فرد همراه یک بیمار نیازمند عمل جراحی مغز که از استان کرمان به یزد آمده بود، تلفنی با یکی از بستگانش مشغول مکالمه بود، ناخودآگاه شنونده گفت و گوی آنان شدم، میگفت: دو روزه که اینجا علاف شدم و نوبت گیرم نمیاد، شبها هم مسافرخونه هستیم، دکتری که قبلا ویزیتش کرده بود، چند روزی یزد نیست و مطبش تعطیله.
مرد به کسی که تماس گرفته بود، گفت: نه بابا اینجا نمیشه دولتیه سخت میگیرن اما مطلب دکتر که میرفتیم، ۲۰۰ تومن (دویست هزارتومان) میدادیم به منشی، نوبت همون روز را بمون میداد، باز هم به صرفه بود، حداقل کارمون زود راه میافتاد، دیگه هزینه مسافرخونه و غذا و معطلی نداشتیم.
پرده دوم: مطب پزشک فوق تخصص گوش و حلق و بینی
منشی مطب از مراجعه کننده پرسید: نوبت تلفنی گرفتی؟ بیمار جواب داد: نه تا سه ماه دیگه نوبتها پرشده، من الان مشکل دارم، سه ماه دیگه نوبت به درد من نمیخوره. منشی جواب داد: شرمنده امشب تا ساعت ۱۲ همه نوبتها پره و هنوز دکتر از بیمارستان نیومده، این افرادی هم که نوبت دارن تا ساعت یک نصف شب معطل میشن و دکتر بیشتر از این ویزیت نمیکنه.
نیم ساعتی از بحث منشی با بیماری که نوبت میخواست گذشت و بیمار به دنبال یافتن نوبت از یک پزشک دیگر، مطب را ترک کرده بود، من که دو ماه قبل نوبت اینترنتی گرفته بودم، حضور پزشک را انتظار میکشیدم، خانمی برای نوبت به منشی مراجعه کرد، بعد از سلام و علیک چیزی از زیر چادرش به منشی داد و منشی به او گفت: بشین هنوز دکتر نیومده، بین مریضا میفرستمت داخل. بعد از ویزیت که برای گرفتن فاکتور به منشی مراجعه کردم، شیشه عسلی را که آن زن به منشی داد، کنار میزش دیدم.
پرده سوم: ساعت ۲۳:۴۵ سونوگرافی دکتر ... خ .... یزد
توی مرکز سونوگرافی جای سوزن انداختن نبود، حتی محوطه حیاط هم پر بود از بیماران و همراهان آنها، به خانمم گفتم: حالا واقعا لازم بود این وقت شب بیاییم این سونوگرافی که انقدر شلوغه. جواب داد: پزشک متخصص زنان گفته سونوی زنان این مرکز از بقیه دقیقتره و دستگاههاش جدیدتره. چشمم که به تابلو افتاد، نام یک پزشک مرد روی تابلو نوشته شده بود، از منشی پرسیدم: اینجا این آقا سونوی زنان انجام میده؟ جواب داد: یه دستیار خانم داره که سونوی زنانه را کمک میکنه. خانمم گفت: من اینجا سونو نمیدم بریم یه مرکز دیگه که سونوگرافش زن باشه. منشی جواب داد: جای دیگه به این زودی به شما نوبت نمیدن، اگر خانم دکتر ... معرفی نکرده بود برای سه ماه بعد به شما نوبت میدادیم.
پرده چهارم: مطب پزشک فوق تخصص ...
همکارم گفت: نوبتش که اصلا گیرت نمییاد، اینترنتی برای سال آینده نوبت میده، ولی من با منشی دکتر آشنا هستم، بذار زنگ بزنم و برات هماهنگ کنم، بعد از تماس با منشی دکتر و گرفتن قول مساعد، گفت: رفتی اونجا بگو فلانی هماهنگ کرده، یه چیزی هم به منشی بده، دیگه کمتر از صد تومن نباشه.
ساعت هفت صبح به مطب مراجعه کردم، حدود ۳۰ نفر داخل مطب و حیاط منتظر بودند، برایم عجیب بود که یک پزشک فوق تخصص صبح تا ظهر هم در مطب هست، معمولا در این ساعت پزشکان در بیمارستانها و مراکز درمانی حضور دارند و عصرها مطب هستند. خودم را به منشی معرفی کردم و طبق سفارش همکارم برای نوبت کارت کشیدم و دوتا چک پول پنجاه هزار تومنی را هم همراه مدارک پزشکی طوری که کسی نبینه به منشی تحویل دادم، مدارک را که گرفت در اتاق انتظار منتظر نوبت شدم، در کنار اتاق ویزیت پزشک، اتاق دیگری هم بود که منشی بیماران سفارش شده را به این اتاق هدایت و پزشک از دری که بین این دو اتاق بود برای ویزیت بیماران به اتاق کناری مراجعه میکرد.
پرده آخر: بلوار طالقانی یزد محل استقرار مراکز درمانی و مطب پزشکان
مغازه خالی از جنس بود، چند تا رب انار روی یک طبق دم مغازه گذاشته بود، پرسیدم: رب انار کیلویی چنده؟ جواب داد: کیلویی ۱۲۰ هزار تومن، ربش عالیه یه مقدار بچش، همهش را بردن همین چندتا مونده. گفتم: شما برای فروش همین چندتا رب این مغازه را گرفتی؟ جواب داد: نه بابا، من برای کسایی که از استانهای دیگه میان یزد، جا و نوبت دکتر میگیرم و از منشی دکتر و مسافرخونهدارها درصدی دریافت میکنم.
از مرد پرسیدم: میصرفه برات؟ جواب داد: بد نیست، بعضی منشیها درصد کمی میدن اما بعضی دیگه که خیلی سر دکترشون شلوغ نیست، حاضرن درصد بالاتری بدن.
اینها نمونههایی از اتفاقاتی است که هر روز در یزد تکرار میشود، مهارت و خوشنامی پزشکان یزدی و امکانات مناسب درمانی در این استان باعث شده تا علاوه بر شهروندان یزدی، هموطنانی از سایر مناطق کشور نیز برای نیازهای درمانی خود به این استان مراجعه کنند، به گونهای که بر اساس اعلام مسئولان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی نزدیک به نیمی از ظرفیت مراکز درمانی یزد همواره از سوی بیماران استانهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرد.
با وجود ظرفیتهای بسیار مناسب برای توسعه گردشگری سلامت در استان یزد، نظام پذیرش بیماران با وجود اقداماتی متعدد مانند نوبتدهی اینترنتی و تلفنی، هنوز به درستی ساماندهی نشده و تقاضای زیاد بیماران برای برخی خدمات درمانی، باعث شکلگیری پدیدههایی مانند نوبت فروشی شده است که این گونه رفتارها متناسب با فرهنگ استان یزد نیست.
تمرکز مراکز درمانی در مناطق پرترافیک و مرکز شهر باعث شده تا شهروندان یزدی از وضعیت موجود رضایت نداشته باشند و بیماران در شرایط نامناسب خدمات درمانی را دریافت کنند، ایجاد یک شهرک سلامت که در آن علاوه بر ساماندهی نوبتدهی پزشکان، امکانات اسکان و ارائه سایر خدمات مورد نیاز بیماران و همراهان وجود داشته باشد، ضرورتی است که تاکنون به آن پرداخته نشدهاست.
نظر شما