کودکان و اهمیت مقابله اصولی با شرایط بحرانی ایجاد شده برای آنان # تهران، خبرگزاری جمهوری اسلامی 07/03/84 داخلی.اجتماعی.کودکان.بحران. گزارش از: نفیسه کمرئی از حوادثی مانند، "تصادف، زلزله، آتش سوزی، سیل، طوفان، در معرض دزدی و کودک آزاری قرار گرفتن، مرک یکی از افراد خانواده و پدیده طلاق می توان به عنوان اتفاقاتی نام برد که افراد مختلف جامعه را در صورت برخورد با این قبیل حوادث، در معرض بحران قرار می دهد. وقوع این حوادث بویژه برای اقشار مختلف از جمله کودکان در شرایطی، در حکم مواجه شدن با بحران است که بطور طبیعی می بایست برای مواجه شدن با این شرایط ویژه در میان خانواده برنامه مشخص وجود داشته باشد. همانطور که می دانیم، بزرک شدن کودک با نظم خاصی انجام می شود، برای اغلب کودکان دبستانی این نظم شامل حضور والدین، شروع فعالیتهای روزانه، آماده شدن برای مهد کودک یا مدرسه، حضور در کلاس و بودن با مربیان و همکلاسی ها، بازی کردن با آنها، برگشت به خانه و سایر موارد است. کودکان دبستانی و پیش دبستانی حس تعلق داشتن به خانواده و محیطی خاص را تجربه می کنند، آنها روزهایشان را با انس گرفتن به دنیای اطراف " در خانه با مادر، پدر، خواهرها و برادرها، مادربزرک و پدر بزرک و یا در مهد کودک با مربی و در مدرسه با معلم" می گذرانند. در همین فرایند، شاهد این هستیم که روز به روز، نقش خانواده برای شکل گیری شخصیت آنها و اتکای به خانواده اساسی تر شده و زمانی که نظم طبیعی در زندگی آنها بر هم می خورد، دچار ترس و اضطراب می شوند، لذا آنچه در این مرحله تاثیر به سزایی در مقابله با این شرایط دارد، حمایت و کمک والدین و بزرگسالان است. به اعتقاد دکتر "کتایون خوشابی"، کودک بعد از مواجه شدن با بحران از وقوع مکرر بحران، آسیب جسمی و مرک و جدا شدن از افراد خانواده و از تنها ماندن، می ترسد. به گفته این روانشناس، والدین باید علت ترس کودک و خیالی یا واقعی بودن آن را جستجو کنند. وی، افزود: گاهی از وقوع حادثه مدت زمان بسیاری گذشته است اما اضطراب کودک همچنان ادامه دارد و کودکان قادر به بیان اضطراب خویش نیستند. این روانپزشک، خاطرنشان کرد که کودکان در این شرایط نمی توانند فکر کنند و کودکی که برای محبت، مراقبت و امنیت و حتی نیازهای اولیه مانند غذا و خواب به والدین وابسته است، هم اکنون ترس از تنها ماندن و از دست دادن والدین بر او چیره شده است. دکتر خوشابی، یادآور شد: در هنگام مواجه شدن با بحران، حتی کودکان قوی و با جسارت نیز ممکن است با ترس و اضطراب شدید عکس العمل شدید نشان دهند و اگر والدین خود نیز بترسند کودک وحشت زده می شود و ترس والدین باعث افزایش ترس آنها می شود. به گفته وی، کودک در این شرایط، به دلیل نداشتن تجربیات لازم و عدم تشخیص خطرات واقعی دچار نگرانی و آسیب می شوند. "گاهی کودک ترس های مشابهی را در موقعیت های دیگر نظیر جدایی والدین، طلاق، رفتن به بیمارستان و مرک یکی از نزدیکان و یا افراد خانواده تجربه کرده است، والدین باید به اینگونه ترس ها نیز اهمیت داده و به کودکان کمک کنند. وی، در همین باره گفت: در بسیاری موارد در شرایط بحرانی والدین بجای تسکین دادن کودک و توجه به نیازهای عاطفی او به انکار واقعیت و اینکه هیچ اتفاق مهمی رخ نداده است، می پردازند و در صورت تداوم ترس متعجب شده و به خصوص اگر ترس کودک موجب بر هم زدن نظم روزانه زندگی آنها شود، از کودک رنجیده می شوند. "این در حالی است که والدین باید بدانند کودکی که علائم ترس نشان می دهد واقعا می ترسد، او تمایلی به بر هم زدن آرامش زندگی خود و والدینش ندارد و ترس برای او خوشایند نیست. دکتر خوشابی تاکید کرد: کودک بیشتر از هر کس دیگری تمایل به رهایی از ترس دارد و اگر احساس کند، والدین ترس او را نمی فهمند، احساس خجالت، طرد شدن، عدم توجه و محبت کافی و در نتیجه ترس بیشتر می کند. "درک والدین از شرایط کودک و حمایت آنها، ترس کودک را کاهش داده و از وقوع مشکلات بیشتر در کودک پیشگیری می کند اما اگر خود والدین با ترس با کودکان برخورد کنند، آنها مضطرب تر و درمانده تر می شوند." به گفته این استاد دانشگاه، در واقع آنچه برای کودک مهم است، با هم بودن خانواده است و اینکه همه افراد خانواده با هم و در کنار هم باشند. این روانشناس خطاب به خانواده ها تاکید کرد: هم از طریق کلامی و هم با رفتارتان، کودک را تسکین دهید، او را ترک نکنید، تنها او را، حتی به جایی امن نبرید و برای خرید کردن نیز کودک را با خود ببرید. خوشابی خاطرنشان کرد که ترس از تنها ماندن نیز بر ترسهای دیگر افزوده شده و موجب بروز رفتارهای چسبنده به والدین می شود. "به کودک اجازه دهید تا درباره ترسهایش صحبت کند و شما گوش فرا دهید، فکر نکنید اگر کودک درباره ترسهایش صحبت نمی کند به معنای این است که نمی ترسد، زیرا برخی از کودکان در حین بازی و یا نقاشی ترسهایشان را بروز می دهند. خوشابی اظهار داشت: اجازه دهید کودکان از طریق نقاشی و یا بازی ترسهایشان را تخلیه کنند، اگر ترسهای کودک غیرواقعی است برای او با زبان کودکانه توضیح داده و به او اطمینان دهید. "برخی از والدین زمانی که کودک درباره ترسهایش صحبت می کند، به او می گویند ترس ندارد و صحبت نکن، زیرا فکر می کنند با صحبت کردن ترس کودک افزایش می یابد، آنها با این روش از تخلیه احساسهای ناخوششایند کودک جلوگیری می کنند. به گفته وی، اگر کودک با والدین صحبت نمی کند از دیگر افراد خانواده، همسایه ها و یا دوستان کمک بگیرید. وی، همچنین تاکید کرد: به ترسهای کودکان نخندید، با مسخره کردن و خندیدن به ترسهای کودک نه تنها ترسها کاهش نمی یابد، بلکه این کار تنها باعث عدم اعتماد کودک به والدین و اطرافیانش می شود. خوشابی یادآور شد: به کودک درباره ترسهایش دروغ نگویید، زیرا همیشه دروغ گفتن درباره موقعیتهای ترس آور موجب آشفتگی و دلهره بیشتر کودک می گردد. این روانپزشک خطاب به والدین، تاکید کرد: ترسهای خود را به کودکان منتقل نکنید، زیرا وقتی یکی از والدین از حشرات، حیوانات، تاریکی و غیره می ترسد کودک نیز دچار ترس می شود، اما اگر والدین، ترس هایشان را کنترل کنند، کودک نیز می آموزد، که با وجود ترس، می توان آن را کنترل کرد. وی، گفت: جلساتی را برای همفکری اعضا خانواده اختصاص دهید، زیرا با همفکری همه افراد خانواده، ترس کودک کاهش می یابد. این روانپزشک به خانواده ها توصیه کرد که فضای راحت همراه با آرامش برای کودک مهیا کنند، اما به هیچ عنوان او را تنها نگذارید. ""گفتن جملاتی مانند "من تو را می فهمم" و یا "ترس و احساس تو طبیعی" است نیز به کودک کمک می کند."" اجتمام (ت )/ن.ک/ 1805