می‌کند که نقش تعیین‌کنندگی دارند.

وقتی سخن از ساختن آینده است، آینده متعلق به کسانی است که طرحی و دورنمایی ولو اینکه مبهم و ناشناخته برای خود داشته باشند. داشتن یک مبنا و دورنما برای نقطه‌ای که باید به‌سوی آن گام برداریم نقش مهمی در ساختن آینده دارد. جمهوری اسلامی به‌مثابه یک حکومت دینی است و این ویژگی در مورد آن صادق است. با یک خط و مشی منعطف حرکت می‌کند. مبنا و حرکت آن روشن است، اما باید با نوعی عقلانیت همراه باشد که بتواند در فرآیند سازی شرایط، برای نیل به اهداف و دست‌یابی برای رسیدن به اهداف به این مسیر کمک کند.

این مبنا دورنمای روشنی دارد و با انعطاف حرکت می‌کند. این انعطاف عقلانیت، در مسیر حرکت خود را نشان می‌دهد. برای جلب نظر عمومی این خط و مشی را باید ادامه داد؛ یعنی باید به یک رشد توأم با حرکت در بدنه اجتماعی گام برداریم. آینده در حال ساخته‌شدن است با نکات ذکرشده عنصر اصلی این حرکت عقلانیت است و در دو جا حضور دارد: یکی در درون آموزه‌های این ایدئولوژی و مبنای شکل‌گیری این نظام و دوم در راهبردها و رهیافت‌های این حرکت. اتخاذ رهیافت‌های مناسب برای رسیدن به اهداف موردنظر در طول مسیر خود را نشان می‌دهد.

آینده ایران تابع حل مساله دوگانه است

این موضوع مهم است که آینده تا چه اندازه روشن و یا متفاوت است و تابع نحوه حل دوگانه‌ای است که در درون آن قرار داریم. دوگانه باید تحلیل شود تا آینده را تا حدودی بتوان دید. مساله دوگانه، ورود دین به عرصه سیاست با گام نهادن در یک مسیر دشوار و پرمخاطره همراه بوده است. برخی نیز با ورود دین به عرصه سیاست مخالفت کرده و هنوز هم بر اصل اولیه خود ایستاده‌اند.

باتجربه‌ای که در طول چهل سال از انقلاب و جمهوری اسلامی به دست آوردند، برخی بر این باورند که کاش دین را وارد عرصه سیاست نمی‌کردیم. ورود دین به عرصه سیاست و اجتماع خود یک حرکت پرمخاطره است، خصوصاً این در عصری رخ داده که نگاه چندان مثبتی نسبت به دین وجود نداشت و همگان انتظار محو و یا حاشیه‌نشینی دین را داشتند.

در چنین شرایطی عرصه را برای کسانی که دین را به حوزه سیاست کشاندند به‌مراتب سخت‌تر کرده است. در چنین شرایطی اگر دینی باشد که راهبرد توأمانی و دربرگیرنده را در پیش گیرد کار آن به‌مراتب سخت‌تر خواهد شد. این تصویر دشوار که جمهوری اسلامی در مسیر حرکتش برای ساختن یک آینده دارد چندان روشن نیست. اگر تصویری از این شرایط بغرنج در سیاست جمهوری اسلامی داشته باشیم می‌شود درکی از احتمالات آینده این حرکت را ارزیابی کنیم.

راهبرد توأمانی منبعث از نگاه خاصی نسبت به دین و مبتنی ببر انتظار خاصی نسبت به این مقوله است. محصول یک دین، اجتماعی است. اتخاذ چنین راهبرد توأمانی و دربرگیرنده از همه ادیان و نحله‌های دینی برنمی‌آید. متعلق به رویکردهای خاصی است. برخی ادیان چنین ظرفیتی رادارند تا بتوانند از چنین مسیری حرکت کنند و مبتنی بر درکی از انسان به‌مثابه یک کل واحد نظر می‌کنند، با چنین درکی از انسان، حیات اجتماعی و حیات عمومی هم مشخص است. با چنین درکی از جامعه اگر دینی بخواهد حیات عمومی را در بستری این‌گونه اداره کند طبعاً با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو است و باید ظرفیت‌های شگرف داشته باشد که جامعه و انسان‌ها در چنین شرایطی از عهده اداره آن برآید و بتواند با جهان دائماً در حال تغییر و تحول و تکثر و با رقبای که موقعیت استراتژیک جهانی را تصرف کردند به مقابله بپردازد.

این از دینی برمی‌خیزد که رویکرد اجتماعی و توأمان دارد. دینداری هم در چنین شرایطی دشوار است، برای کسی که معتقد است دین می‌تواند به نحو توأمان در همه عرصه‌ها حضور پیدا کند. دینی که در ساحت سیاست و فرهنگ و بازار خود را نشان دهد دینداری کارش دشوارترمی شود. برای دیندارانی که ساحات عدیده را قلمرو حضور خودشان قرار می‌دهند برایش احکام، دستورات، چهارچوب و تعاریف مشخص می‌کنند حرکتی دشوار است. در عرصه عمومی و اجتماعی این حرکت سیاسی خلاف جریان است یعنی قرار است یک طرح متفاوت از دیگران ارائه دهد و دشواره‌های عدیده‌ای را برای چنین حکومتی چه در عرصه داخلی و بین‌المللی به همراه دارد. مقاومت‌ها و مقابله‌های فراوانی را به وجود می‌آورد و این تجربه‌ای که ما در طول این چهل سال به دست آوردیم وضعیت بسیاری از مشکلاتی است که در ساحت سیاست به وجود آمده است و ما را در یک پارادوکس قرار داده است.

قرار است ما آرمان و اهدافی را در بستری تعقیب کنیم که متعلق به ما نیست. آینده تابع این است که چگونه بتوانیم این دوگانه را سامان دهیم. مهم است که ما اهداف را تا چه اندازه به تعویق بیندازیم و غلبه بر اوضاع را به تأخیر و تا چه اندازه بر شرایطی که بر ما تحمیل می‌شود همراهی کنیم.

این جریان با عقلانیتی که به‌عنوان یک اصل اساسی پذیرفته است و با انعطافی که ناظر به تغییر آینده است، آینده را رقم می‌زند. ما باید مبانی و اهداف را موردنظر قرار دهیم. اگر این دوپایه اساسی درواقع مبنای حرکت باشد تاخیرات و تغییرات مساله آفرین نیست. اگر به دلیل تحمیل شرایط عقب‌نشینی انجام شود و دست از اصول و آرمان‌ها برداریم می‌تواند مساله آفرین باشد، اما تغییر برخی خط و مشی‌ها مساله آفرین نیست. ما باید آینده را با نقش فاعلیت خود بسازیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha