به گزارش ايرنا، ايلام، استان كوهستاني و مرزنشين در غرب كشور با دارا بودن آسيب هاي اجتماعي همچون خودكشي، آمارهاي رو به رشد طلاق، مهاجرت، بيكاري و ديگر معضلات اجتماعي نياز به دميدن روح تازه اي از نشاط و مثبت انديشي دارد.
يك كارشناس جامعه شناسي معتقد است: بافت سنتي در استان ايلام و همگني شديد جمعيتي در شهرستان ها و مناطق به صورتي است كه تمام اهالي شهرهاي كوچك همديگر را به خوبي مي شناسند و قرابت هاي نسبي و سببي متعدد، در هم تنيدگي بي شماري را در لايه هاي اجتماعي و انساني آن بوجود آورده است.
شكوه جباري، عرف ها را حاكم اصلي اين جامعه مي داند و مي گويد: رعايت عرف ها و خرده هنجارهاي محلي سبب مي شود محدوديت هاي فراواني بر نوع پوشش ها، تفريحات خانوادگي، ديد و بازديدها و ساير مناسبات اجتماعي حاكم شود.
وي تاكيد مي كند: زندگي در محيطي كه گرامي داشت ياد مرده ها، اعمال محدوديت براي بانوان، عيب بودن بسياري از فعاليت هاي روزمره مانند ورزش زنان، قبح بودن استفاده از لباس هاي با رنگ شاد براي افراد ميانسال و پير، حضور روزانه افراد در مراسم عزاداري و مسايلي از اين دست رونق زيادي دارد، گرايش افراد به مثبت انديشي را كمرنگ خواهد كرد.
جباري با اشاره به تاثير سيماي شهري و محيط اجتماعي بر مثبت انديشي معتقد است: فضاي پيراموني و سيماي شهري در استان ايلام براي القاي تفكرات مثبت و دادن روحيه شاد به آنها مناسب نيست كه اين امر به علت مشكلات ناشي از مرزي بودن استان، خسارت هاي جنگ و توسعه نيافتگي و عدم توازن در ارتقاي امكانات و منابع در سطح كشور است.
در ادبيات محاوره اي و كلام روزمره مردمان اين ديار هم رگه هاي بسياري از نا اميدي و ياس به چشم مي خورد بعنوان مثال استفاده از عبارات خودمو از دستت بكشم يا كاش بميرم راحت بشم و ضرب المثل هايي مانند (م خوآو بردگسم چمه آوخوارتر (آب كه مرا برده يك گردنه پايينتر) و يا يه شانس منه يا هر چنينه و هر جاي مچم سياه زمينه (از شانس بد من به هر كجا بروم فقر و بدبختي و نداري حاكم است) و بي شمار جملات و ضرب المثل هايي كه بصورت مكرر توسط مردم استفاده مي شود و القا كننده تفكرات منفي در ذهن آنها است.
داشتن يك احساس خوب، برخورد محبت آميز با اطرافيان، شور و شوق هميشگي در انجام وظايف شغلي و شادابي و سر زندگي در مراودات روزانه مي تواند نقطه مقابل رفتار افرادي باشد كه دنيايي سياه و غمگين دارند، محبت ديگران را به حساب نيازشان مي گذارند و براي هر رفتار مخاطبان شان بدترين ترجمه هاي ذهني را انجام مي دهند.
اين دسته افراد حتي سلام ديگران را هم بي طمع نمي دانند و گاهي با انجام توجيهات دور از ذهن سعي در توجيه منفعت طلبانه رفتار طرف هاي خود دارند و گاهي ساعت ها در درون خود با ديگران مبارزه كرده و براي ساده ترين اعمال شان، آسمان ريسمان مي كنند.
مثبت انديش بودن و ديدن نيمه پر ليوان به معني اين نيست كه مشكلات ديده نشوند، بيماري ها فراموش شوند و شكست ها به سخره گرفته شوند بلكه به معني واقع گرايي و تغيير رويكرد زندگي در تعاريف از وقايع است.
مثبت گرايي امري دروني است كه وقايع بيروني هم برآن تاثير مي گذارند، افراد هر چه در زندگي خود به معنا و هدف قوي تري معتقد باشند مثبت گراتر و شادكام تر هستند[1]
همان طور كه آلبركامو به زيبايي حضور خوبي ها در زندگي بشري را توصيف مي كند و مي گويد افكار جديد به نرمي پرواز كبوتران به جهان عرضه مي شوند و ارتعاش ضعيف بال ها و جنبش ملايم زندگي و اميد را حتي در همهمه امپراتوري ها و ملت ها مي شنود [2] بايد گفت كه اميد به هدف و آينده اي شاد و نشاط آور و موفقيت آميز راه كسب تفكر مثبت انديشانه است.
با خود فكر كنيد كه آيا همه را برتر از خود مي دانيد يا استعدادها و توانايي هايتان را باور داريد؟ انتقاد پذيريد يا اينكه هر عمل خود را توجيه مي كنيد؟ ديدن يك فرد موفق فكر شما را به سوي تلاش او سوق مي دهد يا معتقديد در اثر شانس، حادثه يا رابطه اي ناعادلانه كه شما نداريد آن را كسب كرده است؟
افراد منفي گرا معمولا طرفدار بحث هايي هستند كه در آنها توهين، غيبت، بد انديشي و تعاريفي از بي عدالتي و شرايط نابرابر اجتماعي و اقتصادي وجود دارد.[3]
عزت يا حرمت نفس[4] يك احساس، درك و باور دروني تقريبا ثابت و پايدار مبتني بر واقعيت نسبت به ارزش و توانمندي خود است كه همچون تراز و يا خط كش دروني است و فرد با آن خود را مي سنجد و مي تواند جنبه مثبت يا منفي داشته باشد.[5]
اعتماد به نفس چون به شخص بر مي گردد ممكن است با خود خواهي و منيت مشتبه شود ولي بايد گفت دوست داشتن و احترام به خود ابتدايي ترين گام براي دوست داشتن و احترام به ديگران است و با انرژي مثبتي كه در درون شما ايجاد مي كند راه موفقيت و مثبت انديشي هميشگي را فراهم مي سازد.
اولين گام براي مثبت انديشي استفاده از زباني خوب و مثبت است بايد دانست كه بيشتر ما بدترين دشمن خودمان هستيم.[6]پس بايد زبان و همچنين افكار خود را تحت كنترل در آوريد همه ضربات منفي گرايي بر پيكره و روح اشخاص ناشي از تلقين ناتواني، بدشانسي و بدبياري است كه مرتبا بر فكر و زبان وي جاري شده است.
استفاده از «فعاليت هاي حال» يك تكنيك مناسب براي ايجاد تفكرات مثبت و رستن از فشارهاي زندگي روزمره است اين مفهوم به وسيله دانشمندي به نام ميهالي[7] مطرح شد و طي آن يك حالت هيجاني را مطرح كرد كه وقتي در فعاليتي غرق شوي كاملا به شما دست مي دهد و با تغيير شرايط موجود كاملا شادمانه در خود فرو مي رويد.[8]
البته اين در خود فرو رفتن به معني احساس شادي و شعف است و نه تنهايي ناشي از غم و ناكامي بدين منظور بايد به فعاليت هاي مورد علاقه غير شغلي پرداخته شود مانند همراهي با گروه دوستانه، شنا، پياده روي و ورزش به طور كلي، باغباني، آواز خواندن، فعاليت هاي خيريه و...
آگاهي از معني مثبت گرايي، خودباوري، كنترل افكار، مبارزه با افكار منفي، واقعيت گرايي، جايگزيني كلمات منفي با مثبت، تقويت عزت نفس، برنامه ريزي، هدف گزيني، تغذيه و كنترل وقايع پيرامون همگي عواملي هستند كه به ايجاد رويكرد مثبت انديشي در زندگي كمك مي كنند.
اگر جزء افرادي هستيد كه به اين گفته ها مقاوم هستند براي شروع از تكنيك «انگاركه»[9] استفاده كنيد.
در اين روش آنگونه رفتار مي كنيد انگار كه خود را دوست داريد، انگار كه موفق هستيد، انگار كه به آينده اميدواريد و انگارهايي از اين دست كه براي خود تعريف كرده و كم كم باورهاي مثبت را در شما ايجاد مي كنند.
با توجه به سطور فوق به نظر مي رسد زمينه هاي متعدد اجتماعي، جغرافيايي، ژنتيكي، فقر، اعتياد و بيكاري در كنار سيماي نامناسب شهري، نبود فضاهاي مناسب براي گذران اوقات فراغت، عدم وجود آموزش هاي لازم در كتب درسي و خانواده ها زمينه ساز بروز تفكرات منفي و دوري از مثبت انديشي نزد مردمان اين ديار است.
بايد با استفاده از تكنيك هاي شخصي مانند «انگاركه» بر اين زمينه هاي نامناسب غلبه كرد و از بروز مشكلات ناشي از منفي گرايي مانند افسردگي پيشگيري كرد.
از همين حالا شروع كنيد انگار كه...
منابع
1- سوزان كويليام، ترجمه فريد براتي سده و افسانه صادقي، مثبت انديشي و مثبت گرايي، نشر جوانه رشد، چاپ اول، 1386
2- رابرت ال ونينگا، ترجمه شيرين لارودي، موهبت اميد، نشر قطره، چاپ اول، 1387
3- ليندن فيلد، ترجمه لاله دهقاني، چگونه خود را باور كنيم، جوانه رشد، چاپ سوم، 1388
4- self-esteem
5- ساداتيان، سيد اصغر، مهارت هاي زندگي، انتشارات ما و شما، چاپ چهارم، 1391
6- آنيتا نايك، ترجمه شقايق قندهاري، اعتمادب ه نفس، نشر پيدايش، چاپ چهارم، 1385
7- mihaly
8- سوزان كويليام، ترجمه فريد براتي سده و افسانه صادقي، مثبت انديشي و مثبت گرايي، نشر جوانه رشد، چاپ اول، 1386
9- as-if
جمال دارابي - همكار افتخاري ايرنا مركز ايلام
ايلام - ايرنا - ديدگاه دروني افراد در مواجه شدن با رويدادهاي روزمره متفاوت است، برخي با مثبت انديشي هميشگي سعي مي كنند نيمه پر ليوان را ببينند و برخي نيز هستند كه حتي در وقوع بهترين اتفاقات ممكن بدنبال الصاق دليلي منفي گرايانه هستند.