به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، نعیمه نظامدوست از سال ۱۳۷۰ کار بازیگری را در گروههای آزاد تئاتر آغاز کرد، سپس در مجموعه نوروز ۷۲ بازی کرد و برای اولین بار جلوی دوربین تلویزیون رفت. نظامدوست با مجموعه طنز ساعت خوش در سال ۱۳۷۳ خوش درخشید.
او در فیلم های سینمایی بسیاری از جمله هزارپا، توفیق اجباری و سن پترزبورگ حضور داشته است. از این بازیگر هم اکنون دو سریال زن زندگی مرد زندگی و کلبه عموپورنگ در حال پخش است. هم اکنون در دو فیلم سینمایی ورود و خروج ممنوع و آپاچی هم بازی کرده که به خاطر کرونا هنوز اکران نشدهاند.
بازیگر سریال زن زندگی مرد زندگی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا میگوید: دوست دارم نقش های جدی هم بازی کنم. اما مردم من را در نقش طنز پذیرفتهاند. با نعیمه نظامدوست، بازیگر سینما و تلویزیون گپ و گفتی داشتیم که مشروح آن در ادامه از نظرتان میگذرد.
در سریال «زن زندگی مرد زندگی» نقش عروس خانواده را بازی میکنید. این شخصیت از نظر شما چه ویژگیهایی دارد؟
نقطه ضعف این شخصیت حسادت است. این زن یک مقداری بدجنس است. در فیلمنامه روی این نکته تاکید داشتند. من سعی کردم رنگ و لعاب این ویژگی را بیشتر کنم. چیز خاصی نبود که بگویم این نقش خیلی متفاوت است.
با منفی بودن نقش مشکلی نداشتید؟
این نقش منفی نیست. همه ما در وجودمان صفاتی مثل مهربانی و نفرت و دروغگویی و صداقت داریم. هر کدام از ما یکی از این ویژگی ها را پرورش میدهیم. نمیشود گفت ما آدمهای منفی هستیم. این شخصیت نسبت به جاریاش حسادت دارد. ولی نمی شود گفت نقش منفی است.
در دیالوگهایتان در سریال به پرخوری و رژیم غذایی اشاره داشتید. چقدر در سریال به این موضوع پرداخته شده است؟
این شوخی ها جزو دیالوگهایی بود که خودمان با نظر کارگردان اضافه کردیم. من و سروش جمشیدی به این نتیجه رسیدیم که روی این ماجرا بیشتر مانور بدهیم. دغدغه اکثر آدم ها این است که لاغر بشوند. من در زندگی واقعی چاقی و لاغری را چند بار تجربه کردهام. چند بار چاق شدم و لاغر شدم. من هر دو حالت را دوست دارم. هیچ فرقی نمیکند. آدم باید خودش را دوست داشته باشد. چاقی از نظر دیگران عیب است. ولی من این مسأله را عیب نمیدانم. قد کوتاه و وزن زیاد چیزی نیست که آدم بخواهد بابتش خجالت بکشد. معیار سنجش آدمها این چیزها نیست. اتفاقا آدمهای چاق خیلی مهربان و شیرین هستند!
در این سریال من چاق هستم و سروش جمشیدی لاغر است. دو نفر با دو فیزیک متفاوت با هم ازدواج کرده و زندگی خوبی دارند. می خواهند بگویند یک مرد لاغر میتواند با زن چاق زندگی موفقی داشته باشد.
حال و هوای این سریال تا اندازهای شبیه به «همسران» است. موافقید؟
اکثر سریال های آپارتمانی شبیه به هم هستند. سریال ما در هر قسمت با دو شخصیت شروع میشود و در آخر آن دو نفر به یک نتیجه گیری می رسند. داستان و موضوع سریال های آپارتمانی متفاوت است. از سریال همسران چند سال گذشته است. آن زمان یکی سری موضوعات دغدغه آدمها نبود. ولی الان ما به موضوعات دیگری میپردازیم. سیزده قسمت از داستان این سریال در خانه مادرشوهر من اتفاق می افتد. سیزده قسمت هم در خانه مادر ترانه ضبط شده است. من فقط در سیزده قسمت بازی کردم. در هنگام پخش یک شب این خانه و شب دیگر آن خانه را نمایش می دهند.
دلیل علاقه شما به بازی در سریالهای کمدی و نقشهای طنز چیست؟
الان مردم سخت می خندند. دوست دارم نقش های جدی هم بازی کنم. اما مردم من را در نقش طنز پذیرفتهاند. اگر بتوانم لبخندی را بر لب مردم بیاورم، این کار من را خوشحال می کند. در مجموعه شام ایرانی به بچه ها گفتم فقط نیت تان این باشد که مردم را شاد کنید. چهار نفری سعی کردیم فضای مفرحی را به وجود بیاوریم. همین برای من کافی است. اکثریت مردم دوست دارند بخندند و شاد باشند.
نسبت به کار برای کودکان در مجموعه «کلبه عموپورنگ» چه حسی دارید؟
حدود هفت سالی است که با کلبه عموپورنگ همکاری می کنم. من عاشق دنیای کودک هستم. خوشحالم که توانستم تجربههای خیلی جالبی در این کار به دست بیاورم.
چه تجربههایی؟
نقشهایی بازی کردم که در کارهای رئال تجربهشان محال بود. مثلا نقش یک مادر هشتاد ساله را بازی کردم. در سریالهای دیگر برای این نقش از من استفاده نمیکنند و سراغ بازیگری میروند که در این سن باشد. ولی در فضای فانتزی من توانستم نقش مادر عموپورنگ را بازی کنم. تجربه سخت ولی دوست داشتنی بود. من الان نقش یک مرغ به نام «خانم کاکل بسر» را بازی می کنم. بی نهایت نقش سختی است. من کلی فیلم مستند مربوط به مرغها را تماشا کردم که بتوانم شبیه این موجودات بازی کنم. حرکات مرغها را زیر نظر گرفتم. الان مرغ و تخم مرغ خیلی گران شده و نقش من خیلی محبوب است! بازی در این نقش چالش عجیب و غریبی بود. خیلی خوشحالم که خداوند به من این فرصت را داد. هر بازیگری آرزو دارد خودش را در جاهای متفاوت بسنجد. بچههایی که این نقش را دوست داشتند، پدر و مادرهای آینده هستند. ما داریم روی بچه ها سرمایه گذاری میکنیم.
کرونا باعث خانهنشینی شما نشد؟
در این دو سال که از شروع کرونا میگذرد، همیشه سر کار بودم. پارسال در اوج کرونا هشت ماه سر کار بودم. در همه روزهای تعطیلات و قرنطینه من جلوی دوربین بودم. تعداد زیادی از عوامل کلبه عموپورنگ مبتلا به کرونا شدند. من هنوز مبتلا نشدهام. خدا را شکر داریم می گذرانیم. ما وظیفه داریم برای کودکانی که در منزل هستند و تفریحی ندارند کار کنیم.
نظر شما