دکتر «یوسف محمدیفر»؛ دکتری مدیریت بازرگانی و عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد و کارآفرینی دانشگاه رازی کرمانشاه با توجه به اجرای طرح جدید دولت برای هدفمندی یارانهها، در گفت و گوی اختصاصی با ایرنا به سوالاتی در این ارتباط پاسخ گفت.
به عنوان کارشناس اقتصاد نظر شما در خصوص طرح جدید دولت در پرداخت یارانهها چیست؟
پرداخت یارانه یکی از مباحث چالشبرانگیز در اقتصاد کشور است. از گذشته دولتهای مختلف سالانه سهم قابل توجهی از بودجه خود را در قالب یارانههای آشکار و پنهان به بخش های مختلف تولید و مصرف اختصاص داده اند. هدف از یارانه می تواند افزایش رفاه، امنیت غذایی برای مردم خصوصاً فقرا؛ ارتقای سلامت جامعه و اهداف دیگری مثل حمایت از کالای داخلی و غیره باشد. لکن امروز به اعتقاد اکثر قریب به اتفاق کارشناسان، برآیند توزیع یارانه مشکلات متعددی است که برای اقتصاد کشور ایجاد کرده و تبدیل به یک مساله جدی برای اقتصاد ایران شده که ضرورت مواجه منطقی، علمی و حساب شده با این مساله را ضروری میسازد.
آمارها نشان میدهد سالانه در کشور میلیاردها تومان یارانه به حوزه های مختلف اقتصاد کشور تزریق میشود. این موضوع از یک سوء اقتصاد را دچار بیماری هایی مثل رانت و فساد کرده و از سوی دیگر ادامه وضعیت فعلی موجب بهبود شرایط معیشتی فقرا نشده است. گزارشی را برخورد کردم که نشان می داد بیشترین یارانه دولتی در کشور نصیب دهکهای اقتصادی بالای جامعه میشود. برخوردارترین قشر جامعه یعنی دهک دهم نسبت به کم برخوردارترین قشر یا دهک اول بیش از ۱۹ برابر یارانه دارو یا ۲۳ برابر یارانه انرژی و بنزین دریافت میکنند. در حوزه غذا هم وضعیت مشابهی حاکم است.
به نظر شما پرداخت یارانه به صورت فعلی چه ایراداتی دارد که دولت قصد عوض کردن آن را دارد؟
به دلائل مختلف "در شرایط فعلی دولت می بایست یارانه پرداخت کند" این گزاره اولیه است که به عنوان پیش فرض این سوال شما باید مطرح کنم. لکن پرداخت یارانه به شکل قبلی آسیبهای زیادی به اقتصاد کشور در میان و بلندمدت وارد میکند. مثلا یارانه پرداختشده به بخش انرژی منجر به شکلگیری رفتار غلط مصرف آحاد جامعه، قاچاق و حتی ناکارآمد شدن بخش صنعت شده؛ مساله آلودگی زیستمحیطی و اتلاف منابع هم جای بحث جدی دارد. در سایر حوزه های مصرف هم شرایط حدوداً مشابهی را شاهد بوده ایم.
در شرایط فعلی جهان به دلیل مساله کرونا و خصوصا جنگ اوکراین، ضرورت تغییر جدی تر شده است چراکه امروز در دنیا شاهد افزایش قیمت جهانی برخی اقلام استراتژیک هم هستیم که مساله را حادتر کرده و ضرروت دارد دولت سریعتر برنامه هایی را به اجرا درآورد. شما در نظر بگیرید مثلا قیمت گندم در سطح جهان در طی چند ماه گذشته حدود ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است که اگر واکنش مناسبی را نشان ندهیم؛ تفاوت قیمت آرد یارانه ای کشور با خارج از مرزهای کشورهای همسایه ممکن است چالش جدی را در تامین و توزیع و کنترل قاچاق برای ما ایجاد کند.
آیا ایرادات دیگری بر روند فعلی وارد است و چرا این مساله زودتر چارهاندیشی نشده است؟
شاید مهمترین ایراد تزریق یارانه به اقتصاد کشور را نه در وجود آن بلکه در شکل پرداخت؛ نوع اجرا و میزان آن دانست. همانگونه که مطرح کردم روند و شکل قبلی امکان پرداخت یارانه بهصورت عادلانه و شفاف و بدون رانت را فراهم نمیکرد. مثلاً مساله رانت را شما در نظر بگیرید که به دلیل غیر شفاف بودن طرح چه مسائل فسادزایی را برای اقتصاد کشور ایجاد کرده است.
شما معتقدید که باید این طرح اجرا شود و حتی دیر شروعشده؛ اما آیا اجرای این طرح موجب افزایش فشار به اقشار متوسط و ضعیف نمیشود؟ و دولت چگونه می تواند در هدفمندی یارانه موفق عمل کند؟
ما باید بپذیریم که اقتصاد ما در این حوزه دچار بیماری است و باید درمان شود درمان اقتصاد بیمار ممکن است دردآور باشد اما باید این مسئله را بررسی کنیم که آیا ادامه روند موجود به نفع اقتصاد کشور و مردم است یا تغییر آن؟ و اینکه مسائل کوتاهمدت برای ما اهمیت دارد یا منافع میان و بلندمدت کشور؟ کدامیک را بایست در اولویت بگذاریم؟ البته سوال جدی دیگری هم داریم که اگر خواستیم وضعیت فعلی را تغییر بدهیم زمان، شکل و استراتژی تغییر هم چگونه باید باشد؟
مطرح شد که تزریق یارانه به اقتصاد ذاتاً بد نیست و خیلی از کشورها در مقاطعی از آن بهصورت گسترده یا محدود استفاده کرده و استفاده میکنند. مساله اصلی اینجاست که این یارانه چه میزان باشد؟ این یارانه به بخش تولید تزریق شود یا بخش مصرف یا بازرگانی؟ اینکه شکل اجرا، چگونگی، میزان و سطح پوشش این یارانه چقدر و چگونه باشد؟ سوالات جدی است که به نظر می رسد دولت در تلاش جهت اصلاح رویه های اشتباه است که در این حوزه حاکم بوده است.
برای طرح جدید بهصورت کلی می توان معیارهایی را برای موفق دانستن طرحهای یارانههای و هدفمند کردن را باید در نظر گرفت. یکی از مهمترین مسائل هدفمندی واقعی است که تا حدودی در طرح جدید دنبال می شود. همان گونه که مطرح شد یارانه اساساً به منظور کمک به فقرا است و نشت منابع به گروههای دیگر از کارایی آن میکاهد.
از سویی برخی از کارشناسان معتقدند که با توجه به وضعیت اقتصاد تورمی- رکودی کشور، اجرای طرح یارانهها منجر به وخیمتر شدن وضع اقتصادی مردم، بدتر شدن وضعیت اشتغال و افزایش تورم و بزرگتر شدن حجم دولت و عدم نقش آفرینی بازار در قیمتگذاری کالاها نشود. این میبایست بهدقت مورد بررسی قرار گرفته و در مورد مواجه با آن برنامهریزی لازم صورت پذیرد.
از یک سو باید بسترهای مناسب برای اجرای طرحهای یارانهای و هدفمندی آن نیز بررسی شود و در میان - بلندمدت مدنظر قرار گیرد مثلاً برنامهریزی برای تعدیل و واقعی شدن سطح درآمدها اهمیت زیادی دارد.
امکانپذیری سیاسی اجرا نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. جدای از جریانها و جهتگیریهای سیاسی به نظر میرسد که کارشناسان دلسوز کشور که اکثر قریب بهاتفاق معتقد به ناکارآمد بودن روند قبلی پرداخت یارانهها هستند میباید از این طرح و اجرای آن حمایت کرده و افکار عمومی را جهت موفقیت دولت در این طرح به سمت درست هدایت کنند. به عبارتی ساده در حال حاضر ما نیازمند ائتلاف کارشناسی و رسانه ای برای اجرای این طرح هستیم.
برای موفقیت بیشتر باید از تجارب قبلی کشور خودمان و سایر کشورها در حوزه یارانه و هدفمندی آن استفاده کنیم. در بسیاری از کشورها این تجربه وجود دارد. بهعنوان نمونه چین یا حتی لهستان را در نظر بگیرید هدفمندسازی یارانه انرژی در لهستان بخشی از برنامه اصلاحات اقتصادی دولت بود که همزمان با این برنامه رشد تورمی دستمزدها متوقف و نرخ بهره افزایش یافت و آزادسازی قیمتها اجرا شد.
در داخل کشور نیز در چند مقطع سعی شده است که یارانهها مستقیم و غیر مستقیم و پنهان حذف و یا تبدیل به یارانه آشکار یا هدفمند شود. البته صد در صد مشابه وضعیت فعلی نیست. در مورد قبلی حوزه یارانه انرژی و بنزین هدف قرار داده شده بود و در طرح جدید هدفمندی بیشتر حوزه خوراک را شامل می شود؛ لکن تجربیات درس آموزی می تواند باشد. مثلا در برخی موارد با آشفتگی های کوتاه مدت اقتصادی مواجه بودیم که به صورت موقت اختلال ایجاد کرد مثلا افزایش قیمت حامل های انرژی به صورت زنجیرهای، قیمت تمام شده کالاها و هزینه های جابجایی و توزیع کالا را افزایش داد لکن تجربه نشان داد پس از مدتی اوضاع تاحدودی تحت کنترل قرار گرفت.
به نظر شما پیامدهای هدفمند کردن یارانهها به صورت جدید را در چه حوزه هایی می دانید و چگونه؟
به نظر من اجرای طرح جدید مجموعاً در میان - بلندمدت ضروری و به نفع اقتصاد کشور است هدفمند پرداخت کردن یارانهها به اقشار ضعیف میتواند از مزایای اجرای این طرح باشد هرچند موضوعات دیگری مثل کاهش رانت، کاهش قاچاق کالا و بهینهسازی مصرف نیز مورد انتظار است.
اما مشخصاً و جدیترین مساله و مشکل در کوتاهمدت تأثیر اجرای طرح بر انتظارات تورمی است. اگر بتوانیم در کوتاهمدت این مساله را مدیریت کنیم اجرای طرح با مشکلات کمتری مواجه خواهد شد.
در سطح خانوار با ۲ مساله مواجه هستیم از یک سو طرح هدفمندی جدید میتواند منجر به تغییراتی در سطح تقاضای خانوارها برای کالاهای مصرفی شود که می تواند تورم زا باشد؛ از سوی دیگر اگر سطح درآمد بهبود پیدا نکند و سطح درآمد فعلی خانوارها متناسب با سطح تورم و آزادسازی قیمت تعدیل نشود؛ این امر ممکن است در بلندمدت منجر به کاهش سطح رفاه خانوارها بخصوص خانوارهای با سطح درآمد پایین و متوسط گردد. اما مطمئن باشید که در میان و بلندمدت منافع اجرای این طرح برای همه خانوارها و اقتصاد کشور بیشتر از ایرادات آن است.
یکی از آسیبهای احتمالی پیش روی آن است که اجرای این طرح نبایست به گسترش اقتصادی دولتی و تصمیمگیریهای دولتی و تخصیص دولتی منابع و دخالت در مکانیزم بازار، افزایش تمرکز و نظارت دولتی بهجای تمرکززدایی و افزایش نرخ تورم، بیثباتی اقتصادی و سیاسی و بیاعتمادی مردم به دولت، بینجامد.
امیدواریم دولت در خصوص این موضوعات با هوشمندی و دقت کارشناسی رفتار کند و ضرورت دارد مردم کشورمان هم در این مقطع حامی و پشتیبان تصمیمات دولت باشند.
با توجه به جمیع موضوعات مطرح شده به عنوان یک کارشناس بازرگانی و اقتصادی مجموعاً آیا شما با تغییر روند جدید پرداخت یارانهها موافق هستید؟
در مجموع به نظر من، کشور می بایست این مسیر تغییر و گذار را طی کند و امیدوارم دولت با هوشمندی و دقت کارشناسی به نحو مطلوبی بتواند این موضوع را مدیریت کند.
به نظر می رسد دولت باید در اجرا کاری کند که نرخ پوشش حمایتی طرح برای دهکهای فقیر بیشتر شود که این کار را تا حدودی برنامه ریزی کرده است. همچنین باید به این نکته مهم توجه کرد که اجرای این طرح باعث انتقال قدرت از مردم به دولت نشود و اقتصاد زیاد دولتی نشده و در روندهای طبیعی بازار دخالت جدی بیش از اندازه ای صورت نگیرد. همچنین مسائل اجتماعی و سیاسی را نیز به درستی مدیریت کرد. اینکه فشار اقتصادی بر مردم می بایست متعادل شده و شیب اجرا نبایست بیش از اندازه زیاد باشد.
بنابراین پاسخگویی دقیق به سؤال شما بهصورت مشروط امکانپذیر است اگر بتوانیم شکل، زمان و نحوه اجرا را بهصورت دقیق بررسی کارشناسی کنیم و همزمان بر بخش درآمدی جامعه هم توجه کنیم و همچنین جامعه و افکار عمومی را با دولت همراه کنیم و افکار عمومی و کارشناسان را اقناع کنیم؛ بنده با این طرح کاملا موافق هستم.
من معتقدم که این کار باید بعد از جنگ شروع میشد و هر چه طولانیتر شود عمق مساله و چالش زیادتر میشود و حل آنهم سختتر.
نظر شما