سفال هنر دیر قدمت گناباد در آستانه فراموشی است ...............................................
گناباد ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 12/03/86 داخلی.فرهنگی.صنایع دستی.
گل در دستانش مثل موم شکل می گیرد و نقش می یابد و استادکار پیر با وجودی سرشار از زندگی به زلالی آب، نقش زندگی بر ظرف گلی می زند.
او که عمری رزق و روزی خانواده اش را از میان آب و خاک و رنک جسته، امروز آب و گل همدم روزگار پیری اش شده و او که سالها به خاک روح و زندگی می دمیده، اکنون از آن زندگی می گیرد.
چشمانش وقتی در ظرف گلی نقش گل و مرغ و خورشید می زند درخششی دیگر دارد چنان در کار غرق شده که هیچ چیز دیگر را حس نمی کند.
آنان که خاک را به هنر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند به گزارش ایرنا بیش از 60 سال است که در گل روح می دمد و امروز پا به 80 سالگی گذاشته و تقریبا در این هنر تنها مانده، اکثر استادکاران سفالگر رفته اند و کسی جایگزین آنان نشده است.
رجبعلی حیدری، هادی توسلی، چند کارگاه دیگر و یکی دو استادکار پیر و چند زن جوان همه کسانی هستند که در روستای "مند" از توابع شهرستان گناباد در جنوب خراسان رضوی به این هنر دیر قدمت مشغول هستند.
پیرمرد می گوید: دو پسر دارم که هر دو کار بلدند اما به استخدام دولت درآمده و ترجیح داده اند به سراغ این کار نیایند.
وی می گوید: گذشت زمان و درآمد پایین و استقبال کم مردم از این هنر موجب بی رونقی و فراموش شدن سفالگری شده است.
در واقع گوشت و پوست او با این هنر درآمیخته و دیدن از دست رفتن این هنر چون از دست دادن عزیزترین کسان و چیزی است که دارد.
به اعتقاد این استادکار پیر سفال "مند" به رغم قدمت دیرینه اش امروز می رود تا به فراموشی سپرده شود.
روستای مند شهرت خود را مدیون ظرفهای سفالی است که قرنها قبل در کارگاههای متعدد آن ساخته شده و امروز هم هنوز تعداد معدودی وفادار به پیشینه اجداد مانده اند و چرخ سفال را با زحمت می چرخانند.
سفالگری در منطقه گناباد حداقل پیشینه پنج هزار ساله دارد که با مراکز تمدنی هم عصر خود از شیوه ای یکسان پیروی می کرده اما در این میان سفال "مند" با مصالح و تزیینات متفاوت به عنوان پدیده ای نوظهور از اواخر قرن 11 هجری نقشی برجسته یافت.
این سفال نوظهور با سفالهای "میبد یزد، استهبان فارس و شهررضای اصفهان" شباهت تام داشته و گرچه در طول زمان تا حدودی از محیط نیز تاثیر پذیرفته اما عواملی مانند ذائقه و اعمال سلیقه سازنده به آن رنک و بوی دیگری داده است.
استفاده از نقش مایه های سنتی و رنگهای گرم و شاد، سفال مند را جذاب و قابل طرح در مجامع هنری نگه داشته است.
سفال مند به لحاظ نوع مواد تشکیل دهنده به دو گروه "جسمی و چینی" تقسیم می شود.
در این میان مواد اولیه "سفال جسمی" خاک رس است که از رسوبات سیلابهای وارده به بندهای اطراف گناباد برداشته می شود.
این نوع خاک اندکی قرمز و نرم است که برای پیشگیری از ترک خوردگی باید با کمی ماسه بادی مخلوط شود.
گل رس بعد از ورز دادن طی مراحلی برای ساخت و پرداخت انواع ظروف چون کشک ساب، گلدان، کاسه، پیاله، تنور تا کوزه و مانند آن مورد استفاده قرار می گیرد.
سفال جسمی "مند" بدون لعاب قرمز رنک و با پوشش لعابی به رنگهای مختلف عرضه می شود.
استحکام این نوع سفال زیاد است به همین جهت ظرفهای بزرک و پراصطکاک مثل قاب و قدحهای بزرک، خم و کشک ساب از سفال جسمی ساخته می شوند.
اما مواد تشکیل دهنده "سفال چینی" ترکیبی از پودر سنک سفید و گل سرشور یا بنتونیت است.
گل سفید رنگی که از این دو عنصر حاصل می شود در فرهنک سفالگران مند به چینی شهرت دارد.
جمع آوری، کوبیدن و عمل آوردن گل چینی با تحمل زحمت، صرف وقت و هزینه زیاد توام است به همین دلیل سفالگر ترجیح می دهد ظرفهای کوچک، ظریف و تجملی را با این نوع گل بسازد.
بدنه ظرفهای ساخته شده از گل چینی قبل از لعاب، سفید متمایل به کاهی است و جهت زمینه سازی برای تزیین بدنه، پوشش سفید رنگی مرکب از "کائولن" و "گل گیوه" بر روی ظروف کشیده می شود.
به گزارش ایرنا، سفال "مند" معمولا لعابدار است. لعاب یک رنک همیشه برای تزیین و انسداد منافذ ریز بدنه سفال مورد استفاده قرار می گیرد و ظروف به رنک دلخواه و یکدست عرضه می شود و لعاب شیشه ای نیز به عنوان حافظ نقشها و درخشندگی بدنه ظروف کاربرد دارد.
در میان ظروف بزرک و کوچک و متعدد و متنوعی که در کارگاههای سفالگری مند به چشم می خورد نقوش زیبایی برگرفته از طبیعت و رنگهای شاد آن نمودی دیگر دارد.
در واقع مهمترین مشخصه سفال مند عناصر تزیینی برگرفته از طبیعت است.
این عناصر که در چهار گروه انسانی، حیوانی، گیاهی و هندسی جای می گیرند به حضور آیینها و باورهای کهن ایرانی در خاستگاه اولیه آن نگاره ها گواهی می دهند.
در این میان نقش ماهی بدنه ی اکثر ظرفهای "مند" را زینت داده و جایگاه والایی در روایات اسطوره ای دارد.
چنانکه ماهی در بینش اعتقادی ایرانیان از سویی سرور آفریدگان آبی و از سویی دیگر بزرگترین آفریدگان در مقابل وزغ بزرگترین آفریدگان اهریمنی است.
به عبارت دیگر ماهی مظهر موجودات آبی، ژرفنگری و تیزبینی و نگهبان "هوم سفید" نماد گیاهان است.
در این میان آنچه جالب توجه است آن که بر بدنه برخی از ظرفهای استوانه ای سفال "مند" گیاهی در میان دو ماهی نقش بسته که یکی وارونه و سر در خاک دارد و گویی در جوار گیاه چیزی را جستجو می کند.
نقوش دیگری هم زینت بخش سفال مند است که هر یک به مقتضای حضور آن در قلمرو اسطوره و فرهنک کهن ایران قابل تعبیر و تفسیر می باشد.
این نقوش بطور یکسان سفال جسمی و سفال چینی مند را زینت می دهند و تهیه، ساخت و پرداخت سفال مند از دیدگاه زمین شناسی در شناخت باورها و اعتقادات کهن بسیار مهم و قابل مطالعه است.
اما این سفال با همه جذابیتها و زیباییهایش امروز می رود به دیار فراموش شدگان بپیوندد و جوانان روستای مند هم به دلیل عدم تامین مالی و نداشتن صرفه اقتصادی این هنر برایشان بی معنا شده لذا ترجیح داده اند کوچ کرده و در شهرهای دیگر و یا گناباد به شغلهای کاذب دست بزنند و این هنر زیبا در پستوی چند کارگاه کوچک و دستان کم قوت چند پیرمرد باقی مانده و به مرور خاک غربت گرفته و می رود به دست فنا سپرده شود و همین کارگاههای فعال نیز با خاموش شدن چراغ زندگی پیران این هنر، خاموش خواهد شد.ک/4 7472/662/660 شماره 059 ساعت 13:12 تمام انتهای پیام E12.34-13-12
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۸۶ - ۰۰:۰۱