۱۲ بهمن ۱۳۹۴، ۲۰:۴۵
کد خبر: 81945176
T T
۰ نفر
جشن چندين هزار ساله سده در شهر سنخواست جاجرم خراسان شمالي برگزار شد

جاجرم-ايرنا- مراسم جشن سده كه ريشه اي چند هزار ساله در تاريخ كشورمان دارد، همزمان در كرمان و برخي ديگر نقاط ايران از جمله در شهر سنخواست از توابع شهرستان جاجرم خراسان شمالي با حضور شمار زيادي از مردم برگزار شد.

به گزارش ايرنا، اين جشن باستاني از ديرباز به اعتقاد پيشينيان ما در فاصله 50 روز و 50 شب مانده تا اول نوروز برگزار مي شود و در سنخواست هم كه شهري با تاريخ و تمدن كهن است، همه ساله برگزار مي شود.
رئيس شوراي اسلامي شهر سنخواست سه شنبه در گفت وگو با ايرنا اظهار كرد: اين جشن هر سال با حضور گرم مردم برگزار مي شود و شركت كنندگان با جمع آوري هيزم، گرد هم مي آيند و اين توده بزرگ هيزم توسط دو نفر از بزرگان و ريش سفيدان محل به آتش كشيده مي شود.
رضا سليماني افزود: پس از آن، تمام حاضران حول آتش مي چرخند و با زمزمه كردن شعر «سد به سده، سي به گله، پنجاه به نوروز» ساعتي را در كنار يكديگر به شادي وخوشي مي گذرانند.
وي در ادامه بيان كرد: در اين جشن به كمك معتمدان و ريش سفيدان محل، مقداري مواد خوراكي، شيريني و ملزومات زندگي جمع آوري شده و به نيازمندان اهدا و مقاديري نيز حول آتش تناول مي شود.
وي تصريح كرد: اهميت اين جشن در پاسداشت نور، آتش و انرژي است كه خدواند متعال به بشر بخشيده است.
وي خاطرنشان كرد: اين جشن بين زرتشتيان و به خصوص در استان كرمان بسيار رواج دارد و آيين هاي ايران باستان را به نسل امروزي يادآوري مي كند.
وي بيان كرد: اين جشن بزرگ آن قدر مهم و داراي پيشينه است كه به تعدادي از كشورهاي همسايه هم سرايت كرده است و آن ها هم به تبعيت از ايرانيان، جشن برگزار مي كنند.
**** جشن سده در كرمان
به گزارش ايرنا اين جشن سده عصر شنبه با حضور جمعي از هموطنان زرتشتي، مردم كرمان و قرائت پيام نماينده زرتشتيان در مجلس شوراي اسلامي در محل باغچه بداغ آباد واقع در خيابان سده كرمان برگزار شد.
هموطنان زرتشتي در جشن سده به نشانه شكرگزاري نعمت هاي خدادادي دور هم جمع شدند و به اجراي برنامه هاي مختلف پرداختند.
همچنين شركت كنندگان در اين آئين با ايجاد تلي از هيزم و خار آتش برافروختند كه اين كار به اعتقاد ايرانيان باستان بازمانده سرما را از بين مي برد.
جشن سده يا «سده سوزي» چهل روز پس از شب يلدا از سوي هموطنان زرتشتي برگزار مي شود و كرمان يكي از مناطقي است كه از ديرباز اين جشن در آن برپا مي شده است.
مردم در گردآوردن هيزم با يكديگر مشاركت مي كنند و بدين ترتيب جشن سده، جشن همكاري و همبستگي مردمان است.
در ايران باستان و ميان زرتشتيان، اين جشن نزديك غروب آفتاب با آتش افروزي آغاز مي شود و امروز هم با همان سنت كوه هايي از بوته و خار و هيزم در بيرون شهر فراهم و پس از نيايش آتش زده شد.

****جشن سده جشن بزرگ آتش با خاستگاه كيهاني * رضا مرادي غياث آبادي
رضا مرادي غياث آبادي در كتاب ' نوروزنامه- پنجاه گفتار در زمينه پژوهش‌هاي ايراني' درباره اين جشن نوشته است : جشن «سَـدَه» بزرگترين جشن‌ آتش و يكي از كهن‌ترين آيين‌هاي گروهي و اشتراكي شناخته شده در ايران است. در اين جشن و در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه، مردمانِ بر بلنداي كوه‌ها و بام خانه‌ها، آتش‌هايي برمي‌افروخته و هنوز هم كم‌‌وبيش بر مي‌افروزند. جشن سده همچون جشن‌هاي نوروز و يلدا در سنت ديني زرتشتيان پذيرفته نشده و متون پهلوي و زرتشتي در اين زمينه ساكت است. مردمان نواحي مختلف در كنار شعله‌هاي آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانه‌هاي گوناگوني را خوانده و آرزوي رفتن سرما و آمدن گرما را مي‌كنند. همچنين در برخي نواحي، به جشن‌خواني، بازي‌ها و نمايش‌هاي دسته‌جمعي نيز مي‌پردازند.

****گستره جشن
در گذشته، جشن سده در گستره پهناوري از آسياي صغير (آناتولي) تا استان سين‌كيانگِ چين يعني در سرتاسر فلات ايران، در بين همه مردمان، فارغ از هر قوميت يا گرايش ديني رواج داشته و به مانند نوروز در روايت‌هاي مكتوب تاريخي به آن اشاره شده است.
امروزه تا آنجا كه نگارنده آگاهي دارد، اين مراسم در ميان روستا‌نشينان شمال شرقي كشور (همچون آزادوَر و روستاهاي دشت جوين)، در بخش‌هايي از افغانستان و آسياي ميانه (با نام «خِرپَچار»)، در كردستان (پيرامون سليمانيه و اورامانات)، نواحي مركزي ايران (با نام‌هاي «هله‌هله»، «كُرده»، «جشن چوپانان») و در ميان برخي روستانشينان و عشاير لرستان، كردستان، آذربايجان و كرمان رواج دارد.
همانگونه كه گفته شد ، يكي از نواحي‌اي كه جشن سده را برگزار مي‌دارند، روستاهاي دشت جوين در خراسان و به ويژه روستاي «آزاد ور» است. اين روستا در جنوب شرقي جاجرم و در كنار خط راه‌آهن خراسان و ايستگاه آزادور واقع شده است. در اين روستاي كهنسال و روستاهاي پيرامون آن، جشن سده با شكوه فراوان برگزار مي‌شود. چشم‌انداز دشت جوين در آغاز شامگاه دهم بهمن ماه و شادي و آوازخواني مردم و جوانان، بسيار زيبا و ديدني است. بر بام خانه ها و بر فراز كوه‌هاي اطراف، آكنده از بوته‌هاي فروزاني است كه سراسر دشت را آتشباران و چراغاني كرده‌اند. هيزم اين مراسم از بوته خاصي فراهم مي‌شود كه به نام محلي جشن، «سـرِه» (sareh/ serah) ناميده مي‌شود. مردم منطقه از چند روز پيش از سده به گردآوري اين بوته مي‌پردازند.

جشن سده، روستاي آزادور، خراسان
سرودخواني در جشن سده، زنده‌ياد ملا شعبان آزادوري، روستاي آزادور خراسان، عكس از غياث آبادي، دهم بهمن 1380
جشن سده آزادور در گذشته در چند روز متوالي برگزار مي‌شده است و اكنون آقاي خسرو زيباكيان از ناحيه كوهستاني وخان در پامير (شرق افغانستان) خبر داده است كه مردمان آن ناحيه هنوز هم جشن سده را در پنج روز متوالي منتهي به دهم بهمن برگزار مي‌كنند.
در اينجا لازم مي‌دانم از همه مردم مهربان روستاي آزاد ور، به ويژه خانواده برادران آزادوري و مادر آگاه به باورهاي كهن آنان كه دوبار در جشن سده سال‌هاي 1380 و 1381 من و همراهان مرا براي پژوهش‌هاي ميداني به روستاي كوچك و دوست‌داشتني خود دعوت كردند، سپاسگزاري كنم.
با اينكه در هيچيك از متون پهلوي و منابع زرتشتي عصر ساساني و پس از آن، نامي از جشن سده و مراسم آن برده نشده و پيداست كه اين جشن در مغايرت با سنت زرتشتي بوده است؛ اما خوشبختانه در دوران معاصر اين مراسم در ميان هم‌ميهنان زرتشتي نيز رايج شده است كه البته در شيوه برگزاري، به برخي آيين‌هاي كهن و گاه مهم آن توجه نمي‌شود. روشن كردن تعداد زيادي كُـپه‌هاي جداگانه آتش از ويژگي‌هاي اين مراسم بوده و در همه متون كهن به آن اشاره شده؛ اما برافروختن تنها يك كُـپه آتش در منافات با آيين كهن است. همچنين با انجام مراسم توسط موبدان، جشني همگاني تبديل به مراسمي ديني شده و بتازگي با سخنراني‌هاي مقامات رسمي در حال تبديل شدن به مراسمي تشريفاتي است. رواج اين شيوه موجب مي‌شود تا برگزاري جشني همگاني، در انحصار گروهي خاص قرار بگيرد و ديگران حداكثر تماشاگر مراسم باشند. جشن سده در ميان بسياري از زرتشتيان و از جمله پارسيان هند در چهارم بهمن (برابر با دهم بهمن ماه در گاهشماري يزدگردي) برگزار مي‌شود.

*****دلايل برگزاري جشن
جشن سده هيچگاه به هيچيك از اقوام يا اديان باستان ارتباطي نداشته و همواره جشني همگاني و برگرفته از شرايط اقليمي و رويدادهاي كيهاني بوده است. قدمت زياد اين مراسم باعث شده تا در باره دلايل برگزاري آن روايت‌هاي بسيار متعدد و متناقضي در منابع قديم ثبت شود.
يكي از دلايلي كه براي پيدايش سده ياد مي‌كنند همانا كشف آتش توسط هوشنگ‌شاه در شاهنامه فردوسي است. بايد گفت كه داستان كشف آتش در زمان هوشنگ، هيچگاه باور ايرانيان نبوده و از ساخته‌هاي جديدتر است. اين فرضيه امروزه مورد توجه بيشتر شاهنامه‌شناسان قرار گرفته و از جمله در نسخه‌هاي تصحيح شده آقايان، استاد جلال خالقي مطلق و مصطفي جيحوني، داستان كشف آتش به دلايل بسياري در زمره بيت‌هاي افزوده شده و الحاقي شاهنامه آورده شده است. از سويي از اين داستان در هيچيك از متون تاريخي مقدم بر شاهنامه و گاه متاخر بر آن ياد نشده است و همچنين مي‌دانيم كه كشف آتش بسيار كهن‌تر از عصر هوشنگ است كه با توجه به اشاره‌هاي شاهنامه در باره چگونگي و دستاوردهاي زندگي انسان در آن دوره (ساخت ابزار ريزسنگي، يكجا‌نشيني، آغاز كشت‌وزرع و اهلي كردن برخي حيوانات)، مي‌بايست با دوره‌اي منطبق باشد كه در باستان‌شناسي بنام «ميان‌سنگي/ مزوليت» (حدود 15000 تا 10000 سال پيش) خوانده مي‌شود. و از سوي ديگر اين بيت‌ها در ‌برخي نسخه‌هاي متقدم شاهنامه و از جمله كهن‌ترين آن (دست‌نويس فلورانس) وجود ندارد.
نگارنده بر اين باور است كه پيدايي اين جشن (مانند بسياري مناسبت‌هاي ديگر) نه فقط يك دليل، بلكه دلايل متعددي دارد كه همزماني آنها بر اهميت جشن افزوده است.
نخست اينكه، اشاره‌هاي فراواني كه از داستان‌ها و ترانه‌هاي مردمي بدست مي‌آيد؛ نشانگر به ستوه آمدن مردم از يخبندان و آرزو براي رفتن سرما و يا كاستنِ از شدت آن بوده و همين نكته مهمترين دليل پيدايش اين مراسم و بر افروختن آتش‌هايي در مبارزه نمادين با سرماست.
بجز اين، به نظر مي‌آيد كه چند واقعه كيهاني نيز در پيدايش اين آيين بي‌تاثير نبوده است. نخست اينكه جشن سده در چهلمين روزِ شب يلدا يا شب زايش خورشيد (انقلاب زمستاني) برگزار مي‌شود و جشن چهلمين روز تولد خورشيد است. دوم اينكه، دهم بهمن ماه، يكي از دو هنگامِ سال است كه در عرض‌هاي بالايي ايران‌زمين، طول تاريكي كامل آسمان 12 ساعت تمام است. سوم اينكه، مي‌دانيم ارتباط واژه «سده» با عدد «سد/ صد» هنوز به اثبات نرسيده است. عدد «سد» به شكل «صد» معرب شده‌، در حاليكه واژه «سده» به شكل «سَذق» معرب گشته ‌است. اما در زبان اوستايي واژه «سَـد» به گونه جالبي هم به معناي «فرو رفتن/ غروب كردن» و هم به معناي متضاد آن يعني «بر آمدن/ طلوع كردن» آمده است. همچنين واژه «سَـذِه» در اوستا، هم به معناي طلوع كردن و هم به معناي غروب كردن آمده است كه به گمان برگرفته از رويداد زير است:
در حدود پنج هزار سال پيش و در نخستين شب‌هاي شب‌هاي بهمن‌ماه، رويداد جالبي رخ مي‌داده كه بعيد نيست با آيين‌هاي جشن سده در پيوند باشد. اين رويداد عبارت است از طلوع و غروب همزمان دو ستاره پرنور و درخشان آسمان به نام‌هاي «سماك رامح» و «نسر واقع» در شمال شرقي و شمال‌غربي آسمان سرشبي. در آن زمان ستاره زرين «سماك رامح» در آسمان سرشبي عرض‌هاي بالايي ايران‌زمين و در افق شمال‌شرقي، به تازگي طلوع كرده و ستاره سپيد‌فام و درخشان «نسر واقع» در همان هنگام و در افق شمال‌غربي، آماده غروب كردن بوده است. احتمالاً طلوع و غروب همزمان دو ستاره درخشان آسمان، موجب پيدايي معناي دوگانه و متضاد واژه‌هاي اوستايي «سد» و «سذه»، و نيز عاملي ديگر براي جشن سده بوده است.
اين گفتار در كتابي از همين نگارنده به نام «نوروزنامه- پنجاه گفتار در زمينه پژوهش‌هاي ايراني» (تهران، 1386) و نيز در نشريه‌هاي گوناگون منتشر شده است.
ر7184/1744