صدای تنها " آسیاب آبی " سبزوار همچنان به گوش می رسد # سبزوار،خبرگزاری جمهوری اسلامی 23/07/79 صدای تنها " آسیاب آبی " سبزوار همچنان گوشهای مردم دیارسربداران را می نوازد.
این آسیاب آبی که هم اکنون در منطقه " آسیاب اسب " حدود 50 کیلومتری غرب سبزوار در حاشیه رودخانه روستای " مهر " از توابع بخش "داورزن "فعال است ، یکصد سال قدمت دارد.
مالک و آسیابان این آسیاب سنتی درباره قدمت آسیاب و فعالیت خود به خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت : در سال 1309 هجری شمسی که 15 سال سن داشتم ، این آسیاب از اجدادم به من ارث رسید تا بتوانم مخارج خود و خانواده ام رااز این محل تامین کنم.
" غلامرضا مهری " که در نزد مردم منطقه به " عمو غلام " مشهور است و اکنون 85 ساله است ، می گوید که از70 سال پیش تاکنون به حرفه آسیابانی مشغول است.
او که آسیابش تمام خاطراتش را تشکیل می دهد ، می گوید : از موقعی که گندم یک من (سه کیلو) یک قران (ریال ) و جو دو من یک قران و کاه 100 من سه تومان بوده، آسیابانی می کنم.
عمو غلام ، آسیابانی که جنک جهانی دوم را به خاطر دارد ، می گوید : در آن زمان گندم در این منطقه به منی پنج تومان رسید که واقعا مردم درسختی زندگی می کردند و ما به اهالی و محرومان روستاها کمک می کردیم.
وی یکی از پر درآمد و مشهورترین شغلهای قدیم را دراین روستا آسیابانی ذکر کرد و افزود: در دوران قدیم تمام ارباب ها و پولدارها آسیابان بودند.
به گفته عمو غلام ، در منطقه سبزوار بیش از 20 آسیاب آبی در حاشیه رودخانه های روستاهای "ریوند"، "صدخرو" و"بفره" وجود داشته که تمامی آنها به مرور زمان تخریب شده است.
این آسیابان پیر اضافه می کند : تمام روستاهای پایین دست این آسیاب حتی تا فاصله 20 کیلومتری مجبور بودند گندم هایشان را برای آسیاب به روستای "مهر " بیاورند.
وی در خصوص درآمد آسیابانی می گوید : باآسیاب آبی روزانه می شود حدود 10 بار گندم و یاجو (900 کیلو) را آرد کرد و 10 تا 15 من عملکرد (اجرت ) برداشت.
عموغلام با اشاره به ساخت نانوایی های روستایی طی دو دهه اخیر در بخش "داورزن" ، اظهار داشت : امروزه مردم کمتر گندم به آسیاب می آورند و اغلب نان مورد نیاز خود را از نانوایی ها تامین می کنند.
وی سنک زیرین ، سنک بالا ، دول (سیلو) ، میل (اهرم ) ، آخور (مخزن ) ، تخت و تخته بچه ( شاسی ) و تناره ( محل آبریز) ، پره (توربین ) را از قطعات آسیابهای آبی نام برد.
" عمو غلام" استهلاک و هزینه های آسیابش رابسیار ناچیز دانست وگفت :بیشتر قطعات این آسیاب را خودم می سازم.
پدیده خشکسالی امسال به "عمو غلام " هم ضرر و زیان رسانده است و مردم گندم بازهم کمتری را برای آسیاب به او می دهند ، اما" عموغلام " شاکر است و می گوید: هرچه روزی من باشد می رسد ، شکر خدا.
م - م/ 104/ 26/01